خیلیها سخنان اسحاق جهانگیری در مناظره دوم نامزدهای ریاست جمهوری را شروع یک دو قطبی انتخاباتی میدانند. فرضیهای که با تغییر لحن حسن روحانی در سخنرانیهای اخیرش هم تقویت شده است.
روزنامه ایران: خیلیها سخنان اسحاق جهانگیری در مناظره دوم نامزدهای ریاست جمهوری را شروع یک دو قطبی انتخاباتی میدانند. فرضیهای که با تغییر لحن حسن روحانی در سخنرانیهای اخیرش هم تقویت شده است.
از جمله عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا در میزگردی گفته است: «آقای روحانی تلاش زیادی کرد که فضای رقابت انتخاباتی را دوقطبی کند و اینکه اگر من بیایم جامعه در مسیر خواهد بود اگر رقبا بیایند جامعه به ته دره سقوط میکند.» با وجود این لطفالله فروزنده، از چهرههای با نفوذ جمنا و از نزدیکان ابراهیم رئیسی معتقد است که چنین دو قطبی در جامعه ایجاد نشده. معاون محمود احمدینژاد در دولت دهم و دستیار فعلی تولیت آستان قدس در امور آستانها به روزنامه ایران میگوید که اظهارات اخیر نامزدهای دولت «فرار به جلو است.»
او همچنین در جایی که بحث به دایره اصولگرایی و احتمال ادامه سیاستهای احمدینژاد توسط نامزدهای این جریان کشیده میشود، نه تنها آن را نکتهای منفی نمیداند بلکه میگوید دولت اصولگرا بخشی از آن سیاستها را قطعاً دنبال خواهد کرد.
برخی از ناظران خصوصاً در جریان اصولگرا معتقدند که با موضعگیریهای آقای جهانگیری در مناظره دوم و همینطور اظهارنظرهای اخیر آقای روحانی، فضای انتخاباتی کشور عملاً دو قطبی شده است. آیا شما این گزاره را قبول دارید؟
دو قطبی در فضای انتخاباتی ما معنا ندارد. مردم ما فضای کشور و کارنامه دولت را بخوبی میدانند و من معتقدم که چنین دو قطبی در سطح جامعه ما ایجاد نشده و نمیتوانیم شکافی جدی را در میان تودههای مردم شناسایی کنیم که حکایت از یک رویارویی اجتماعی با محوریت انتخابات داشته باشد. حرف مردم ما الان کاملاً مشخص است؛ آنها دغدغههای جدی در حوزه اقتصاد و کرامت زندگی خود دارند. مسأله بیکاری الان یک دغدغه بسیار جدی است و ادامه وضعیت موجود هم از نظر جامعه امکانپذیر نیست. بنابراین من بر اساس آنچه که رصد میکنم، دو قطبی در جامعه نمیبینم و مردم ایران قطعاً در چنین وضعیتی نیستند.
آیا شما هم مثل برخی اصولگرایان معتقدید که دولت قصد ایجاد دو قطبی داشته و تا الان موفق نبوده یا اینکه اساس این موضوع را قبول ندارید؟
دولت به طور کلی تلاش میکند تا ذهنها را از سوی مسائل اقتصادی و کرامت زندگی مردم که اساس اداره کشور است به سمت موضوعات دیگری منحرف کند. حالا اینکه این کار با تلاش برای ایجاد دو قطبی انجام میشود یا خیر را نمیخواهم مورد قضاوت قرار دهم. اما مسأله این است که دولت در حال فرار به جلو از بیان کارنامه و عملکردش است. دولت میداند که در این شرایط موقعیت خوبی برای رأی آوردن ندارد و به همین دلیل گاه مسائلی را مطرح میکند. یک بار سراغ این میرود که اگر ما نباشیم جنگ میشود و یک بار بحث آزادیهای اجتماعی را پیش میکشد. اینها حاصل عملکرد نامطلوب دولت در حوزه اقتصاد است. برای دولتی که ۴ سال بر سر کار بوده، برای انتخاب مجدد روی آوردن به این شیوهها پذیرفته نیست. آنها باید کارنامه عملکرد ۴ ساله خود را بدهند و بگویند در این فرصتی که داشته برای کشور چه کرده است.
شما در جریان اصولگرا نقدهای زیادی را به کارنامه دولت دارید. اما در این سو یک نگرش وجود دارد که دولت یازدهم خود میراث دار وضعیت وخیمی بود که طی ۸ سال قبل از آن در کشور ایجاد شد و عبور از این وضعیت کار چندان آسانی نیست که بتوان در یک دوره چهار ساله انجام داد.
این هم یک فرار به جلو است. دولت و اصلاحطلبان قصد دارند تا سوء مدیریت خود را به وضعیت قبل از خود حواله دهند و دولت آقای احمدینژاد را یکسره دولتی مخرب نشان دهند. مگر مسکن مهر بهعنوان یکی از محرکهای اقتصاد کشور در همان دوره کلید نخورد و جلو نرفت؟ همه میدانند صنعت ساختمان میتواند چه تحرک اقتصادی ایجاد کند. این دولت با طرح مسکن مهر چه کرد؟ همین الان خیلی از طرحهایی که دولت افتتاح میکند در دولت قبل کلنگ خوردهاند و خیلی از کارهای آنها در دولت قبل جلو رفته است.
