روزنامه شرق: قرارداد توتال امضا شد، اما هنوز دغدغه و نگرانی دلواپسان نسبت به آن تمام نشده است. هر روز از سویی علیه آن سخن میگویند و به آن میتازند، اما امیرحسین زمانینیا، معاون امور بینالملل وزارت نفت، در گفتوگویش با «شرق»، میگوید همه این اظهارنظرها جنبه شخصی دارد و نه ملی.
او اینگونه حملات را اینطور تعبیر میکند: «آقاي زنگنه بهعنوان شخصي كه موفق شد و اين قرارداد را به ثمر رساند، مورد توجه افكار عمومي و هيئت دولت قرار ميگيرد. دو، سه سال شبانهروزي اين مسئله هدايت شده تا به اينجا رسيده و يك عده نميخواهند اين موفقيت را ببينند. اين موفقيت را شخصي ميبينند. در حاليكه اين موفقيت كشور و صنعت نفت كشور است، نه موفقيت شخصي آقاي زنگنه.» تأکید میکند این حرفها سیاسی است و این منتقدان صرفا قصد جلب توجه دارند.
معاون امور بینالملل وزیر نفت معتقد است با اینکه توتال نیازی به اجازه اوفک ندارد، اما در عین حال به دلیل سرمایهگذاری دانهدرشت خود، حتما بهصورت غیررسمی گفتوگویی با آمریکا داشته است. درنهایت امضای این قرارداد ثابت کرد آمریکاییها دیگر نمیتوانند کاری کنند. او در عین حال در این گفتوگو از تغییر شرایط ایران داد سخن میدهد. میگوید دیگر پول زور نخواهیم داد و هزینههای پسابرجام، تقریبا یکسوم شده است. زمانینیا از ٢٦،٢٥ قراردادی خبر میدهد که بهصورت موازی در جریان است و تا پایان سال جاری ١٠ تا ١٥ مذاکره به قرارداد منتهی خواهد شد.
با توجه به انعقاد قرارداد توتال بهعنوان غول نفتي با ايران، پيشبيني شما از رفتار سرمايهگذاران خارجي براي ورود به ايران چيست؟
در بحثهاي سياست داخلي ما هميشه اين نكته بوده كه عدهاي ميگويند سرمايهگذاري خارجي چرا ضروري است و ما به اندازه كافي سرمايه براي اين كار داريم. به نظرم اين گفته سادهكردن مسئله است. سرمايهگذاري خارجي وقتي محقق ميشود كه سرمايهگذاري داخلي انجام شده باشد. هيچ سرمايهگذار خارجي حاضر نيست در كشور ديگري سرمايهگذاري كند اگر اتباع آن كشور خودشان سرمايهگذاري نكنند. بنابراين در اين رقابت بسيار شديد بين كشورهاي در حال توسعه براي جذب سرمايه خارجي، آنهايي موفقترند كه بتوانند سرمايه داخلي را جذب كنند. تا زمانيكه سرمايهگذاري داخلي انجام نشود سرمايهگذاري خارجي به طريق اولي انجام نميشود. اينكه بعد از ١٢ سال توانستهايم سرمايهگذاري خارجي جذب كنيم، جالب است، اما كاملا معمولي است. براي ما جالب است چون به دلايل سياسي، ١٢ سال نتوانستيم اين كار را بكنيم. بعد از برجام كه تحريمها مرتفع شد، به صورت كشوري عادي و معمولي در شرايط نرمال كار ميكنيم و به خاطر جذابيتهاي ايران كه شامل اقتصاد متنوع، نيروي كار آموزشديده و باسواد، مبناي مهندسي خيلي خوب و الحمدلله سرمايههاي خدادادي زياد است، در رقابت براي جذب سرمايه خارجي موفق
شديم. برجام اين امكان را به ما داده كه بتوانيم با ديگران رقابت كنيم.
