ترامپ را به عنوان نخستين سفر خارجي او با رشوه كلان آنجا آورده و بعد در بيلبوردهاي خيابان نوشتهاند كه ما با هم پيروز ميشويم. در واقع خودشان براي خودشان پپسي باز كرده و وسط دعوا نرخ تعيين كردند
اعتماد نوشت: يك نفر پيش از انقلاب دوست داشت كه به عنوان فردي مبارز شناخته شود، در حالي كه اصلا اهل مبارزه نبود، ساواك هم ميدانست كه او اهل مبارزه و كاري جدي نيست، لذا كاري به او نداشت. او خيلي ناراحت بود كه ساواك چرا دستگيرش نميكند، تا اينكه يك بار در جريان اعتصابات پليس دو نفر از دانشجويان را دستگير كرد و به سمت نيروهاي خود برد. اين فرد فرصت را مغتنم شمرد و فوري خود را به وسط دو دانشجوي دستگيرشده رساند و از پليس پرسيد ما سه نفر را كجا ميبريد؟
حالا قضيه حاكمان عربستان شده كه با كلي هزينههاي سرسامآور كه يك قلم آن چندصد ميليارد دلار خريد نظامي از ايالات متحده است، نشستي را در عربستان برگزار و تعدادي از روساي حكومتهاي كشورهاي اسلامي را دعوت كردند و ترامپ را به عنوان نخستين سفر خارجي او با رشوه كلان آنجا آورده و بعد در بيلبوردهاي خيابان نوشتهاند كه ما با هم پيروز ميشويم. در واقع خودشان براي خودشان پپسي باز كرده و وسط دعوا نرخ تعيين كردند و عربستان را در كنار ايالات متحده قرار داده و اعلام كردند كه ما با يكديگر پيروز ميشويم و ايالات متحدهاي كه رييسجمهورش شهره به نوعي از نژادپرستي ضداسلامي و ضد هر جاي ديگر است، حالا آقاي شيخ سلمان خودش را در كنار او با ضمير ما خطاب كرده است! اگر بخواهيم به دقت درباره جهان عرب سخن بگوييم هيچ اتفاقي بهتر از اجلاس مذكور كه بدترين رييسجمهوري امريكا را آوردند و شرافت ملي خود را تمام و كمال پيش او قرباني كردند، بيانگر اضمحلال جامعه عربي و شكست جنبش بهار عربي نيست.
رويدادهاي ليبي، سوريه و يمن و حتي بازگشت نظاميان به قدرت در مصر را ميتوانيم عوارض آن اتفاقات مشهور به بهار عربي بدانيم. اينكه وقتي تحول ناگهاني رخ ميدهد پيشبيني اتفاقات پس از آن قدري سخت است و همه اينها را ميتوان به غيرمنتظره بودن حوادث پس از بهار عربي ربط داد و تا حدودي آنها را طبيعي شمرد. ولي اجلاس عربستان و سرتعظيم فرودآوردن رهبران جوامع عرب جلوي رييسجمهور نژادپرست ايالات متحده بدترين حادثهاي بود كه ميتوانست آخرين ميخ را بر تابوت بهار عربي بزند. احساسي كه از اين رخداد به يك شهروند عرب يا جوانان جوامع عربي دست ميدهد، بسيار ناراحتكننده است. اينكه پس از بهار عربي و نيز در شرايطي كه اظهارات ترامپ موج احساسات ضدامريكايي را در جوامع اسلامي ايجاد كرده است، چگونه ميشود كه حكومتهاي عربي تا اين حد اعتبار و استقلال خود را هر چند كم باشد به صورت آشكار به حراج بگذارند؟
مشكل مردم و جوانان عرب فقط اين نيست كه شاهد چنين نشستي باشند، بلكه مشكل واقعي آنان وقتي آغاز ميشود كه ميبينند همزمان با چنين نمايشهاي خفتآوري، در ايران آرامترين يا حتي رقابتيترين انتخابات برگزار ميشود و بيش از ٧٣ درصد مردم واجد حق راي به پاي صندوقها ميروند و ...
هيچ نيازي هم ندارند كه قربان صدقه قدرتهاي غربي و بزرگ بروند يا براي تامين امنيت خود به آنان از طريق انعقاد قراردادهاي كلان نظامي رشوه پرداخت كنند. جوانان عرب وقتي كه ميبينند رژيمهاي آنان شديدترين حملات را عليه ايران دارند و در عين حال از ايالات متحده پيروي ميكنند، چه احساس بدي خواهد داشت؟ ترديد نبايد داشت كه ادامه اين وضع ميتواند بحران جديدي را در جوامع عرب دامن بزند و در كنار آن قدرت ناشي از مردمسالاري را در ايران به عنوان پديدهاي جذاب براي نسل جديد اين جوامع معرفي كند.
تاثير قدرتي كه ايران از طريق توسعه مردمسالاري پيدا ميكند به داخل كشور و نيز در مقابل كشورهاي قدرتمند غربي محدود نميشود بلكه قدرت دموكراسي و مردمسالاري بهگونهاي است كه نزد بسياري از ملتها نيز احترامبرانگيز خواهد بود و همين احترامبرانگيزي است كه منشأ ثبات و قدرت كشور ميشود. بنابراين شعار «ما با هم پيروزيم» به معناي واقعي برازنده حكومت و مردمي است كه انتخابات را به عنوان فصلالخطاب اختلافات و نيز رسيدن به قدرت برگزيدهاند. «ما با هم پيروزيم» مصداق رفتار كساني است كه در صفهاي بلند راي و در كنار يكديگر با آرامش قرار دارند تا خود را از طريق صندوق راي وزنكشي كرده و از اين روش به اداره امور بپردازند. چنين مردمي با يكديگر خواهند بود و پيروز نيز ميشوند البته تا هنگامي كه به اين شيوه پايبند باشند و صندوق راي را محترم شمارند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر