تنش میان عربستان و قطر ریشه در کجا دارد؟
جرقه بحران در روابط قطر با عربستان و به دنبال آن بحرین، امارات، مصر و یمن با سخنان امیر قطر در حمایت از ایران زده شد؛ اما واقعیت این است که سخنان امیر قطر در حمایت از ایران، صرفا دستاویزی برای عربستان بود تا اختلافات دیرینه خود با قطر را آشکارا با این کشور تسویه حساب کند.
تابناک: جرقه بحران در روابط قطر با عربستان و به دنبال آن بحرین، امارات، مصر و یمن با سخنان امیر قطر در حمایت از ایران زده شد؛ اما واقعیت این است که سخنان امیر قطر در حمایت از ایران، صرفا دستاویزی برای عربستان بود تا اختلافات دیرینه خود با قطر را آشکارا با این کشور تسویه حساب کند.
اختلافات میان عربستان و قطر ریشه تاریخی دارد. این دو کشور از گذشته اختلافات ارضی با یکدیگر داشتند. ۲۳ مایل از جنوب اراضی قطر مورد اختلاف این کشور با عربستان سعودی است و در سال ۱۹۹۲ نیز به درگیری نظامی میان دو کشور و تعلیق قرارداد ۱۹۶۵ از سوی قطر منجر شد که دامنه این اختلاف ارضی به نواری از خلیج سلوا در جنوب غربی قطر تا خورالعدید در جنوب شرقی این کشور نیز تعمیم یافته است.
اما ریشه اختلاف جدی میان دو کشور به سال ۱۹۹۵ بازمی گردد؛ زمانی که «حمد بن خلیفه»، امیر کنونی در زمان پدرش شیخ «خلیفه بن حمد» کودتا کرد تا مرحله جدیدی را قطر آغاز کند که بیانگر خروج قطر از زیر نظر عربستان سعودی و تبدیل آن به یکی از کشورهای مستقل خلیج فارس بود.
اما شکل جدید اختلافات میان این دو کشور از زمان خیزش های مردمی و انقلابی در منطقه آشکارا مشخص و این دو کشور وارد دو دسته بندی پنهان اما رقابت آمیز شدند؛ رقابتی که بیش از هر چیز برای تسلط نظم منطقه ای مورد نظر خود در جریان بوده و هست.
تحولات و دگرگونیهای سیاسی مصر، تونس و لیبی پس از انقلابهای عربی و تغییر رژیمهای استبدادی، موج تازهای از به قدرت رسیدن اسلامگرایان نظیر اخوانالمسلمین را به دنبال داشت. این تحول مهم سبب شکلگیری نظم سهقطبی منطقهای در خاورمیانه بر مبنای نظم اسلامگرایی انقلابی(ایران)، نظم اخوانی(قطر و ترکیه) و نظم سلفی(عربستان و همپیمانانش) شد، اما مشکلات داخلی و کارشکنیهای خارجی که اخوانالمسلمین را از عرصه سیاسی قدرت در مصر خارج کرد، یکی از پایههای مهم این نظم سهقطبی در خاورمیانه را متزلزل کرد. مسلماً وقوع این رخداد مهم، نه تنها پیامدهایی را در بُعد داخلی برای مصر به همراه خواهد داشت، بلکه با تأثیر بر روابط بازیگران منطقهای، محیط امنیتی خاورمیانه و شمال افریقا را نیز تحت تأثیرگذار گذاشت.
در همین راستا، قطر و عربستان برای به قدرت رسیدن جریان اسلامگرای مورد نظر خود ثروت زیادی را خرج می کرده اند و اختلاف نظر زیادی میان آن ها در این زمینه وجود دارد. در حالی که قطر به پایگاهی برای یکی از بزرگ ترین اپوزیسیون های عربستان در خلیج فارس یعنی جماعت اخوان المسلمین تبدیل شده است، بر کسی پوشیده نیست که عربستان هوادار گروه های سلفی است؛ علت این مسأله هم جایگاه نهاد وهابیت در دولت این کشور از زمان پیدایش آن است. نهاد وهابیت از زمان شکل گیری و آغاز برنامه ای موسوم به (نشر الدعوه) در جهان با نظارت نهاد وهابیت و هزینه دولت اداره می شود و بخش وسیعی از جنبش های سلفی در جهان عرب و اسلام نیز از آن سود می برند.
اختلاف میان دو کشور قطر و عربستان امروز بیش از هر چیز به خاطر سهم خواهی هر یک از دو کشور در نظام های تونس، مصر، لیبی و حتی سوریه است. حتی در سوریه به رغم اینکه هر دو برای سرنگونی بشار اسد تلاش می کنند و هزینه های زیادی را نیز خرج گروه های افراط گرا برای ساقط کردن نظام سوریه کردند، ولی در مورد نظم و ساختار سیاسی اخوانی و سلفی مورد نظر خود در آینده سیاسی سوریه اختلاف نظر دارند.
هر یک از این دو کشور در چند سال گذشته تلاش کردند تا تنش روابط میان اخوان و سلفی ها را در تونس و مصر کنترل کنند تا این اختلاف به حد انفجار نرسد؛ اما همان طور که روزنامه السفیر لبنان چهار سال پیش نوشت: «این آتش بس موقت و متزلزل است و روزی از بین خواهد رفت و این سستی را باید در درون تفاهم صوری میان اخوان المسلمین و سلفی ها جستجو کرد»، این اختلافات فوران کرد و ما اکنون شاهد آن هستیم.
روزنامه «لوفیگارو» فرانسه نیز طی یک تحقیق تصریح کرده بود، میان قطر و عربستان در مورد سیطره بر عناصر مسلح در سوریه و سایر نقاط خاورمیانه اختلاف و تنش حاکم است. این روزنامه نوشته بود که آل سعود از گروه های سلفی حمایت مالی و تسلیحاتی می کند، در حالی که آل ثانی از گروه های مسلح وابسته به گروه اخوان المسلمین حمایت و اختلاف میان آن ها روزی منطقه را وارد یک بحران جدید می کند.
در این میان، نباید نقش و رویکرد ترکیه را نادیده گرفت و فراموش کرد. طبعا وقتی صحبت از اخوان المسلمین مطرح می شود، پای ترکیه نیز به میان کشیده می شود، این کشور نیز یکی از رقبای اصلی عربستان در منطقه به شمار می رود. بخشی از این اختلافات نیز در عرصه سوریه خود را نشان می دهد. مواضع متناقض عربستان و قطر به همراه ترکیه در خصوص مشارکت مخالفان مسلح سوریه در مذاکرات اخیر بحران این کشور، حاکی از شکاف های عمده و اختلافات عمیق میان دو طرف است.
ترکیه اکنون باید در کنار قطر قرار می گرفت، زیرا به همراه این کشور دو بازیگری هستند که به شدت از جریان های اخوانی در منطقه حمایت کرده اند؛ اما آنکارا تاکنون موضع محکمی برای حمایت از قطر در پیش نگرفته است.
در همین زمینه، پایگاه آمریکایی«میدل ایست آی» در مطلبی نوشت: آیا ترکیه به سکوتش در قبال قطر خاتمه می دهد یا اینکه از این کشور حمایت خواهد کرد؟ در جدی ترین واکنش آنکار مولود چاووش اغلو گفت؛ «ما متأسفیم که می بینیم چنین اتفاقی افتاده است. ما آماده ایم هر اقدامی برای پایان دادن این وضعیت انجام دهیم».
یکی از مقامات وزارت خارجه ترکیه که خواست نامش فاش نشود نیز در گفت وگو با میدل ایست آی اظهار داشت: آنکارا در چند روز گذشته، یک رویکرد مناسبی برای حمایت از قطر در پیش گرفت که موجب نگرانی سعودی ها نیز نشود.
غیر از اینکه قطر و عربستان در بسیاری از مسائل منطقه ای از جمله حمایت از گروه های اخوانی منافع مشترکی دارند، میدل ایست آی نوشت، موضع ترکیه از این جهت می تواند مهم باشد که این کشور از سال ۲۰۱۶ تاکنون یک پایگاه نظامی با تقریبا ۶۰۰ نیرو در قطر دارد.
در ادامه این روزنامه امریکایی تصریح کرد، به رغم پیوندهای نزدیک میان دوحه و آنکارا بعید است که ترکیه بخواهد خود را به عربستان وارد چالش کند و به همین جهت، نباید شاهد حمایت قاطع این کشور از قطر باشیم.
در نهایت برخی تحلیلگران نیز بر این باور بودند که منازعات شیوخ عرب به ویژه همزمانی آن با سفر ترامپ به منطقه در چهارچوب تلاش رئیس جمهوری آمریکا برای بستن پرونده جماعت اخوان المسلمین و قطر به عنوان مهمترین حامی آن در جهان عرب که وعده آن را طی رقابت های انتخاباتی اش داده بود، است.
ارسال نظر