عبدی: به روحانی رای ندادیم که سهم بگیریم
روزنامه اعتماد در گفت وگویی با عباس عبدی به چیدمان کابینه و انتخاب شهردار تهران پرداخته است.
روزنامه اعتماد در گفت وگویی با عباس عبدی به چیدمان کابینه و انتخاب شهردار تهران پرداخته است.
بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
اين روزها برخي اصلاحطلبان درباره نحوه تعامل دولت با جريان اصلاحات ابراز نگراني ميكنند. اين تعامل از نظر شما واجد چه ويژگيهاي طرفيني است؟
از ميان شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، فراكسيون اميد و چهرههاي ملي جريان اصلاحات كدام يك را واجد ويژگيهاي لازم و داراي اولويت براي طرف مشورت قرار گرفتن از سوي رييسجمهور ميدانيد؟
بخشي از تعامل مربوط به فراكسيون اميد است كه بسيار هم اهميت دارد چون بايد به وزرا راي اعتماد دهد. بايد آنها حس كنند كه به بازي گرفته شدهاند و احترامشان حفظ شده است و براي نظراتشان اهميت قايل شدهاند. شوراي عالي سياستگذاري فارغ از جزييات و افرادش بايد طرف گفتوگو قرار بگيرند. البته من خيلي آشنايي كامل با موضوع ندارم و خيلي هم فكر نميكنم اهميتي داشته باشد، چهرههاي منتسب به اصلاحات كمابيش شناخته شده و روشن هستند. من معتقدم كه با آنها هم بايد گفتوگو شود. خيلي چهرهها و شخصيتهايي هستند (از هر دو جناح) كه به صفت فردي اهميت دارند و آقاي رييسجمهور ميتواند با آنها هم مشورت كند. ميتواند با وزراي فعلي خود مشورت كند. محدوديتي در اين كار نبايد قايل شد.
اساسا آيا حمايت از كانديدايي در ايام انتخابات منجر به ايجاد حق براي حاميان ميشود؟به لحاظ اخلاقي كانديداي پيروز چه مسووليتي در قبال گروههاي حامي خود دارد؟
حمايت از كانديدا اساسا حرف درستي نيست. من شخصا در عمرم از هيچ كانديدايي حمايت نكردهام. از آنچه فكر ميكنم درست است، حمايت كرده و براي آن ايده كار ميكنم. اگر كسي هم نزديك به اين ايده بوده به طور طبيعي مصداق آن است و در نتيجه حمايت از او هم تصور خواهد شد. ما اساسا براي حمايت از آقاي روحاني در انتخابات نيامديم كه حالا انتظار داشته باشيم كه چيزي به جايش بدهد. اين نگاهها مخل سياستورزي اصلاحطلبانه است. ما براي پيشرفت جامعه خود و اصلاحات وارد انتخابات يا هر كنش ديگري ميشويم. در اين ميان آقاي روحاني نيز به نسبت ديگران بهتر توانسته آن را نمايندگي كند. بنابراين هيچ ديني وجود ندارد اما اين سوال مطرح ميشود. آقاي روحاني بايد بداند ما همان طور كه از اصلاحات و ديدگاههاي درست حمايت ميكنيم و در مقايسه با ديگران او مصداقش بوده است در ادامه نيز همين خواهد بود. هيچ دليلي ندارد كه از يك فرد با هر رفتاري حمايت شود. اين نگاه كه كسي كه فرد ديگري را حمايت كرده بده بستاني بين شان وجود دارد نگاه نادرستي است و مخالف خط مشي اصلاحات است.
آيا عدم تعامل آن گونه كه برخي خواستار آن هستند ممكن است منجر به فاصله افتادن ميان رييسجمهور و جبهه اصلاحات شود؟
به طور قطع فقدان تعامل فاصله ايجاد ميكند نه فقط با اصلاحطلبان بلكه به هر نيروي ديگر. حتي اگر به لحاظ محتوايي هم نزديك باشند هنگامي كه تعامل و گفتوگو نباشد به هم بد بين ميشوند. ترديدي نيست كه چنين اتفاقي خواهد افتاد. ركن سياست مشاركت و گفتوگو است چه با دوست، چه با دشمن و چه با هر كس ديگري.
مهمترين آفتها و تهديدات شوراي شهر آينده از نگاه شما چيست؟
آفتهايي كه شوراي شهر را تهديد ميكند اين است كه وارد دعواها و مسائلي شوند كه اهميت درجه اول را در مديريت شهري نداشته باشد. موضوع ديگر اين است كه بحث فساد و مشكلات مربوط به آن را ناديده بگيرند و همين طور بخواهند كه وضع موجود ادامه پيدا كند. اصلاحاتي كه در شهرداري تهران به خصوص از حيث منابع درآمدي بايد انجام شود بسيار مهم و پر دردسر خواهد بود بنابراين شوراي شهر اگر به شكل مجموعهاي عمل كند كه مساله شان به معناي واقعي كلمه شهر باشد و سعي كنند از اختلافات جزيي پرهيز كنند ميتواند موفق باشد؛ هرچند هم كه تا رسيدن به يك شهر مطلوب راه زيادي در پيش باشد.
شهردار تهران چه شاخصهها و مولفههايي بايد داشته باشد؟
آيا به صرف اينكه شهردار يك نيروي سياسي باشد كافي است يا اينكه بايد لاجرم آشنايي به مديريت كلانشهر پيچيدهاي مثل تهران داشته باشد و داراي سوابقي در اين زمينه باشد؟
اگر به دنبال اين باشيم كه هر كسي كه پستي را ميگيرد هميشه بهترين اطلاعات را در زمينه مشخص خود بايد داشته باشد، اشتباه است. اين ايده درستي نيست. مثلا وقتي ميخواهيم فردي را وزير بگذاريم، اگر كسي اين استدلال را قبول داشته باشد يا بايد وزير فعلي باشد يا دو نفر از معاونانش باشند. افراد ديگري آنقدر اطلاعات ندارند كه مصداق داشتن اين ويژگي شوند. بايد سطح وزارتخانه را با سطح كارشناسي جدا كرد. در سطح مديريت نياز نيست كه يك فرد به جزييات موضوع آگاه بوده و كارشناس باشد. اساسا ممكن است اين مساله نامطلوب هم باشد. يك مدير بايد ديدگاهي كلان داشته باشد اما اين نكته را بايد در نظر بگيرد كه همواره از بهترين كارشناسها براي امور كارشناسياش استفاده كند. خودش نبايد جاي كارشناس بنشيند. اينكه فردي بخواهد شهردار تهران شود، اسم خيابانها را بداند و تهرانگردي كرده باشد و بداند جمعيتش چقدر است و جزيياتش چيست، خوب است اما شرط لازم براي شهردار شدن نيست. شهردار بايد ديدگاه كلان و نظام مديريتي قوي داشته باشد. در اين صورت به راحتي ميتواند از بهترين نيروها استفاده كند و شهر را سر و سامان دهد.
به نظر شما اين حرف كه كسي كه شهردار ميشود نبايد به فكر رياستجمهوري باشد حرف منطقي و درستي است يا خير؟
ارسال نظر