اما سايه رفتارها و تهديدهاي آمريكا همچنان هست.
بله. دنيا يك كاسه خوب گيلاس نيست كه بهراحتي خورده شود و هميشه چالشهايي هست. حدود دو سال بعد از برجام اين اولين قرارداد ماست كه به سرانجام رسيده است. مذاكرات ديگري هم در جريان است. حدود ٢٥ مذاكره براي پروژههای مختلف در جريان است. اين مذاكرات ١٨ ماه طول كشيده تا به عقد قرارداد منتهي شده و براي يك قرارداد نفتي زماني طبيعي است. قرارداد با توتال در شرايط عادي و معمولي است، منتها چون ما تا به حال شرايط عادي نداشتيم برايمان جالب است كه توانستهايم در فضاي بعد از برجام به نتيجه برسيم. نكته كليدي من اين است كه برجام، اين فرصت را به كشور داده كه بتواند با ديگران كه به دنبال جذب سرمايه خارجي هستند، رقابت كند و وزارت نفت و شركت ملي نفت توانستند از اين فرصت استفاده و در شرايطي عاديشده اين قرارداد را منعقد كنند. به خاطر شرايط سياسي داخلي و بينالمللي انعقاد اين قرارداد براي ما جالب است، چراكه كره، ژاپن و خيلي از كشورهاي اروپايي كه شركتهايشان با ما مذاكره ميكنند، تحت تأثير فضاي بينالمللي مسموم هستند. اين امر انعقاد اين قرارداد را مهمتر از آنچه هست، جلوه ميدهد.
اين فضاي مسموم همان شرايط سياسي حاكم بر منطقه و ايران و انتخاب آقاي ترامپ است. اين قرارداد براي ما تازه است، چون ١٢ سال چنين موردي را نداشتهايم و توانستهايم موفق به انجام اين كار شويم. هر قرارداد يكسري ريسك دارد. بخشي از ريسكها فني هستند مثل اينكه بهعنوان نمونه، پروژه و منبع چه باشد و چطور استخراج شود و در كنار آن، يكسري ريسكها هم اقتصادي و سياسي است. تمام ريسكهاي موجود به وسیله توتال و CNPCI (شركت چيني) لحاظ شده و وكلا و تحليلگران همه اين ريسكها را تبديل به رقم ميكنند كه آيا چنين قراردادي با توجه به همه ريسكهاي موجود، ارزش اين كار را دارد يا نه. شركتهاي معتبر ديگر بينالمللي آسيايي و اروپايي ميبينند شركت بزرگ بينالمللي مثل توتال ريسك اين كار را تجزيه و تحليل كرده و پذيرفته. توتال از نظر بقيه شركتهاي بينالمللي قابل اعتماد است و قراردادش با ايران نشان ميدهد كه شرايط ما خوب است. اين قرارداد، به بقيه شركتها كمك ميكند بگويند توتال كه اين ريسك را پذيرفته ما هم ميتوانيم چنين كاري انجام دهيم.
در مذاكرات با شركتهاي ديگر مطرح نكرده بودند كه اگر غول نفتي مذاكره داشته باشد و بپذيرد، ما هم خواهيم پذيرفت؟
در مذاكره همهچيز بيان نميشود اما به صورت غيررسمي همه ميگويند اگر توتال و شركتهاي بزرگ نفتي آمريكايي و انگليسي بيايند، چنين اتفاقي، كمك ميكند كه راه باز شود و براي اين كار احساس راحتي كنند. چون اين قرارداد بزرگ و معمولي بعد از ١٢ سال است، شك نكنيد بيش از اندازه خودش در ديناميك جذب سرمايهگذاري خارجي و مشاركت شركتهاي ديگر تأثيرگذار خواهد بود.
پيشبيني شما از عكسالعمل آمريكا نسبت به انعقاد چنين قراردادي چيست؟
حق انتخابهاي كشورها نامحدود نيست. آمريكا هم يكسري انتخابها دارد. آمريكا برجام را انتخاب كرده و متعهد به عملكردن به آن است. برجام به آمريكا چنين امكان يا فرصتي را نميدهد كه با چنين معاملاتي مخالفت كند و اگر اين كار را كند، نقض برجام كرده است.
نه اينكه حركت رسمي انجام دهد چون دستوپايش بسته است، اما همان اظهارنظرها نميتواند اثرگذار باشد؟
عملا ديديد كه نميتواند. توتال مديريت ريسك كرده و مطمئنا عكسالعمل آمريكا را هم در نظر گرفته و اقدام كرده. برجام چنين اجازهاي به آمريكا نميدهد.
يعني آمريكا سكوت خواهد كرد؟
خير ممكن است ناسزا بگويد يا شعار دهد، اما كسي اهميت نميدهد. دكتر روحاني پيشتر ميگفتند اگر آمريكا با برجام مخالفت كند منزوي خواهد شد، همانطور كه در شعار مخالفت ميكند اما نميتواند عملا مخالفت كند و درواقع خودش را منزوي ميكند. بنابراين استحكام و اهميت برجام اينجاست كه به آمريكا فرصت مخالفت را نميدهد.
اثباتكننده اين ادعاي من، آن است كه توتال با مديريت ريسكش نشان داد آمريكاييها نميتوانند كاري كنند.
با اين اوصاف با انعقاد اين قرارداد، به جواب ديگري هم رسيديم.
بله. توتال شركت بزرگي است. قطعا اين شركت با آمريكا، به صورت غيررسميتر اين مسائل را با هم چك ميكنند. به نظرم حتما توتال با آمريكاييها مشورت كرده است. بعيد ميدانم شركت بزرگي مثل توتال با همه احتياطي كه براي مديريت ريسك ميكند، بهصورت غيررسمي با آمريكا چك نكرده باشد. نيازي به مجوز اوفك نداشتند، چون تحريمها بر مبناي برجام برداشته شده اما چون قرار است پول بياورند بايد هرجور كه لازم است بهصورت رسمي و غيررسمي همه جوانب را بسنجند.
عربستان بهعنوان كشوري در منطقه كه مخالفت عيان با ايران دارد و كشوري كه در صنعت نفت، رقيب ايران است، نسبت به قراردادهاي بزرگ ما بهويژه در اين صنعت و بهطور مشخص توتال، چه عكسالعملي خواهد داشت؟
شكي نيست كه عربستان سعي در محدودكردن نفوذ ايران دارد، اما كشورها حق انتخابشان نامحدود نيست. ايران كشور بزرگ منطقه است و كشوري نيست كه بهراحتي بتوان با آن مخالفت كرد و مانع از انجام چنين قرارداد نفتياي شد. عربستان هم كشور بزرگ و مهم عربي است اما هركس در جايگاه خودش. ما احساس منفي نسبت به اين قرارداد از جانب عربستان نداريم. عربستان در جاهاي مختلفي سعي كرده در تمام موارد ازجمله صنعت نفت و گاز، انتخابهاي ما را محدود كند اما در اين زمينه توفيق زيادي ندارد. آن هم به خاطر پتانسيلهايي كه ما داريم؛ ازجمله اقتصاد متنوع و بيس مهندسي بسيار خوب كه با خيلي از كشورهاي توليدكننده نفت قابل مقايسه نيست. در سالهاي تحريم از نظر مهندسي و علمي پيشرفت بسيار زيادي كرديم و براي شركتهاي بزرگ نفتي و گازي اين رخداد، قابل شناسايي و امتياز بزرگي است كه ما داريم و ديگران ازجمله عربستان ندارند.
شما در وزارت خارجه هم بوديد؛ منظورم فراتر از اين اقتصاد است.
من بحث سياسي نميكنم. هيچ نگراني سياسي از بابت عربستان ندارم. در عربستان يك بههمريختگي سياسي وجود دارد. اين كشور شكستهاي مختلف استراتژيكي از عراق گرفته تا بحرين، سوريه و لبنان خورده و فعلا عدم هماهنگي در عربستان وجود دارد و به نظرم، جايگاه خودش را پيدا ميكند. شرايط اقتضا كرده با سياستهايي كه نظام داشته، موفقيتهاي استراتژيك زيادي در منطقه داشته باشيم. عربستان به دنبال اين است كه جايگاه بيشتري از آنچه دارد به دست بياورد. بالاخره در منطقه بالانس به وجود خواهد آمد. عربستان بايد مشكلاتش را حل كند. نميخواهم تحقيرآميز صحبت كنم اما نبايد ايران را با عربستان و مسائل بقيه كشورهاي منطقه ازجمله امارات و كويت مقايسه كنيم. ما كشور باتمدن منطقه هستيم و جمعيت و فرهنگ و سابقهمان طوري است كه بايد در حد خودمان صحبت كنيم و آنها هم متوجه اين موضوع هستند. اين كشورها همسايههاي ما و قابل احترام هستند اما هركس بايد متوجه جايگاه خودش باشد.
توتال اشاره داشت به اينكه خودمان را به گاز محدود نخواهيم كرد و وارد نفت و پتروشيمي هم خواهيم شد. مذاكرات در اين زمينه چطور پيش ميرود؟
چهار مذاكره در پتروشيمي به موازات هم، در حال انجام است و خيلي خوب هم پيش ميرود. توتال در مورد سه واحد پلياتيلن و يك واحد اتيلن صحبت ميكند كه جمعا حدود ١,٥ تا دو ميليارد دلار سرمايهگذاري نياز دارد و اميدوارم تا شش ماه ديگر به نتيجه برسيم. از اين به بعد شاهد سرعت كارها در نفت خواهيد بود. نهفقط به دليل قرارداد با توتال، بلكه به دليل رشد و روند مذاكراتي كه از بعد از برجام شروع شده بود و بايد كمكم به نتيجه برسند. حالا چون توتال انجام شده تكانهاي هم به آنها خواهد داد اما روند طبيعي اين مذاكرات اين است كه از اين به بعد به نتيجه برسند.
بعد از توتال منتظر كجا بايد باشيم؟
نميتوانم نام ببرم، اما ٢٥، ٢٦ مذاكراه به صورت موازي براي جذب شريك خارجي در جريان است كه تا آخر سال جاري حداقل ١٠، ١٥ مورد به نتيجه خواهند رسيد.
پرداختها به توتال چطور خواهد بود؟ كارشناسان ميگويند گاز مثل نفت نيست و نميتوانيم در قالب پرداخت از طريق صادرات و فروش، آن را تسويه كنيم.
چرا؟
چون به هر حال گاز بيشتر مصرف داخلي دارد و كمتر صادر ميكنيم.
مگر گاز را صادر نميكنيم؟ گاز هم قيمتي دارد.
يعني قرار است پرداختها به توتال هم از محل درآمدهاي صادرات باشد؟
از محل محصولي كه توليد ميشود و آن محصول قيمتي دارد، بازپرداخت انجام ميشود. الان گاز را به تركيه ميفرستيم و در مورد عراق هم كار را شروع كردهايم. در مورد عمان هم امسال احتمالا به نتيجه ميرسيم. به جمهوريآذربايجان و ارمنستان هم گاز صادر ميكنيم، الان ميزان گازي كه توليد ميكرديم را در داخل هم مصرف ميكرديم، اما از اين به بعد گاز براي صادرات خواهيم داشت. روي ايرانالانجي هم كار ميكنيم و از اين به بعد گاز براي صادراتِ جدي خواهيم داشت. تا دو سال ديگر بايد ٥٠ ميليون مترمكعب گاز به عراق بدهيم و همين ميزان هم به عمان. همه اينها قيمت دارد. گازي كه به پتروشيمي ميفروشيم قيمت دارد. نكته مهم اينكه در قراردادهاي بيع متقابل بازپرداخت سرمايهگذاري سه، چهارساله بود و در قراردادهاي جديد، ١٠ساله است و هزينههاي كار هم در اين پروژه در مقايسه با بقيه فازهاي پارس جنوبي كمي ارزانتر است، چون در شرايط بعد از برجام هستيم و ديگر پول زور نميدهيم. پول به قيمت بازار خواهيم داد. اين ارقام نشان ميدهد هزينهها، تقريبا يكسوم ارزانتر است.
همان روزي كه قرارداد توتال نهايي شد، برخي از منتقدان مانند زاکانی گفتند آتشبس، بس است و بايد وارد عمل شد. نگرانند كه اين قراردادها محرمانه است و جزئيات بيان نميشود و همين براي ايران خطرناك است. پاسخ شما به اين منتقدان چيست؟
تصور نميكنم اطلاعات توتال در مورد پارس جنوبي از ما كمتر باشد. بعد از اينكه اينجا كار كرده در قطر هم كار كرده و اطلاعات توتال از شركت ملي نفت ما و قطر بعيد نيست كه بيشتر باشد. حرف از قرارداد محرمانگي كمي ظاهرسازي عدهاي است كه انتقاد ميكنند و براي عامه مردم مثل «مار»كشيدن به جاي نوشتن «مار» است. وقتي توتال در ايران كار ميكرد، بعد از ايران به طرف قطر رفت، آيا قطريها اين شركت را به خيانت متهم كرده بودند؟ نه. در قراردادي كه چند صد صفحه است و ١٤ ضميمه دارد، همه اين موارد پيشبيني شده و اگر يكي از منتقدان واقعا آن را خوانده باشند، اين حرفها را نميزنند. اين حرفها سياسي و به قصد جلب توجه است، ولي حتما منفعت ملي ما با اين حرفها تأمين نميشود. اين قرارداد چندين جا ديده و تصويب شده؛ ازجمله هيئت هفتنفره. نمايندگان كل نظام در اين هيئت حضور داشتند. درواقع كل نظام با جزئيات، قرارداد را ديده و تصويب كردهاند. چنين ادعاهايي نشان ميدهد موضوع حتما منافع ملي نيست.
چرا اينقدر هياهو ميكنند در صورتي كه ما همگي در يك كشتي هستيم و اگر يكسري سرمايهگذاريها انجام نشود، همه با هم ضرر خواهيم كرد. اصرار به اين مسائل به چه دليل است؟
به نظرم شخصي است. به خاطر اينكه مانع از پيشرفت شوند. آقاي زنگنه بهعنوان شخصي كه موفق شد و اين قرارداد را به ثمر رساند، مورد توجه افكار عمومي و هيئت دولت قرار ميگيرد. دو، سه سال شبانهروزي اين مسئله هدايت شده تا به اينجا رسيده و يك عده نميخواهند اين موفقيت را ببينند. اين موفقيت را شخصي ميبينند. در حاليكه اين موفقيت كشور و صنعت نفت كشور است نه موفقيت شخصي آقاي زنگنه. ما حدود ١١٠ سال سابقه كار صنعتي نفتي داريم، منتها توليد كشور را با حجم ذخاير نفتي كشور مقايسه كنيد؛ از همه دنيا عقبتر هستيم. ما بيشترين ذخاير گاز دنيا را داريم اما در بازار جهاني گاز، چقدر حضور داريم؟ به خاطر حرفهاي سياسي يك عده مانع پيشرفت صنعت كشور ميشوند.
