تاجیک: اگر اتفاق بدی بیفتد، تحریمی ها مقصرند
به روزهاي پاياني تبليغات انتخاباتي رسيدهايم و توصيه اكيد محمد رضا تاجيك، تحليلگر سياسي اصلاحطلب توجه ويژه ستادها و طرفداران حسن روحاني به روستاها و شهرهاي كوچك است.
ارزيابي شما از استراتژي رقيب در انتخابات آتي چيست؟
در اين انتخابات استراتژي رقيب تسخير مركز از طريق پيرامون است. آنها حركت خود را در روستاها سازماندهي كردهاند و تلاش ميكنند از قدرت گفتماني در اين فضايهاي پيراموني بهره بگيرند. اصلاحطلبان اين ضعف و خلأ را دارند كه حركت خود را بيشتر در فضاهاي بزرگ شهري سازماندهي كردهاند. ما كمتر به اين انديشيدهايم كه بر روستاها اثر بگذاريم. چيزي كه قرار است در انتخابات حادث شود، بر اساس اراده ما ايجاد ميشود. بنابراين بايد تلاش كنيم تا تحليل درستي از شرايط به دست دهيم و اسير سناريوها و تبليغات نشويم. امروز آنچه در پيش است بستگي به رفتارهاي ستادهاي انتخاباتي كانديداها دارد. رقابت انتخابات در اين روزها در واقع مصاف ستادها است. در واقع بايد ديد كه كدام ستاد ميتواند پيروز شود.
كنارهگيري قاليباف از انتخابات را چطور ارزيابي ميكنيد؟
در مورد كنارهگيري آقاي قاليباف از انتخابات دو نگاه ميتواند وجود داشته باشد. نگاه اول اينكه آقاي قاليباف قبل از شكست از رقابت انتخاباتي كنار كشيده است و اصولگرايان شكست خود را فهميده و پذيرا شدهاند. نگاه دوم اين است كه آنها تصور ميكنند كه در مرحله اول انتخابات ميتوانند پيروز شوند. چرا كه حضور آقايان قاليباف و رييسي در انتخابات نشان ميداد كه آنها تصور ميكنند هر يك بخشي از آرا را ميتوانند به دست آورند و انتخابات را به مرحله دوم بكشانند. فراموش نكنيم كه آقاي قاليباف تصميمش مبني بر كنارهگيري را شخصا گرفته است. آيا ما تصور ميكنيم كه اين تصميم آقاي قاليباف پشتوانه جمعي ندارد؟ در يك بازي سياسي هميشه نبايد تصور كرد كه رقيب همواره اوت ميزند بلكه بايد تصور كرد كه رقيب هوشمند است و با اين فرض بايد تمهيدات خود را چيد. نتيجه انتخابات و فرداي بعد از انتخابات موضوع اراده آگاهانه ما است؛ نه موضوع نظر سنجيها و پيشبينيها. بايد توجه داشت كه آمار هميشه يك دروغ بزرگ بوده است. نظرسنجيها قسمتي از كار و سناريوي رواني هر انتخابات است. بازيگران صحنه اين سناريوها را ميچينند اما نبايد خودشان اسير سناريوي خودشان شوند. اصلاحطلبان بايد با بهرهگيري از تجربههاي خود و تجربههاي بشري گامهاي استوار بردارند. آقاي قاليباف اگرچه تصميمش را شخصا گرفته است اما محاسبه عقلايي كرده است و بعيد است با كنارهگيري از انتخابات گل به خودي زده باشد.
جريان اصلاحات در اين مدت باقي مانده چطور ميتواند در افزايش سبد راي روحاني موثر باشد؟
اين مشكل اعتداليون و اصلاحطلبان است كه زبان ارتباط با تودههاي مردم كمتر دارند. ما اين فرض را ميگيريم كه رقيب بيان تودهاي و پوپوليزم را ترويج ميدهد. بايد توجه داشت كه در جهان كنوني ما پوپوليزم همان معناي دهه ٥٠ و ٦٠ را نميدهد. چه ليبرالها و چه كمونيستها در سياستورزي خود به نوعي پوپوليزم توجه دارند و حركت خود را بر مبناي مطالبه حركت جمعي تنظيم ميكنند تا رود و درياي خروشاني ايجاد كنند. ستادهاي اصلاحطلبان از خيلي وقت پيش بايد تمهيد ميكردند كه حركتي را در يك جغرافياي انساني شروع كنند كه در آن ضعف و خلأ دارند. امروز ميبينيم كه بيشتر تجمعهاي اصلاحطلبان در مراكز استانها برگزار ميشود. اين امر ميتواند ما را از اين غافل كند كه بيشتر تودههاي مشاركت جو در روستاها هستند. امروز بايد تمركز ستادها اين باشد كه مراكز استانها را رها كنند چرا كه ما در مراكز سازمان راي ثابتي داريم كه معمولا در آن تفاوت جدي معناداري ايجاد نميشود. ليكن برگزاري همايش در يك شهر كوچك ميتواند كارساز باشد. به جاي اينكه ستادها سياههاي از فعاليتشان در شهرها بنويسند بايد از مركز نشيني خارج شوند و سياههاي از همايش در شهرها و روستاهاي كوچك بنويسند. به ستادها توصيه ميكنم كه به جاهايي برويد كه حضور نداريد و صداي شما را نميشنوند.
روحاني اگر با حداقل راي رييسجمهور شود، چه سرنوشتي خواهد داشت و اگر بتواند با آراي بالاي ٦٥ درصد رييسجمهور شود، آيا آرايش سياسي قدرت در ايران تغيير خواهد كرد؟
بايد توجه داشت كه با يك راي ضعيف يك رييسجمهور ضعيف نيز خواهيم داشت. هر چه راي يك رييسجمهور بيشتر باشد مسير آيندهاش را هموارتر كردهايم. موانع را از قبل مرتفع كردهايم. يك رييسجمهور با پشتوانهاي مردمي است كه ميتواند تصميماتش را اجرا كند. در اين صورت چالههاي مسيرش پر شده و رفتن برايش هموارتر شده است. در جامعه ما قشر خاكستري رو به افزايش است. اين قشر دچار خمودگي شده و فرضش اين است كه ذيل هر گفتمان آسمان همين رنگ است. به تعبير يكي از بزرگان واژگاني مثل انتخابات معنياش را از دست داده است يا به تعبير بزرگ ديگري اگر راي دادن چيزي را تغيير ميداد كه اصلا وجود نداشت. اين نوع تفكرات براي ما خطرناك است. ما بايد شرايط را براي مشاركت حداكثري فراهم كنيم. شرايط امروز يك رييسجمهور با اقتدار را ميطلبد. اين الان موضوع اراده شما است. اكنون قواعد بازي چپ و راست و گفتمان مورد قبول آنها كاملا مشخص است. ما بايد ببينيم كه كدام يك را بيشتر ميپسنديم و پاي صندوق راي بياييم. چيزي را كه به شكلهاي گوناگون تجربه كردهايم به صورت ديگري قرار است محقق شود. ما از حاكميت هر دو گفتمان در كشور تجربه داريم.
جذب آراي قشرخاكستري و تحريميها در انتخابات از چه طريقي ممكن است؟
به قول بزرگي گناه همواره به گردن كساني است كه در هنگامههاي تاريخي خود غايب هستند. آنها تاريخ را با انفعالشان انشا ميكنند. انفعال صورتي ديگر از مشاركت است. گناه همواره به گردن كساني است كه منفعل بودهاند. اين تصور باطلي است كه آنها مفروض ميگيرند كه در آنچه در فرداي انتخابات حادث ميشود سهمي ندارند. اتفاقا سهم عظيم از آنِ آنها است. بايد گزينه مطلوبتر انتخاب كرد. برخي دنبال گزينهاي ميگردند كه در آمال و آرزوهاي آنها است. به هر حال كسي كه وارد عرصه قدرت ميشود كاستيها و لغزشهايي دارد و خطا ميكند. بايد در برآيند ديد كه چه كسي ميتواند گامي به جلو باشد؛ نه گامي به پس. با كارتي كه در دست نيست نميتوان بازي كرد؛ اگرچه كارتي نيست كه ميخواهي اما به هر حال رئاليتي تو همين است. در اين انتخابات به دنبال حركتي نيستيم كه دروازهاي گشوده شود، بلكه به دنبال اين هستيم كه روزنهاي گشوده بماند. گاهي آرزوهايمان را رنگ واقعيت ميپنداريم. تاريخ منتظر ما نميماند. اگر راي ندهيم، عدهاي قليل اراده خود را به اكثريت تحميل ميكنند. بايد بدانند كه مقتضيات تاريخ بر آنها هم تحميل ميشود. مهم اين نيست كه بارها زمين بخوريم. مهم اين است كه بعد از شكست بلند شويم جريانهايي كه بارها طعم شكست را چشيدهاند ميتوانند پيروز آينده باشند. جريان اصولگرا را نيز نبايد دست كم گرفت. نبايد تصور كرد كه آنها از شكستهاي خود درس نميگيرند. اگر در اين انتخابات نيز نتوانند پيروز ميدان باشند، در انتخابات آتي از تجربههايشان استفاده ميكنند.
به نظر شما انتخابات چند قطبي ميشود؟
طبيعت فضاي انتخابات در ايران دو قطبي است. ٢ گفتمان، دو جريان و دو فرد در انتخابات وجود دارد. نامزدهاي انتخابات نيز تلاش ميكنند تا با تبليغات و در سخنرانيها فضا را به دوقطبي آنتاگونيستي بكشانند تا فضا راديكال شود. چراكه در يك فضاي راديكال است كه ميتوانند پايگاهشان را به صحنه بكشند. لااقل فعلا خارج از دو جناح جريان سومي نخواهد بود.
نظر کاربران
باز هم دارن تلقین میکنن اگر رای نیاوردن حتماً اتفاق بدی افتاده است . این گروه از سیاسیون چرا اینجورین؟ رقیب شما تو انتخابات مجلس و اکثراً در تهران رای نیاوردن و خیلی راحت نتیجه رو پذیرفتن.