بستر انتخاباتی جامعه و رقابت جدی سیاسی موجود بین شش کاندیدای تأییدصلاحیتشده در روزهای تبلیغات و مناظرههای زنده، تنور انتخابات را اگرچه دیرهنگام، اما گرمتر از قبل کرده است.
روزنامه شرق - طیبه مشایخی: بستر انتخاباتی جامعه و رقابت جدی سیاسی موجود بین شش کاندیدای تأییدصلاحیتشده در روزهای تبلیغات و مناظرههای زنده، تنور انتخابات را اگرچه دیرهنگام، اما گرمتر از قبل کرده است.
«علی باقری»، فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیرکل سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات، این فضا را مورد تحلیل قرار داده و به ویژگیهای انتخاباتی که رئیسجمهور مستقر یکی از کاندیداهای آن است، اشاره کرده است. عضو شورای مرکزی حزب توسعه ملی ایران اسلامی که بهتازگی هم کنگره خود را برگزار کرده است تأکید کرد در شرایط فعلی ادامه ریاستجمهوری روحانی به نفع مردم خواهد بود.
با توجه به اینکه کمتر از چند روز به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری زمان باقی است، شما فضای موجود تبلیغاتی و سیاسی بین کاندیداهای انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
کشور در فاصله کمتر از چند روز منتهی به انتخابات به نسبت شرایط مشابه در دورههای گذشته، فضای مناسبی از لحاظ شوروحال انتخاباتی دارد. ما به خاطر داریم که در دورههای قبل این فضا در چند روز آخر انتخابات اوج میگرفت. خوشبختانه در این دوره با وجود نگرانیهایی که پیش از این درباره فضای سرد سیاسی وجود داشت، فضا به سمت خوبی پیش رفته و موضوع انتخابات توجه افکار عمومی از قشرهای مختلف را بهسوی خود جلب کرده است که این امر میتواند طلیعهای برای برگزاری انتخاباتی پرشور و مشارکت بالای ٦٠ درصدی مردم در انتخابات باشد. تبلیغات کاندیداهای ریاستجمهوری بعد از اعلام نامزدهای تأییدصلاحیتشده از سوی شورای نگهبان آغاز شده است، اما کاندیداها بیشتر از ارائه برنامههای خود برای دولت دوازدهم، تخریب دولت و دستاوردهای چهارساله آن را در رأس برنامههای تبلیغاتی خود قرار دادهاند.
معمولا انتخابات در شرایطی که رئیسجمهور مستقر هم نامزد انتخابات است، فضای متفاوتتری نسبت به انتخابات پایان دور دوم دولتها دارد. این قواعد شامل حال این دوره هم شده است؟
در انتخاباتی که دولت مستقر هم در آن حضور دارد؛ یعنی انتخابات دور دوم دولتها، چون یکی از رقبای انتخاباتی رئیسجمهور مستقر است و بار دولتی را به دوش میکشد که چهار سال عملکرد در پیش چشم مردم داشته، طبیعی است که رقبای انتخاباتی و افکار عمومی متوجه عملکرد چهار سال گذشته دولت شده و احیانا نقدهایی به آن داشته باشند و این کار مبارزه انتخاباتی را برای کاندیدای رئیسجمهور مشکل میکند که این امر در همه دورهها بوده و طبیعی است، اما اینبار شرایط تفاوتهایی هم دارد. یکی از رقبای رئیسجمهور مستقر که شاید پرسروصداترین (نمیگویم جدیترین) رقیب ایشان به حساب بیاید، از قضا خودش عملکرد اجرائی ١٢ سالهای در کارنامه خود دارد. اگر روحانی عملکرد چهارساله اداره و مدیریت قوه مجریه را با خود دارد و باید بابت آن پاسخگو باشد، آقای قالیباف بیش از ١٢ سال شهردار کلانشهر تهران بوده و به دلیل گستره حوزه مدیریتی و مسائل جدی و مهمی که این حوزه دارد اگر کارنامه عملکردی ایشان در جریان انتخابات قابل نقدتر نباشد، کمتر از کارنامه رئیسجمهور مستقر هم نیست.
چرا با وجود اینکه مبنای کار همه مسئولان باید نقد مشفقانه و سازنده باشد، برخی کاندیداها نقدهایی بیجا و بدون استناد نسبت به یکدیگر مطرح میکنند؟ این روش چه تأثیری بر تصمیمگیری مردم در انتخاب فرد اصلح خواهد داشت؟
با شروع مبارزات انتخاباتی دیدیم قالیباف که کارنامه ١٢ساله بسیار قابل نقدی دارد، در این عرصه خیلی بیمحابا و بهدور از هنجارهای اخلاقی و استاندارد مبارزات انتخاباتی وارد شده است که این خود محل تأمل است. اساسا میگویند کسی که در برج شیشهای نشسته است، هیچوقت به دیگران سنگپراکنی نمیکند، اما آقای قالیباف مرتکب این اشتباه شدند. اینکه باید عملکرد دولت نقد شود و دولت هم باید متقابلا در برابر عملکردش پاسخگو باشد، حرفی کاملا درست و منطقی است، اما شیوهای که آقای قالیباف انتخاب کرده، آمیزه و آمیختهای است از دروغ، اطلاعات نادرست و تلاش برای تخریب دولت با استناد به دادههای ناصحیح به جامعه که این مسئله درواقع، هم میتواند فضای انتخابات را مغشوش کند و هم میتواند زمینهای باشد برای اینکه عملکرد ١٢ساله پرمسئله قالیباف را روی میز مناظره و نقدهای انتخاباتی قرار دهد که یا مشاوران وی به این مسئله فکر نکردهاند یا دارند هایریسک بازی میکنند و بازی همه یا هیچ را برگزیدهاند.
کاندیداهای رقیب رئیسجمهور مستقر رویکرد تهاجمی در قبال رئیسجمهور و دکتر جهانگیری در پیش گرفتهاند. چقدر مردم از این شیوه انتخاباتی، تأثیر میپذیرند؟
این افراد بیشتر به فکر ضربهزدن و بهزیرکشیدن دولت و آقای روحانی هستند تا به فکر بالابردن آرای خود و این تحلیل کاملا جدی است، چراکه بسیاری معتقدند آقای قالیباف شانسی برای پیروزی ندارد و نقش آسیبزننده به کاندیدای اصلی و پیشتاز را در این انتخابات برای خود انتخاب کرده است. درواقع نامزد اصلی جریان رقیب، بهتدریج خود را نشان داد و او حتما قالیباف نیست.
نقش مردم و آرای آنها در نتیجه انتخابات تأثیرگذار است و درواقع در نظام مردمسالار بدون حضور مردم، انتخابات معنایی نخواهد داشت حال چگونه میتوان جامعه و افکار عمومی را در برابر این شیوه بیمه و واکسینه کرد و واقعیات را به آنها نشان داد؟
من معتقدم مردم ما در طول این سالهای گذشته بهويژه در دو دهه اخیر به بلوغ و رشد قابلتوجهی رسیدهاند و از تجارب گذشته درس گرفتند بنابراين میتوان انتظار داشت در این انتخابات رفتار حرفهای و معقولی در پیش بگیرند همانطور که در انتخابات مجلس دهم هم دیدیم باوجود فضای انتخابات و رد صلاحیتهای متعدد و مشکلاتی که وجود داشت و برخی نگران بودند سرنوشت به زیان دولت رقم بخورد، مردم با درک خوب و قوی نسبت به شرایط نهتنها مقهور شرایط ایجادشده در انتخابات نشدند، بلکه حماسه بینظیری را در برخی حوزههای انتخابیه زدند که در نوع خود رکوردی در عرصه سیاسی بود. در انتخابات جاری هم مردم براساس تجارب سیاسی خود به رشد و عقلانیتی رسیدهاند که دیگر کسی نمیتواند با نشاندادن عکس و سند جعلی کلاه مردم را از سرشان بردارد و رأیشان را به سمت خودش معطوف کند.
با نظر به سخنرانیها و برنامههایی که از سوی کاندیداها در این مدت برگزار شد، آیا دولت یازدهم توانسته است آنچنان که باید عملکرد خود در این چهار سال را ارائه و به نحو احسن از آن دفاع کند؟ به نظر شما شرایط امروز کشور برای پویاشدن نیاز به تداوم و استمرار روند فعلی البته با قوت بیشتر دارد؟
دولت با وجود مشکلات و تنگناهایی که داشته است، میتوانست با ارائه واقعیتها و آمار دقیقتر در حوزههایی که مورد نقد قرار گرفت نسبت به متقاعدکردن منتقدان عمل کند از طرف دیگر این آمار و ارقام میتوانست مردم را در انتخاب خود محکم و قاطع کند. همه ارکان دولت در این حوزه باید تلاش بیشتری کنند و فقط رئیسجمهور و معاوناول نباید این بار را به دوش بکشند. درواقع مجموعه دولت و وزيران در روزهای باقیمانده با ارائه واقعیتها باید انتخاب را برای مردم راحت کنند و نیازی به پروپاگاندا هم نیست، آنها فقط باید واقعیتهای کشور و عملکرد دولت را به مردم ارئه کنند که با درک بالایی که مردم از صحنه سیاسی و فضای موجود دارند و بلوغ سیاسیاي که در سالهای اخیر در کشور رشد یافته است، نگرانی در این عرصه رقابتی وجود ندارد. در مناظرههای دوم و سوم، دکتر روحانی و آقای جهانگیری تا حد زیادی چنین کردند و این حتما در رأی و نظر مردم تأثیر دارد.
شرایط کشور در دولت یازدهم که درواقع آواری جامانده از دو دولت نهم و دهم بود را چگونه ارزیابی میکنید و عملکرد این دولت تا چه حدود از بار مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور کاسته است؟ به نظر شما دولت آتی باید چه تغییراتی در تیم خود ایجاد کند؟
آنچه آقای روحانی در سال ٩٢ از دولت قبل برای اداره به دست گرفت، در حوزههای مختلف با مشکلاتی جدی روبهرو بود. آمارهای رسمی نشان میدهد رشد اقتصادی در چند سال منتهی به سال ٩٢ منفی بوده است و اینها پروپاگاندای سیاسی نیست و واقعیت داشته است. از طرف دیگر شرایط کشور تحریمها و مسائلی که به بحرانیشدن وضعیت هستهای کشور منجر میشد را تحتتأثیر قرار داده بود بهطوریکه ایران در عرصه بینالمللی وجههای نداشت. در آن دوران در داخل کشور شرایط امنیت و فشار بر فعالان سیاسی در اوج خود بود، در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز با فضای بستهای که حاکم بود، جامعه دچار خمودگی و عدم نشاط و شادی شده بود و درواقع آقای روحانی کشوری با این وضعیت را تحویل گرفت. آقای روحانی و کابینهای که از مجلس رأی اعتماد گرفتند، شروع به آواربرداریهای دولت دهم کردند و با تلاش خود در حوزه سیاست خارجی برجام را به ثمر رساندند که به موجب آن تحریمهای هستهای که بر کشورمان تحمیل شده بود، رفع شد و از طرف دیگر تلاشها و برنامهریزیهای اقتصادی دولت، کشور را از حالت بحران خارج کرد به طوری که تورم بالای ٤٠ درصد را به زیر ١٠ درصد رساندند.
دولت یازدهم موفق شد در حوزههای داخلی فضای کاملا امنیتی را به نیمهامنیتی تبدیل کند و در برخی دانشگاهها این فضای سخت را تقلیل دهد به طوری که فضا برای فعالیتهای سیاسی بازتر شد. در حوزههای فرهنگی- اجتماعی هرچند هنوز دولت با فشار جریانهای مقتدری مواجه است که تلاش میکنند در این عرصه بازیگر باشند و اجازه گشایش در عرصههای عمومی و فرهنگی و اجتماعی دهند، اما به شکل ملموسی تغییرات مثبتی قابل مشاهده است و این تغییرات میتواند نویددهنده این باشد که دولت در چهارساله دوم با فاصلهگرفتن از تنگناهای جامانده از هشتساله دولت گذشته و با آمادهكردن زیرساختها بتواند کار اصلی خود را در چهار سال دوم در حوزههای بیشتری انجام دهد که انشاءالله آرای بالای رئیسجمهور منتخب آقای روحانی میتواند در زمینه داشتن اقتدار بیشتر دولت برای عملکردن در این حوزهها بسیار راهگشا باشد. اما ناگفته نماند دولت برای موفقیت بیشتر قطعا نیازمند این است که در انتخاب تیم و کابینه بهویژه مسئولان ارشد کابینه تجدیدنظر کند و نیروهای کارآمدی انتخاب کند تا بتوانند همپای سیاستهای کلان دولت حرکت کنند که این تغییرات باعث موفقیت هرچه بیشتر دولت خواهد
شد همانطور که خود آقای روحانی هم نوید ایجاد تغییرات در دولت بعدی را دادهاند.