برآورد شما از مذاکرات بعد از توتال چیست؟
٣٠ نفر از همكاران ما در مذاكرات فني و تجاري فعال بودند و خیلی خوب هم روی آن کار کردند. به همین خاطر مذاكرات برمبناي الگوي جديد قراردادها روان شده و قرارداد بعدي بهمراتب راحتتر خواهد بود. به همين دليل مهندس زنگنه بعد از امضای قرارداد با توتال، اين افراد را به آقاي رئيسجمهور معرفي كرد. اين تجربه فوقالعادهاي است و این افراد، ٣٠ سال ديگر ميتوانند اين كار را انجام دهند. نگاه آيندهنگرانه آقاي زنگنه بوده. او با وجود برخي مخالفتهاي درونسازمانی، اين كار را به نتيجه رسانده. هميشه در برابر چنين ابتكاراتي مخالفتهايي در سازمانها وجود دارد. جالب است بدانید يكي از شكايتها در وزارت نفت اين است كه چرا تا اين حد به جوانها پروبال ميدهند.
از توتال كه بگذريم، چرا سواپ عملياتي نشد؟
در حال كاركردن هستيم. قوانين كشورهاي ديگر هم عوض شده. قوانين قزاقستان كمي سختتر شده. مقدار نفت خامي كه براي سواپ دارند، كم شده اما كمي به زمان نياز داريم. ظرفيت محدودي در نفت براي كاركردن هست. بعد از برجام بود كه كار شروع شد. اين ظرفيت محدود بايد به اولويتها بپردازد. در قرارداد توتال حدود ٢٠ نفر شبانهروزي كار كردهاند. چقدر آدم در نفت داريم كه بتوانند اين كار را انجام دهند كه يك عده هم در مورد سواپ با همين شدت كار كنند؟ اولويت با بخش بالادستي بوده. مسئله سواپ هم مهم است و در موردش كار ميشود، اما اينطور نبوده كه يك تيم ٢٠، ٣٠نفره در موردش تمركز كنند. بحثهاي مقدماتي را آقاي زنگنه با وزير نفت قزاقستان و روسيه انجام داده و قرار است كار پيگيري شود.
بعد از جنوب به خزر هم خواهيم رسيد يا فعلا در دستور كار نيست؟
اتفاقا خيلي از شركتهاي خارجي را فرستادهام كه در مورد خزر مذاكره كنند، اما اولويت، فعلا ميادين مشترك است. ٢٨ ميدان مشترك داريم كه تقريبا در همه آنها همسايههاي ما، جلوتر هستند. اولويت وزارت نفت و دولت، ميادين مشترك است. به همين خاطر، همه ظرفيتها را براي بهنتيجهرسيدن در اين زمينه متمركز كرده است.
برخي كارشناسان ميگويند قراردادهاي جديد نفتي هم براي خزر، كفايت نميكند، چون فعاليت در خزر خيلي سخت است. قراردادهاي پيچيدهتري در اين زمينه خواهيم داشت؟
خزر در قسمت ما عميق است و هزينه توسعه بالاست. عدهاي هم علاقهمند هستند اما اولويت درجهيك ما ميادين مشترك هستند. چون خزر هنوز تحديد حدود دريايي نشده. يكسري مشكلات به آن صورت هم هست. مثلا با جمهوريآذربايجان خيلي كار كرديم كه فيلدي را توسعه دهيم كه نشد. مشكل تحديد حدود دريا در خزر چالش است. در بخشي كه كسي مشكلي ندارد و همه ميدانند قسمت ايران است، چون آبها عميق است، هنوز به آن صورت كارهاي توسعهاي انجام نشده. چاه خوبي حفر كردهايم كه به نفت رسيده، سكوي خوب اميركبير را در درياي خزر داريم، منتها برداشت از چاه نيازمند تكنولوژياي است كه مسائل محيطزيستي پيش نيايد و به اين دلیل شروع به برداشت نكردهايم تا بهموقع، با دقت بيشتري كار كنيم.
در برنامههای بالادستی به تنوع فروش هم اشاره شده است. در اين زمينه چه برنامهاي داريد؟
در سياستهاي كلي ابلاغي رهبري به وزارت نفت بر چند مورد مهم تأکید شده؛ افزايش ظرفيت توليد صيانتشده يكي از اين سياستهاست. مقدار برداشتمان از ذخايرمان به نسبت بقيه توليدكنندهها خيلي پايينتر است كه نشاندهنده اين نكته است كه از نظر سياسي نتوانستهايم جذب شريك براي ازدياد برداشت داشته باشيم چون در شرايط عادي نبوديم. بعد از برجام كه شرايط عادي شد، نمونه واضحش قرارداد توتال بود كه نشان داد در شرايط عادي ميتوانيم موفق شويم. مسئله توسعه چابهار را داريم كه مسئله استراتژيك مهمي است كه باعث خواهد شد جمعيت ساحلنشين هم بيشتر شود. بايد گاز به آنجا برسد كه در برنامههای وزارت نفت است تا با كارخانههاي مختلف پتروشيمي و كود شيميايي توسعه پيدا كند منتها به اين معنا نيست كه افزايش برداشت نفت خام و صادرات نداشته باشيم.
نكته مورد توجه اين است كه ٣٠،٣٥ سال ديگر درصد استفاده سوختهاي فسيلي مثل امروز نخواهد بود. يعني در پنجره فرصتي كه براي توسعه سريع داريم ٢٥، ٣٠ سال آينده خيلي مهم خواهد بود كه بتوانيم از ذخايرمان استفاده كنيم. اينطور نيست كه بعد از اين مدت ديگر استفاده نميشود، اما سبد انرژي جهان تغيير خواهد كرد. درصد انرژيهاي فسيلي بعد از سال ٢٠٤٠ پايين خواهد آمد. هنوز هم زياد است به خاطر افزايش جمعيت در دنيا و رشد اقتصادي حجم مصرف سوخت انرژي بالا خواهد بود اما این درصد در سبد انرژي كم ميشود و فرصت داريم كه در ٣٥ سال آينده كارهاي توسعهاي را با سرعت بيشتري از ديگران انجام دهيم.
«نيكو» چه نقشي در فاينانسها خواهد داشت؟
نيكو شركتي وابسته به شركت ملي نفت است و بعضي از كارهاي ماركتينگ را انجام ميدهد، اما قسمت ماركتينگ شركت ملي نفت (مديريت امور بينالملل) مسئول فروش نفت خام، ميعانات و بعضي فراوردههاست كه شش ماه بعد از اجرائيشدن برجام گل كاشتند و توانستند بازار ازدسترفته را به دست بياورند و دنيا را به تعجب واداشتند كه چطور بعد از چند سال كه از بازار جهاني نفت بيرون بوديم، توانستند در مدت كمي بازار را به دست آورند. هم توليد و هم صادرات ما همه را به تعجب واداشت. در زمينه سنتي صادرات نفت خام و ميعانات و فراوردهها مشكلي نداشتيم. يكسري روشهای جديد هست كه هنوز واردش نشدهايم مثل خرید و فروش کاغذی نفت كه امكان دارد مسائل فقهي داشته باشد و هنوز واردش نشدهايم. نيكو اهرم خيلي خوبي براي نفت بوده و اميدوارم نقش بيشتري در آينده داشته باشد.
نظر کاربران
ای قراداد باید میدادید به قرارگاه خاتم الانبیا یا حداقل به یک شرکت روسی با همراهی خاتم الانبیا حداقل روسها در مقابل امریکا مقاومت میکردن نه توتال که با یک گوشه چشم امریکا ایران را ترک میکند اگر به ایرانیها میدادید حداقل جوانان خودمان مشغول به کار میشدن اقای محترم در زمان تحریمها چه کسانی در پارس جنوبی کار میکردن .انهای که در سخترین شرایط تحریمها داشتن کار میکردن چرا بعد از برداشتن تحریمها غریبه شدن یک کم فکر تفکر