حجتالاسلام طباطبایی: هرشخصی نباید به نام اسلام عرصه را بر مردم تنگ کند
گاهی حتی نمیتوانم حرف قلبیام را بزنم زیرا اگر سخن باطنی خود را اظهار کنم، شرایط براي من سخت میشود البته اگر بدانم سخنم تاثیرخواهد داشت و وضعیت را تغییر خواهد داد، ترسی از بیانش ندارم اما در میزان تاثیر سخن تردید دارم. امام(س) در کتاب «صحیفه نور» میگوید که باید همراه و به فکر مردم بود. تفسیر از اسلام با فقیه است و هرشخصی نباید به نام اسلام عرصه را بر مردم تنگ کند. پیغمبر(ص) میدانست که کسانی خواهند آمد و به نام دین هرکاری میکنند.
قانون نوشت: مهدي طباطبایی که اکنون دهه نهم زندگی خود را سپری میکند، هنوز مانند جوانیِ پرالتهاب خود، نگران کشور و انقلاب است زیرا خود را در پیدایی انقلاب و صدالبته حفاظت از آرمانهای آن متعهد میداند. گفتوگوی صمیمی و البته پردرد ما را به خواندن بنشینید.
معضلی که اکنون بهشدت در میان جامعه به چشم میخورد، فاصله گرفتن نسل جوان از احکام اسلامی است. شاید در نگاه نخست اینیک موضوع فردی باشد اما در دیدی وسیعتر میتوان گفت که شرایط اجتماعی، مردم را به سمتی سوق داده است که مانند گذشته دینداری را اصل ندانند. علت پیدایی چنین شکافی چیست؟
در ابتدا لازم است دومفهوم اخلاق و اعتقاد را از یکدیگر جدا کنیم. اخلاق به رفتار و برخورد مردم با یکدیگر اطلاق میشود و اعتقاد، مجموعه باورهایی که مردم به آنها پایبند هستند را دربرمیگیرد. گاهی این دو معنا همراه هم میشوند اما معمولا تفاوتهایی در میانشان وجود دارد. مسلم است که اگر افراد از اعتقاد بالایی برخوردار باشند، سلامت اخلاقی جامعه تضمین خواهد شد اما این به معنای آن نیست که نبود اعتقاد الزاما به بیاخلاقی منجر شود. چنانچه مردم بسیاری از کشورها خود را پایبند به باورهای ما نمیدانند اما اخلاق مناسبی دارند. فرهنگ رفتاری پاک نیز مبتنی بر تربیت و روشهای القا شده مناسب است. یکی از مهمترین موضوعات مهم در اخلاق اجتماعی، صداقت انسانهاست که از قضا در اسلام نيز به شدت مورد تاکید قرار گرفته است. صداقت از آن اموری است که در بین غیرمسلمانها نیز رعایت میشود. ممکن است مسلمانی دروغ مصحلتی بگوید و در مقابل فردی غیرمسلمان چنین کاری نکند. چنین تفاوتی ربطی به دین اسلام ندارد و به تربیت افراد وابسته است. بعضی از افراد فارغ از دینی که دارند، از آرامش بیشتری برخوردار هستند. معمولا آنها افرادی هستند که در محیطی آرام
زندگی میکنند.
بهطورمثال در بعضی از کشورها مردم این فرهنگ را پذیرفتهاند که در رانندگی از یکدیگر سبقت نگیرند. در کشور ما چنین شرایطی حاکم نیست و مردم هنگام رانندگی مدام حقوق یکدیگر را نادیده میگیرند. این موضوعات در حوزه اخلاق و نه اعتقادات میگنجد و اخلاق را عواملی چون تربیت، شرایط خانوادگی و اوضواع و احوال سیاسی کشور میسازد. دیگر آنکه دوره زمانی نیز تاثیر بسیار مهمی بر شکلگیری شخصیت افراد دارد. اگر مقتضیات آن دوره رعایت نشود، فرد دچار بیاخلاقی خواهد شد. بهطورمثال شرایط حاکم بر دوران کودکی و نوجوانی با دوران جوانی یا پیری تفاوت دارد.
علاوه بر اینها اقتصاد نيز در روحیه اشخاص بیتاثیر نیست. یعنی کسی که در رفاه زندگی میکند، نسبت به شخصی که دچار فقر است، از آرامش بیشتری بهرهمند است. بهطور کلی مردم ایران بسیار تندخو، عصبی و کمحوصله شدهاند و تمام این رفتارهای ضد اجتماعی ارتباطی به اسلام ندارد. آموزه اسلام فروخوردن خشم و عفو دیگران است. چنانچه خداوند در آیه۱۳۴ سوره مبارکه «آل عمران» میفرماید: «الذین ینفقون عن الناس و ا... یحب المحسنین». در حقیقت آنهایی که اعتقادشان محکم است و از تربیت مناسبی برخوردار هستند، سعی میکنند كه خشم خود را نادیده بگیرند. پس اسلام آموزههایی دارد که رعایتشان لزوما به باور داشتن به آنها محدود نمیشود.
وقتی با آیات، روایات و احادیث دینی مواجه میشویم، درمییابیم که اسلام حقوق مردم را بسیار محترم دانسته است. شاهد مثال این مدعا رفتار محبتآمیز پیامبر(ص) نسبت به مردم است. اکنون گاهی مشاهده میشود که برخی میخواهند تفسیر شخصی خود از دین را بر مردم تحمیل کنند و گاهي این تحمیل توام با اجبار است. آیا اسلام بهعنوان دینی رحمانی چنین رویکردی را میپسندد؟
روایات و احادیث مستند حکایت از رفتار مهربانانه پیامبر(ص) با مردم دارد. خداوند در آیه۱۵۹ سوره مبارکه «آل عمران» پیامبر (ص) را موظف به مهربانی کرده است. چنانچه میگوید: «فبما رحمه منالله لنت لهم» درحقیقت پیامبر مامور بوده است تا با مردم به رافت رفتار کند. هرچند در برخی موارد خداوند نرمشی از خود به خرج نمیدهد و در آن موارد، احکام اسلام سختگیرانه وضع شده است. سختگیری احکام اسلام در حوزه قضاوت و نه اخلاق اجتماعی میگنجد. اینکه چه کسی، کجا و در چه زمانی به خود اجازه اجبار احکام را بر مردم بدهد، متفاوت است. در جایی، فقط باید تذکر داد و در موقعی دیگر یک اشاره برای تنبه اجتماعی کافی است. گاهی نهی از منکر از امر به معروف مهمتر میشود اما نهی از منکر نيز آداب خود را دارد و تابع سلسله قواعد اخلاقی و اعتقادی است و میدانیم که زور و اجبار در اخلاق جایی ندراد و اگر اجباری اتفاق افتاد، بیتردید در حوزه اخلاق نیست.
اکنون که به بحث امربه معروفونهی از منکر رسیدیم، بفرمایید که حدودوثغور این حکم دینی چیست؟
شخصی که میخواهد امر بهمعروف و نهی از منکر کند، باید «معروف» و «منکر» را کاملا بشناسد. اگر این حالت به وجود آید تنها در این حالت میتوان به فرد خطاکار تذکر داد و اگر میدانیم که پیش از آن به او گفته شده و او عمل نکرده است، تکلیف ساقط میشود.
در جامعه کنونی نیازهایی جدید برای مردم به وجود آمده است. برخی از فقها بر این باور هستند که میتوان بعضی از احکام فقهی را با توجه به مقتضیات روز تعدیل کرد. البته میدانیم تعدیل در احکام ثانویه وجود دارد. با چنین وصفی آیا حضرتعالی قايل به تعدیل در احکام هستید؟
دین یکسری اصول ثابت دارد که تغییرناپذیر هستند. به خصوص اصولی مانند عدالت و صداقت تا ابد ثابت خواهند ماند. موضوع دیگر تصوراتی است که در ادوار مختلف پدید میآید. خداوند نیز در قرآن میفرماید بر ارض خدا نوآور باشید. انسانها لباسهای مختلف و به رنگهای گوناگونی میپوشند. رنگ لباس و نوع آن شرط نیست، بلکه اسلام مقرر میدارد که لباس باید سترعورت کند. در طول زمان ممکن است شکل دوخت لباسها تغییر کند و این هيچ ایرادی ندارد. همه دانشمندان دینی و آگاه به مسائل فقهی قايل به تغییر هستند. پذیرش تغییر در صدر اسلام نیز بوده است. پس باید با توجه به نیازهای روز، احکام تعدیل شوند. تعدیل در احکام نهتنها باعث خدشهدارشدن دین نمیشود، بلکه باعث استواری و بقای آن است. اگر چنین حالتی رخ دهد، میتوان بسیاری از کسانی که به اسلام اعتقاد راسخ ندارند را هم جذب دین کرد.
با توجه به سخنان حضرتعالی پیرامون تفاوتهای اعتقاد و اخلاق، بهنظر میرسد در حوزه اخلاق اجتماعی، مردم ما قدری دچار کاستی هستند به طوری که عصبیت و خشم در آنها موج میزند. وقتی به آمار بالای طلاق، ضربوجرح، تجاوز و عناوین اینچنینی نگاه میکنیم، درمییابیم که جامعه ایران با مشکلات روحی عدیدهای روبهرو هستند. بهعنوان یکاستاد اخلاق چه توصیهای برای بهبود شرایط روحی مردم دارید؟
عصبیت موجود اجتماعی، علل مختلفی دارد. به ذکر چندمورد از آنها میپردازم. نخستين مساله، تغدیه است. تغذیه مردم ایران مناسب نیست. غذاهایی که خورده میشود، بر روی سیستم اعصاب تاثیر مستقیم دارد. همچنین باید بپذیریم که مردم ایران به میزان کافی از میوهجات استفاده نمیکنند. دوم، امکاناتی است که در اختیار مردم قرار گرفته است. امروزه همهچیز ماشینی شده است و انسانها از طبیعت خود دور شدهاند. وقتی کسی پیادهروی نمیکند و با وسیله نقیله به مقصد خود میرود، عجله به بار میآید و هنگامی که عجله به عنوان یک فرهنگ جا افتاد، صبر و بردباری از بین میرود.
به میزان وسیعی تکانههای عصبی مردم به تکنولوژی روز گره خورده است. چندروز پیش تلویزیون برنامهای پخش میکرد که در آن به فرهنگ رفت و آمد یکی از کشورها میپرداخت. مردم آن کشور برای رفتوآمد خود از دوچرخه استفاده میکردند. در آن برنامه چند جامعهشناس نیز صحبت میكردند. مردم اینکشور به دلیل استفاده از دوچرخه از آرامش بیشتری برخوردار هستند. سومین مساله و با اهمیتترین آنها «خواستههای نشده» و «نخواستههای شده» است. یعنی جوانی درسی را خوانده است و توقع دارد که شغل متناسبی پیدا کند اما هیچ زمینه شغلیای برای او به وجود نمیآید یا شرایطی را نمیخواهد و بر او تحمیل میشود.
موضوع چهارم، اقتصاد است. وقتی جامعهای درگیر فقر باشد، مجال آن را نخواهد داشت که به اخلاق فکر کند. نکته دیگر خودشناسی افراد است. ما در خودشناسی درماندهایم. در مسائل سیاسی اگر اشخاص خود را بشناسند، درگیر موضوعات جناحی نمیشوند. کسی که میگوید تو را میشناسم، باید دریابد که آيا در ابتدا خود را شناخته است؟ در حقیقت کسی که از خودشناسی بهرهای نبرده است، نمیتواند غیرشناس خوبی باشد. در باب خانواده نیز خودشناسی بسیار مهم است. بهطوری که افراد اگر خود را بشناسند میتوانند همسر مناسبی انتخاب کنند.
وقتی فردی تسلط بر اندیشههای خود ندارد، نمیتواند توقعات حقیقی خود را از شریک زندگیاش بشناسد. باید در خانوادهها مروت و مهربانی حاکم باشد تا آمار طلاق کاهش یابد. موضوع دیگر توقعات ما از دیگران است. باید بدانیم که انسانها با یکدیگر زندگی میکنند و باید احوال هم را دریابند. پذیرفتنی نیست که فقط به خواستههای خود توجه داشته باشیم. البته فرد به فرد، روحیات فرق میکند. کسی که در خانوادهای پرجمعیت زندگی کرده، نسبت به فردی که در خانوادهای کمجمعیت پرورش یافته، اجتماعیتر است و بیشتر میتواند با دیگران همزیستی داشته باشد. البته بازهم این موضوع نسبی است زیرا علل بسیار دیگری نیز در شکلگیری شخصیت افراد دخیل هستند. بههرروی جامعه امروز ایران از وضعیت مناسبی برخوردار نیست و بیتردید بخش مهم این مشکلات با سیاست حاکم بر جامعه مرتبط است.
شما از کسانی هستید که در انقلاب اسلامی سال۵۷ تاثیرگذار بودهاید. مقداری از اهداف انقلاب بگویید و اینکه آیا انقلاب به اهداف خود رسیده است؟
البته لازم بهذکر است که بسیاری از نیروهای موثر در انقلاب جلوتر از من مبارزه را آغاز کردند و سهم بیشتری از بنده در پیروزی انقلاب داشتند. اما آنچه میتوان در این باب گفت این است که هدف اصلی انقلاب، اسلام بود. من تا کنون سعی کردهام تغییری در دیدگاه خود در این خصوص ندهم. بهیاد دارم که در ابتدای نهضت اسلامی امام(س) گفت که ای علما به داد اسلام برسید. اسلام دینیاست که همه بدیها زیر سایه آن اصلاح میشود. سعی من همواره بر آن بوده تا اسلام به معنای حقیقیاش اجرا شود و همیشه تاحدتوانم با کسانی که بهنام دینداری، کارهایی خلاف اسلام میکنند همراه نشدهام. حتی کوشیدهام تا با ایشان مقابله کنم اما گاهی نمیتوان اقدامی موثر انجام داد که در آن صورت باید کوتاه آمد.
گاهی حتی نمیتوانم حرف قلبیام را بزنم زیرا اگر سخن باطنی خود را اظهار کنم، شرایط براي من سخت میشود البته اگر بدانم سخنم تاثیرخواهد داشت و وضعیت را تغییر خواهد داد، ترسی از بیانش ندارم اما در میزان تاثیر سخن تردید دارم. امام(س) در کتاب «صحیفه نور» میگوید که باید همراه و به فکر مردم بود. تفسیر از اسلام با فقیه است و هرشخصی نباید به نام اسلام عرصه را بر مردم تنگ کند. پیغمبر(ص) میدانست که کسانی خواهند آمد و به نام دین هرکاری میکنند. لذا فرمود کسی نمیتواند به دین کمک کند مگر آنکه همه جوانب دین را بشناسد.
به عنوان سوال پایانی آینده اجتماعی، سیاسی و دینی کشور ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر طریقی که تاکنون درپیش گرفته شده است ادامه یابد و اصلاحات صورت نگیرد، اوضاع وخیم و خطرناک خواهد شد. اگر کشور با رویه فعلی اداره شود، مبانی اسلام و انقلاب بهخطر میافتد. اما اگر همه با هم متحد شوند تا اصلاحی متناسب را رقم بزنند، امید به موفقیت وجود دارد. اگر همه دلسوز ایران باشند، زمینههای پیشرفت موجود است زیرا این کشور، هم از نیروهای انسانی اصیل بسیاری بهرهمند است و هم منابع اقتصادی و طبیعی بیشماری در اختیار دارد که اگر از آنها درست استفاده شود، به توفیق خواهیم رسید.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خیلی زیبا