پس از انتخابات سرنوشتساز رياستجمهوري دوره دوازدهم وبعد از يك ماه از آن اتفاق، موجي از نقد و انتقاد علني از درون جبهه اصولگرايي به جبهه اصولگرايي آغاز شد.
محمدعلی ابطحی در اعتماد نوشت: پس از انتخابات سرنوشتساز رياستجمهوري دوره دوازدهم وبعد از يك ماه از آن اتفاق، موجي از نقد و انتقاد علني از درون جبهه اصولگرايي به جبهه اصولگرايي آغاز شد. البته مهمترين عنصر اصولگرايي در اين انتخابات يعني آقاي رييسي كه بيشترين آرا را به خود اختصاص داد و ميتوانست عامل شكلگيري وحدت و همدلي اصولگرايان شود، بعد از انتخابات به دلايل مختلف و از جمله به دليل داشتن پشتوانه آستان قدس رضوي كمتر به مشكلات جبهه اصولگرايي پرداخت و كمتر در مورد تشكيلاتي كه خود را بر آنها تحميل كرد حرف زد.
در اين ميان يك نامه و يك گفتوگو از آقايان قاليباف و ميرسليم منتشر شد. مضمون آنها اگرچه متفاوت بود اما هردو از كانديداهاي رياستجمهوري اصولگرايان بودند. حرفهايي كه جهتگيري كلي آن ميتواند نقطه عطفي براي جريان اصولگرا باشد. اين دو نفر كه كانديداي رياستجمهوري اصولگرايان بودند، پس از گذشت مدتي از پايان رقابت در انتخابات رياستجمهوري حرفهاي متفاوتي زدند. همين تفاوت هر دو سخن اين كانديداهاي شكستخورده عامل تاريخي بودن آنها شد.
اگر چه حداقل در مصاحبه آقاي ميرسليم نسبت به آقاي قاليباف سخنان تندي ادا شده است اما هر دو رويكرد جديدي را آغاز كردهاند كه نقد درون اصولگرايي باشد.
نقد اصولگرايان تا به حال به عهده اصلاحطلبان بود. طبيعي است نقدي كه رقيب ميكند، در جبهه اصولگرايي نميتواند تاثير فراواني داشته باشد. بلكه بنا به قاعده اينكه نبايد در مقابل رقيب جبهه خودي تضعيف شود، بيشتر به تقويت و انسجام مواضع اصولگرايي منجر ميشود.
چيزي كه در مصاحبه آقاي ميرسليم به روشني به آن اعتراف شده است؛ ايشان گفتهاند همه اشكالاتي را كه الان به آن اشاره ميكنند، در زمان كانديداتوري هم به آنها واقف بودهاند. اما به دليل آنكه اردوگاه رقيب از آن بهره نگيرد، مطرح نكردهاند.
مفهوم اين سخن همان است كه بارها صاحب اين قلم به آن اشاره كرده است. نقدهاي جريانات سياسي وقتي ميتواند اثرگذار باشد كه از درون باشد. نقد بيروني به تقويت و انسجام بيشتر رقيب منجر ميشود.
اصولگرايان كه اينبار با نامه پر از تيكه و متلك قاليباف به نقد دروني دعوت شدهاند اگر با آن به صورت جدي برخورد كنند، فرصت خوبي در پيش دارند.
اصولگرايان متاسفانه به دليل اينكه هميشه پس از انقلاب، چه در صورت رايآوري و چه در صورت شكست بخش مهمي از قدرت را در اختيار داشتند و هميشه ميتوانستند از موضع قدرت با رقيب اصلاحطلب خود سخن بگويند، كمتر از اصلاحطلبان فرصت كردهاند كه از درون خود را نقد كنند.
به دليل همين قدرتدار بودنِ هميشگي، فرصت نقد از آنها گرفته ميشد.
تشكيلاتي كه سوار بر اسب مراد است و در قدرت است و امنيت آهنين دارد و خود را پاسخگو نميداند، طبعا دچار مشكلات دروني جدي خواهد شد.
اين خاصيت طبيعي هر جمع سياسي است، در همه جاي دنيا. به همين دليل وقتي كه به پاي انتخابات و راي مردم ميرسند، دچار مشكل ميشوند.
اينبار نقد تيزي كه دو كانديداي رياستجمهوري از درون جبهه اصولگرايان آغاز كردهاند و مهمتر اينكه از ديگران و از درون اصولگرايان نيز دعوت كردهاند در اين نقد شريك باشند، فرصت مهمي ايجاد كرده است.
اصلاحطلبان، اصولگرايان و ساير گروههاي سياسي نيز بايد به نقاط ضعف خود برسند. گرچه اصلاحطلبان در طول اين سالها و به خصوص پس از اتفاقات سال ٨٨، آنقدر اتهام و دروغ و محدوديت و ممنوعيت داشتهاند كه همانها كمك كرده است تا در نظر مردم و جامعه سر پا بمانند و اثرگذار باشند.
اما آنها نيز به نقد دروني نيازمندند. به خصوص پس از آنكه معلوم شده است پاي صندوقهاي راي و تا وقتي كه انتخابات در ايران هست، ديدگاه اصلاحطلبان زمينه بيشتري در مردم دارد، نقد دروني مهمتر شده است.
بوي گند قدرت هميشه آفتآفرين است؛ اصلاحطلبان با پيروزي در مجلس، شوراها و رياستجمهوري بيشتر از گذشته به نقد دروني احتياج دارند.
نقدهاي دروني در اصولگرايان، اصلاحطلبان، اعتداليون، احمدينژاديها در آستانه چهلمين سالگرد انقلاب اسلامي تنها راه موفقيت احزاب براي آينده است. گرفتار بودن در دور باطل اينكه بايد جواب رقيب را داد و هر نوع نقدي باعث ميشود كه رقيب سياسي ما تقويت شود و باعث تضعيف مجموعه خوديها ميشود، آفت بزرگي است. اكنون اين را فرصت تاريخي بايد دانست. بنا به باور يا توهم آقاي قاليباف همهچيز آماده بوده است كه اصولگرايي به دليل ضعف دولت مستقر پيروز شود.
به درستي يا نادرستي اين مساله كار ندارم. ولي سخنهايي كه از دل آن بيرون آمده است كه اصولگرايي پوست انداخته و اصولگرايي لازم است يك نقد جدي دروني كند، اين باعث خوشحالي است.
اگر نقد دروني همزمان در داخل اردوگاه اصولگرايي و اصلاحطلبي صورت پذيرد نتيجه شگفتآوري از آن استخراج ميشود. ما به خاطر علني شدن اختلافهاي اصولگرايان درنامه قاليباف و مصاحبه ميرسليم، ناخن به هم نميماليم بلكه آن را يك پديده مثبت ميشماريم. علاوه بر آن انتظار داريم كه اصولگرايان نيز از نقد دروني اصلاحطلبان استقبال كنند. مچگيريهاي رسانهاي نبايد صورت پذيرد. اگر هم اتفاق افتاد نبايد جريانات سياسي را تحت تاثير قرار دهد. كشور چهاردهه است كه در يك مرزبندي تكراري كه تنها نتيجه آن عدم همكاري و كارشكني و جلوگيري از پيشرفت كشور بوده است، گرفتار آمده. جناحها خود را از درون نقد كنند و پس از آن خود را به مردم ثابت كنند تا جمهوري اسلامي به معناي واقعي شكل گيرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر