دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به روزهای پایانی خود رسیده است. جمعه آینده مردم مشخص میکنند که ایران تا ۱۴۰۰ با چه تفکری میخواهد پیش برود. تفکر اعتدال چهار سال پیش ویرانهای از اقتصاد، سیاست و فرهنگ را تحویل گرفت و در داخل و خارج کشور برای برگشت ایران به ریل توسعه چهار سال تلاش کرد.
روزنامه آرمان- امین نایینی: دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به روزهای پایانی خود رسیده است. جمعه آینده مردم مشخص میکنند که ایران تا ۱۴۰۰ با چه تفکری میخواهد پیش برود. تفکر اعتدال چهار سال پیش ویرانهای از اقتصاد، سیاست و فرهنگ را تحویل گرفت و در داخل و خارج کشور برای برگشت ایران به ریل توسعه چهار سال تلاش کرد.
در تمام این مدت همانهایی که کشور را به بیراهه بردند، دست از مانعگذاری و تخریب دولت روحانی برنداشتند. موفقیتهایی چون کاهش تورم، طرح تحول سلامت، رفع تحریمها، صادرات نفت و پایان ایرانهراسی، تنها بخشی از دستاوردهایی بود که عدهای چشمهای خود را بر آن بستند و تاکید کردند روحانی دستاوردی نداشته است. همین جریان امروز تلاش میکند سفره مردم را دستاویزی برای بازگشت خود به قدرت قرار دهد، چرا که تفکر اعتدال هشت سال انحصار آنها را شکست. اما طنز تلخ ماجرا آنجاست که این گروه که امروز مدعی معیشت مردم است همانهایی هستند که سفره مردم را کوچک کردند.
هرچند دولت روحانی وضعیت را چنان تغییر داد که امروز این شرکتهای خارجی هستند تا برای سرمایهگذاری در ایران ابراز تمایل کنند. توتال، ایرباس و بوئینگ از جمله این شرکتهای بزرگ هستند. در حالی که دولت روحانی توانست قیمت ارز را به ثبات برساند، در روزهایی که ثبات بر بازار داخلی حاکم شده، همان تفکری که در دولتهای نهم و دهم عملکرد خود را نشان داد، با وعدههایی از جنس عوامفریبی و پوپولیسم در تلاش برای بازگشت به قوه مجریه و به دست گرفته دولت است. برای بررسی وعدههایی که این روزها مطرح شده سیداحمد موثقی، استاد علوم سیاسی، با «آرمان» گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
این روزها وعده پول بیش از هرچیزی درمیان وعدههای اصولگرایان شنیده میشود. این سیاست چه پیامدهایی دارد؟
سیاستهایی که کاندیدای اصولگرایان در روزهای اخیر با وعده تغییر و بهبود اقتصاد در پیش گرفته شرایطی را ایجاد کرده که در اقتصاد سیاسی به آن Money politics میگوییم. این سیاست که مایل به تزریق و توزیع پول در میان مردم است خود یکی از موارد اصلی ایجاد فساد در جامعه است. در دولت قبل زمانی که طرح یارانهها آغاز به کار کرد نیز با خود فسادهای اقتصادی گستردهای را به همراه آورد. از سوی دیگر، وعده توزیع پول میان مردم آن هم در شرایط انتخاباتی در استانداردهای جهانی سیاست به رشوه و تلاش برای خرید آرای مردم تعبیر میشود. باید گفت این سیاست ریشه فساد است.
چرا جامعه ایران به سمتی حرکت کرده که وعده یارانه و توزیع پول به بخش ثابتی از برنامههای تبلیغاتی یک جناح خاص تبدیل شده است؟
با توجه به مشکلاتی که اقتصاد ایران سالهاست با آن روبهرو شده، اصولگرایان با محمود احمدینژاد پایه چنین سازوکاری را بنا نهادند. دورهای که عوامفریبی و پوپولیسم با قدرت هرچه تمامتر سیاست در ایران را تحتالشعاع خود قرار داد و هنوز آثار مخرب آن بر جامعه وجود دارد. پرداخت یارانه یا طرحهای فکر نشده و ساده اندیشانه چون مسکن مهر، زمینه فلاکت و فقر در جامعه را افزایش داد و اقداماتی در افزایش بیش از حد تورم، رکود و رشد پایین اقتصادی را به عنوان شاخصهای منفی اقتصادی برای کشور رقم زد.
در شرایط فعلی نیز اصولگرایان میخواهند با سوء استفاده از شرایط عمومی کشور و مشکلات اقتصادی که بهویژه در طبقه پایین جامعه وجود دارد، از این طبقه برای دست یافتن به اهداف سیاسی خود استفاده کنند و در این راه آنها در حال بازتولید احمدینژاد هستند. راهبردی که نشان میدهد برای آنها منافع ملی اولویت ندارد و آنها شناخت درستی از شرایط امروز کشور و نظام بینالملل ندارند. وعدههایی که با شاخصهای اقتصادی در جهان همخوانی ندارد و هیچگاه روشن نکردند با کدام سازوکار و از طریق چه منابعی میخواهند سیاست توزیع پول در میان مردم را گسترش دهند. سیاستی که همین مردم در نهایت از آن ضرر خواهند کرد و سفرههای مردم بیش از هر زمانی خالی میشود.
این سیاست قطعا موجب بدتر شدن اقتصاد بهویژه برای طبقات پایین میشود، اما چه کسانی از این وضعیت سود خواهند برد؟
برخلاف آنچه امروز گفته میشود به دنبال بهبود وضعیت مردم کمدرآمد هستند، این وضعیتی که آنها وعده میدهند برعکس به نفع طبقات پردرآمد خواهد شد. شعارهایی که امروز داده میشود تحقیر مردم است. از منظر اقتصاد سیاسی فقر و شکاف طبقاتی بیش از آنکه به حوزه اقتصاد مربوط باشد با سیاست ارتباط دارد. در واقع همانطور که در دوره دولت قبل مشاهده کردیم، رویکرد سیاسی فضایی را به وجود آورد، گروههایی مافیایی، نهادهایی غیر مسئول و دلالان در فضای بسته کشور اقتصاد را به دست گرفتند و از طریق تحریم و انزوای ایران توانستند برای خود وضعیت مناسب اقتصادی ایجاد کنند و با رشدی تصاعدی ثروت خود را چند برابر کنند، امروز هم میخواهند به عقب برگردند و دولتی ضعیف را بر سر کار بیاورند تا این دلالان پرنفوذ اقتصادی-سیاسی بتوانند ثروت خود را افزایش دهند، چرا که دولت روحانی توانسته با دیپلماسی موفق خود با روابط مستقیم و در شرایطی بدون تحریم این دلالان را از اقتصاد حذف کند.
برای گروههایی از مردم که شاید به چنین وعدههایی امید بستهاند چه توضیحاتی وجود دارد تا با درک بیشتری متوجه شرایط شوند؟ شرایطی که ممکن است در درجه اول گریبان خود آنها را بگیرد و وضعیت اقتصادی آنها را ضعیفتر کند.
در درجه اول کافی است نگاه کنیم چنین وعدههایی میخواهد از کجا تامین شود. گزینههای زیادی وجود ندارد، بلکه خالی کردن جیب مردم از طریق افزایش چند برابری نرخ حاملهای انرژی و نرخ دلار یا افزایش مالیات راههایی است که دولت میتواند از طریق آن یارانه را افزایش دهد. بنابراین تعجبی ندارد که اگر چنین شرایطی پیش بیاید قیمت بنزین بیش از ۵ برابر شود و ما فروش دلار ۸هزار تومانی را هم در بازار ببینیم. حال باید پرسید آیا در چنین وضعیتی اقتصاد طبقه محروم بهبود مییابد؟ مردم باید بدانند اقتصاد ناگهانی و با چنین سیاستهای سادهاندیشانهای ترمیم نمیشود و نیازمند برنامه تدریجی با شاخصهای علمی و مدیران اجرایی کارآمد است. فرایندی که دولت روحانی آن را آغاز کرده و به خوبی میتواند ادامه دهد. اقتصاد از طریق شرایط مناسب فضای کسبوکار، افزایش امنیت و آرامش روانی ایران برای جذب سرمایهگذار، تنوع بخشیدن به تجارت و فراتر از نفت گام برداشتن، میتواند متحول شود. شرایطی که هیچیک از کاندیداهای مخالف روحانی نمیتوانند اجرا کنند، چرا که به نظر میرسد اساسا جریان فکری آنها چنین اصول علمی ثابت شدهای را قبول ندارد. نگاهی به اعضای ستادهای
کاندیدای مخالف روحانی دقیقا نشان میدهد همانهایی که تورم را چند برابر کردند امروز دوباره سودای بازگشت به قدرت دارند.
گروهی که به دنبال منافع خود از طریق ایجاد تنش هستند که چیزی جز تحریم برای ملت ایران ندارد. متاسفانه سیاستهای عوامفریبانه بر برخی افراد تاثیرگذار است، اما باید همه تلاش کنند شفاف سازی شود که چنین تفکری اگر دوباره بر سرکار آید چه خسارتهای سنگینی به کشور وارد میکند. مردم اگر میخواهند شرایط بهبود یابد باید حضوری حداکثری در انتخابات داشته باشند و با رأی قاطع به روحانی موانع توسعه و بهبود شرایط را که عدهای با تخریبهای خود ایجاد کردهاند را از سر راه بردارند و آنها را خانهنشین کنند. روحانی به پشتوانه رأی بالای مردم با شرایط بهتری میتواند گروههایی را که به چیزی جز منافع خود نمیاندیشند، از سر راه بردارد و این تنها راه پیشرفت اقتصادی ایران است. تا زمانی که برخی فرصت و قدرت انحصار را داشته باشند دستیابی به ایرانی صنعتی شده، بهروز و توسعهیافته امکانپذیر نیست.
هر انتخاباتی علاوه بر آنکه در سطح داخلی دارای نتایج و پیامدهایی است در سطح بینالملل نیز شرایط خاص خود را به وجود میآورد. نظام بینالملل این روزها انتخابات در ایران را چگونه دنبال میکند؟
در شرایط پیچیده امروز جهان و رشد افراطیگری برخی مخالفان ایران به این انتخابات چشم دوختهاند تا یک میانهرو در ایران از صحنه سیاست حذف شود. در واقع باید گفت امروز بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان علاقه دارند که روحانی شکست بخورد. در راس آن میتوان به آمریکا اشاره کرد. تیم ترامپ برای برخوردهایی سختتر با ایران نیاز دارد فضای دیپلماسی که دولت روحانی ایجاد کرده و ایرانهراسی را به شکل مناسبی کاهش داده، از بین برود و یک فضای تنش ایجاد شود، راهبردی که خواسته یا ناخواسته از طریق کاندیدای مخالف روحانی اعمال خواهد شد، چرا که اصولگرایان نشان دادند تفکری تنشزا در محیط بینالملل دارند که در دوره گذشته تحریمهای شدیدی را برای ایران رقم زد. تیم ترامپ در راس گروهی است که مشتاق شکست روحانی است، اما علاوه بر آمریکا حتی روسیه نیز ترجیح میدهد مخالفان روحانی به پیروزی برسند. چرا که آنها خواهان ایرانی قدرتمند که توان دیپلماسی بالایی دارد و با اروپا روابط خوبی دارد، نیستند. اسرائیل به عنوان کشوری که امروز بیشترین تلاشها را علیه ایران شکل میدهد نیز میتواند در صورت شکست روحانی با خیالی آسوده پروژه ایرانهراسی خود را در جهان
توسعه دهد. از سوی دیگر عربستان نیز در منطقه همین نگاه را به انتخابات دارد. عربستان بعد از اینکه دوستان و نزدیکان همین جریان اصولگرا به سفارت آنها در تهران حمله کردند، توانسته بسیاری از کشورهای عرب را بر ضد ایران شریک کند.
