۵۳۱۹۵۷
۵۰۰۹
۵۰۰۹
پ

فکوهی: روحانی با اختلاف کم در دور اول پیروز می شود

در دوره نخست شاهد مشاركت بالاي هفتاد درصد خواهيم بود و آقاي روحاني در همين دوره با اختلاف دو تا هشت در صدي يعني با راي حدود ۵۲ تا ۵۸درصد پيروز انتخابات خواهد شد.

قانون نوشت: « نكته مثبت تمام انتخابات در جمهوري اسلامي از نخست تا امروز در تداوم و پيوستگي‌شان بوده است و نقطه ضعفي كه هنوز در آن‌ها باقي‌مانده در فرآيندهاي سلبي و محدود‌كننده براي انتخاب‌شدن و انتخاب‌كردن است و هرچه در هرم سياسي به سوي بالا حركت مي‌كنيم، اين امر بيشتر مي‌شود. اين در حالي است كه در نظام جهاني، هرم در حال كوتاه‌تر‌شدن است وبنابراين بايد براي برنامه‌هاي استراتژيك سياسي اين امر را در نظر گرفت».

ناصرفكوهي، استاد و مدیر موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ با طرح اظهارنظرهای بالا به پرس‌شهای «قانون» در خصوص جنبه‌هاي مختلف انتخابات ایران و همچنین رفتارهایي که در فضای انتخابات مشاهده مي‌شود، پاسخ داده است:

قانون انتخابات و در کل فضای انتخابات ایران را چگونه تحلیل می‌کنید؟

اولا اين امر بستگي به انتخابات در برهه‌های مختلف دارد.چون هر انتخاباتي مسائل،چارچوب‌ها،مشكلات و جنبه‌هاي مختلف خود را دارد. در ثاني پاسخ به اين پرسش و ساير پرسش‌ها را من شخصا مي‌توانم فقط از ديدگاه علوم‌اجتماعي بدهم كه بي‌شك اين مدل پاسخ‌گري با پاسخ به شيوه علوم‌سياسي و حتي حقوقي متفاوت است. اما با توجه به نزديك بودن انتخابات پيش‌رو در اينجا درباره این دو انتخابات اظهارنظر می‌کنم.

همواره در رشد دموكراسي و استحكام و قدرت‌يافتن آن‌ها ، قدرت‌گرفتن پايه‌هاي اجتماعي و بالا‌رفتن اعتماد اجتماعي، موضوعي رعايت شده و آن اين است كه گستره كنشگران اجتماعي كه داراي حق انتخاب كردن و انتخاب شدن دارند، بايد دايما افزايش و حلقه افرادي كه فاقد اين حق هستند، كاهش يابد.

در ابتداي انقلاب‌هاي دموكراتيك، بسياري از مشخصات اجتماعي به خصوص جنسيت وفقر، مانع از حق انتخاب‌شدن و حتي انتخاب‌كردن مي‌شد اما امروز همه دموكراسي‌هاي معتبر درجهان، اين موانع را برداشته‌اند. در مورد انتخاب رياست‌جمهوري در سيستم‌هاي جمهوري، لزوما نمي‌توان به سمت گسترش بسيار زياد رفت و عموما در نظام‌هاي دموكراتيك شرايطي مي‌گذارند تا افرادي كه از اعتبار حداقلي اجتماعي، تجربه سياسي و اعتماد برخوردار هستند، بتوانند در مقام انتخاب‌شدن قرار بگيرند. دليل اين امر خصوصيت حاكميت شاهانه(régalien)در اين مقام است كه ريشه‌اش به انقلاب فرانسه و سپس به شروع جمهوري پنجم(۱۹۵۸) و شخصيت كاريزماتيك شارل دوگل در اين كشور مي‌رسد. براي مثال در فرانسه شرط آنكه يك نامزد بتواند در اين انتخابات ثبت نام كند، برخورداري از امضاي تاييد ۵۰۰ تن از افراد انتخاب شده در فرآيند دموكراتيك در رده‌هاي مختلف كشوراست اما در ساير موارد انتخابات بايد هميشه بيشترين دربرگيرندگي و بيشترين ميزان از جذب مردم و كمترين حد از طرد و سلب را داشته باشد.

درخصوص انتخابات شوراها يا آنچه در جهان امروز به آن انتخابات محلي يا حكومت‌هاي محلي(شهرداري) گفته مي‌شود، بايد دانست اين نوع از انتخابات به احتمال بسيار زياد در آينده، پلي خواهند بود كه نظام‌هاي مبتني بر تفويض اختيار به نمايندگان سياسي حرفه‌اي را به نظام‌هاي دموكراسي مستقيم وصل خواهند كرد. بنابراين بايد براي بهبود شرايط برگزاري و بالا بردن كيفيت و آزادي در آن‌ها، بيشترين تلاش را كرد و ابزارهاي كنترل سلامت آن‌ها و ارزيابي عملكرد نمايندگان را از طريق باز كردن فضاي مطبوعاتي و رسانه‌اي به حداكثر رساند.

در مورد انتخابات رياست جمهوري نيز به نظر من، ما هنوز راهي طولاني در پيش داريم تا آن را به انتخاباتي با معيارهاي آرماني برسانيم و اين راه ممكن است به پايان نرسد زيرا در همه جهان، هرم‌هاي سياسي در نظام‌هاي سياسي در حال كوتاه‌تر شدن بيش‌از‌پيش هستند. به عبارت ديگر، هرچه امكان انتخابات و انجام كنش سياسي در سطح پايين بيشتر پيش آيد، نياز به اعمال قدرت در سطح بالا كمتر مي‌شود كه البته اين يك چشم‌انداز دراز‌مدت است.

امروز در مباحث سياسي و جامعه‌شناسي سياسي به اين موضوع پرداخته و تلاش مي‌شود چشم‌اندازهاي جامعه‌اي با حداكثر مسئوليت از پايين كه نياز به كمترين دخالت از بالا داشته باشد، فراهم شود. البته براي اين امر نياز به اصلاحات اساسي، گسترده و پايه‌اي در جهان وجود دارد و تا زماني كه قدرت‌هاي بزرگ براساس كشتار و غارت ديگر مردم جهان، كشورهاي خود را هدايت مي‌كنند، نمي‌توان انتظار رسيدن به چنين موقعيت آرماني‌اي را داشت.

در يك كلام، نكته مثبت تمام انتخابات در جمهوري اسلامي از ابتدا تا امروز در تداوم و پيوستگي‌شان بوده است و فرآيندهاي سلبي و محدود‌كننده براي انتخاب‌شدن و انتخاب‌كردن نيز نكته منفي است كه هنوز در آن‌ها باقي‌مانده است و اين امر هرچه در هرم سياسي به سوي بالا حركت مي‌كنيم، بيشتر مي‌شود. اين در حالي است كه در نظام جهاني، هرم در حال كوتاه‌تر‌شدن است و بايد براي برنامه‌هاي استراتژيك سياسي اين امر را در نظر گرفت.

آيا روش فعلي را براي ترغيب مردم براي راي دادن و تشكيل دولتي كارآمد مطلوب مي‌دانيد؟

نميدانم منظور از «روش فعلي» چيست چون درحال حاضر روشي كه بتوان آن را «روش مورد استناد» دانست، نمي‌بينم. آنچه بيشتر به نظر مي‌رسد، اين است كه همه گروه‌ها و شخصيت‌ها در زمان انتخابات ناگهان رو به سوي مردم مي‌آورند و سختگيري‌ها و اقدامات آمرانه و مزاحم زندگي‌خصوصي مردم را كم مي‌كنند،حرف‌هاي مردم پسند مي‌زنند ،به ديگران ايراد مي‌گيرند و گناه مشكلات را بر‌عهده اين و آن مي‌اندازند و حتي در «افشاي» اين و آن ،گاه ادب و اخلاق را زير پا مي‌گذارند. اين به نظر من روش نيست بلكه نوعي سازوكار خود انگيخته و غير‌كارا است كه اگر مطالعات دقيقي در خصوص آن وجود داشته باشد، شايد نشان دهد كه اصولا تاثيري در بالا بردن ميزان مشاركت يا روي آوردن مردم به نامزد يا گروه سياسي خاصي ندارد.

