«فرزاد جمشیدی» از تلویزیون خداحافظی کرد
فرزاد جمشیدی که در کارنامه خود ۲۰ سال همکاری با سازمان صداوسیما را دارد، با انتشار نامهای برای همیشه از کار اجرا خداحافظی کرد.
نامه فرزاد جمشیدی را در ادامه میخوانید:
«هو الحلیم الخبیر»
سر سفره چاشت صبحگاهی، مادرم چایی شیرین قصههایش را به دستمان میداد. از همان جا بود که قصههای قرآن در جانم آشیان کرد و حرارت حقیقت این کلام کبریایی، یخبندان دروغِ اهلِ دنیا را در خاطرم ذوب کرد تا باور کنم تنها رسولان حقاند که ویترین واقعیتشان از متاع محبت، پُر است و از قرار روزگار، همانانند که شیشه مغازه معنویشان، پیوسته با سنگ مزاحمتِ بدخواهان میشکند و هر که با تابلوی «یاد خدا» دکان دوستی بنا کرد، بساط سخنش را میچینند و معرکهاش را بر هم میزنند!
هنوز از تلخی روزگار، دو قاشق از آن چای خوش عطر و طعم قصههای قرآنی مادرم، در خاطرم هست که گلوی گرفته بغض را باز کند و سلام خوبی برای این نامه خداحافظی باشد.
مادرم میگفت: موسای کلیم الله (ع) از خدا خواست حکمی فرما تا از حرف مردم، در امان باشم! پروردگار فرمود: کاری که برای خود نکردهام! چگونه برای تو انجام دهم؟!
هنوز در کوهستان گذر عمر، پژواک صدای مادر، باقی است که میگفت: نمرود خواست با خدا مبارزه کند؛ دستور داد ارابهای آماده کنند. آنگاه ارابه را به پای مرغی بزرگ بست و تکه گوشتی جلوتر از دهان مرغ گذاشت تا به هوس آن به آسمان پر بکشد! سپس نمرود رو به آسمان چند تیری انداخت به این پندار که سمت پروردگار، تیر پیکار افکنده!
آن وقت مادرم از همسایگی دو خاطره، نتیجه میگرفت:
اولین ملامتی عالم، خودِ خداست که انسان را هم که خلق کرد، فرشتهها از روی عبادت (و نه از روی لجاجت) ملامتش کردند. حال آنکه نمیدانستند آدمی غیر از خون ریختن، فرشته خصال هم خواهد شد و به عطر اخلاق محمدی(ص)اش، دنیا را تسخیر خواهد کرد. پس پسرجان! اگر میخواهی در این عالم بمانی، یا از نیل مشکلات، عبور کن که دست فرعون بددلی به تو نرسد و یا آنقدر بالا برو که تیر عداوت نمرود، به تو اثر نکند!
من - این حیرت زدهی دیار دنیا - که نه عصای استقامت موسی(ع) دارم و نه آبروی صبر ابراهیم خلیلالله(ع)، بیریا با همان لهجه سحرگاهی ماه خدا، این نامه را به نشانی مردم سرزمینام پست میکنم. آنها مرا خوب میشناسند. مردم میهنام مرا از اینترنت پیدا نکردهاند که حالا با دو خط خبر، مرا در شورهزار اینترنت، تنها رها کنند.
هموطنان جغرافیای ایران! همسایههای تاریخ دین و ایمان! همکلاسیهای درس سخت وجدان! سلام سالها به دعای شما دانش اندوختم تا سکه سخنم را در بازار انتخاب خود، بخرید و متاع محبت و حرف حسابام را به خانه خاطر پسندی خود ببرید. ترسِ مقدسِ سخن گفتن در قاب تلویزیون که معیار جهانیاش به من آموخته: «یک دقیقه حرف زدن در تلویزیون، یک ساعت مطالعه میخواهد» اسب استعداد مرا نهیب زد که باید یک نفس در دشت دانش بدوی و اگر میخواهی خوشه علم برای مخاطبینِ تلویزیون بدوی باید صدبرابر آنچه میگویی، بشنوی!
