روزنامه آرمان- احسان انصاری: دکتر سیدمحمود علیزاده طباطبایی عضویت در اولین دوره شورای شهر تهران را تجربه کرده است. شورایی که بحث برانگیزترین و پرسروصداترین شورا در بین ادوار مختلف شورای شهر تهران بوده است. از طرف دیگر در شرایط کنونی انتخاب شهردار تهران به یکی از مهمترین پرسشهای افکار عمومی تبدیل شده و گمانهزنیهای زیادی در این زمینه صورت میگیرد.
علیزاده طباطبایی به عنوان وکیل، وکالت افراد زیادی را به عهده داشته است. به همین دلیل و برای بررسی اتفاقات شورای شهر اول و همچنین مهمترین دغدغههای انتخاب شهردار پایتخت و آگاهی از جزئیات برخی پروندههای قضایی با دکتر علیزاده طباطبایی گفتوگو کردیم. علیزاده معتقد است: «شهردار تهران باید دارای شخصیت قوی و قدرت نفوذی باشد که بتواند برای برطرف کردن مشکلات مردم تهران با مقامات کشور رایزنی کند. د
ر شرایط کنونی برخی عنوان میکنند بهترین گزینه برای شهرداری تهران محسن هاشمی است که بنده نیز با این افراد موافق هستم. محسن هاشمی هم دارای وجهه ملی است و هم اینکه در بدنه شهرداری تهران حضور داشته و به خوبی با مشکلات شهر تهران آشنا است. نکته دیگر اینکه محسن هاشمی انسان پاکدستی است و تاکنون در هر کجا که مدیریت کرده است کارنامه مثبت و پاکی از خود برجای گذاشته است. از سوی دیگر برخی از افرادی مانند آقا حجتی، مهرعلیزاده و مرعشی برای شهرداری تهران نام میبرند که به نظر من با توجه به اتفاقاتی که در حال رخ دادن است شانس آقای مرعشی از بقیه بیشتر است.» در ادامه متن گفتوگوی دکتر علیزاده طباطبایی با «آرمان» را از نظر میگذرانید.
شما یکی از اعضای شورای اول شهر تهران بودید که با حاشیههای زیادی همراه بود. چرا از شورای اول شهر تهران به عنوان یکی از پرسرو صداترین شوراها نام میبرند؟
در ابتدای تشکیل شورای اول مهمترین موضوع مورد نظر اعضای شورا انتخاب شهردار تهران بود. در آن مقطع زمانی برخی اعضا بدون مشورت با همه اعضای و آقای عبدا... نوری که رئیس شورا بودند، تصمیم گرفتند یک نفر را به عنوان شهردار پایتخت معرفی کنند. هنگامی که این خبر به آقای نوری رسید ایشان ناراحت شدند و عنوان کردند هنگامی که اعضای شورا حاضر نیستند درباره انتخاب شهردار تهران با رئیس شورا مشورت کنند و دیدگاههای وی را بشنوند بنده نیز از ریاست شورا استعفا میدهم و به یک عضو عادی شورا تبدیل میشوم. به همین دلیل در جلسه اول آقای نوری حاضر نشدند در جایگاه ریاست شورا بنشینند. این در حالی بود که برخی نیز از این مسأله استقبال کردند و بیمیل به این قضیه نبودند. با این وجود اقلیت شورا تصمیم گرفت با آبستراکسیون جلسه را از حیز انتفاع خارج کند و اجازه ندهد جلسه رسمیت پیدا کند. در این زمان آقای حجاریان به اتاق بنده آمدند و درخواست کردند که در جلسه حضور پیدا کنم که بنده در جواب ایشان عنوان کردم ما با شیوه برخورد با آقای نوری و تصمیمات پنهانی و بدون مشورت با دیگران موافق نیستیم. در شرایط کنونی نیز به نظر میرسد برخی تلاش میکنند در
پستوها و در پشت پرده شهردار تهران را انتخاب کنند که این رویکرد صحیح نیست و شهردار تهران نباید در پستوها انتخاب شود. به نظر من مردم تهران به آقای محسن هاشمی به عنوان عضو شورای شهر رأی ندادهاند و بلکه مردم به محسن هاشمی رأی دادهاند که ایشان شهردار آینده پایتخت شود. به همین دلیل نیز اختلاف رأی محسن هاشمی با نفر دوم خیلی زیاد است.
در شرایط کنونی جایگاه مرحوم آیتا... هاشمی(ره) و خانواده ایشان در بین مردم جایگاه بسیار بالا و قابل احترامی است. وضعیت به شکلی است که رأیی که مردم به محسن هاشمی دادهاند از رأی بسیاری از پذیرفته شدگان در دیگر انتخابها بیشتر است. نکته دیگر اینکه برخلاف اینکه برخی از آقایان عنوان میکنند انتخاب اعضای لیست اصلاحطلبان به صورت دموکراتیک صورت گرفته اصلا چنین نبوده است. به نظر میرسد در پشت پرده برای انتخاب اعضای جدید شورا زدو بند سیاسی صورت گرفته است. به عنوان مثال آقای محمدعلی زم در زمینه مسائل فرهنگی صاحبنظر است و دیدگاههای عمیقی در زمینه فرهنگی دارد. با این وجود ایشان در لیست قرار نگرفتهاند و به جای ایشان فرد دیگری در لیست قرار گرفته است. در نتیجه لیست اصلاحطلبان با شایسته سالاری بسته نشده است. در شورای اول شهر تهران نیز بنده یک بار به آقای نوری گفتم به نظر من محسن هاشمی با توجه به سابقهاش در شهرداری تهران گزینه خوبی برای شهرداری تهران است. با این وجود برخی از اعضای شورای شهر اول با حمایت از آیتا... هاشمی و خانواده ایشان موافق نبودند و به همین دلیل افراد دیگری را برای شهرداری تهران مورد نظر قرار
دادند.
در نهایت اعضای شورای شهر اول چگونه شهردار تهران را انتخاب کردند؟
در آن مقطع زمانی اغلب مدیران و معاونان شهرداری تهران یا در زندان بودند و یا در راهروهای دادگستری حضور داشتند که بنده وکالت برخی از آنها را نیز برعهده داشتم. با این وجود ما به دنبال فردی بودیم که علاوه براینکه جایگاه قابل قبولی در بدنه جریان اصلاحطلبی داشته باشد ارتباط خوبی نیز با دیگر نهادها داشته باشد. به همین دلیل آقای الویری را انتخاب کردیم که دارای چنین ویژگیهایی بود. با این وجود پس از مدتی برخی از اعضای شورا که احساس میکردند آقای الویری تابع نظرات آنها نیست ایشان را مجبور به استعفا کردند. در مدتی که آقای الویری شهردار تهران بود برخی از اعضای شورای شهر به ایشان فشار وارد میکردند و در این مدت آقای الویری را خیلی اذیت کردند.
به نظر من آقای الویری خودشان باید در این زمینه اظهار نظر کنند که در آن مقطع زمانی چه اتفاقی در شورای شهر رخ داد. این دوستان در قضیه استیضاح آقای نوری نیز به رئیس دولت گفته بودند نیاز نیست شما در مجلس برای دفاع حضور پیدا کنید چرا که ایشان دوباره از مجلس رأی اعتماد خواهد گرفت. آقای نوری در نهایت استیضاح شد. بدون شک اگر رئیس دولت وقت در مجلس از آقای نوری دفاع میکردند این اتفاق رخ نمیداد. چالش دیگر شورای شهر اول تهران انتخاب رئیس شورا بود. پس از اینکه آقای نوری از ریاست شورا استعفا دادند و شورا را ترک کردند اعضای شورا تصمیم گرفتند آقای دوزدوزانی را به عنوان رئیس شورا انتخاب کنند. این در حالی بود که برخی از اعضا و از جمله بنده معتقد بودیم باید فردی را به عنوان رئیس شورا انتخاب کنیم که توانایی ارتباط با بدنه شهرداری را داشته باشد و آقای دوزدوزانی متعلق به دو نسل قبل بود و دیدگاههایی را دنبال میکرد که با شرایط شورای شهر همخوانی نداشت.
آقای دوزدوزانی چه دیدگاهی داشتند و هنگامی که ایشان به ریاست شورا برگزیده شدند چه اتفاقاتی در شورا رخ داد؟
ایشان از همان ابتدا شورای شهر را با پادگان اشتباه گرفتند و به محض اینکه رئیس شورا شدند تلاش کردند اتوریته خود را به شورا دیکته کنند. به همین دلیل پس از مدتی کسانی که ایشان را به ریاست شورا انتخاب کرده بودند در مقابل آقای دوزدوزانی ایستادند و به شکلهای مختلف در مسیر حرکت ایشان کارشکنی کردند. وضعیت به شکلی بود که پس از یک ماه برخی از اعضای شورا به دنبال این بودند که آقای دوزدوزانی را از ریاست شورا عزل کنند. این موضوع با واکنش آقای دوزدوزانی مواجه شد و ایشان خطاب به اعضای شورا عنوان کردند شما تنها اختیار نصب دارید و نمیتوانید رئیس شورا را عزل کنید. به همین دلیل در این زمینه جلسات متعددی برگزار شد و با توجه به قانون که عنوان میکرد کسی که نصب میکند اختیار عزل نیز دارد در نهایت آقای دوزدوزانی از ریاست شورا کنار رفتند و جای خود را به آقای خسروی دادند.
به نظر من آقای خسروی یکی از ضعیفترین اعضای شورای شهر اول بودند و در حالی که افرادی مانند آقای عطریانفر نیز در شورا حضور داشتند که از نظر مدیریتی قوی بودند در نهایت آقای خسروی به عنوان رئیس شورا انتخاب شدند. در آن مقطع زمانی آقای حجاریان نیز مورد سوء قصد قرار گرفته بودند وگرنه ایشان میتوانستند رئیس مناسبی برای شورای شهر باشند. نکته دیگر اینکه تنها در دوران شهرداری آقای کرباسچی، شهردار تهران در جلسات هیأت دولت شرکت میکرد که این مسأله در پیشبرد برنامههای شورای شهر و شهرداری تهران بسیار موثر بود. به همین دلیل نیز رئیس شورای شهر و شهردار تهران باید از یک وجهه ملی برخوردار باشند تا بتوانند درجلست هیأت دولت تأثیرگذار باشند اما آقای خسروی فاقد چنین وضعیتی بودند.
در دوران ریاست آقای خسروی چه اتفاقاتی در شورای شهر رخ داد؟
آقای خسروی انسان شریف و متعهدی بودند اما شورای شهر رئیسی میخواهد که دارای وجهه ملی و دارای قدرت تعامل با دیگر نهادها باشد. با این وجود آقای خسروی دارای این ویژگیها نبودند اما مدت زمان ریاست ایشان بر شورا از همه بیشتر بود. در این مقطع زمانی برخی از اعضای شورا به دنبال جایگزینی آقای الویری بودند و به همین دلیل به دنبال آقای ملک مدنی رفتند و تلاش کردن ایشان را راغب کنند که مدیریت شهرداری تهران را قبول کنند.
بنده به خاطر دارم هنگامی که این مسأله را با آقای عطریانفر مطرح کردم ایشان عنوان کردند این افراد اشتباه میکنند. آقای عطریانفر گفت این افراد به دنبال فردی هستند که پس از اینکه شهردار تهران شد تابع دیدگاههای آنها باشد اما آقای ملک مدنی دارای چنین خصوصیاتی نیست و مدیر بسیار مقتدر و توانمندی است و پس از اینکه شهردار شد به حرف این افراد گوش نخواهد داد. با این اوصاف بنده و آقای عطریانفر دست از مخالفت با انتخاب آقای ملک مدنی برداشتیم و ایشان با پیشنهاد آقای اصغرزاده و حجاریان به عنوان شهردار تهران انتخاب شدند.در نهایت نیز همین اتفاق افتاد و آقای ملک مدنی پس از اینکه شهردار تهران شدند رویکرد خود را ادامه دادند و اجازه ندادند کسی در کارشان دخالت کند. اتفاق دیگری که در این مقطع زمانی رخ داد این بود که دولت اصلاحات حاضر نشد شرایطی را به وجود بیاورد که آقای ملک مدنی به عنوان شهردار تهران در جلسات هیأت دولت شرکت کند.
آیا شوراهای دوم، سوم و چهام شهر تهران عملکرد موفقی داشتند؟
هنگامی که اصولگرایان شورای دوم شهر تهران را به دست گرفتند شهرداری را انتخاب کردند که تا آن زمان هیچ شناختی از وی وجود نداشت و کسی با سابقه وی آشنایی نداشت. با این وجود احمدینژاد در طول دو سالی که شهردار تهران بود به صورت کلی تابع شورای شهر دوم بود. این در حالی است که حدود۳۰۰ میلیارد تومان از منابع مالی شهرداری تهران در این مقطع زمانی هنوز وضعیت مشخصی ندارد و مشخص نیست در چه راهی هزینه شده است. احمدینژاد در طول مدیریت خود بر شهر تهران بودجههای زیادی را به هیأتهای مذهبی واگذار کرد که مورد خوشایند اصولگرایان بود. با این وجود هنگامی که احمدینژاد به ریاست جمهوری دست پیدا کرد از هیچ کدام از اصولگرایانی که در شورای شهر به وی کمک کرده بودند استفاده نکرد و رابطه خود را با شهرداری تهران قطع کرد به شکلی که اجازه نداد شهردار تهران در جلسات هیأت دولت شرکت کند.
احمدینژاد حتی مطالبات شهرداری را نیز پرداخت نکرد و به صورت علنی در مقابل شهرداری تهران ایستاد. دکتر نجفی در جایی به بنده عنوان کردند شورای دوم و سوم به مراتب از شورای اول شهر تهران ضعیفتر عمل کردند و شورای شهر اول در بسیاری از مسائل از شوراهای بعدی عملکرد قابل قبولتری داشت. در این زمینه یک خاطره نیز تعریف کنم که خالی ازلطف نیست. یک زمانی همه اعضای شورای شهر اول با رئیس دولت وقت دیدار داشتیم. رئیس دولت خطاب به ما عنوان کردند در شورای شهر چه خبر است و چرا این قدر با هم دعوا میکنید؟ آقای عطریانفر در پاسخ گفت: « شما پانزده نهنگ را در یک آکواریوم جمع کردهاید و انتظار دارید به هم تنه نزنند!» شرایط شورای شهر اول دقیقأ به همین صورت بود. در شورای شهر برخی از اعضا سابقه وزارت داشتند، برخی در گذشته معاون وزیر بودند و برخی نیز در کارنامه خود سابقه استانداری داشتند.
در نتیجه به صورت طبیعی اصطکاک بین افراد زیاد بود. از سوی دیگر وزیر کشور وقت یعنی آقای موسوی لاری و آقای ابطحی که در آن مقطع معاون رئیس جمهور بودند بر این باور بودند که مدیریت شهر تهران دست هرکدام از جریانهای سیاسی باشد آن جریان پیروز انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. به همین دلیل نیز شورای شهر را در حالی که چند ماه تا پایان دوره خود فرصت داشت منحل کردند. این افراد امید داشتند فردی را به عنوان شهردار تهران انتخاب کنند که بتواند در جهت برنامههای اصلاحطلبان حرکت کند. در این مقطع زمانی آقای عطریانفر ریاست شورای شهر را برعهده داشتند و آقای ملک مدنی شهردار تهران بودند.
در شرایط کنونی گمانهزنیهای زیادی برای انتخاب شهردار تهران صورت گرفته است. به نظر شما بهترین گزینه برای شهرداری تهران چه کسی است؟
به نظر من شهردار تهران باید شخصیتی قوی و دارای قدرت نفوذ باشد که بتواند برای برطرف کردن مشکلات مردم تهران با مقامات کشور رایزنی کند. در شرایط کنونی برخی عنوان میکنند بهترین گزینه برای شهرداری تهران محسن هاشمی است که بنده نیز با این افراد موافق هستم. محسن هاشمی هم دارای وجهه ملی است و هم اینکه در بدنه شهرداری تهران حضور داشته و به خوبی با مشکلات شهر تهران آشنا است. نکته دیگر اینکه محسن هاشمی انسان پاکدستی است و تاکنون در هر کجا که مدیریت کرده است کارنامه مثبت و پاکی از خود برجای گذاشته است. برخی از افرادی مانند آقا حجتی، مهرعلیزاده و مرعشی برای شهرداری تهران نام میبرند که به نظر من با توجه به اتفاقاتی که در حال رخ دادن است شانس آقای مرعشی از بقیه بیشتر است.
توهین کنندگان به رئیس جمهور در روز قدس از نظر قانونی و حقوقی چه وضعیتی دارند؟ آیا این اقدام جرم بوده است؟ مجازات این جرم چیست؟
براساس قانون هر فردی که به رئیس جمهور و یا سران قوا در حین انجام وظیفه و یا به سبب آن توهین کند به سه تا شش ماه حبس یا۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. در نتیجه توهینکنندگان به رئیس جمهور یا باید بین سه تا شش ماه به زندان بروند و یا اینکه تا۷۴ ضربه شلاق بخورند. با این وجود این توهین نباید به شخص حسن روحانی صورت گرفته باشد و بلکه باید به رئیس جمهور کشور توهین شده باشد. این در حالی است که عباراتی مانند «آخوند آمریکایی»، دروغگو و مقایسه آقای روحان با بنی صدر در روز قدس، مصداق بارز توهین به رئیس جمهور به عنوان شخص دوم نظام است و مجازات سه تا شش ماه حبس و یا۷۴ ضربه شلاق دارد. این افراد چون آقای روحانی رئیس جمهور کشور بودند به ایشان توهین کردهاند. در نتیجه جرم عمومی است و نیاز به شکایت رئیس جمهور ندارد و دادستان باید در این زمینه مسأله را پیگیری کند.
پرونده مهدی هاشمی در چه وضعیتی قرار دارد؟
پرونده مهدی هاشمی دارای امیدواریهای شده بود که متأسفانه با درگذشت آیتا... هاشمی این امیدواریها نیز از بین رفته است. آقای مهدی هاشمی تأکید زیادی دارند که جزئیات پرونده رسانهای نشود به همین دلیل از بیان جزئیات آن معذور هستم. با این وجود در ماههای گذشته و تا قبل از درگذشت آیتا... هاشمی تقاضای دادرسی در حال پذیرفته شدن بود که با درگذشت آیتا... هاشمی این روند نیز متوقف شده است.
نظر کاربران
اینکه رأی مردم به محسن هاشمی، رای به شهردار شدن وی بوده تحلیل درستی است و قطعاً دایره اختیارات محسن هاشمیِ شهردار از محسن هاشمیِ رئیس شورا بیشتر خواهد بود و مقبول مردم است.
در صورتیکه گزینه مناسب و مقبولی خارج از شورا وجود داشت، شاید بهتر بود که محسن هاشمی در شورا حفظ شود ولی در شرایطی که سایر گزینه ها (دستکم گزینه هایی که در رسانه ها نامبرده میشود) بلحاظ مقبولیت با وی فاصله بسیار دارند، انتقال او از شورا به شهرداری (حتی با هزینه ورود چمران به عنوان عضو علی البدل) توجیه پذیر است.
اگه اینجوری بود چرا از مترو کنارش گذاشتن مردم اعتراض نکردن