پای پدر خواهران «منصوریان» به «ماه عسل» باز شد
برنامه امشب ماه عسل با اجرای احسان علیخانی و با بیان روایتی از الهه منصوریان جهت مبارزه برای کسب مدال طلا در مسابقات جهانی در حالی روی آنتن رفت که خواهران قهرمان این خانواده پدر خود را بخشیدند و او را در آغوش گرفتند.
احسان علیخانی در ابتدای این برنامه به این نکته اشاره کرد که چند سالی است تلاش میکند این موضوع را رعایت کند که چگونگی روایت داستانان مهمانان ماه عسل به گونهای نباشد که آنها از بیان کردن آن دچار ناراحتی شوند.
در ادامه این برنامه و پس از اشاره به این که پدر این خانواده همسر و فرزندان خود را در شهر سمیرم در هنگام سختیها ترک کرد الهه منصوریان یکی از خواهران قهرمان این خانواده در رشته ووشو گفت: شهربانو و سهیلا برای آرامتر شدن شرایط خانوادهام از کنار ما رفتند تا این که وقتی شهربانو ۲۰ ساله و ورزشکار شده بود نزد خانواده بازگشت و بسیاری از آموختههای خود را به من هم یاد داد.
وی ادامه داد: وقتی شهربانو به شهر سمیرم بازگشت با پس انداز خود یک اسب خرید که با اجاره دادن آن در آبشار معروف سمیرم خرج خانه را میداد، اما ما در آن دوره تصمیم گرفتیم صبحها برای تمرین ووشو به اصفهان برویم و شبها به شهر خودمان بازگردیم.
در ادامه شهربانو منصوریان تصریح کرد: وقتی در شیراز کار میکردم با موافقت آن خانواده، اقدام به ورزش کردن هم میکردم و فکر میکنم آرزوهای هر یک از ما دختران خانواده منصوریان باعث شد که به سمت ورزشهای رزمی حرکت کنیم.
وی اظهار کرد: من ورزشهای رزمی را خیلی دوست داشتم البته آن زمانی که همراه با الهه به کلاس میرفتیم به دلیل مشکل مالی گاهی تنها یک نفر از ما در کلاس حاضر میشد و به استادمان هم نگفته بودیم که چه مشکلی داریم.
شهربانو منصوریان همچنین یادآور شد: در آبشار سمیرم و در همان جا که اسب را کرایه میدادم سر یک موضوع اختلاف برانگیز با همسرم آشنا شدم که در آن لحظه برای حمایت از من همه تلاش خود را به کار گرفت البته پس از ازدواج نگران خانوادهام بودم تا این که الهه به اردو رفت و با یک جایزه ۹۰۰ هزار تومانی بازگشت و این گونه خیالم راحت شد که میتوانم مسئولیت خانواده را بر دوش الهه خواهرم بگذارم.
در ادامه ماه عسل الهه منصوریان گفت: وقتی از مسابقات بازگشتم تمام اعضای خانوادهام را دیدم که برای استقبال از من به فرودگاه آمده بودند و پس از آن سهیلا اعلام کرد که تصمیم دارد در رشته ووشو فعالیت کند و من تصمیم گرفتم آموختههایم را به او آموزش بدهم.
وی توضیح داد: به دلیل بدهکاریهای پدرم ما مجبور بودیم خانه را بفروشیم، اما من به مادرم قول دادم که به زودی برای او و خواهرانم خانهای بخرم تا این که چند سال بعد با مدال طلایی خود توانستم یک خانه بسیار خوب با تمامی امکانات خریداری کنم.
الهه منصوریان تصریح کرد: در مسابقات جهانی مالزی علاوه بر افتخار آفرینی برای کشورم، به جایزهای که در صورت کسب مقام نخست دریافت میکردم نیز فکر میکردم و در حالی که بخش اول مسابقه آسیب دیدم و چشم و بینیام دچار مشکل جدی شد، اما خواهش کردم که به من اجازه ادامه بازی در مسابقه را بدهند، چون میخواستم مدال طلا بگیرم و مادرم را خوشحال کنم.
در ادامه ماه عسل سهیلا منصوریان نیز از قهرمانی خود در جام جهانی روایتی را مطرح کرد
همچنین شهربانو منصوریان در بخش دیگری از ماه عسل امشب یادآور شد: البته تمام مدالهایی که ما گرفتهایم تنها به خاطر جایزه نبوده است و حتی جایزههای ما به گونهای بوده که به عنوان نمونه خود من تا کنون توانستهام تنها یک خانه و یک خودرو پراید داشته باشم.
در ادامه ماه عسل علیخانی بار دیگر به این موضوع اشاره کرد که مرضیه و الهه منصوریان نمیتوانند پدر خود را ببخشند، اما پس از پخش تصاویری شهربانو منصوریان رفت و پدر خود را مقابل دوربین آورد و در این لحظه پدر تکتک فرزندان خود را در آغوش گرفت و خواهران منصوریان نیز پدر خود را بخشیدند.
در ادامه پدر خواهران قهرمان منصوریان به این موضوع اشاره کرد که در دورهای زندگی به دلیل کم آوردن در مقابل شرایط سخت و همچنین طلبکارها مجبور به ترک خانوادهاش شد، اما از تمام اعضای خانوادهاش عذرخواهی میکند.
نظر کاربران
همچین پدری بهتره اصلاً وجود نداشته باشه من بودم نمی بخشیدم
خیلی جالبه ، چرا باید توقع داشت که چنین پدری بخشیده بشه، اگه کم آورده بوده، چرا رفته یه حای دیکه ازدواج کرده، شاید حلوی دوربین دخترا گفتن که پدرشونو بخشیدن ولی واقعیت این نیست
اگر این آقا درست میگفت همون موقع که دخترهاش کوچک بودن حداقل بالا سرشون می ایستاد دخترها که راضی بودن همه تلاشی انجام بدن هزارتا سختی کشیدن و در بعضی جملاتشون گفتن که مردم توی محلشون بعضی کارها رو خوب نمیدونستن حداقل پدرشون اگر کنارشون بود شاید مردم اینقدر حساسیت نشون نمیدادن ولی ان دخترها از 100 تا مرد غیرتشون بیشتر هست چرا دوربین از احساسات دخترها استفاده کردین و بخشش اون آقا رو گذاشتین گردنشون مادرشون هم که در برنامه قبل باهاش صحبت کردن گفت حتی که این آقا زنگ میزده بهش و میگفته پول دارم ولی بهت نمیدم و اون آقا گفت که این مدت نذری میدادم توی محرم و سفره میدادم اگر راست میگفت زمانیکه دخترها و همسر خودش توی سختی بودن این سفره دادن واقعا قبول بوده ؟ حالا لابد باز بدهی داره آمده دخترها که کمی جون گرفتن رو تیغ بزنه ؟ واگذارش به امام حسین و حضرت زینب و مادرشون خانم فاطمه زهرا صاحب اصلی کربلا. پدر یعنی کسی که توی هر شرایطی پای خانوده اش بایسته .
همچین پدری رو ببخشی که چی ؟
بابای منم 2 سال پیش ما رو رها کرد و رفت دنبال خوشگذرونی خودش.
الان وقتی به روزایی فک میکنم که قناعت میکردیم تا روی بابام فشار نیاد احساس حماقت میکنم . آخه اون پولاشو برای زنای دیگه خرج میکرد و به ما میگفت ندارم . بعدم مامان منو طلاق داد و گفت اگه دوس داری بیا صیغه من شو تا وقتی میخوام بچه ها رو ببینم به هم محرم باشیم .
هیچ کدوم از بچه ها نمیخوایم بابامونو ببینیم . اون از اعتماد ما سوء استفاده کرد. توی تمام مدتی که ما سختی میکشیدیم اون پول روی پول میذاشت و تظاهر به نداری میکرد . الان 2 تا خونه داره و حسابای بانکی تپل .
الان ما یک خانواده ایم بدون پدر و خوشبخت که همدیگه رو داریم و همو دوس داریم . همگی کار میکنیم تا دستمون جلوی کسی دراز نباشه. برای بابام متاسفم که بزرگترین سرمایه شو که مادرم بود از دست داد. زنی که تو نداری همراهش بود
تنها کسی که در زندگی من بخشیده نمیشه پدرمه . نمیبخشم بخاطر مادرم و خودم
این مرد نمای پیر با موهای رنگ شده اش چه اندازه بی غیرت است که مقابل دوربین زنده دم از خرج هیئت دادن می زند در حالی که شش دختر و همسرش را به امان خدا رها کرده است کاملا مشخص است که این موجود بی غیرت خواهان داشتن فرزند پسر بوده است و به همین دلیل از زن و شش دخترش متنفر بوده است این روزها مردهای بی غیرت و خیانت کار تبدیل به قهرمانان برنامه زنده ماه عسل می شوند و به گفته مجری مردم حتی حق ندارند در موردشان بد فکر کنند
سرنوشت الهام خیلی شبیه منه.تنها فرق من با همشون اینه که اون زنیکه به جادو وجمبل متوسل شد