مطالبات سینماگران از دولت روحانی چیست؟
هنرمندان ایران، حضور پررنگی در این دوره انتخابات داشتند. حضوری چشمگیر که حکایت از تمایل بر کرسی نشستن کاندیدایی داشت که تصور میکردند مطالبات آنها را بیشتر میداند.
هیاهوی روزهای پیش از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید. روز رایگیری فرا رسید، گذشت و حسن روحانی که حمایت گسترده قشر فرهنگی و هنری کشور را همراه داشت نامش بهعنوان رئیسجمهور ایران اعلام شد. حال بهنظر میرسد در پس آن حضور گسترده، وقت آن رسیده که رئیسجمهوری حرکتش را آغاز کند و اینبار بیش از چهارسال گذشته به قشر فرهنگی، هنری کشور توجه کند و درمسیر بهبود شرایط حرفهای و فردی آنها بپردازد. دیگروقت عمل است، در این راستا سراغ هنرمندان رفتیم تا جویای مطالبات آنها شویم، آنها به نبود امنیت شغلی و دخالت ارگانهای غیر فرهنگی در تولید و اکران فیلم پرداختند و گفتند؛ این معضلات و مشکلات بهوجود نمیآمد اگر دولت، وزیر فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی، قویتر و مستقلتر عمل میکردند. درادامه میتوانید سخنان این هنرمندان را بخوانید.
منصور لشگریقوچانی: بیشتر از مدیران سیاسی به افراد آگاه نیاز است
بعد از انتخاب دوباره حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور، دو رکعت نماز شکر خواندم آن هم برای اینکه کشور نیاز به وحدت ملی دارد. وقتی این وحدت پررنگتر شود همه با کار و تلاش میتوانیم ایران آبادی را بسازیم. قطعا من تهیهکننده سینما در جایگاهم سعی میکنم فعالیتهایم در راستای بیشتر نگهداشتن مردم در صحنه باشد و امیدوارم رئیسجمهوری هم در همین راستا و هدف، تیم فرهنگی خود را در سینما تعیین کند تا ضعفهایی که در سینما در این چهارسال وجود داشت مسیر بهبود و اصلاح را در پیش بگیرد. مردم نشان دادند که لیاقت داشتن دولتی خوب را دارند. مدیران باید بدانند با زحمت همین مردم به جایگاههایی رسیدند که الان قرار دارند و باید قدر این شرایط را دانست. فکر میکنم دکتر روحانی در روزهای رقابتهای انتخاباتی خیلی بیشتر از قبل متوجه شد که بسیار باید به این مردم احترام گذاشت و باید افرادی را در بخش فرهنگی برای مدیریت انتخاب کند که بیشتر از اینکه سیاستمدار باشند افرادی فرهنگی بوده و آگاهی حضور در این عرصه را داشته باشند.
پوران درخشنده: مدیران دولتی، مردمگرا شوند تا توقیفها کم شود
در درجه اول دولتمردان باید کمک کنند تا سینما بهمعنای دقیق کلمه به صنعت تبدیل شود. درواقع اگر این مهم صورت بگیرد و مصوبهای درباره صنعتیشدن سینما اجرایی شود نگاه همگان به سینما حرفهایتر خواهد بود و بهجای اینکه حرفه ما بهعنوان حرفهای خدماتی در نظر گرفته شود، حرفهای صنعتی تلقی خواهد شد. اگر سينما بهعنوان صنعت شناخته شود در عرصه بينالمللي هم ميتواند سوددهي و ارزآوري داشته باشد و بعد از صنعتيشدن باید از طريق وزارت خارجه و رايزنيهاي فرهنگي كشورمان در عرصه بینالمللی از طريق مخاطبشناسي درست بسترسازي شود. مطالبه بعدی آزادی بیان و عمل برای سینماگران است. باید از سختگیریهای موجود کاسته شود تا سینماگرانی که دغدغه روشنگری و فرهنگسازی دارند بتوانند با اطمینان خاطر مفاهیم مد نظرشان را تبیین کنند. تکصدایی بودن هم یکی از مهمترین معضلات سینماست که باید اجازه عرضاندام به همه صداها و تفکرها داده شود تا همه استعدادها و خلاقیتها مجال بروز داشته باشند. درباره توقیف فیلمها باید بگویم اگر مدیران دولتی ما رویکردی مبتنی بر مردمگرایی و واقعگرایی داشته باشند طبعا کمتر با توقیف فیلمها مواجه خواهیم شد. اگر دولت
نگاهی همسو با فیلمسازانی داشته باشد که به مشکلات جامعه و مردم پیرامونش میپردازد دیگر شاهد توقیف هیچ فیلمی نخواهیم بود. سینماگران راجع به مردم و برای مردم فیلم میسازند و طبعا نسبت به اقشار دیگر جامعه چند گام جلوتر حرکت میکنند و واقعا وقتی با این حجم دغدغه تمام مراحل را طی میکنند اما محصول کارشان توقیف میشود دیگر نمیتوانند به هدفشان برسند. در عرصه بینالملل هم دولت میتواند حامی سینماگران باشد؛ بهعنوان مثال میتواند فیلمها را از صاحبانشان خریداری کند و بستر لازم را برای فروش آنها به شبکههای خارجی فراهم کند. فروش فیلمها باعث میشود که ذائقه ایرانی برای فیلمهای ایرانی شکل بگیرد و موازی با استقبال فیلمها در داخل کشور از طریق شبکههای معتبر و فراگیر، این جریان استقبال در خارج از کشور هم رونق کافی را داشته باشد. از طرفی دیگر فضاسازی برای امکان تبادل فرهنگ و تولید مشترک با کشورهای دیگر که مجموعه این اقدامات میتواند بیشتر و بهتر به معرفی سینمای ایران در کشورهای صاحب سینما کمک کند. علاوه بر اینها دولت میتواند به رونق گرفتن بخش خصوصی هم کمک کند و امکانات لازم در اختیار بخش خصوصی بگذارد تا امکان رقابت
سالم و موفق فراهم شود.
محمدحسین قاسمی: سینما نیاز به افراد متخصص دارد
آنهایی که به حسن روحانی رای دادند به افراطیگری، نه گفتند؛ یک نه محکم به تندروی و پوپولیسم. مردم با این حضور پرتعداد به شکلی اعلام کردند که تمایل دارند با آنها تعامل شود و اوضاع به سمت بهبود و رشد برود. حال مسئولیت بسیار بزرگی بر عهده رئیسجمهور است و باید به دقت خواستههای مردم را مورد توجه قرار دهند و بهخصوص خواستهای فرهنگی که بخشی از آن به سمت سینما برمیگردد، سینما هم نیاز به توجه و حضور افراد تخصصی و کار کرده در این عرصه را دارد تا پیشرفت مفید حاصل شود.
ناصر هاشمی: حق و حقوق صنفی سینماگران از یاد نرود
بهنظرم یکی از مهمترین مطالبهها حفظ امنیت شغلی برای سینماگران است. از بیمه و حق و حقوق صنفی گرفته تا صیانت از محصولات سینمایی. بهعنوان مثال فیلم «خانه پدری» را در نظر بگیرید که با وجود داشتن تمام مجوزهای لازم توقیف شد. درحالی که باید به قانون احترام گذاشته شود و با توقیف این فیلمها حاصل تلاش عده زیادی از سینماگران نادیده گرفته خواهد شد. اگر با اجرای قانون اساسی از فیلمی که مجوزهای لازم را دریافت کرده نتوان دفاع کرد پس واقعا باید به کجا مراجعه کرد؟! بهنظرم درحال حاضر این معضل بیشتر جای کار دارد تا انگیزه و اعتماد بهنفس لازم برای سینماگران فراهم شود. دولت میتواند از حقوق مادی و معنوی سینماگران حمایت کند تا آنها با آرامش و اطمینان بیشتری به رسالت خود بپردازند. اگر اینطور نباشد و سینماگران تحت فشار قرار گیرند کمکم حرفه سینما نابود خواهد شد، دولت میتواند با شفافسازی و اجرای قانون و تن ندادن به فشارهای بیرونی، پشت سینماگران بایستد.
فرزاد موتمن: نیاز است سازمان سینمایی قدرتمند شود
مهمترین مشکل سینما نبود بافت اقتصادی مناسب آن است. وضعیت فعلی که وجود دارد بهشدت آزاردهنده است و مانع رشد سینمای ما میشود. همین مشکل دلیل اصلی رخوت فیلمهای ما و مشکلات سینمای ایران است. نکته دیگر اینکه اگر سازمان سینمایی در وزارت فرهنگ و ارشاد وجود دارد و این سازمان سینمایی مسئول دادن اجازه پروانه ساخت و نمایش است، این پروانهها باید محترم شمرده شوند و هیچ ارگانی یا نهادی یا قوهای حق دخالت در این امور را ندارد. باید وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی تقویت شده، قدرتمند شوند و البته جوابگو هم باشند تا فیلمها مرتب در معرض توقیف آنهم از سوی جاهایی که هیچ ربطی به سینما ندارند قرار نگیرند. در مبحث توقیف فیلمها، راهکار وجود دارد ولی متاسفانه راهکارها را مخدوش میکنند. جایی بهنام وزارت فرهنگ و ارشاد تعریفشده که وزیری دارد این وزیر معاون، آن معاون نیز، رئیس سازمان سینمایی است. این معاون و همراهان و دستیارانش در اداره نظارت بر نمایش به این نتیجه میرسند که فیلمی را به اکران درآورند، دراین شرایط نباید نهادها و ارگانهای دیگر دخالت کنند؛ یعنی یک مبحث «دو، دو تا چهارتا» رعایت نمیشود.
علی نصیریان: اجازه تشکیل سندیکاهای مستقل صادر شود
رئیسجمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد وی، باید محدودیتهایی که درحال حاضر در زمینه فرهنگ و هنر وجود دارد را از بین ببرند و فضا را بازتر کنند؛ یعنی آزادی بیشتر اندیشیدن ایجاد شود تا فضای بهتری برای فکرکردن و ابراز خلاقیتها مهیا شود. آزادی بیشتر به هنرمندان داده شود برای اینکه بتوانند، آزادانه بیاندیشند و آزادانه خلق کنند. مفهوم آزادانهای که مدنظرم است از بیبندوباری بسیار فاصله دارد؛ آزادیای است در چهارچوب یک نظام. منتهی فشارها و تنگناها که برای نشر، تئاتر و سینما گذاشته شده است باید برداشته شود. بحث دیگری که باید مدنظر قرار گیرد، اجازه دادن به فرهنگیان و هنرمندان است تا سندیکا و خانه داشته باشند، خانههایی که وابستگی به دولت نداشته باشند تا در این شرایط هنرمندان بتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند و به بررسی مطالبات واقعی خود برسند و دولت در کند تا زمانی که انجمنهای سینمایی بند نافشان به دولت بسته باشد ثمری از آنها حاصل نمیشود، استقلال باید ایجاد شود تا نتیجه بهدست آید. همیشه دولتها از این نوع سندیکاهای مستقل میترسند و اجازه فعالیت را بهآنها نمیدهند. درحالی که افراد این سندیکاها ایرانی هستند و دلسوز،
بهحتم قصد بدخواهی کشور را ندارند، میخواهد مطالباتشان را بیان کنند، مطالباتی مثل اینکه چرا این فیلم را سانسور میکنید یا اینکه چرا جلوی اکران فلان فیلم را گرفتید یا چرا اجازه برگزاری کنسرت نمیدهید... اینها بخشی از مطالبات و سوالات واقعی هنرمندان است که وقتی خانهای مستقل داشته باشند، مطالباتشان از مسیر درستی به دولت انتقال پیدا میکند و دولت هم آگاهتر به بررسی خواستهای حقیقی قشر فرهنگی و هنری میپردازد. البته بودجههای فرهنگی کشور بسیار ضعیف است و اصلا معلوم نیست این بودجه کم چطور قرار است بین بخشهای مختلف فرهنگی تقسیم شود تا موثر باشد. وقتی بودجه کم باشد، ورود افرادی در عرصه تامین بودجه ساخت آثار فرهنگی شکل میگیرد که اثرها در پی این حضورها شکل بازاری میگیرد و امکان اینکه این آثار از شمایل فرهنگی خارج شوند زیاد است.
مرضیه برومند: فضای بسته خانه سینما را خیلی نمیپسندم
دولت روحانی باید زیر ساختها و شرایطی را بهوجود بیاورد که امکان ارتباط ما با شهرهای دورافتاده و روستاها برقرار شود، بهویژه اقشار آسیبپذیر جامعه. به این دلیل در انتخابات مشکل داشتیم که با این گروهها و قشرها ارتباط نداشتیم. آنقدر تنگدستی در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد که شهرهای بزرگ هم آسیب میبینند چه برسد به شهرهای کوچک. متاسفانه ارتباط هنرمندان با شهرهای کوچک از بین رفته است که باید به کمک وزارت فرهنگوارشاد این ارتباط برقرار شود یا در وزارتهای دیگر مثل آموزش و پرورش که ایرادهای خیلی زیادی در شکل دادن به این ارتباط دارند. مثلا اهمیت پاسداری از محیط زیست باید به همه آموزش داده شود. بهخصوص در مناطق دورافتاده وگرنه ساکنان این مناطق آنقدر درگیر معاش روزمره خود هستند که نمیدانند چقدر حفظ محیط زیست ارتباط تنگانگی با معیشت و کشاورزی و... آنها دارد. در روزهای انتخابات این ضعف را زیاد حس کردم که رابطه هنرمندان با اهالی دورافتاده و روستاها کاملا قطع شده است. متاسفانه رسانهای مثل تلویزیون که در دوردستترین نقطهها در دسترس است، این حرفها برایش اهمیت ندارد و فکر میکند همین که با کلهملق زدن مخاطب را سرگرم
کند خیلی کار شاقی انجام داده است. وضعیت تلویزیون خیلی خراب است و وزارت فرهنگ و ارشاد که میتواند باید این مشکلات را رفع کند. هر چند با نام ارشاد مخالفم چون واقعا کلمه غلطی است. در تمام حوزهها باید محدودیتها برداشته شود. درحوزه موسیقی، تئاتر، سینما و... بهخصوص بخش سینمای کودک که باید این بخش را جدی گرفت. باید برای بخش کودک و نوجوان بودجه اختصاص داده شود چون بخش خصوصی توان سرمایهگذاری بر سینمای کودک و نوجوان را ندارد.
در حوزه سینما مشکلات فراوانی وجود دارد؛ بهعنوان مثال موضوع فیلمهای توقیفی. ما باید به قانون احترام بگذاریم و اگر فیلمی تمام مراحل و مجوزها را از پروانه ساخت گرفته تا پروانه نمایش را گذرانده باید به آن اجازه اکران داده شود نه اینکه با کوچکترین فشاری از طرف برخی گروهها، از پرده پایین کشیده شود یا درکل اکران نشود. برخی از بهانهها برای نپذیرفتن فیلمها هم عجیبوغریب است. برای مثال درباره فیلم «کاناپه» به حجاب بازیگران آن اشکال گرفتند که واقعا مسخره است. قانون گفته باید حفظ حجاب کرد و باید در این مورد شفافسازی شود. خود من در تلویزیون از اینکه دختربچهای را بدون روسری نشان دهم دوری میکنم چون طبعا به واقعنمایی کار لطمه میزند. محدودیتهای مختلفی در این زمینهها وجود دارد که روحانی به کمک دولت مردانش باید این محدودیتها را بردارند. امنیت شغلی هم یکی دیگر از مطالبات ما میتواند باشد. فضای بسته خانه سینما را خیلی نمیپسندم و یکی از مهمترین سیاستگذاریها در زمینه سینما باید توجه به حقوق اصناف و امنیت شغلی افراد باشد.
امیر یوسفی: محیط برای فعالیت گونههای مختلف سینمایی مهیا شود
بهنظرم، مردم و هنرمندان (که بخشی از همین مردم هستند) با حضور درانتخابات، کاری که باید انجام میدادند را بهخوبی انجام دادند، حال دیگر نوبت رئیسجمهور ایران است که شروع کند و در چهار سال دوم ریاستجمهوری خود مطالبات درست مردم را شکل دهد. حال هم مطالبات درست آنهایی که به او رای دادند و هم مطالبات به حق آنهایی که انتخابشان وی نبوده چون روحانی رئیسجمهور همه این مردم است. درمورد قشر هنرمندان، بهخصوص سینماگران باید توجه به درست کردن مسیرهایی باشد که در چهارسال قبل نشد که سامان درستی بگیرند مثل رسیدگی به فضای توقیف فیلمها که متاسفانه تعداد فیلمهای توقیفی دراین چهارسال نسبت به سالها پیش خیلی بیشتر بود. بررسی چگونگی حل این مشکل نیاز به رسیدگی فوری دارد. فیلمهایی که بههر حال با سرمایه افراد ساختهشده و آنها مدتهاست که منتظر هستند تا امکان اکران آنها میسر شود. توجه به بخش خصوصی در سینمای ایران نیز باید مورد دقت بیشتری قرار گیرد. امید که این دوره، مثل دورهای مختلف که گذشت، نباشد که عدهای بیایند و دور دولتمردان را بگیرند و تمام توجهها به این افراد و یک نوع سینما باشد. آزادی برای فعالیت در همه گونههای
سینما ایجاد شود تا همه گونهها و تخصصهای مختلف سینمایی حداقل حق اظهار نظر و حق ساختن فیلم داشته باشند.
نظر کاربران
بیچاره هنرمندان اینقدراوضاع واحوال وخیمی هنردرایران داردکه بایستی جهت دیده شدن وکسب بودجه واعتبارازشخصیتهای سیاسی حمایت کندفقط همین روکم داشتیم که هنرمندان واردعرصه سیاست بشوندوازاعتبارانهادرنزدهرجناح بواسطه حمایت انان ازدیگری کاسته شوداونوقت به سینمای هالیودایرادمیگریمکه سیاسی کارمیکندبنظرشمابهترنبودمی گذاشتیدهنرمندان دربین هردوطیف محوبیت خودشان راحفظ میکردندومتعلق به همه مردم می بودندچراانها واردبازی کثیف سیاست کردید.....اقایان چه جوابی دارید......