گفتوگو با بهرام دبیری درباره حراج تهران
هفتمین حراج تهران با مجموع فروش ۲۶میلیاردو ۱۱۳ میلیون تومان برپا شد.
روزنامه شرق - بهناز شیربانی: هفتمین حراج تهران با مجموع فروش ۲۶میلیاردو ۱۱۳ میلیون تومان برپا شد. اثر سهراب سپهری از مجموعه درخت با مبلغ سهمیلیاردو صدمیلیون تومان، گرانترین اثری بود که فروخته شد، اما این حراج حواشی بسیاری داشت که میتوان بخشی از آن را به شیوع آثار تقلبی و جعلی در فضای هنری امروز و بالاخص حراج تهران مربوط دانست. به همین بهانه با بهرام دبیری گفتوگوی کوتاهی کردیم که در ادامه میخوانید.
شما در صحبتهایتان در موارد متعددی به ماجرای کپیرایت محصولات هنری اشاره کردید؛ به این یکی از نقدهای شما به این شرایط است، این روزها بحث شیوع آثار تقلبی و جعلی در محافل هنری به نسبت قبل بیشتر شده است، نظرتان دراینباره چیست؟
شما در صحبتهایتان در موارد متعددی به ماجرای کپیرایت محصولات هنری اشاره کردید؛ به این یکی از نقدهای شما به این شرایط است، این روزها بحث شیوع آثار تقلبی و جعلی در محافل هنری به نسبت قبل بیشتر شده است، نظرتان دراینباره چیست؟
همانطور که گفتید، در مورد این موضوعات زیاد صحبت کردم. درواقع ما نمیدانیم چه جریانی است و چیزهایی میشنویم که در بسیاری از مواقع تعجببرانگیز است، اما درعینحال ماجرایی که سالها از آن صحبت میشود؛ یعنی رعایتکردن کپیرایت هیچ مسئولی آن را برعهده نگرفته است یا پاسخگو نبوده و ما هم با هیچ قطعیتی نمیتوانیم در مورد این موضوع صحبت کنیم و کسانی که این اتهام شامل حالشان شده، پاسخگو نیستند. اگر ماجرای تقلبیبودن آثار هنری اثبات شود که ماجرا تفاوت دارد، در غیراینصورت نمیتوان نظر نهایی داد و این بدگمانی همچنان وجود دارد و ذهنیت جامعه نیز دچار این بدگمانی میشود که آیا تقلبی صورت گرفته یا همهچیز سر جای خودش است؟ من هم از این موضوعات باخبرم که اثری کپی شده یا امضایی جعل شده، اما بهصورت رسمی چیزی اعلام نشده است.
به نظر شما چطور باید پیگیر این موضوع بود؟
اگر مرتبط با اموال موزه باشد که قطعا نیاز است تا قوه قضائیه این موضوع را پیگیری کند یا کسانی دستبهکار شوند که در این موضوع تخصص دارند.
انتقاد شما به حراج تهران چیست؟
چیزی که در این مورد برای من سؤالبرانگیز است این است که آیا ممکن است وقتی کاری چکش خورده، کسی اعتراض کند و به این بهانه که «دستم را بلند کردم و شما ندیدید» خواستار تکرار حراج شود و از اول همهچیز تکرار شود؟ در همهجای دنیا وقتی چکش خورده میشود، یعنی کار تمام است؛ حال چکش دادگاه باشد یا چکش حراج، فرقی نمیکند و نمیتوان انتظار داشت که چیزی تکرار شود، اما متأسفانه انگار در حراج تهران شرایط به این شکل نیست. همانطور که گفتم، همه چیزهایی که در مورد آن صحبت کردیم بر اساس شنیدههای من است و قطعیتی در این مواردی که ذکر کردم ندارم و نمیتوانم نظر نهایی بدهم و تا اثبات نشود نمیتوان بهطور دقیق درباره آنها صحبت کرد.
فکر میکنید حراج تهران توانسته یک رویداد فرهنگی- اقتصادی موفق باشد یا خیر؟
به نظرم میتوانست باشد اگر این سؤال بزرگ در ذهن جامعه پاسخ داده میشد، اما با تمام حواشیای که در مورد آن میشنویم، سؤالهای متعددی پیش میآید که موضوع چیست؟
پ
ارسال نظر