با مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات درباره انتخابات پیشرو صحبت کردیم. پیشبینی معین از انتخابات روز جمعه این است که روحانی پیروز انتخابات است. او البته معتقد است که باید در این فرصت اندك باقيمانده تا روز رأيگيري، به تبليغ چهرهبهچهره در خیابانها و معابر روی آورد.
روزنامه شرق: با مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات درباره انتخابات پیشرو صحبت کردیم. پیشبینی معین از انتخابات روز جمعه این است که روحانی پیروز انتخابات است. او البته معتقد است که باید در این فرصت اندك باقيمانده تا روز رأيگيري، به تبليغ چهرهبهچهره در خیابانها و معابر روی آورد.
اين نامزد پيشين انتخابات رياستجمهوري، در مقایسه شرايط سال ٩٦ با انتخابات گذشته، معتقد است این انتخابات بیشتر شبیه دوره ٩٢ است تا انتخابات ٨٤.
با توجه به مناظره آخر، پیشبینی شما از انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
پیشبینی من براساس یک تحلیل کلی و ذهني نیست که دور از واقعیت باشد. با سفرهایی که ظرف دو، سه هفته گذشته داشتم و به چند استان سر زدم، فکر میکنم مقبولت روحاني به صورت تصاعدی رو به افزایش است. فكر ميكنم، ترديد آنهایی هم که ممكن بود در انتخابات شرکت نکنند، بهتدریج روبه کاهش گذاشته است و انشاءالله حضور بیشتری خواهند داشت. بااینحال باید مسئله را جدی گرفت، مخصوصا فرهیختگان، نخبگان، دانشگاهیان و دانشجویان باید بتوانند هم در ستادهای انتخاباتی حضور بیشتری داشته باشند و هم در متن جامعه در گذرگاهها و چهارراهها حضور داشته و با مردم برخورد و گفتوگوی چهره به چهره داشته باشند. سعی کنند شرایط را تحلیل کرده و نقاط قوت دولت را مطرح کرده و خطراتی که ممکن است کشور در صورت عدم تداوم دولت تدبیر و امید، با آن روبهرو شود را برای مردم تشریح کنند. من امکان تداوم فعالیت این دولت را در دور دوم جدی میدانم.
وضعیت آرای خاموش و مرددها چگونه است؟ آیا مناظره آخر این تأثیر را داشته تا بتواند آرای خاکستری را به صحنه بیاورد؟
مناظره برای مخاطبانی که تحلیل دقیقتری از شرایط کشور داشته و آگاهی سیاسی بیشتری دارند و البته بنا به دلایلی نمیخواستند در انتخابات شرکت کنند، اثرگذارتر است و یخهای آنها بهتدریج آب میشود. اما در سطح توده مردم بهویژه در روستاها و شهرهای کوچک که ممکن است تحلیلي قوی از شرایط حساس کشور، منطقه و عملکرد دولت قبلی نداشته باشند، ممکن است خود مناظره مقداری آثار منفی داشته باشد. در مناظره سوم از بعد سیاسی، برنده بیتردید آقای روحانی و جهانگیری بودند. به این دلیل که هم برنامهای و هم اخلاقی برخورد کردند و هم نوع استدلال آنها منطقیتر بود. البته آنها در برابر تهاجم غیراخلاقی رقبا در موضع دفاعی قرار گرفتند و دفاعی جانانه، تأثیرگذار و اخلاقی داشتند. موضع طرف مقابل تهاجمی بود و به جز شعار چیزی نگفتند.
هیچ برنامهای هم برای ارائه نداشتند. صحبتهای آنها و شیوه برخوردشان غیراخلاقی و غیرمدنی بود. مطالب آنها همراه با تهمت، افترا، توهین و تحقیر بود و باعث شد ارزشهای اخلاقی در سطح کشور قربانی شود و منافع ملی به خاطر آن برخوردهای غلط تحتالشعاع قرار بگیرد. حتی ممکن است در سطح توده مردم نوعی بدبینی و بیانگیزگی ایجاد شود. در مجموع من فکر میکنم در سطوحی از جامعه این مناظره سطح آگاهیها را بالا برد که بهتر بتوانند سره را از ناسره تشخیص بدهند.
آینده سیاسی رقبای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
فرايندی که از دوم خرداد به این سو آغاز شده است؛ به عنوان یک جنبش اجتماعی اصلاحی تداوم داشته و خود را در سالهای بعد به خصوص در انتخابات سالهای ٩٢ و ٩٤ نشان داده است و قاعدتا همان فرايند ادامه پیدا خواهد کرد. طبیعی است افرادی که نوع برخورد آنها غیرصادقانه و غیراخلاقی بوده و بدون برنامه تنها شعار محض دادهاند، در افکار عمومی منزویتر خواهند شد و فرصتهای سیاسی بعدی را از دست خواهند داد. مگر اینکه متنبه شده، در رویکرد و مشی خود تجدید نظر کنند و رفتار سیاسی خود را تغییر دهند و حتی صادقانه اعلام کنند برخورد قبلی آنها غلط بوده است. منتها به نظر میرسد رویکرد طیف اصولگرای اصیلی که در مسیر اخلاقی حرکت کرده، نسبت به دولت روحانی و حتی جنبش اصلاحات مثبتتر شده است. ما شاهد یک نوع رویشی در جبهه اصولگرا به سمت اصلاحطلبی و اعتدالگرایی هستیم که در این انتخابات هم خود را نشان خواهد داد.