در واقع خسارتی که آن حمله به بار آورد تنها در سطح کاهش توریسم اسلامی باقی نمیماند، بلکه در مباحث امنیتی سیاسی نیز برای ایران شرایط پیچیدهای را ایجاد کرده است. بدیهی است در نظام بینالملل هرکشوری به دنبال منافع خود است. وقتی تفکر اصولگرایی نشان داده که در تامین منافع ملی ایران نمیتواند موثر باشد بسیاری از کشورهای دیگر که به تضعیف ایران چشم دوختهاند، مخالف روحانی هستند. اولین سفر خارجی ترامپ نیز به عربستان برنامهریزی شده که به فاصله اندکی بعد از انتخابات خواهد بود. ترامپ بعد از این سفر به اسرائیل خواهد رفت. اینکه چه کسی در انتخابات ایران پیروز خواهد شد بر محتوای جلسات او با این دو مخالف ایران در منطقه بسیار تاثیرگذار است. حتی گفته میشود موضوع فروش ۳۰۰میلیارد دلار سلاح از آمریکا به عربستان در دستور کار است که رقم بسیار بالایی است. روحانی با استفاده از توان دیپلماسی خود توانست مناقشه هستهای ایران را از میان بردارد. این رخداد نه تنها از بعد اقتصادی و برداشته شدن تحریمها که در سطحی بالاتر و در برداشته شدن سایه مواجهه سخت حائز اهمیت است.
در این مورد تنها میتوان اروپا را استثنا کرد، چرا که مبنای سیاسی اقتصادی آنها متفاوت است و به دنبال تقویت روابط خود با ایران بر اساس توافق هستهای هستند. در واقع اروپا ظرفیت بسیار مناسبی برای ایران بود که روحانی توانست آن را احیا کند. از سوی دیگر معادله سوریه نیز بسیار پیچیده شده است. مخالفان ایران تلاش میکنند سوریه را به یک تله برای ایران تبدیل کنند و حتی از کشاندن ناامنی به ایران سخن میگویند. چنین شرایطی نیاز به یک دیپلماسی با تدبیر و عقلانی دارد که ادامه راه دولت یازدهم در دولت دوازدهم میتواند کارگشا باشد.
در چنین شرایط حساس داخلی و بینالمللی هنوز برخی مردد هستند که آیا در انتخابات شرکت کنند یا خیر؟ این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد حدود ۳۰درصد از افراد جامعه در این تردید رأی یا عدم مشارکت بهسر میبرند، اما انتخابات حساس کنونی وضعیتی نیست که بخواهیم با عدم مشارکت به نتایج دلخواه خود برسیم. در درجه اول اهمیت دارد بدانیم که مشارکت پایین به نفع تفکر اصولگرایی است. هر زمانی که مشارکت بالا بوده آنها نتوانستند به قدرت برسند تا ایدههای سختگیرانه خود را دنبال کنند. در این انتخابات نیز اگر کسی شرکت نکند یا رأی سفید بدهد در واقع به مخالفان اعتدال رأی داده است. نکتهای که باید توجه شود این است که فرصت ما برای بهبود مسالمتآمیز و تدریجی تنها صندوق رأی است. اگر عدهای شرکت نکنند و بعد نتیجه به نفع انحصارطلبان شود، بعد از آن دیگر فایدهای ندارد و پشیمانی نمیتواند کارساز باشد و چهار سال بالاترین مدیریت اجرایی کشور تقدیم به تفکری میشود که در هشت سال دولت احمدینژاد به خوبی نشان داده چگونه کشور را اداره میکند و چه خسارتهایی برای مردم رقم میزند.
اگر قرار باشد یک چشمانداز برای ایران در نظر بگیریم، در ۱۴۰۰ و چهار سال بعد از مدیریت اصولگرایان کشور در چه وضعیتی خواهد بود یا چهار سال بعد با مدیریت اعتدال و اصلاحات، ایران در چه موقعیتی ایستاده است. ارزیابی خودتان را در اینباره بگویید.
در مناظرات دیدیم که برخی سادهاندیشانه میگفتند چرا روحانی بر دولت قبل تاکید دارد و از تخریبهای ۸ساله اصولگرایان همچنان میگوید. مشکلات اقتصادی که امروز در ایران وجود دارد ناشی از چند دهه مدیریت است که با فراز و نشیب همراه بوده است. فقری که اصولگرایان بر آن تاکید میکنند در دوره ۴ساله روحانی ظهور نکرده است و درست برعکس، روحانی از سقوط آزاد اقتصاد ایران جلوگیری کرد. ایران ۴ سال دیگر با مدیریت روحانی میتواند بسیاری از مشکلات خود را حل کند و با استفاده از توان دیپلماسی او میتواند تحریمهای غیر هستهای را هم از سر راه کشور بردارد و ایران را در آغاز قرن جدید شمسی وارد فرایند جهانی شدن کند.
فرایندی که با تعامل مثبت با کشورهای جهان میتوانیم راه توسعه را با سرعت بیشتری طی کنیم، اما در سوی مقابل جریان اصولگرایی اگر بار دیگر سرکار آید این بار آثاری بسیار زیانبارتر از هشت سال احمدینژاد خواهد داشت. آنها در دورهای که نفت بالای ۱۰۰ دلار بود نتوانستند جز بیکاری و تورم و فساد ارمغان دیگری برای مردم ایران داشته باشند و در شرایط امروز که نیاز به مدیریتی هوشمند داریم قطعا شرایط بدتر خواهد شد. با توجه به وضعیت منطقه و جهان و رشد افراطگرایی اگر تفکر مخالف روحانی امروز در ایران به قدرت برسد در واقع پازل تنش در جهان و منطقه تکمیل میشود و مشخص نیست با توجه به وضعیتی که خاورمیانه امروز دارد، چنین تنشی ایران را در چهار سال آینده با چه خسارتهای هنگفتی مواجه کند، خسارهایی که شاید این بار تنها مالی نباشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
شماها که راست میگید چقدر دروغ به ملت تو چهار سال ایند روحانی همه کاسه گدایی دست میگیرند همه ملت اگاهند هر کس به روحانی رای بده خیانت به جوانهایی که الان همه معتاد و روانی شدند علتشم بیکاریه ملت عزیز ایران هوشیار باشید سرور تایید کن لطفآ
بدون نام
در دو سال اخر دولت قبل خود اقای روحانی وادار دستش قیمت دلار بردن بالا تا اقتصاد مملکت را در زمان احمدی نزاد به نابودی بکشان هرچی سکه تو بازار بود خریدن تا اقتصاد مملکت خراب کنن یعنی یک فتنه خاموش اجرا کردن و باید یه روزی پیش هدا جوابگو باشن
بدون نام
چرا فقط از لحاظ اقتصادی اینگه تخریب میکنیم نمیکویم مملکت از زیر بار فلاکت بیرون امد چرخه اقتصاد چرخید ولی این زمان برای روحانی کم بود کشوری خالی بدون اقتصاد بیکاری به هر طرف نگاه میکردیم دوزدی اقازادها در این بین دیگران چه کسی بایک زنجانی را این چینن ازادانه رها کرد تا اموال وهستی یک کشور در بانکهای خارج بلوکه شود ما مانده بودیم با سرزمینی که تکه پاره شده بود هشت سال فرصت زیادی بود برای احمدی نژاد که برعکس بنفع ملت کار کند ولی متاسفانه دروان سیاهی را برایمان رقم زد ببینید با وجدان بگویید وقتی اسباب کشی میکنیم چقدر طول میکشد تا جا به جا شویم بخدای احد واحد خودمن از لحاظ زندگی انقدر در زجرم که خدا میداند بیماری یک طرف بیکاری همسرم اجاره نشنی که تاب وتوان را از ما گرفته حتی نمیتوانم دکتر بروم چون بیمه نیستیم منبع در امدی هم نداریم ولی امید دارم شاید در چهار سال اینده اقتصاد درست شود ولی میدانم غرورم خربدنی نیست وکسی حق ندارد اهانت کند وبگویید بدبخت بخدا الان داشتم با مادرم تلفنی صبحت میکردم زنی هشتادو شش ساله حرفی زد که مانم پرسید دخترم به اقای روحانی رای بده گفنم چطور گفت او مرد خداست لباسی که بر تن دارد اباس حضرت رسول است او به ما امنیت داده اما قالیباف وریسی را نفرین میکرد میگفت چرا به او بی اجترامی کرده اند واقعا ماندم زنی که حتی چشمهایش نمبیند در یک اطاق سیمتری بدون امکانات با یک پس شیرین عقل دیدم او به دور از ریا وشعار زندگی میکند دعایی برای اقای روحانی کرد که فقط بغض گلویم را گرفته بود تازه متوجه شدم روحانی برای خیلها عزیز است با همه کاستیها اورا دکست داشت نه بخاطر پول بلکه بخاطر خودش
نظر کاربران
پیش بسوی قله
شماها که راست میگید چقدر دروغ به ملت تو چهار سال ایند روحانی همه کاسه گدایی دست میگیرند همه ملت اگاهند هر کس به روحانی رای بده خیانت به جوانهایی که الان همه معتاد و روانی شدند علتشم بیکاریه ملت عزیز ایران هوشیار باشید سرور تایید کن لطفآ
در دو سال اخر دولت قبل خود اقای روحانی وادار دستش قیمت دلار بردن بالا تا اقتصاد مملکت را در زمان احمدی نزاد به نابودی بکشان هرچی سکه تو بازار بود خریدن تا اقتصاد مملکت خراب کنن یعنی یک فتنه خاموش اجرا کردن و باید یه روزی پیش هدا جوابگو باشن
چرا فقط از لحاظ اقتصادی اینگه تخریب میکنیم نمیکویم مملکت از زیر بار فلاکت بیرون امد چرخه اقتصاد چرخید ولی این زمان برای روحانی کم بود کشوری خالی بدون اقتصاد بیکاری به هر طرف نگاه میکردیم دوزدی اقازادها در این بین دیگران چه کسی بایک زنجانی را این چینن ازادانه رها کرد تا اموال وهستی یک کشور در بانکهای خارج بلوکه شود ما مانده بودیم با سرزمینی که تکه پاره شده بود هشت سال فرصت زیادی بود برای احمدی نژاد که برعکس بنفع ملت کار کند ولی متاسفانه دروان سیاهی را برایمان رقم زد ببینید با وجدان بگویید وقتی اسباب کشی میکنیم چقدر طول میکشد تا جا به جا شویم بخدای احد واحد خودمن از لحاظ زندگی انقدر در زجرم که خدا میداند بیماری یک طرف بیکاری همسرم اجاره نشنی که تاب وتوان را از ما گرفته حتی نمیتوانم دکتر بروم چون بیمه نیستیم منبع در امدی هم نداریم ولی امید دارم شاید در چهار سال اینده اقتصاد درست شود ولی میدانم غرورم خربدنی نیست وکسی حق ندارد اهانت کند وبگویید بدبخت بخدا الان داشتم با مادرم تلفنی صبحت میکردم زنی هشتادو شش ساله حرفی زد که مانم پرسید دخترم به اقای روحانی رای بده گفنم چطور گفت او مرد خداست لباسی که بر تن دارد اباس حضرت رسول است او به ما امنیت داده اما قالیباف وریسی را نفرین میکرد میگفت چرا به او بی اجترامی کرده اند واقعا ماندم زنی که حتی چشمهایش نمبیند در یک اطاق سیمتری بدون امکانات با یک پس شیرین عقل دیدم او به دور از ریا وشعار زندگی میکند دعایی برای اقای روحانی کرد که فقط بغض گلویم را گرفته بود تازه متوجه شدم روحانی برای خیلها عزیز است با همه کاستیها اورا دکست داشت نه بخاطر پول بلکه بخاطر خودش