در روند تبلیغاتی موجود، برخی کاندیداها وعدههایی به مردم دادهاند که از سوی مسئولان مختلف نقد شده است، به نظر شما دادن وعدههای اینچنینی به مردمی که از نظر سیاسی به بلوغ فکری رسیدهاند، چه تأثیری در انتخابشان دارد؟
در شرایط تبلیغات انتخاباتی دادن وعدههای غیرعملیاتی مانند افزایش یارانه که درواقع حکم چکهای بیمحل را دارد مؤثر نخواهد بود، این روزها فعالان اقتصادی پاسخهای درخوری به این وعدهها دادهاند، کاندیداها باید بدانند کشیدن چک بیمحل در عرصه انتخابات تأثیری ندارد و امروز درصدی از جامعه که تحتتأثیر این چکها قرار میگیرند، بسیار پایین هستند. رسانهها و مطبوعات در این برهه وظیفهای ملی در راستای آگاهی و اطلاعرسانی مردم دارند تا شارلاتانهای سیاست موفق به برداشتن کلاه مردم نشوند. کسانی هم که امروز مدعی دفاع از ٩٦ درصد در برابر چهار درصد هستند، باید اعلام کنند این رقم و درصد بر چه مبنای علمیاي به دست آمده است. چرا مثلا نگفتهاند پنج درصد و ٩٥ درصد؟! آقای قالیباف که بیشتر به دنبال پروپاگاندای سیاسی هستند، باید توضیح دهند با چه پیمایشی این اعداد را به دست آوردهاند. آقای قالیباف بداند این شعار درنهایت بر سر انتخابات آوار میشود و نتیجه معکوس و منفی برای خودش به دنبال خواهد داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
آقای باقری مرحبا به شما که سیاست بیچاره را محصور تمثیل های مسخره و مع الفارق خود نموده اید یعنی تفکرات حزبی شما مقام شهردار را با مقام ریاست جمهور از لحاظ جایگاه مدیریتی یکی می داند؟آقای قالیباف کناره گیریش بر اساس رویه اشتباهش اتفاق افتاد نه در جهت ائتلاف و نه ضربه خور و نه فداکاری بود اول اینکه سابقه ضعیف مدیریت شهری ایشان از طرف زیر مجموعه خود وی نقد شد و باعث تخریب ایشان و با ادامه اش حتی تخریب حزبی می شد بعد در ایران چند ساله باز نشست می شوند که تازه 12سال بعد باز نشستگی مدیریت شهری را به دست گیرند برای ایشان محدودیت سنی معنا ندارد برای ایشان سهمی در مرگ پرسنل آتشنشانی در نظر نگرفته اند ...
نظر کاربران
قالیباف هیچی نبودی,درود بر روحانی
آقای باقری مرحبا به شما که سیاست بیچاره را محصور تمثیل های مسخره و مع الفارق خود نموده اید یعنی تفکرات حزبی شما مقام شهردار را با مقام ریاست جمهور از لحاظ جایگاه مدیریتی یکی می داند؟آقای قالیباف کناره گیریش بر اساس رویه اشتباهش اتفاق افتاد نه در جهت ائتلاف و نه ضربه خور و نه فداکاری بود اول اینکه سابقه ضعیف مدیریت شهری ایشان از طرف زیر مجموعه خود وی نقد شد و باعث تخریب ایشان و با ادامه اش حتی تخریب حزبی می شد بعد در ایران چند ساله باز نشست می شوند که تازه 12سال بعد باز نشستگی مدیریت شهری را به دست گیرند برای ایشان محدودیت سنی معنا ندارد برای ایشان سهمی در مرگ پرسنل آتشنشانی در نظر نگرفته اند ...