به نظر من بيشتر مردم ايران با اميد به آينده و با اعتقاد به اينكه شعارهاي انقلاب مي‌توانند به تحقق در بيايند- باوجود اينكه سال‌هاي زيادي بگذرد- راي مي‌دهند و در انتخابات مشاركت مي‌كنند. كما‌اينكه حتي كساني كه راي نمي‌دهند بر اين گمان -البته به نظر من اشتباه - هستند كه اگر راي ندهند، آن شعارها زودتر به تحقق مي‌رسد زيرا تغييري سياسي دركشور ايجاد خواهد شد. من گمان نمي‌كنم هيچ ايراني صادقي باشد كه مخالف شعارهايي چون استقلال و آزادي و عدالت براي خود و هموطنانش باشد و حاضر نباشد در اين راه قدم بردارد. به گمان من، روشنفكران و دانشگاهيان وظيفه‌اي اخلاقي دارند و آن وظيفه اين است كه بيش از آنكه از شخص خاصي دفاع كنند، به مردم كمك كنند كه شرايط كشور و شرايط جهان را درك كنند. بايد به مردم نشان دهند كه با تحكيم دموكراسي و نهادهاي آن از جمله انتخابات، اين شانس بسيار بيشتر است تا با نديده گرفتن و بي‌اعتنايي كردن به اين نهادها و فرآيندها كه هيچ شانسي براي رسيدن به هيچ هدفي جز انفعال بيشتر و بيشتر در كشور نداشته و ندارند.

آیا بايد بین انتخاباتی که رییس‌جمهور مستقر نيز به عنوان کاندیدا در آن حاضر است،با ساير انتخابات فرقی قایل شد؟

اين‌گونه انتخابات پس از يك دوره به مردم اين امكان را مي‌دهد كه فرصتي بيابند تا نظر خود را درباره عملكرد دولت بدهند و به دولت‌ها نيز امكان مي‌دهد نتيجه كارهاي خود را با دقت و مطالعه بر تغييرات آرا مشاهده كنند. بنابراين اين‌گونه انتخابات در واقع نوعي استراحت در ميانه راه است براي آنكه اصلاحات لازم در حكومت‌ها انجام بگيرد و برنامه‌ها تكميل شوند. اما اگر دولتی كه بر سركار آمده، اشتباهات فاحشي كرده باشد و چنان همه چيز را بر هم‌ريخته باشد كه نتواند براي دوره دوم نيز شانس داشته باشد، روشن است كه اغلب نظرها بر تلاش براي تغييرش خواهد بود اما فكر نمي‌كنم ما در حال حاضر در چنين موقعيتي باشيم وحتي مخالفان اصولگراي جدي دولت نيز چنين نظري داشته باشند.
دولت آقاي روحاني تلاش‌هاي زيادي در بسياري از زمينه‌ها كرده ‌است كه به نظرم از ايشان دولتي با اراده مي‌سازد. مثلا اين دولت در حوزه‌هاي اقليت‌هاي قومي، مبارزه با تحريم‌ها و استحكام استقلال ملي و تقويت نهادهاي حكومتي و غيره، عملكرد مثبتي داشته است . اين مسائل البته به معني آن نيست كه حتما بايد به ايشان راي داده شود يا اينكه نقدي به عملكرد آقاي روحاني وارد نيست بلكه به اين معناست كه معمولا در هيچ نظام عاقلانه‌اي، دولتي را كه در مجموع دارد خوب كار مي‌كند را در ميانه راه كنار نمي‌گذارند و در سيستم‌هاي قانوني دموكراتيك در جهان كه دو دوره‌اي هستند، ميانه راه، پايان دوره اول است.

در دوره اول، همه حكومت‌ها به نوعي زير تيغ داوري سخت مردم هستند و بايد كارهاي دولت‌هاي پيشين را جبران كنند. اما در دوره دوم، قدم‌هاي مستحكم‌تري را مي‌توانند بردارند و البته بايد به آينده سياسي خود و گروه و حزب‌شان نيز توجه داشته باشند. دليل اينكه عموما به حكومت مستقر اعتماد مي‌شود، آن است كه فرصت كافي داشته باشد تا انتهاي منطق حكومتي خود پيش برود. شايد اين كارگاه درست نباشد و مشخص باشد كه حكومتي نبايد به دوره دوم برسد اما به‌هر‌حال آنچه مي‌گويم، جنبه عمومي دارد.

در فضای رقابتي، دولتي كه براي تمديد موقعيت تلاش مي‌كند در موقعيت بهتري نسبت به كانديداهاي ديگر قرار دارد يا كار سخت‌تر ي نسبت به رقباي پيش رو دارد؟

بدون شك كار اين دولت نسبت به رقبا ساده‌تر است . اما اين موضوع در زماني صدق مي‌كند كه ميزان مدنيت و حقوق شهروندي در آن كشور در موقعيت‌هاي خوبي قرار داشته باشد.برخوردهايي كه نامزدهاي محترم در برنامه‌هاي مناظره با يكديگر داشتند، شايسته يك نظام دموكراتيك نبود. بهتر است از برخوردهاي شخصي، افشاگري‌ها و وعده‌هاي كودكانه براي پرداخت پول به مردم و اين قبيل كارها جلوگيري كرد؛ در اين صورت مي‌توانيم بگوييم كه كار حكومت در قدرت ساده‌تر است اما در شرايطي كه مدنيت و تجربه سياسي پايين باشد يا در كشوري كه اقتصاد شبا فرآيندي به نام پرداخت يارانه به صورت دراز مدت تخريب شده باشد،شايد بتوان از پرداخت بيشتر يارانه صحبت كرد كه راي جمع كرد. به نظر من دولت چندان نيز در امان نيست و نياز به كمك و تشريح صادقانه اوضاع دارد تا مردم بتوانند به آن دولت اعتماد كنند و متوجه تو خالي و خطرناك بودن اين وعده‌ها بشوند. خوشبختانه هر دو جناح در هفته‌هاي گذشته، از خلال شخصيت‌هاي مسئول خود مواضعي گرفته‌اند كه فراتر از جناح‌هاي‌شان اين‌گونه رفتارها را محكوم كرده بودند و اين جاي تقدير دارد.

اما اين روزها شاهد افزايش وعده‌هاي توخالي هستيم. چه راه كاري مي‌تواند از طرح چنين وعده‌هايي جلوگيري كند؟

متاسفانه در كشورهای جهان سوم به دليل پايين بودن سطح فرهنگ و توسعه، هميشه شاهد اين روندها هستيم.

حتي در كشور‌هاي توسعه يافته‌اي كه به فرهنگ مردم توجه نكرده‌اند، پوپوليسم شانس دارد؛ نگاه كنيم به انتخابات آمريكا كه در آن‌فرد نيمه‌ديوانه ،بي‌سواد و بي‌تدبيري چون ترامپ مي‌تواند نيمي از آراي مردم را با شعارهايي كاملا توخالي نصيب خود كنديا نگاه كنيم به كشوري مثل فرانسه كه يك‌فرد فاشيست، يعني خانم لوپن باز هم با شعارهاي توخالي و با بهره بردن از نفرت ساده انديشانه مردم توانست بيشتر از يك سوم آراي كشور را به خود اختصاص دهد. ما نيز تافته جدا بافته نيستيم.

اينجا نيز هر‌وقت مردم نسبت به واقعيت‌ها ناآگاه باشند، مي‌توان آن‌ها را فريب داد و شعارهاي توخالي داد اما مسئولان سياسي بايد دقت كنند كه اين كار حتي اگر براي آن‌ها راي بياورد وحتي اگر آن‌ها را به كرسي بنشاند، موقعيت‌هايي غير‌قابل دفاع و غير‌قابل تصور در كشور ايجاد مي‌كند كه همه را با خطر روبه‌رو خواهد كرد. از سياستمداران هر جناحي اين انتظار مي‌رود كه با مسئوليت بيشتري نسبت به اين موضوع نگاه كنند. من گمان مي‌كنم مردم تجربه دو دولت نهم و دهم كه اقتصاد كشور و بسياري از نهادهاي انقلاب را ويران كرد، فراموش نخواهند‌كرد.

كشوري كه يكي از ثروتمندترين كشور‌هاي جهان است و نظامي كه در ابتداي اين دولت‌ها در جهان پذيرفته و در حال پيشروي و استحكام خود در منطقه و در كل جهان بود، زير سخت‌ترين ضربات تحريم و قطعنامه‌هايي بود كه حتي دوستان ديپلماتيك ايران در منطقه و جهان نيز، آن‌ها را وتو نكردند. اين موارد بايد تجربه باشدبرای آینده ایران. تورم وحشتناكي كه در کشور به وجود آمد، اشرافي‌گري در رفتارها و مصرف و وضعيت توزيع و انباشت ثروت، افزايش فساد، افزايش نژادپرستي‌ها با ايدئولوژي‌هاي فاشيستي ايران‌پرستي كه مسئولان دولت پيشين مي‌دادندو بسياري ازمسائل ديگر، به نظر من همگان و به‌خصوص جناح اصولگرا را باید به‌آن وا می داشت كه از سخن گفتن‌هاي پوپوليستي براي هميشه فاصله بگيرند.

سوال این است که جامعه چه واكنشي به وعده‌هاي توخالي نشان مي‌دهد؟ آيا آگاهي عمومي به حدي است كه شعارهاي پوپوليستي تاثيرگذار نباشند؟

جامعه به نظر من در ناآگاه‌ترين بخش‌هايش ممكن است هنوز به اين‌گونه وعده‌ها باور داشته باشد و دست‌كم اين چيزي است كه ما فكر مي‌كنيم. اما اگر چنين نباشد يعني كم كاري از كساني بوده است كه وظيفه آگاهي‌رساني به مردم را بر‌عهده داشته‌اند.

اينكه مردم ما هنوز ندانند كه معناي پخش مستقيم پول يعني تورم وحشتناك كه زندگي‌شان را به باد خواهد داديا ندانند سياست ورزيدن با وعده دادن هم‌معنا نيست، نمي‌توان كاري را پيش برد . توان و اراده خود مردم است كه مي‌تواندحكومت و سياستمداران را وادار كند كه راه درست را بروند .

اگر مردم تصميم درست درباره آينده خود نگيرند، نمي‌توانند اميدوار به چيزي باشند. به نظر من جامعه ما عاقل‌تر از چهار سال پيش شده‌است و مردم ما متوجه هستند كه مشاركت بالا و راي درست مي‌تواند آن‌ها را از موقعيت نامساعدي كه به خصوص از لحاظ اقتصادي دچارش هستند تا اندازه‌اي بيرون بياورد و اما عدم مشاركت و راي نادرست مردم شايد آن‌ها را درون گودال فقر بيندازد و براي هميشه غرق كند. البته اين براي دولت منتخب نيز مسئوليت‌آور است و بايد سياست‌هاي نوليبرالي را ترك‌كرده و به سمت ساختن يك دولت رفاه واقعي روي بياورد و اشتباهات دور نخست را تكرار نكند.

مناظره‌هاي انجام شده را چطور تحليل مي‌كنيد؟

به نظرم ما هنوز براي اين‌گونه برنامه‌ها آماده نيستيم. البته موافق اين هستم كه كنش مناظره انجام بگيرد وبراي آن تمرين شود چون تنها با اين امر است كه مي‌توانيم به موقعيت‌هاي بهتري برسيم ولي هنوز با مناظره‌هاي باكيفيت فاصله زيادي داريم. نامزدها در مناظره‌ها نه رعايت حال خودشان و نه مراعات نظام را كردند. آن‌ها با افشاگري‌هاي‌شان سبب پايين رفتن اعتماد سياسي به طوركلي شدند.

با توجه به فضاي فعلي نتيجه را چگونه پيش‌بيني مي‌كنيد؟

به نظر من در دوره نخست شاهد مشاركت بالاي هفتاد درصد خواهيم بود و آقاي روحاني در همين دوره با اختلاف دو تا هشت در صدي يعني با راي حدود 52 تا 58درصد پيروز انتخابات خواهد شد. اما اين فقط يك تحليل براساس شواهد و داده‌هايي بسيار نسبي است و فقط در صورتی امكان پذير است كه همه چيز به خوبي و درستي برگزار شود و آرامش برقرار باشد. انتخاب ترامپ در آمريكا نشان داد كه بهتر است جوانب احتياط را رعايت كنيم اما گمان من آن است كه مشاركت اگر بالاي 70 درصد باشد -كه به نظرم خواهد بود- آقاي روحاني با راي بالاي 52درصد در دوره اول انتخاب خواهند شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج