کورش الماسی در روزنامه آرمان نوشت: سالیان متمادی است که سیاستورزان رسمی و غیر رسمی و متنفذان درحوزهها و جایگاههای گوناگون برای اعتبار بخشی و توجیه اظهارات، عملکرد و تصمیمات خود به مفهوم «مردم» مراجعه میکنند و اینگونه القا میشود که این بزرگواران نماینده تامالاختیار مردم هستند.
کورش الماسی در روزنامه آرمان نوشت: سالیان متمادی است که سیاستورزان رسمی و غیر رسمی و متنفذان درحوزهها و جایگاههای گوناگون برای اعتبار بخشی و توجیه اظهارات، عملکرد و تصمیمات خود به مفهوم «مردم» مراجعه میکنند و اینگونه القا میشود که این بزرگواران نماینده تامالاختیار مردم هستند.
انتخابات اخیر را بهطور طبیعی میتوان از ابعاد گوناگون مورد تحلیل قرار داد. شاید نکتهای که کمتر توجه صاحبنظران عرصه سیاسی را به خود جلب کرد، یک ویژگی جدید و خاص رفتار رای دهندگان مبتنی بر جابهجایی مفاهیم مردم و شهروند بود. از این رو، تبیینی ساده از مفاهیم مردم و شهروند خالی از لطف نیست. مردم مبتنی بر یک نوع شیوه نگرش است که این نوع نگرش متعلق به دورانی از تاریخ است که ساختار مدیریت کشور، ملت و قوم متکی بر اراده یک فرد «رئیس قبیله، ملاکان و شاه و...» بود.
در این نوع نگرش مردم به مثابه یک گروه بدون هیچ هویت فردی در نظر گرفته میشد. از این رو، موضوع تصمیمات، برنامهها، عملکرد و اظهارات حاکمان، سیاستورزان و متنفذان معطوف بهگروهی از انسانهای بدون ویژگیهای فردی بود. اما توسعه و بلوغ خرد جمعی در قالب علوم گوناگون که حاکی از درک کاربردیتر از اهمیت ویژگیهای منحصر به فرد انسانی بود، موجب شد به مرور نگاه گروهی و گلهای به انسان جای خود را به نگاه فرد محور به انسان با ویژگیهای منحصر به فرد بدهد.
بدین معنی که فرد «شهروند» دارای اندیشهها، احساسات، نظرات، اهداف و رفتار منحصر به فرد؛ محور تصمیمات، برنامهریزیها و موضوع مباحث سیاستورزان، اندیشمندان و حاکمان در حوزهای گوناگون اجتماعی قرار گرفت. بنابراین، یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر جایگزینی نگاه فرد «شهروند» محور بهجای نگاه مردم محور در جهان معاصر به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تحولات اساسی در نوع ساختار مدیریتی کشورها شد.
بدین معنی که حاکمیت بر اساس اراده فرد جای خود را به حاکمیت گروهی «پارلمانی، حزبی و...» که نمود انتظارات، تمایلات، نیازها و خواستههای «شهروندان» و نه «مردم» بود، داد. تبلور نکات فوق در انتخابات اخیر را میتوان در دو گفتمان مردم محور و فرد محور مشاهده کرد. یک دسته از کاندیداها «مردم» را مخاطب و دستهای دیگر «شهروندان» را مخاطب قرار دادند. نتیجه انتخابات به وضوح مؤید این واقعیت است که در انتخابات «شهروندان» رای دادند و نه «مردم». یکی از تمایزات برجسته نگرش مردم محور با نگرش شهروند محور پاسخگو بودن سیاستورزان معتقد به نگرش شهروند محور در قبال اظهارات، برنامهها و عملکرد خود است.
در حالی که حامیان نگرش مردم محور هیچ تمایلی به پاسخگو بودن در قبال اظهارات و عملکرد خود ندارند. از آنجا که اهداف، طرحها، اظهارات و عملکرد سیاست ورزان دارای نگرش «شهروند محور» معطوف به شهروندان است، از این رو این دسته از سیاستورزان خود را موظف به پاسخگویی به شهروندان میدانند. اما از آنجا که اهداف، اندیشهها و عملکرد سیاستورزان دارای نگرش «مردم محور» منافع شخصی و گروهی است، از این رو، این دسته از سیاستبازان خود را موظف به پاسخگویی به شهروندان نمیدانند.
شاید مهم و کاربردیترین درس انتخابات برای همه سیاستورزان رسمی و غیر رسمی که خواستار ادامه حیات سیاسی خود هستند، پذیرش این واقعیت تلخ ، عینی، ملموس و کاربردی است که مخاطبان سیاستورزان، «شهروندان» هستند و نه «مردم». به عبارتی، انتخابات، پایان مفهوم «مردم» و آغاز مفهوم «شهروند» در عرصه عینی سیاسی کشور بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر