۵۳۷۵۰۵
۵۰۱۸
۵۰۱۸
پ

آرزوها و خواسته‌های مردم در جشن پیروزی

روزنامه ایران در گزارشی نوشت: خیابان کریم خان به خاطر انبوه جمعیت یک طرفه است و یک سمت خیابان پارکینگ ماشین شده. مردم وسط میدان ولیعصر دور هم جمع شده‌اند و پایکوبی می‌کنند. عده‌ای شعار می‌دهند و بعضی‌ها پلاکاردهایی در دست دارند. با هر کس که حرف می‌زنم از دولت مطالبه‌ای دارد و به این امید رأی داده که به خواسته‌هایش برسد.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت: خیابان کریم خان به خاطر انبوه جمعیت یک طرفه است و یک سمت خیابان پارکینگ ماشین شده. مردم وسط میدان ولیعصر دور هم جمع شده‌اند و پایکوبی می‌کنند. عده‌ای شعار می‌دهند و بعضی‌ها پلاکاردهایی در دست دارند. با هر کس که حرف می‌زنم از دولت مطالبه‌ای دارد و به این امید رأی داده که به خواسته‌هایش برسد.
البته هیچکدام انتظار معجزه از دولت ندارند اما امیدوارند لااقل بخشی از این خواسته‌ها در دولت دوازدهم به ثمر بنشیند.

یک مدیر مدرسه: دو خانم جوان که در مدرسه همکار ما هستند، امروز می‌گفتند در این دو هفته گوشت به تن‌مان نمانده بس که با مردم برای رأی دادن حرف زده‌ایم و تشویق به رأی دادن کرده‌ایم. واقعا برای من جالب است که حتی سرایدار مدرسه ما با اینکه وضعیت اقتصادی خوبی ندارد و دوتا دختر تحصیلکرده بیکار در خانه دارد، تمام این مدت در حال تبلیغ بود. بعد از اعلام نتیجه هم از خوشحالی زنگ زد و تبریک گفت.

دور مچ دستانش پارچه بنفش بسته و صدای بلندش از شادی می‌لرزد: «شب و روز کار ما شده بود تماس گرفتن با در و همسایه و دوست و آشنا که بیایند رأی بدهند. حالا باید بنشینیم و ببینیم آقای روحانی می‌تواند وعده‌های انتخاباتی‌اش را عملی کند یا نه؟» امیر سلامی، حدود ۴۰ سال دارد و با زن و بچه به خیابان ولیعصر(عج) آمده تا در جشن مردمی بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات شرکت کند. چند قدمی که فاصله می‌گیرد دوباره شروع می‌کند به دست زدن و شعار دادن آن هم با صدای بلند: «روحانی دوستت داریم، روحانی دوستت داریم».
میدان ولیعصر و خیابان‌های اطراف از غروب روز شنبه مملو از جمعیت بود. جمعیتی که بعد از اعلام نتیجه آرا سر از پا نمی‌شناخت و بعد از چند هفته پر استرس حالا شاد و سرخوش از انتخابش به خیابان‌ها آمده بود. با مردم صحبت کردیم تا ببینیم حالا بعد از تمام شدن انتخابات چه حالی دارند و چه مطالباتی از دولت دوازدهم؟
خیابان کریم خان پر از ماشین است و صدای ضبط اتومبیل‌ها بلندتر از همیشه. «دوباره لبخند، دوباره پیوند»، «ای ایران، ای مرز پرگهر»، «فدای اشک و خنده تو، دل پر و رمنده تو»... صداهای درهم و برهمی که با بوق ماشین‌ها و موتورها و شعارها فضای خیابان را پر کرده. توی پیاده روها هم مردم زیادی در حال کف زدن و سوت زدن هستند. خیلی‌ها عکس حسن روحانی را بالای سر برده‌اند. دست‌ها را روبان‌های بنفش تزئین کرده است.
پشت دکه روزنامه فروشی در خیابان کریم خان، زن و شوهر جوانی به جمعیت نگاه می‌کنند. آنها هم مچ‌بند بنفش دارند؛ مات شور و هیجان جمعیت. حمیدرضا و ریحانه هر دو به حسن روحانی رأی داده‌اند و به قول خودشان امشب یکی از بهترین شب‌های زندگی مشترک ۵ ساله‌ آنهاست. ریحانه می‌گوید: «راستش را بخواهی سال ۹۲ به اجبار رأی دادم اما امسال با عشق. آن روزها خیلی روحانی را نمی‌شناختم اما امسال دیدم که او هم در کنار عامه مردم قرار گرفت و شعارهایی داد که حرف دل خیلی از ما بود.» حمیدرضا ادامه می‌دهد: «هر دوتای ما از چند هفته قبل تصمیم گرفته بودیم اگر فرد دیگری رأی بیاورد، کم کم از ایران برویم. مطمئن بودیم هر کسی جز او بیاید سرخورده و ناامید می‌شویم.»
از آنها می‌پرسم حالا که روحانی رئیس جمهوری شده، چه مطالباتی از او دارید و فکر می‌کنید رأی شما چقدر او را در پیگیری مطالبات توانمندتر از قبل کرده است؟ حمیدرضا می‌خندد و به شوخی می‌گوید: «حالا بگذار امشب را خوش بگذرانیم. مطالبات هم ان‌شاءالله از فردا.» ریحانه می‌گوید: «واقعاً باید به فکر مسائل اقتصادی باشد. به فکر قشر محرومی که واقعاً به یارانه احتیاج دارند؛ اولویت با آنهاست. یارانه اقشار مرفه را کامل حذف کنند و یارانه قشر محروم را چند برابر کنند. باید شغل بیشتری درست شود. من نمی‌دانم چطوری می‌شود این‌ کار را کرد اما او باید از هر طریقی که هست در این چهار سال این کارها را بکند.»
روی پل کریم خان، بادکنک‌های بنفش از پنجره ماشین‌هایی که در ترافیک ایستاده‌اند، نمای خیابان را عوض کرده. چه چشم‌انداز زیبایی! بعضی شیشه‌ها را پایین کشیده‌اند و روی در ماشین نشسته‌اند؛ عکس‌ روحانی در دست و لبخند بر لب. رو به روی کلیسای سرکیس مقدس، مردم زیادی توی پارک نشسته‌اند و همان طور که خستگی درمی‌کنند، با کف زدن‌ها جمعیت توی خیابان را تشویق می‌کنند.
چند مرد میانسال روی لبه جدول پارک نشسته‌اند. محمد عبدی و دوستانش از شهرری آمده‌اند تا در جشن شرکت کنند. عبدی پرستار بازنشسته است و حالا در بنگاه معاملات ملکی با دوستان و شرکایش کار می‌کند. او از اینکه رأی داده، احساس رضایت می‌کند: «راستش را بخواهی هیچ سالی مثل امسال رأی دادن به من این همه نچسبید. با اینکه کلی توی صف رأی ایستادیم، ولی پیروزی شیرینی به دست آمد.» او تعریف می‌کند که چقدر استرس داشته و چقدر برای روحانی تبلیغات کرده: «حسن روحانی اول باید به فکر جوان‌های بیکار باشد. باورتان نمی‌شود که من امسال چقدر جوان دیدم که از دل و جان برای رأی آوردنش مایه گذاشتند. باید به فکر شغل و آزادی‌های اجتماعی آنها باشد. همین جوان‌ها سال ۹۲ هم به صحنه آمدند و سرنوشت انتخابات را عوض کردند و حالا هم دوباره آمدند و خواسته‌های خودشان را مثل همیشه با صدای بلند گفتند. جوان‌هایی که مشکل کار و مسکن و ازدواج دارند.»
مجتبی زیاری که دوست عبدی است، می‌گوید: «بگویید به فکر مسکن هم باشد. وضعیت مسکن واقعاً راکد است. البته ما می‌دانیم کار ساده‌ای نیست ولی واقعاً اگر این بخش راه بیفتد اقتصاد کشور تکان می‌خورد.» آنها می‌گویند نیامده‌اند که شعار بدهند و بوق بزنند، بلکه آمده‌اند که شادی مردم را ببینند و شاد شوند.
خانم میانسالی که چادر مشکی به سر دارد و دست پسر ۱۵ ساله‌اش را گرفته، با عکسی از روحانی که در دست پسر است به زحمت لا به لای جمعیت راه باز می‌کنند و به سمت میدان ولیعصر می‌روند. پسر می‌گوید: «اگر رأی می‌دادم حتماً رأی‌ام به روحانی بود.» مادرش که مدیر مدرسه است می‌خندند: «مادر و بچه، هیچ‌کدام نمی‌توانیم خوشحالی‌مان را پنهان کنیم!» پروانه افشاری مدیر هنرستان است و بعد از اعلام پیروزی روحانی نتوانسته از خوشحالی در خانه‌بند شود. او تعریف می‌کند که چطور همکاران مدرسه‌اش از اینکه روحانی رأی آورده خوشحال شده‌اند: «دو خانم جوان که در مدرسه همکار ما هستند، امروز می‌گفتند در این دو هفته گوشت به تن‌مان نمانده بس که با مردم برای رأی دادن حرف زده‌ایم و تشویق به رأی دادن کرده‌ایم. واقعاً برای من جالب است که حتی سرایدار مدرسه ما با اینکه وضعیت اقتصادی خوبی ندارد و دوتا دختر تحصیلکرده بیکاردر خانه دارد، تمام این مدت در حال تبلیغ بود. بعد از اعلام نتیجه هم از خوشحالی زنگ زد و تبریک گفت.» افشاری مطالباتش را به‌عنوان یک مدیر مدرسه این‌طور بیان می‌کند: «مسأله من بالا رفتن حقوق معلمین نیست که البته باید فکری به حالش کرد. من دوست دارم بگویم واقعاً ما در اداره مدرسه مشکل داریم چون سرانه مدارس مشکل دارد و بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم با شعبده‌بازی مدرسه را اداره می‌کنم.»
دو پسر جوان با موهای بلند و لباس‌های رنگ روشن و کوله پشتی مشغول فیلم گرفتن از فشفشه‌هایی هستند که با صدای مهیبی در هوا منفجر می‌شوند. آرمین و دانا هر دو دانشجوی رشته گرافیک هستند و هم دانشگاهی. یکی بچه رشت است و دیگری اصفهان. دانا می‌گوید: «با کلی مکافات توی صف ایستادیم و رأی دادیم ولی به امشب و این خوشحالی می‌ارزید.» او در مورد مطالباتش از دولت دوازدهم می‌گوید: «به نظر من که البته خیلی هم کارشناسی نیست، باید اول همه تحریم‌ها را بردارد. توریست‌های بیشتری جذب کشور بشود و کسانی که خارج از ایران زندگی می‌کنند به کشور برگردند یا لااقل رفت و آمدشان راحت باشد. می‌دانید چقدر ایرانی با استعداد خارج از کشور زندگی می‌کنند؟» آرمین می‌گوید: «من خوشحالم از اینکه رأی دادم چون حس می‌کنم جزو جمعیت حداکثری در کشورم هستم و اگر بخواهم از لحاظ کاری بگویم چه مطالبه‌ای دارم اینکه رفت و آمد هنرمندهای دنیا به کشور زیاد شود. نمایشگاه بگذارند و بین آنها و ما گفت‌و‌گو ایجاد شود. دوم اینکه کاری کنند که ما به فکر رفتن از کشور نباشیم و همین‌جا بتوانیم راحت و آزاد کار کنیم.»

خیابان کریم خان به خاطر انبوه جمعیت یک طرفه است و یک سمت خیابان پارکینگ ماشین شده. مردم وسط میدان ولیعصر دور هم جمع شده‌اند و پایکوبی می‌کنند. عده‌ای شعار می‌دهند و بعضی‌ها پلاکاردهایی در دست دارند. با هر کس که حرف می‌زنم از دولت مطالبه‌ای دارد و به این امید رأی داده که به خواسته‌هایش برسد. البته هیچ‌کدام انتظار معجزه از دولت ندارند اما امیدوارند لااقل بخشی از این خواسته‌ها در دولت دوازدهم به ثمر بنشیند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج