تیرانداز: تئاتر امکان تجربهگرایی به بازیگر میدهد
سیما تیرانداز که بازیگر نمایش «پارههای ساده» به کارگردانی سیدعلی هاشمی، درباره الویت خود برای حضور در تئاتر یا تلویزیون گفت: «تئاتر همیشه به من امکان تجربهگرایی بیشتری میدهد و نقشهای متنوعتری برای زنان در این حوزه نوشته میشود.»
نمایش «پارههای ساده» با بازی سیما تیرانداز این روزها در تماشاخانه باران روی صحنه است.
تیرانداز در این نمایش که فضایی رئال دارد در نقش دختری به نام مهرناز حضور پیدا کرده است و خاطرات خود را در تعطیلات نوروز مرور میکند، در این نمایش سعی شده تا برخوردهای انسانی در یک فضای واقعگرایانه روایت شود.
با تیرانداز درباره ویژگیهای نمایش و نقش او گفت و گویی کردهایم که میخوانید:
از مضمون و محتوای نمایش شروع کنیم. «پارههای ساده» درباره زنان است یا مردان؟ یا درباره زندگی امروز بسیاری از ما؟
«پارههای ساده» درباره زندگی امروز است. درباره زنان و مردانی که درگیر تنهایی و روابط ناپایدار هستند. درباره ترسها، اشتباه ها و بیم و امیدی که بسیاری از ما تجربه کردهایم. البته به دلیل این که مهرناز نخ تسبیح رویدادها و شخصیت هاست، فضای زنانه بر نمایش حاکم است. اما به اندازه او، نادر هم مهم است. سعید هم مهم است و نمایش فرصت می دهد تا تماشاگر همه این آدم ها را ببیند.
یکی از ویژگی های بازی شما در این نمایش، اجرای بدون اغراق، رئالیستی و بسیار ظریف است. اجرایی که زیر و بم شخصیت مهرناز را نمایش می دهد. شادی و اندوه. امیدواری. یاس و حتی شیطنت و زنانگی که در وجودش دارد. چقدر از این اجرا محصول شما و چقدر از آن حاصل نگاه سیدعلی هاشمی کارگردان است؟
مثل هر بازیگر دیگری، در مواجهه با نقشی که روی کاغذ آمده به یک استراتژی درباره شخصیت و فضای اثر می رسم. با کارگردان صحبت می کنم و سعی می کنم نگاهمان در یک سو و یک جهت باشد. جهتی که در راستای اثر است. مهرناز زنی است که من درکش می کنم، حتی اگر شبیهم نباشد. چون خوب نوشته شده و در طول نمایش موقعیت های مهمی از زندگیاش را می بینیم. دختری که کامل نیست. خاکستری است. در برابر سعید (کاوه خداشناس) از حق همسر او دفاع میکند. در عین حال رفتارش با نادر (رضا سخایی) منصفانه نیست.
این خاکستری بودن خیلی جذابش کرده و شما خوب این ویژگی را بازی کرده اید.
من سعی کردم او را باور کنم، درونش را بشناسم، درکش کنم. حقارتی که گاهی در رابطه با نادر احساس میکند. دردی که از رفتار مادرش دارد. تنهایی و بی پناهیاش. اما همه این ها را فیلتر کردم و نگذاشتم بازی ام غلو شده باشد. همه چیز از درون من به بیرون آمد، با کمترین تظاهر بیرونی.
نریشنها هم کمک کننده است تا درون مهرناز را بشناسیم.
بله. بخشی از روایت قصه و شخصیت پردازی با نریشنهاست. نریشن از خلوت مهرناز میگوید. از رویاهایش. از خباثتی که گاهی داشته و دارد. از محرومیتهایش.
وقتی به کارنامه تئاتری شما نگاه می کنیم، بازی های خوب و متوعی می بینیم. بازیهایی از جنس های مختلف. بازی درونگرا، بازی پرتحرک مثل کاری که در «خدای کشتار» کردید. بازی دشواری که در نمایش «پریخوانی عشق و سنگ» داشتید و بازی رئالیستی و ظریف در «پارههای ساده». کدام جنس بازی مورد علاقه شماست و به نظرتان میتواند موثر باشد؟
برای من تجربه هر جنس بازی، کشف هر شخصیت و حضور در فضاهای متفاوت جذاب است. زمانی که مونولوگ های طولانی می گویم، یا تمام مدت روی صحنه هستم و باید واکنش های بیرونی در بازیام داشته باشم، حس و حال خوبی دارم. و سعی می کنم درگیر نقش شوم. وقتی نقش درونی بازی می کنم، چه در تئاتر، سینما و تلویزیون و باید واکنش هایم را محدود کنم لذت می برم. در مجموعه «دودکش» با فضای طنز و بازی های غلو شده، همان قدر لذت بردم که در مجموعه «نفس گرم» که نقش زنی شهرستانی را بازی کردم. نقشی که به دلیل ماهیت شخصیت بسیار از من دور بود. آنچه بیشتر راضیام می کند حضور موثر در یک کار است. حضوری که لذت کشف و شهود مرا به مخاطب منتقل کند.
برای بازی در تئاتر سختگیرتر هستید یا حوزه تصویر؟
میزان حساسیت و وسواسم برای انتخاب همیشه به یک اندازه است. اما تئاتر به عنوان حوزه اصلی کار من، بیشتر امکان تجربهگرایی به بازیگر می دهد. نقش های متنوعتری برای زنان نوشته می شود و شخصیتها و فضاهای خاص در تئاتر بیشتر است. کارهای تصویری جذابیتهای دیگری دارند، میزان دستمزد یا مخاطب بیشتر می تواند امتیازهای سینما و تلویزیون نسبت به تئاتر باشد. من در هر انتخابی سعی کردهام معیارهای اصولی ام را زیر پا نگذارم.
کارگردانی تئاتر حوزه ای است که هر چند سال تجربه میکنید. چرا پرکارتر نیستید؟
شما به عنوان کارگردان باید بتوانید متن مناسب پیدا کنید، بعد از آن شرایط، زمان و گروهی که با آنها راحت کار کنید. کارگردانی در تئاتر برایم جالب است، به شرطی که کاری که ارائه می شود هم به جامعه امروز و انسان معاصر ربط داشته باشد، هم اثری باشد با مخاطب گسترده. یعنی نه عوام زده باشد نه مخاطب محدود داشته باشد. بتواند حرفش را برای جمعیت بیشتری بگوید. در طول سال و در فاصله پروژه های مختلفی که کارگردانی می کنم، متن های مختلفی میخوانم و بهترین ها را با توجه به شرایط انتخاب می کنم.
ارسال نظر