در مناظره شاهد طرح مباحثی بودیم که ممکن است که اعتماد عمومی را مخدوش کرده باشد، این اعتماد چگونه بازسازی خواهد شد؟
در این مناظره هر چند بُرد سیاسی به لحاظ رویکرد برنامهای، اخلاقی و منطقی با دولت بود، ولی طرف مقابل به نحوی توهینآمیز و عوامفریبانه برخورد کرد که در سطح فرهنگ عمومی ما به افول ارزشهای اخلاقی منجر میشود و سوژهای برای ضدانقلاب که بتوانند علیه نظام از این سوژهها برای مدتها سوءاستفاده کنند. ترمیم اعتماد عمومی بهراحتی امکانپذیر نیست و نیاز به زمان دارد. احتیاج به استمرار یک مدیریت اخلاقی، علمی و در جهت منافع ملی دارد و ما احتیاج به ثبات مدیریت داریم. یکی از رموز عقبافتادگی کشورهای در حال توسعه تسلسل و انقطاع مدیریتی به جای ثبات مدیریتی است؛ چراکه فضا، فضای سیاستزده و هدف کسب قدرت است. به همین دلیل مدیریتها دچار بیثباتی شده و پیدرپی تغییر میکنند و کشور فرصتهای توسعه را از دست میدهد. در این صورت به جای پیشرفت با پسرفت مواجه خواهیم شد و این اتفاقی است که در کشور ما در دهه اخیر و دولت گذشته رخ داد و کشور دچار خسارت شده است.
فکر میکنید بدنه رأی اصولگرایان به سمت کدام نامزد این جریان خواهد بود. با توجه به اینکه رأی به قالیباف معمولا رأی ایدئولوژیک نبوده است؟
اگر ما پایداریها و افراطیون را جزء اصولگرایی بدانیم که من شخصا این مطلب را تأیید نمیکنم، طبیعی است که رأی آنها به سمت افرادی مثل قالیباف خواهد بود. اصولگرایانی که افراطی نیستند و سنتیتر فکر میکنند به رئیسی توجه نشان خواهند داد. اصولگرایانی که از روحیه اعتدالی و نیز دانش روز سیاسی و تجربه برخوردار هستند، به سمت روحانی میل خواهند کرد. بخشی از این جریان زمانهشناس به سمت روحانی و حتی اصلاحات جذب خواهند شد.
در این زمان کوتاه باقیمانده تا انتخابات چه کنیم؟!
در این زمان باید کسانی که پایبند به اخلاق، منافع ملی،دفاع از عدالت و آزادی و محرومان هستند سر از پا نشناسند. از نگاه ما هر چه سطح آگاهی و دانش فرد بالاتر باشد، مسئولیت او نسبت به جامعه خود باید بیشتر باشد. این نگاه اعتقادی و اصلاحطلبانه ماست. بنابراین نخبگان، روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی، اصحاب رسانه و خبرنگاران، باید سر از پا نشناسند و سعی کنند از همه فرصتها برای آگاهیبخشی به جامعه استفاده کنند. چه در فضای مجازی و چه در رسانه و مطبوعات و چه رودررو و چهره به چهره، تلاش کنند. چون لحظاتی سرنوشتساز برای آینده کشور است. در جنبه ایجابی باید از حق تعیین سرنوشت و حقوق شهروندی خود استفاده کنیم و در جنبه سلبی نیز نسبت به سرنوشت کشور
احساس مسئولیت کنیم، از بازگشت به دوران سیاه گذشته پیشگیری و خطر را از جامعه و کشور دور کنیم.
برخی این انتخابات را با انتخاباتهای سالهای ٨٤ و ٨٨ مقایسه کردهاند. از نظر شما فضای حاکم بر این انتخابات شبیه کدامیک از انتخاباتهای ریاستجمهوری گذشته است؟
این انتخابات بیشترین شباهت را با انتخاباتهاي سال ۹۲ دارد و بهنوعی در ادامه آن است و انشاءالله که با قوت بیشتری به انتخاب روحانی ختم شود. تفاوت این دوره با سال ۸۴ این است که آن دوران جریان اصلاحات مدیریت نداشت. خاتمی رئيسجمهور بود و محدودیتهای خاص خود را داشت و نمیتوانست مدیریت کند؛ اما در سال ۹۲ مدیریت کردند و وقتی در نظرسنجیها رأی روحانی بالاتر بود او از عارف درخواست کرد که کنار بکشد. منتها در سال ۸۴ اینطور نبود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر