حاجی: رای مردم بر اساس تشخیص بود نه احساس
دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای شهر هم تمام شد و راست قامتان سیاسی با توسل به هر آنچه که داشتند و نداشتند باز هم نتوانستند فاتح این کارزار باشند. مثل همیشه جناح اصولگرا در ارزیابی ها از "عملکرد" خود در این رقابت انتخاباتی دفاع می کند، بعضی از آنها "وقت محدود برای تبلیغات کاندیدا" را مفروض شکست دانسته و برخی دیگر از شائبه تقلب و تخلف حرف به میان می آورند.
مرتضی حاجی وزیر اموزش و پروزش دولت اصلاحات در گفتگویی کوتاه با عصر ایران از دلایل برد و باخت حریفان انتخابات می گوید؛
*جامعه ایران در این انتخابات به گونه ای برخوردار از مشخصه های جامعه مدنی رفتار کرد و از یک جامعه توده وار یا سطحی به عملکردی متکی بر عقلانیت و خرد گرایی تغییر و این تفاوت محسوس بود، علت چیست؟
درست است. در برابر بعضی از وعده هایی که می توانست برای عده زیادی از آنها جذاب باشد دست رد زدند و در واقع گرایش به برنامه های مدبرانه و عقلایی را به جای انتخاب وعده های بدون پشتوانه اجرایی و مطالعه نشده ترجیح دادند.
دلایل محتلفی را برای این امر می توان در نظر گرفت که؛ باید رفتارهای پوپولیستی دولت نهم و دهم را فراموش نکنیم، که با همین شعارها و وعده های دادن پول و یارانه سعی کرد رضایت نسبی ایجاد بکند و شاید در همان اوایل اثر داشت اما آثار طولانی مدت آن برای مردم ملموس بود؛ تورم بالای ۴۰ درصد و مشکلات دیگری که در پی آن بود و همچنین افزایش سطح اشتغال ملی.
یکی از دلایل دیگر می تواند این باشد که؛ در حال حاضر مردم می توانند بخوانند و بخوبی تحلیل کنند و اگر چه وضعیت معیشتی و اقتصادی سختی دارند اما به کسی که وعده پول به
آنها می دهد اعتماد و اعتنا نمی کنند، فکر کرده و با مطالعه تر نظر می دهند در همین رابطه تاثیر فضای مجازی را می شود بسیار برجسته دید چرا که این فرصت را در اختیار مردم می گذارد که به سرعت در جریان وقایع و اتفاقاتی رخ داده، باشند و آثار تصمیمات دولتمردان را به درستی تحلیل و درک کنند و مطالب را با یکدیگر تطبیق دهند، محک بزنند و از بین آنها تشخیص داده و انتخاب کنند. مجموعه این عوامل به رشد فرهنگ عمومی جامعه و انتخاب درست تر مردم و طبیعتا رفتار متمدناته تر و مبتنی بر تشخیص کمک کننده است. لذا این رای که در انتخابات ریاست جمهوری داده شد بر مبنای تشخیص بوده است و نه بر مبنای احساسات و یا تطمیع پرداخت دو سه برابری یارانه.
*اینکه شعارهایی پوپولیستی و وعده های وسوسه انگیز دیگر در بین مردم جای ندارد، کار سیاستمداران را سخت تر خواهد کرد؟
اداره یک کشور مبتنی بر تدبیر است و نه شعار. چرا که بنا نیست در کوتاه مدت اتفاق بیفتد. ما یک چشم انداز را برای جامعه تعریف کرده ایم که اگر بتوانیم این چشم انداز را محقق کنیم و البته تحقق این چشم انداز نیاز به کار علمی دارد و نیازمند برای برنامه مدون شده و قابل اجرا است. در کوتاه مدت می توان شعار داد، احساسات را تحریک و رای جذب کرد کما اینکه همین آراءی که رقیب اقای روحانی به دست آورد، قطعا ناشی از همان رفتارهای پوپولیستی و وعده پرداخت های غیر عملی است.
باید پذیرفت که کار اداره کشور در هر کدام از بخش های مختلف سخت است و اینطور نیست که این را سرسری بگیریم و به هر کسی میدان دهیم که بصورت آزمون و خطا کاری را شروع و انجام دهد، منابع کشور آنچنان نیست که بتوان با آنها بازی کرد چه منابع انسانی و چه منابع مالی و مادی. بنابراین حرف حقی است که کار دولتمردان سخت می شود و طبیعتا باید هم همینطور باشد. این وعده هایی که از طرف دولت داده شد علی القاعده مبتنی بر برنامه و تدبیر است، جناب روحانی به مدت 4 سال کشور را اداره و بخشی از زیر ساخت ها را فراهم نموده است و برنامه توسعه 5 ساله کشور به تصویب رسیده است.
یک دولتمرد باید خودش فرد مدبری باشد تا از نیروهای توانای کشور بهره ببرد و از نظرات استفاده کند و کشور را در جهت اهداف برنامه و سند چشم انداز هدایت کرده و پیش ببرد این کار بلند مدت است و با چند شعار کوتاه مدت نمی توان به راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد لذا هم دولت باید سخت کوش و پر انرژی و مدبر باشد و هم مردم بایستی که تحقق این برنامه را به طور جد بخواهند و به دولت کمک کنند.
البته اینکه می گوییم "دولت" به معنی این نیست که، همه امور دست دولت است بلکه دولت نیاز دارد از پشتوانه قوی مردم برخوردار باشد و به نظرات مردم احتیاج دارد. نکات جدی که مردم با آن مواجه می شوند و بسیاری از ایده ها و نظراتی که دارند؛ خیلی از این نظرات کارشناسی شده است و خیلی هم ممکن است در حد یک فکر باشد که نیاز به کار کارشناسی داشته باشد که دولت باید استفاده کند و هرآنچه که مطالعه شده است در حوزه برنامه ریزی خودش قرار بدهد و پیشنهاداتی که در حد یک نظر و ایده است برای تحقیقات جدی تر بفرستد به مراکز تخصصی تا انها کار کنند و انچه را که مناسب دانسته و قابلیت اجرا در شرایط کشورمان را پیدا کرد در دستور کار قرار دهند. ما نیاز به تعامل جدی دولت و ملت داریم و هیچکدام نباید راحت باشند، دولت بگوید: « من کارم را انجام می دهم و دیگران کاری نداشته باشند» ملت هم بگوید: « ما رای خودمان را دادیم و تا 4 سال آینده کاری به دولت نداریم».
*آیا در این انتخابات کسی شکست خورد بعبارت دیگر اتفاقات این دو انتخابات روی جریان اصولگرایی چه اثری خواهد گذاشت؟
جریان اصولگرایی با تمام قوا وارد میدان شد و از همه روش هایی که گاها از نظر قانونی مشکل هم داشتند، استفاده کردند ومتاسفانه گاهی رفتارهایی دیده شد که آن ادعاهایی که برای حفظ ارزش های اعتقادی و دینی مردم مطرح می شد را زیر سوال می برد که خیلی دور از انتظار بود ولی اتفاق افتاد.
*عده ای از مسئولان ستاد اقای رئیسی و همینطور خود ایشان صحبت هایی کردند مبنی بر اینکه در انتخابات تقلب و تخلف هایی صورت گرفته است. نظر حضرتعالی چیست؟
سازوکاری در کشور هست که اگر کسی مدعی تقلب و تخلفی شده باید با آن ساز و کار پیگیری کند. اشکالی ندارد اگر کسی به نتیجه انتخابات ایرادی داشت اعتراض خودش را به روش مدنی و قانونی مطرح کند. نمی شود به کسی خرده گرفت که چرا فکر می کنید تقلب شده است اما اینکه ادعای تقلب و تخلف ها اثبات شود هم مرجعی دارد که باید تصمیم بگیرد. تجمع کردن این گروه را نمی دانم با روش قانونی انجام شده یا نه ؟ اما ایرادی به اینکه کسی بگوید: «به نتیجه انتخابات اعتراض دارم، وارد نیست» و باید رسیدگی شود. و اگرهر کسی مستنداتی دارد، پیگیری کند در قبل هم اگر سعه صدر بیشتر لحاظ می شد خیلی از اتفاقات نمی افتاد.
*بعد از دهه ۷۰ که دوران درخشان اصلاح طلبان بود این چند سال اخیر هم به نظر می رسد که بی شباهت به ان زمان نیست بویژه با انتخاب اقای روحانی و پیروزی لیست های امید مجلس و شوراها در اکثر شهرهای کشور، چه باید کرد که بلا و آفتی که در دهه ۷۰ نصیب اصلاح طلبان شد دوباره مسیر انها را با چالش مواجه نکند؟
فکر می کنم برای دولت هم این امر لازم است چون دولت یک مسئولیت هایی را دارد و وقتی وارد کارهای اجرایی می شود گاهی انچنان مشغولیتش زیاد است که از بعضی وعده های گفته شده، ممکن است غافل شود. پیشنهاد می تواند اینگونه طرح شود که افرادی از خارج از مجموعه دولت؛ از مردم که اهل نظر و تدبیر هستند این وعده ها را رصد کنند و یک ارتباط و تعاملی با بخشی از دولت با یک ساز و کاری که قابل تعریف باشد در نظر گرفته شود. گروهی بدون اینکه پستی داشته باشند یا خواهان دستمزدی باشند بدون عنوان و چیز دیگری از کسانی که در دانشگاه ها و تشکل های مردم نهاد هستند می توان به نسبت حوزه های تحصصی تحقق وعده های اعلام شده ریاست جمهوری را دیده بانی کنند.
واگر لازم شد به گونه ای اطلاع رسانی کنند به مسئولان مربوطه در دولت؛ به نیت یاداوری که چنین وعده ای داده شد و در برنامه ها دیده نمی شود که در زمان مناسب عملی باشد و اینطور نباشد که مردم بگویند: « ما رای دادیم، کارمان تمام شد و دولت هم بگوید من رای گرفتم و دیگر کار خودم را می کنم» این تعامل ضرورت دارد و نوع تعامل سازمان یافته می تواند این باشد که؛ از نخبگان و صاحبنظران حوزه های تخصصی دیده بانی هایی انجام بشود و این مجال فراهم بشود که هر از گاهی گزارشی برای خود اقای رئیس جمهور یا برای افراد مسئول دیگر در رده های مختلف تهیه شود و اگر اشتغالات اجرایی مانع بشود که همه بخش ها به تناسب هم دیده شود یک تلنگر و یاداوری می شود که اصلاحات انجام شود.
*در رابطه با تغییر کابینه دولت دوازدهم چه نظری دارید؟
شخص اقای روحانی هم در بعضی از صحبت ها اشاره کردند که طبیعتا کابینه ای جوانتر خواهند داشت. دولت قبل نیاز به به آدم های مجرب داشت و بخاطر دولت نهم و دهم چاله چوله های عجیب و وحشتناکی در کشور ایجاد شده بود که حتما باید کسانی می بودند که آن چاله ها را تا یک مقدار به جاده قابل عبور تبدیل کنند و این کار الان شده است و می طلبد که دولت جوانتر شود .
نیروهای جوانتر و با نشاط تر جدیدی حضور پیدا کنند منظورم از دولت صرفا هیات وزیران نیست مجموعه مدیرانی است که؛ کشور را در سطح استان ها و شهرستان ها وسازمان های بزرگ محلی اداره می کنند. چهره های جدید، جوانتر و خوش فکرتر پا به عرصه بگذارند و میدان برای فعالیت انها باز شود و از این جهت یک چهره جوانتری نه به منظور سنی، بلکه چهره نو وقابل رشد برای اینده تصدی کار را به عهده بگیرند و گردش نخبگان به صورت واقعی تری مشاهده شود.
ارسال نظر