حاصل این نخوردنها و نخفتنها و دویدنها آن شد که «کتابخانهام بزرگتر از خانهام شد» و اعتبار اعتنای مردم خوب میهنم، مثل سنجاقکی روی سینهام نشست تا بدان حد که بعنوان «مرغ سحر» بالاتر از نام فرزاد جمشیدی، مسئولیت امانتی به اندازه واجب نماز و روزه بر دوشم وانهاد.
هفت سال این بار امانت را با درستکاری و روزهداری بر دوش کشیدم و هر چه به خانه محمد و آل محمد (ص) نزدیکتر شدم، لهیب آتش کینه ابوالهبها بیشتر شد؛ اینک یکسال از اجرای آخرین برنامه سحرگاهی «ماه خدا» بر من و ما میگذرد. در این یک سال، ابر سوء تفاهم میان من و مخاطبام سایه انداخت ولی چون نمیتوان چهره خورشید حقیقت را با مشتی گل دروغ پوشاند، عاقبت، آفتاب بر پهندشت وجدانِ اهل حق تابید و کشتی شکسته دروغ، به گل رسوایی نشست. در چهار ضلعی «من، رسانه، شاکی و قوهی قضاییه»، انصافاً هر یک نقش خود را خوب ایفا کردند ولی ناضعلی نادانهای اینترنت، پیش از رسیدگی قضایی، نظم اخلاق را بر هم زد و عقرب قلم دروغ چند میرزا بنویس که اصولا خبرنگار نیستند، عقربه سرعت خوانندگان را بالا برد تا از شیطان، سبقت بگیرند و در سراشیبی غیبت، سقوط کنند!
شلاق، زندان اوین، حکم جلب، دستبند، نامعروف، نامشروع.... و دیگر صفات اشیاء ناپسند را حتی بیاطلاع شاکی پرونده و بیاستدلال و استفاده عقل و قضا، در کنار اسم من قرار دادند تا با شیطان همغذا شوند؛ غیبت مرا بکنند و در حمام تهمت، گِل گناه مرا بشوند.
اکنون سبکبار مینویسم:
در این یک سال که بر من به اندازه یک عمر گذشت، تیر گمانهزنی مردمی که اسیر امواج ملتهب فضاهای مجازی قرار گرفته بودند، بسیار به سویم پرتاب شد. در فرودست آن مرتبه اوج و عرفان سحرگاهان رمضان، مثل دامنههای کوهسار زندگیام، آشغال دروغ، بسیار ریختند. محیط زیست پاک رمضانی من و مردم را آلودند و میزان آلایندههای مورد رضایت شیطان و دشمنان را به حداکثر خود رساندند. پس بنا به تدبیر مادرم و راه کار موسوی و ابراهیمی که قبلاً آموخته بودم سعی کردم بالاتر بروم تا خدنگ خدعه و بدی در دلم ننشیند و ننشست.
زندگی در دیار پُر از حسادت دنیا به من آموخته: در جایی که هنوز برای خاتم پیامبران (ص) به هزینهی شیطان، فیلم میسازند! من فقط میتوانم به شهید فهمیده، اقدا کنم؛ یک نارنجک، به خود ببیندم و لااقل یک تانک تهمت را منهدم کنم!!
این خداحافظی، نتیجه رسیدن به یک جادهی جدید در زندگی من است:
آنچه در حق فرزاد جمشیدی گفتند و نوشتند و پراکندند، نزد خدا، گم نمیشود. با این خداحافظی نیز چیزی بیشتر از آنچه رخ داده، از آبروی فرزاد جمشیدی، کم نمیشود! فقط میماند یک تسویه حساب ساده که موعدش روز جزا و قضاوتش به عهده علی بن موسیالرضا (ع) است. بالا بلند نجیبی که از روز اول کارم در سازمان صدا و سیما، آبروی خودم را با آبروی رضای آل مرتضا (ع) گره زدهام. آن تسویه حساب، این است:
- اگر آنچه درباره فرزاد جمشیدی گفتهاند، حقیقت دارد، چه وقیحم من که باز هم رو به روی چشم سیاه دوربین بنشینم و از بخت سپید سحرگاهی رمضان، با مردم و روزهداران سخن بگویم!
اما اگر آنچه نوشیدند و نوشتند و نشر دادند، حقیقت نداشته باشد چه کم توانم من که بخواهم تمامی ذهنهای مخدوش را ترمیم کنم و چه کمتوانتر و نحیفترند آنهایی که باید رو به روی همین یک آینه از آیههای قرآن بایستند و خدای خویش را پاسخ گویند. کدام آیه؟
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر فاسقی برایتان خبری آورد، تحقیق کنید. مباد که از روی نادانی، به مردمی آسیب برسانید. آنگاه از کاری که کردهاید، پشیمان شوید. (سوره مبارکه حجرات - آیه نورانی ششم)
پس بگذار میان من و دروغ پردازان و مُمَهدین و باعثین این خدعه خصمانه، قرآن و امامان معصوم (ع) قرار گیرد. اینک که خود دروغ میسازند و سپس آبروی ایمانی و قرآنی و انقلابی صدا و سیما و همه کارکنانش را با همان متر و مقیاس دروغ، اندازه میگیرند، من بروم بهتر است تا دامان این همه مجری، گوینده، تهیه کننده، کارگردان و هنرمندان شریف و تحصیل کردهی صدا و سیما، آلوده شود.
البته خلاف آنچه که دیگران فکر میکنند شاید این قلم و صاحباش گلهمند و منکسر و اندوهگین و از کار افتاده باشند اما به جای گلهگذاری چند تشکر است که به چندین نفر بدهکارم!
از سید عزت الله ضرغامی (رییس رسانه ملی) که در تندباد حواشی که مثل ابر مرثیه از سَرَم عبور میکرد، به منآموخت: عزت را خدا و ماه خدا به تو دادهاند نه رسانهها و نه فقط صدا و سیما، سپاسگزارم.
از سید رمضان موسوی مقدم (قائم مقام صدا و سیما) از علی دارابی (معاون سیما) و از مهدی فرجی(مدیر شبکه یک) به عنوان کوهوارههای ادب و اخلاق که در بارش بیدریغ تیغهای تهمت و دروغ علیه من، سایبان مهرشان را از سَرَم دریغ نفرمودند، سپاسگزارم.
از سایتهای اینترنتی که بخاطر چند کلیک بیشتر، آبروی مرا به آتش کشیدند ولی حلقه جهنم را برای خود کوبیدند و هیزم این آتش را بر دوش خویش، حمل کردند و به من یاد دادند معنی حقیقی این ضربالمثل را که: «آتش هر چقدر هم تند و تیز باشد فقط خودش را میسوزاند» و یا این ضربالمثل که چاه کن همیشه تهِ چاه است، سپاسگزارم.
از همه رسانههایی که با انتشار اخبار غیرواقع و شلیک ترکشهای تهمت به من، درصد جانبازیام را نزد خدای دانای راز، بالا بردند، سپاسگزارم.
از آنها که جسم بیجان و متعفن شهرت دنیایی مرا روی دوش دروغ، تشییع و در گورستان گمنامی، دفن کردند، سپاسگزارم.
از تعدادی از کارکنان بخش ویژهای از سازمان صدا و سیما مثل آقایان: (م- ا)، (م- خ)، (س)، (ک) که با هدایت آقای (ر) به جای حراست از آبرو و تقدس خدادادی، مجری برنامههای رمضان، زخم اهل کوفه را بر دلام نشاندند، سپاسگزارم.
از همه آنها که آلبوم دیانت و شیعه بودن مرا با چند تکه از ذغالِ دلِ سوختهی امیرالمؤنین علی (علیه السلام) سوزاندند تا من هم فردای قیامت، احساس کنم هم تیمی ولایت علوی (ع) هستم، سپاسگزارم.
از همه بی معرفتهایی که دو تا تکه سنگ (از همان جنس که ابوجهل به سمت پیامبر (ص) می افکند)، یک لقمه از خشم فرو خوردهی امام کاظم (ع) و یک کف دست از دشت مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) را به موزه تجربهی من بخشیدند تا آموزه عمرم شود، ممنونم.
از همه آنها که با غیبت از من، سر کلاس رضایت خدای کریم، غیبت کردند و با انجام این گناه، اولآً زباله معصیت مرا به پذیرایی اعمال خیر خود بردند و در ثانی، اعمال نیک و ثواب خود را به من هدیه کردند، سپاسگزارم.
از همه مسؤولان برگزاری برنامهها، همایشها و مراسمها در بخشهای دولتی و خصوصی، که مومنانه به حاشیهها و شایعات درباره این بنده حقیر خدا، توجهی نکردند و ذرهای از اعتمادشان نسبت به فرزاد جمشیدی، کاسته نشد، سپاسگزارم.
از آنها که به فتوای فضای مَجاز، گناه کردن را برای خود مجاز کردند و با سنگ دروغ، قامتِ غرور دروغین مرا شکستند، تشکر میکنم. از آنها که چهره زرد ترس مرا در «تابه تهمت» و «روغن معصیت» خودشان، سرخ کردند تا مزه شیرین شهامت را احساس کنم و برای ماندن در عرصه شهرت، به هر ناکسی، التماس نکنم، تشکر میکنم.
از برادران هم خانواده رسانهایام که مثل برادران غیور یوسف (ع) با درج خبرهایی سراسر دروغ، مرا به چاه امتحان خدا انداختند و از بعضی دیگر از خبرگزاریها مثل «جهان نیوز، الف، مهر، تابناک، تبیان» و همانندشان که با بیاعتنایی کامل به این قبیل شایعات، ریسمان نجات خویش و من شدند، سپاسگزارم.
در پایان و در آستانه رسیدن به نیمه راه شعبان و طلوع تولد حضرت صاحبالعصر و الزمان (عج) برای همه شما مردمان، مؤمنان، روزه داران و سفره داران سحرگاهان ماه رمضان، بهار قرآنی خوبی آرزو میکنم. من هفت سال به جای سحری، کلمه و واژه نوش جان کردم و همچو آرش، جان در پیکان نهادم تا تیر توفیقام از مرز خستگی بگذرد و جغرافیای جان روزه داران را وسعت دهد. برای اجرای چنین برنامهای باید سربازی کرد نه سلطانی و برای استحقاق نشستن سر سفره سحرگاهی رمضانی، باید خدمتگزاری کرد، نه میزبانی!
برای این بهار رمضانی هم الان در حق خودم، تأفلی به حافظ شیرین بیان زدم، چه مناسب آمد:
ارغنون ساز فلک، رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم
گل به جوش آمد و از می نزدیماش آبی
لاجرم ز آتش حرمان و هوس میجوشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل، خاموشیم
از همه سپاسگزارم؛ چه آنها که ترکام کردند و چه آنها که درکام کردند.
خدا نگهدارتان امیدوارم در کلاس حضور قلب خدا، با دلی خالی از دنیا پیوسته حاضر و پابرجا بمانید.
اوایل گل سرخ و انتهای بهار - فرزاد جمشیدی
نظر کاربران
خدا حافظی کرد یا خدا حافظی کردوندندش؟
کاش برا آخرین بار میومدی تی وی اعتراف میکردی آقای باخدا
خداوند از سرتقصیرات همگی بگذرد الهی امین
بروکه برنگردی ایشالاتوی تلویزیون نبینیمت دیگه
اینقده مظلوم نمایی نکن - همین مجله کلی چیزا درباره ات نوشته - مردم احمق نیستن
نه جان بمون. ما بدون تو نمي تونيم. تلويزيون بدون تو اصلا صفا نداره
یعنی میفرمایید قوهی قضاییه اشتباه کرده و از روی عمد حمکم دادن !!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدا جای حق نشسته فقط همینو میگم
...
سلام.
ای کاش ما ادما اینطور نبودیم از خواندن خبر رفتنتون ناراحت شدم چرا که هر سحرگاه پای صحبتهای دلنشین و دعاهای که در حق کوچیک و بزرک می کردین و دعای سحرهمرا شما و برنامه شما بودم ای کاش آدمای اطراف ما به این اندازه بی معرفت نبودن براتون آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بر خلاف تصمیم شما شبهای سحرگاه رمضان امسال هم مهمان خونه هامون باشین.
پاسخ ها
کوته اندیشیا
واست متاسفم
یه نفر میاد اشک تمساح میریزه چهارتا آدم ساده لوح هم باور میکنند تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
ناراخت شدم.بدون منظور می نویسم چند بار اجرای مجری جدید رو دیدم موقع سحر جالب نیست
پاسخ ها
عادت ميكني!
شمادرست میفرمایید!!!!!!!!
خداحافظی کرد یا ...........
بای
اگه شما راست میگی خوب از خودت دفاع میکردی ضمنا شما میتونستی از لابی های مختلف هم استفاده کنی حداقل با اسم و رسمی که داشتی اگه بی گناه بودی در مقابل اون دختر مطمعن باش احقاق حق میشد.....
آنکس که حساب پاک است / از محاسبه چه باک است....
این نوع ادبیات همراه با عجز و ناله که احساسات مخاطب رو هدف قرار میده فقط موید یک مطلبه........اونم اینه که قانونا شما محکوم هستید!
پارسال ماه رمضان به امید شما و برنامه تون تا سحر بیدار میموندم
اشک تو چشمام جمع شد وقتی متنتونو خوندم و فهمیدم امسال مجری ماه خدا شما نیستید
خدا همه ما رو بیامرزه که اینقدر راحت درمورد مردم قضاوت میکنیم
التماس دعااااااااااااااااااااااااااااا
پاسخ ها
عزیزم خوب تنهایی قضاوت نکن، یکسال تحقیق قوه قضاییه رو مطالعه کن ببین به چه نتیجه ای میرسی
آره واقعا کلا دادگاه هم به خاطر حرف مردم تشکیل شد!!
أصلا دوست ندارم متنى در مورد اين فرد بخونم
افرین اینم هنره
ادم اینقدر بتونه با کلمات بازی کنه!!!!!!!!!!!!! واقعا از هر لحاط ایشون هنرمندن چون تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!بلاخره یه کاهی بوده که کوه شده دیگه!!!
عجب!!!!!!!
ماشالله چه پر چونه!!!!!!!!!!!
یعنی چی ؟ حالا باید اشک بریزیم.زمان اشک تمساح گذشته.برو کاسه کوزه ات رو جمع کن.خدا همه را به راه راست هدایت کند.
خیلی غم انگیزه...
این چه دنیاییه؟
دیگه راست ودروغ هیچ چیزی معلوم نیست...
راحت تهمت می زنن...
نمی دونم چی رو باید باور کرد ...
پاسخ ها
حرف دادگاهو
ماشالاه به این روووووووووووو! چه لفظ قلمم نوشته .
بیشین بینیم بابا...
دیگه خیلی روت زیاده...همه عالم فهمیدن چکاره ای منکرش میشی؟؟؟ ی دختر هیچوقت نمیاد اینطوری با آبروش بازی کنه اونم ی دختر تحصیل کرده...
خوب بود آقای جمشیدی به جای این انشای زیبا خودشان خقیقت را بازگو می کردند. اخبار در مورد ایشان بسیار ضد و نقیض بود. من خودم هر سحر پای ثابت برنامه اش بودم. در هرصورت هرجا هستن موفق باشن و بدونن که حق و حقیقت مخفی نمی مونه.
کار دنیایی رو توی دنیا انجام میدن برادر، اگر همه چی دروغ بود و تهمت و بهتان، خوب دفاع میکردی دیگه چرا موکول کردی به اون دنیا؟!!
میدونی دلم از چی میسوزه از ساده دلی های مادرم پای سفره سپید سحر...