اما در مورد همان مسکن مهر آمارهایی هست که میگوید دولت یازدهم بیشتر از دولت قبل در این زمینه کار انجام داده.
اولاً که این آمارها از صحت کامل برخوردار نیست. ثانیاً اعتراضات پر حجم مردم نسبت به عملکرد دولت در حوزه مسکن خودش بهترین گواه بر این است که اوضاع صنعت ساختمان و مسکن مهر در این دولت چگونه بوده است. خود دولت هم رکود صنعت ساختمان را در کشور قبول دارد و خود آقای روحانی هم گفتهاند که این صنعت هنوز از رکود خارج نشده است. این دیگر چیز پنهانی نیست و کسی نمیتواند آن را کتمان کند.
شما میگویید که دولت و اصلاحطلبان عملکرد آقای احمدینژاد و دولت ایشان را یکسره سیاه تصویر میکنند. این نقدی است که هماکنون طرفداران دولت به نامزدهای اصولگرا و حامیان آنها دارند که درباره دولت یکسره سیاهنمایی میشود.
اگر چنین چیزی در واقعیت وجود داشته باشد، حاصل نوع نقد و تخریبی است که طرفداران دولت فعلی به دولت قبل انجام میدادند و هیچ نکته مثبتی در کارنامه آن مطرح نمیکردند. اما اینطور نیست. هر چند نقدهایی که به دولت میشود بسیار جدی است و پر تعداد مطرح میشوند اما اصولگرایان سعی کردهاند از دایره انصاف خارج نشوند. در خصوص برجام دیدید که با اینکه ما نقدهای بسیار جدی داریم اما هیچ نامزدی نیست که نگوید آن را اجرا نخواهد کرد.
خب این به دلیل آن است که برجام یک تعهد بینالمللی است.
درست است. اما شما نقد جدی هم در ایام انتخابات که در آن قرار داریم ندیدید. مسائلی هم که در حوزه اقتصادی مطرح میشود دغدغه مردم است که الان مشهود است. کسی الان میتواند بگوید مردم از وضع اقتصادی راضی هستند یا اوضاع اشتغال خوب است یا معیشت مردم راحت اداره میشود؟ حتی دولت هم معترف است که اوضاع خوب نیست.
حرف ما این است که چهار سال وقت بود که این اوضاع بهبود پیدا کند و در این چهار سال کدام تحول ایجاد شد؟ سؤال این است که آیا مردم تغییری در سفره خود احساس کردهاند یا نه؟ این سؤالها با متن جامعه ایران پیوند خورده و من گمان نمیکنم طرح آنها سیاهنمایی باشد، بلکه واقعیت است و الان وقت آن است که دولت بیاید و بعد از چهار سال گزارش کار خود را در این حوزهها بدهد.
در اردوگاه اصولگرایی هم ترکیب برخی ستادها و هم نوع شعارها حکایت از آن دارد که جریان اصولگرا به دنبال تکرار دولت آقای احمدینژاد است و چیزی فراتر از آن برای عرضه در عرصه رقابت ندارد. فکر نمیکنید این وضعیت به سبد رأی اصولگرایی ضربه بزند؟
اینکه فکر کنید به همراه داشتن نشانههایی از دولت احمدینژاد ضعف محسوب میشود، ناشی از نگاه سیاهی است که به آن دوران القاء میشود. دولتهای نهم و دهم کم در این کشور کار نکردند. همه اتفاق نظر دارند که هیچ دولتی به اندازه دولت نهم نتوانست به طبقات محروم جامعه رسیدگی کند و به فکر درمان دردهای آنها باشد. ما الزاماً ادامه برخی از سیاستهای دولتهای نهم و دهم را بد نمیدانیم. مگر سیاستهایی که باعث شد تا طبقه محروم جامعه بعد از دورههای متمادی دیده شوند، سیاستهای بدی بود؟ یا مثلاً سفرهای استانی خصوصاً با آن جدیتی که در دولت نهم انجام میشد یک نقطه درخشان بود که باید ادامه یابد. اتفاقاً این دولت هم میخواست نمونه آن را اجرا کند که موفقیت چندانی نداشت.
به هر حال دولتهای نهم و دهم نقاط قوت زیادی داشتند و قطعاً اصولگرایان بعد از گرفتن اختیار دولت دوازدهم آن سیاستها را با تمام توان دنبال خواهند کرد که در رأس آنها رسیدگی به محرومین جامعه است. همینطور که مدیران دولتهای نهم و دهم هم مدیران جوان، چابک و پرانرژی بودند که قطعاً اصولگرایان از توان آنها استفاده خواهند کرد. خصوصاً بعد از اینکه دولت یازدهم خود را دولتی پیر و خسته نشان داد و ثابت کرد در اوج نیاز کشور به پویایی و تحرک، اصلاً نمیتواند پاسخگوی نیازها باشد. مدیران پاک، خلاق و پر انرژی دولتهای قبل قطعاً از سرمایههای انسانی اصولگرایان محسوب میشوند و کشور نباید از توان آنها محروم باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
جناب فروزنده ۲۹ اردیبهشت الله برکت الله