جغرافیای توهین های سیاسی!
توهینهای سیاسی همیشه وجود داشتهاند. آنها در نمایشنامههای یونان باستان بودهاند و حالا هم در توییتر و باقی شبکههای اجتماعی به فراوانی پیدا میشوند.
در ادامه قصد دارم که چند خطی درباره تاریخچه توهینهای سیاسی برای شما بنویسم گرچه ادب اجازه نمیدهد که همه چیزهایی را برایتان تعریف کنم که خوانده و شنیدهام.
ایتالیا
ایتالیاییها به ترامپ میگویند «برلوسکونی آمریکایی»، خیلی هم بیراه نمیگویند. آنها شباهتهای زیادی به هم دارند. هر دوی آنها تاجرند، ساختوساز میکنند، نگاه ویژهای به مقوله ازدواج دارند و از همه مهمتر طوری حرف میزنند که انگار پشت موتور نشستهاند و باد توی فکلهای تابدارشان میپیچد، از یقهشان میرود تو و از پاچهشان میزند بیرون! برلوسکونی از منشیهای ایتالیا گرفته تا غذاهای فنلاند را از دم تیغ زبانش گذراند و تنها جایی که شمشیرش به سنگ خورد و لبپر شد، دیوار کوچه خانم مرکل بود که اتفاقا یکی دو باری سر ترامپ را هم شکسته است.
انگلیس
اگر بدوبیراه گفتن سیاسی یک رشته المپیکی بود، قطعا رکوددارش وینستون چرچیل میشد. چرچیل روی تخته سیاه در دسته خوبها یا بدها جا نمیگرفت او رسما بیادب بود و دسته خودش را داشت و ظاهرا از این خلق و خویش هم کیف میکرد. نمونههای تاریخی زیادی برای این ادعا وجود دارد. ۱۷۰ تا جزیره کوچک را تصور کنید که یک گوشه در اقیانوس آرام دسته به دسته با نظم و ترتیب یکجا نشستهاند. این نقطهچین، پادشاهی تونگاست و پایتختش هم تونگاتاپوست. حالا کاری نداریم که همین الان احتمالا در دانشگاه سلطنتی تونگاتاپو چندتایی ایرانی دارند دوره دکترایشان را میگذرانند، ولی در سال ۱۹۵۳ ملکه تونگا یعنی سلوته توپوی سوم در مراسم تاجگذاری ملکه الیزابت دوم حاضر شده بود و داشت از جلوی چرچیل رد میشد، درحالیکه پسربچهای هم همراهش بود. بغل دستی چرچیل با آرنج بهش زد و گفت: «این بچه کیه دنبال خودش راه انداخته؟» و چرچیل هم جواب داد: «ناهارشه» نه اشتباه نکنید! این قطعا هتتریک چرچیل نبوده است.
سنت توهینهای سیاسی در انگلستان با چرچیل تمام نمیشود بلکه عملا شروع میشود و بعد از آن خیلیها به همدیگر و حتی به خودشان تکههای سنگین سیاسی انداختهاند. یکی از پرچمداران این سنت، بوریسجانسون شهردار سابق لندن و وزیر امور خارجه فعلی انگلستان است که دست برقضا یکی از معماران جدایی این کشور از اتحادیه اروپا هم بوده و کمک کرده تا سنگ بزرگ را توی چاه بیندازند. جانسون درباره خودش گفته: «مردم از من میپرسن که بوریس تو یه مرد خیلی خیلی باهوشی که فقط ادای احمقها رو درمیاره، نه؟ و منم بهشون جواب میدم که نه!» جانسون با بقیه هم به اندازه خودش مهربان بوده است مثلا در مورد هیلاری کلینتون گفته: «اون یه پرستار سادیستی تو یه بیمارستان روانیه» یا در مورد جرمی کوربن اصطلاحی را به کار برده که کلی آدم برای فهمیدنش دست به دیکشنری شدهاند و من فقط با رسم شکل میتوانم برای شما توضیحش بدهم؛ چیزی که در قرن نوزدهم به معنی آدم غیرسیاسی بوده و الان یادآور یکی از جانوران مجموعه هریپاتر است.
فرانسه
ناپلئون وقتی که شنید انگلیسیها دنبال اشغال مستعمرههای آنها در آمریکا هستند برای اینکه نشان بدهد، عددی نیستند و عرضه این کارها را ندارند، صدایشان کرد: «مملکت دکاندارها!» منظورش هم این بود که یک مشت مغازهدار خردهپا از پس ارتش امپراطوریش برنمیآیند. بناپارت، چراغ اول را روشن کرد و بعد از آن هم سیاستمداران فرانسوی این راه را ادامه دادند. یکی از ستارههای این میدان نیکلاس سارکوزی است که گرچه به نظر میآید باید در دسته مگس وزن بازی کند اما دیده شده که در یک حرکت، سه حریف سنگین وزن را زده! سارکوزی در یک مهمانی نهار رسمی (سال 2009) درباره اوباما گفت: «خیلی کارایی نداره و تصمیمگیریهایش درست و درمان نیست.» درباره همتای اسپانیاییاش خوزه لوییس زاپاترو هم گفت که «احتمالا خیلی باهوش نیست» و ادامه داد که «مرکل هم فهم درستی از بحران مالی دنیا ندارد.» اگر فکر میکنید که سارکوزی را آن روز چیزخور کرده بودند کاملا در اشتباهید.
فیلیپین
فیلیپین تا قبل از اینکه رودریگو دوئرته در آن به قدرت برسد، در بین دولتهایی که توهینهای سیاسی در آنها باب است، جایی نداشت و دیده نمیشد. اما دوئرته مثل یک ابرقهرمان دست کشورش را گرفت، در صدر فهرست نشاند و مرزهای توهین سیاسی را طوری جابهجا کرد که بعید میدانم تا 100 سال دیگر هم کسی رکوردش را بزند. شما تا به حال کسی را دیدهاید که در یک کشور کاتولیک به پاپ، آن هم به این پاپ که مدام در حال شستن پای نیازمندان دنیاست فحش خیلی ناجور داده باشد؟ خب دوئرته داده است.
آمریکا
وله سوینکا، نویسنده نیجریایی برنده جایزه نوبل ادبیات گفته بود که اگر ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بشود، گرینکارتش را پاره میکند. اعتراض سوینکا به صحبتهای نژادپرستانه ترامپ بود، اما اگر ترامپ نژادپرست هم نبود، جا داشت که سوینکا و چندتای دیگر از برندگان نوبل ادبیات بهخاطر لحن حرف زدن و جملات بیسروتهش جایزههایشان را توی دیوار بکوبند و نوبلشان را پس بدهند. ترامپ فقط توهین نمیکند، «کُنفِهفِه» میکند. میبینید آدم ناچار میشود برای توضیح دادن حرفهای این بابا، پانوشتهای درون متنی بدهد و کلی حاشیه بنویسد.
اوباما از نظر حرف زدن درست در نقطه مقابل ترامپ ایستاده است. او یک خطیب است، اما خطیبی که در طول هشت سال ریاست جمهوریش یک سیب روی کلهاش گذاشته بودند تا جمهوریخواهها بهعنوان هدف تکهپرانیهای سیاسیشان از آن استفاده کنند.
بدزبانی، توهین و تهمت از همان اولین مبارزات انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا وجود داشته است. در جریان انتخابات سال ۱۸۲۸ میلادی بین جکسون و آدامز، طرفداران آدامز آنقدر در توهین به خانواده رقیب پیش رفتند که همسر جکسون گفت: «ترجیح میدهم که دربان یک کلیسا باشم تا در کاخ سفید زندگی کنم» و سه ماه قبل از مراسم تحلیف شوهرش هم سکته کرد و مرد. دزد، دروغگو، متقلب، متعصب، بزدل، بیعاطفه و کثیف فقط چند نمونه از توهینهایی است که سیاسیون وقت، نثار آبراهام لینکلن یا به قول خودشان آبراهام آفریقایی اول میکردند.
در پایان باید بنویسم که بعضی از رهبران سیاسی به عمد از ادبیات توهینآمیز استفاده میکنند تا با این کار رقبایشان را مجبور به دادن پاسخ و بازی در زمین کثیف خودشان کنند. به خاطر همین است که آنور آبیها میگویند که هیچ وقت با یک خوک، کشتی نگیرید چون شما گلی میشوید، اما او از این کار لذت میبرد.
نظر کاربران
نسخه دیگری از امیرتتلو