با سلام این نامه بایدخیلی قبل نوشته میشد مثله نوش دارو بعد از مرگ سهراب میمونه یه جورایی قضیه رو گنگ ومبهم گذاشت
از کجا معلوم راسته و از کجا معلوم دروغه؟؟؟!!!
بابا چكارش دارين؟اگه معروف نبود باز بهش گير ميدادين؟يعني ماها از اين كارا نكرديم و معصوميم؟اگر بدونيم از هر كسي چي ميخوايم اينجوري نميشد.از شجريان صداشو ميخوايم از رياست جمهوري مديريت واجراي خوبشو.ديگه به ما ربطي نداره كه باطنش چطوره او بين خودشه و خداي خودش.از اين اقا هم هنشو ميخواستيم همين كافي بود.هرچند كه من از اجراش خوشم نميومد اما از اون دنياي خودم ميترسم درموردش چيزي بگم.خدا بزرگه
آخي؟
مگه چيكار كرده بود بنده خدا؟ جيگرم كباب شد!
پاسخ ها
کاش با تو اون کارو می کرد جیگر ما حال می اومد
خيلي بي فرهنگي! برات متاسفم
همه چيز رو به هم ربط ميدي، بحث سياسي صفحش جدا بود، اينجا اجتماعيه
توقعي بيشتر از اين نميشه ازت داشت....
تو گفتی کاری نکرده گفتم برات اتفاق بیفته دیگه
آقای جمشیدی استاد بازی با کلماته. یه روز با کلمات وزینش سحرهامون رو زیبا و روحانی می کرد ولی امروز با کلمات عوام فریبانش حالمون رو بهم می زنه!!!
این موجی که تو اینترنت راه اقتاده خیلی بده و آبروی مردم بازی میکنن، حتی اگه گناهکارم باشه نباید اینجوری می شد خدا ستارالعیوبه واقعا براش ناراحتم، این میتونه البته درسی باشه واسه بقیه
سلام و احترام به انسانیت
امام حسین مولای بزرگ ما شیعیان میفرمایند: اگر دین ندارید مرد باشید
اقای محترم قوه قضاییه مردم مجلات اینترت دروغ
فقط مرد باش قبول گناه کن نه با بازی کلمات ادامه گناه الان عصر مادر بزرگ ها نیست اینترنت اخبار دنیا رو کرده دهکده
فقط مرد باش قبول گناه کسرگناه
تهمت پیش خدا گناه بزرگیه.
بذارید حق تعالی قضاوت کنه ما انسان ها در جایگاه قضاوت نیستیم حتی برترین و بهترین قاضی ها هم اشتباه میکنن انشاله که دروغ بوده و شیعیان امام علی (ع) از گناه بدورن.
نیمه پر لیوان رو ببینید نه خالی.
بروز قیامت و فکر کنید و راحت تهمت نزنید..اثبات این تهمت نیاز به 4تا شاهد داره آیا شماها شاهد بودید؟؟؟؟؟؟؟؟
ا خدا بترسید دوستان.
پاسخ ها
تهمت چیه شما زیادی ساده لوحید دادگاه حکم شلاقش رو هم داده
خدایا توبه؛ توبه از گناه؛ توبه از قضاوت؛ توبه از پیش داوری؛ خدایا ما انسانهای فراموشکار گاهی بجای تو در مسند قضاوت قرار میگیریم و چه نابجا حکم می دهیم و چه راحت آبروی مؤمن که حرمتش از خانه کعبه بالاتر و برتر است را میریزیم. من با آقای جمشیدی کاری ندارم ایشان اگر گناهی مرتکب شده باشند به خودشان ، دستگاه قضا و خدای او مربوط می شود. اما آنچه به ما مربوط می شود گناهی است که متأسفانه اکثراً مبتلا به آن هستیم 1. باور هر آنچه می شنویم 2. انتشار آنچه شنیده و باور کرده ایم.
خدایا ما را از این اخلاق زشت دور بدار
خدایا آبروی هیچ مؤمنی را نریز
خدایا از گناهان ما درگذر
هيچكي نگفت يه دختره تنها تو اين شهر شلوغ بين نگاه هرزه ي مردم سرتا پا دروغ....بدون دروغ نيست اين حرفا ، درسته هست ، همه ماها شديم يه مار چارو سه خط؛ماييم باعث درد ماييم....
هرکسی رو تو قبر خودش میذارن اگه دروغ گفته پای خودش گیره اگرم راست گفته که وای به حال بقیه. ولی باید یادمون باشه اینجا مردم برای نابودی و بی ابرو کردن هم هر کاری میکنن.
خوب یا بد اقای مجری رفتین
حرف هاتون قشنگ بودن همیشه ولی حرف قشنگ موقعی به دل میشینه که خودت هم انجام بدی
همون زمان که برنامه رو اجرا می کردین من خوشم نمی اومد نه از شما
بلکه می گفتم این حرف ها نباید از زبان شما باشد باید یک مرجع تقلید یا یک عالم این حرف ها رو برای مردم بزند چون اونا حرفشون اثر داره ...
حالا هم که رفتی من خوشحال نیستم فقط می گویم در موردت قضاوت نکردم و نخواهم کرد چون من در دادگاه نبودم که و حکمی هم علنی صادر نشده است
تو می مانی و شاکیان و خدا و قضات
واعظان چو منبر می روند تفسیر قران می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
من خیلی منتظر یه نوشته از ایشون یا خانوادشون بودم ... اما خیلی وقت پیش نه الآن!!! به نظرتون خیلی دیر نبود واسه این متن تاثر برانگیز؟!
khoda ro shokr mikonam ke rafti....
صدسال دیگه هم بگذره بعضی از مردم ظاهربین وساده دل ماروبااین ریا کاریها میشه گول زد.تاسفم ازاینه که هنوز بعداز اینهمه سال نفهمیدیم ازکجا چوب می خوریم. نقطه ضعف مردم ما همین ریا کاریهاومظلوم نماییهاست.اینهمه ریا دروغ وبی گذشتی وخودخواهی نامهربونی و....پرشده
ای مفتی شهر ز تو پرکارتریم
با این همه مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم
واقعاً متاسفم.(روی هر کو با شرف تر زردتر-کامرانتر هرکه او نامرد تر) آرزوی سلامتی و موفقیت براتون دارم
من به این آقا کار ندارم اما بیاید یک نگاه کوچیک به گذشته کنیم ... چندین بازیگر و آدم مشهور دیگه را با همین حرف مردم خراب کردند و بعد از مرگشون به بزرگی اش پی بردند
ما چند سال باید بخونیم که بتونیم مثل این اقا شیم ...
حالا (شاید)اون یک بار مثل ما شده ولی خدا خودش گفته که در توبه به روی همه بازه حالا اگه این مجری را خداش ببخشه ما می مونیم و این بار غیبت....
ما امام و معصوم نیستیم که بی گناه باشیم اما خوش به حال مومن هایی مثل این آقا که بار گناهانشون از ثواباشون کمتر می شه و اگر گناهی کرده تاوانش را تو همین دنیا داده
آقای جمشیدی من اجرا تو زیاد ندیدم اما همونایی ک دیدم معنویتم را یکم بالا برد و ثوابش رفت برای تو
اگر گناهی بوده و نبوده خدایت ببخشد
کاش اینقدر آبروها را هدف نمی گرفتیم کاش مسلمان بودیم
نيست همه مردم بي گناه هستن، واسه همين در مورد كارهاي بقيه اينطوري راحت نظر ميديم. آخه به شما چه؟ مگه خدايي؟ گناه اون رو پاي شما مي خان بنويسن؟
بترسيم از روزي كه پرده ي گناه ما برداشته بشه.
هر كسي با آبروي ديگران بازي ميكنه، بحق همين ماه عزيز آبروش بريزه كه بفهمه چه دردي داره.
اگر دوباره میامد که من دیگه تلویزیون نمیدیدم
همین اقای علیخانیم یه روز گندش در میاد واقعا عجیبه... چ ملت ساده و کوته فکری داریم