توضیح وزارت نفت درباره ابهامهای قرارداد فاز ۱۱
وزارت نفت با انتشار گزارشی به برخی ادعاها و ابهام های مطرح شده درباره امضای قرارداد فاز ۱۱ پارس جنوبی پاسخ داد.
دوازدهم تیرماه جاری نخستین قرارداد جدید نفتی در پساتحریم بین شرکت ملی نفت و کنسرسیوم بین المللی به رهبری شرکت نفتی توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی امضا شد.
ارزش قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی چهار میلیارد و ٨٠٠ میلیون دلار است که با به ثمر رسیدن آن، روزانه 56 میلیون مترمکعب (معادل 2 میلیارد فوت مکعب) به ظرفیت برداشت ایران از میدان گازی پارس جنوبی مشترک با قطر افزوده میشود.
این قرارداد، نخستین قرارداد در قالب مدل جدید قرادادهای نفتی است که پس از لغو تحریم ها امضا شد.
با این همه برخی ابهام ها در روزهای گذشته در این زمینه منتشر شده است.
در همین پیوند، روابط عمومی وزارت نفت امروز (یکشنبه) اعلام کرد: به نظر میرسد برخی موضوعات از سوی برخی چهرهها و صاحبان تریبون درباره امضای قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با کنسرسیومی متشکل از شرکتهای توتال فرانسه، سی.ان.پی.سی.آی چین و پتروپارس بدون اطلاع از مبانی این کار طرح و سبب بروز احتمالی برخی ابهامها در اذهان عمومی میشود.
در این اطلاعیه که در تارنمای وزارت نفت منتشر شده، آمده است: موضوع سهم طرف های قرارداد از مسائلی است که بدون اطلاع کافی نسبت به آن اظهار نظر شده و ارقامی ذکر شده است که به هیچ وجه صحت ندارد. طرف قرارداد شرکت ملی نفت ایران، کنسرسیومی متشکل از شرکت توتال فرانسه، سیانپیسی چین و پتروپارس ایران است که سهم شرکت توتال 50.1 درصد، شرکت ملی نفت چین 30 درصد و شرکت پتروپارس 19.9 درصد درنظر گرفته شده و هر شرکت متناسب با سهمی که دارد، موظف به تامین سرمایه است.
بنابراین روشن است بیش از ۵۰ درصد آورده سرمایه مورد نیاز برای اجرای این قرارداد باید از سوی شرکت فرانسوی توتال تامین شود.
پرداخت و تسویه سرمایه آورده پیمانکاران نیز فقط پس از آغاز تولید از میدان و از محل بخشی از تولیدات آن و در یک دوره 10 ساله صورت خواهد پذیرفت. با توجه به اینکه مجموع عواید کنسرسیوم از محل سرمایهگذاری در حدود 15 درصد در طول زمان اجرای قرارداد در نظر گرفته شده است بنابراین از 84 میلیارد دلار درآمد پیشبینی شده اولیه برای میدان، حدود 12 میلیارد دلار به کنسرسیوم تعلق میگیرد.
** نیاز به فناوری و دانش هایی مانند ساخت سکوی فشارافزای گاز در دریا
در ادامه این گزارش آمده است: ابهام دومی که درباره قرارداد نفتی اخیر مطرح شده، چرایی استفاده از شرکتهای خارجی برای اجرای این طرح توسعهای است. مهندسان، متخصصان و کارشناسان حوزه انرژی بر این واقعیت واقفند شرکتهای توانمند داخلی فعال در صنعت نفت به رغم قابلیتهای فراوان، از فناوری لازم برای ساخت سکوی فشارافزای گاز در دریا برخوردار نیستند؛ در حالی که با توجه به افت تولید گاز در میدان پارسجنوبی در سالهای آینده، صنعت نفت به این فناوری نیاز مبرم دارد.
همچنین اجرای این قرارداد، فرصت مغتنمی را برای انتقال دانش و فناوری به شرکت ایرانی پتروپارس به عنوان یکی از اعضای کنسرسیوم پدید آورده است. افزون بر فقدان فناوری مورد نیاز، کمبود منابع مالی نیز ایجاب میکرد قرارداد با کنسرسیومی به رهبری شرکتی بینالمللی منعقد شود.
اجرای این قرارداد به بیش از چهار میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار سرمایه نیاز دارد و منابع داخلی کشور پاسخگوی تامین این میزان اعتبار نیست.
** پاسخی به تهدیدها و کارشکنیها علیه جمهوری اسلامی ایران
در این گزارش تصریح شده است: با توجه به ورود کشور به دوران پسابرجام و توسعه همکاریهای بینالمللی، امضای این قرارداد حامل پیام روشنی به قدرتهای دنیاست مبنی بر اینکه با وجود همه تهدیدها و کارشکنیها علیه جمهوری اسلامی ایران، شرکتهای معتبر اروپایی و آسیایی برای امضای نخستین قرارداد نفتی با کشورمان پیشتاز شدهاند.
این قرارداد به جهانیان نشان داد، برخلاف تبلیغات صهیونیزم و بدخواهان منطقه ای، مسیر سرمایهگذاری در اقتصاد ایران هموار است و میتوانند در این مسیر گام بردارند که به نوبه خود، رویداد مهم و تاثیرگذاری است.
** رفع تحریمها و شکست انحصار و قیمتها در پسابرجام
وزارت نفت تاکید کرده است: در مورد گران بودن اجرای طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی باید گفت در صورت اجرای این قرارداد در زمان تحریم، رقم سرمایهگذاری به 2 یا سه برابر رقم کنونی افزایش مییافت و این که امروز میتوانیم با هزینه به مراتب کمتر و با دانش فنی جدیدتری طرح هایمان را به سرانجام برسانیم بر هیچ کس پوشیده نیست؛ این به طور قطع از آثار برجام(برنامه جامع اقدام مشترک)، رفع تحریمها و شکست انحصار و قیمتهاست.
در این گزارش آمده است: برخی صاحبان تریبون در طرح انتقاداتشان عنوان کردهاند این قرارداد با کنسرسیوم توسعه دهنده فاز ۱۱ پارس جنوبی مراحل قانونی را طی نکرده است و حتی پا را فراتر گذاشته و آن را مغایر با قانون اساسی دانسته اند.
در تنظیم و امضای این قرارداد همه فرآیندهای قانونی رعایت شده است و تصور اینکه وزارت نفت بدون هماهنگی با نهادهای ذیصلاح قانونی و در خلاء نسبت به امضای قراردادی چند میلیاردی اقدام کرده، دور از ذهن است و تاکید بر آن موجب وهن نظام مدیریت کشور تلقی میشود.
نظر کاربران
سوال:طرح این مباحث در جامعه چه ضرورتی دارد؟
وزارت نفت بامیدیریت اقای زنگنه که مورد اعتماد نمایندگان ملت است از سوی مثلا صاحب روزنامه نه دی که نه تنها رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان بلکه ملت شده چه منظوری دارد غیر از تخریب و عقب گرد.
ترا بخدا بس کنید
ملت به کی و چی اعتماد کند؟