اخلاق جامعه در گرو اخلاق مسئولان
حمید حقیقی در عصر ایران نوشت: در آغازسال ۹۲ موجودی ذخیره ارزی ۳۲ میلیارد دلار اعلام شد و در نیمه سال رقم اعلامی ۱۸ میلیارد دلار بود. اولی آماری بود که سال ۹۲ احمدی نژاد اعلام کرد و دومی چیزی بود که واقعیت داشت!
حمید حقیقی در عصر ایران نوشت: در آغازسال ۹۲ موجودی ذخیره ارزی ۳۲ میلیارد دلار اعلام شد و در نیمه سال رقم اعلامی ۱۸ میلیارد دلار بود. اولی آماری بود که سال ۹۲ احمدی نژاد اعلام کرد و دومی چیزی بود که واقعیت داشت!
این یک نمونه از آمارهای عجیب و دروغ، با اختلاف ۱۴ میلیارد دلار بود که یک رئیس جمهور می توانست به مردم بگوید. اما جدای این آمارها، چه چیزی می تواند انسان را مجاب کند که دروغ بگوید و یا در جایگاه مسوول، آمار کذب دهد؟
اخلاق، مجموعه ای از احساسات بشری است که می تواند بین افراد جامعه، رابطه و تعامل ایجاد کند و اگر به شکلی ناپسند و بد جلوه کند، می تواند از افراد چهره ای منفور بسازد.
در سال های اخیر، ایرانی ها بیش از هر زمانی یاد از گذشته می کنند. روزگاری که به قول خودشان اخلاق وجود داشت. انسان ها به این اندازه مادی گرا نبودند. برای رسیدن به اهداف خود دروغ نمی گفتند و از هر چیزی برای ترقی و پیشرفت استفاده نمی کردند. ما ملتی بودیم که در ۸ سال جنگ، بدون چشم داشتن به جان و مال هموطنمان، زندگی می کردیم.
اما چه می شود در مدت زمان کوتاهی آن اخلاق زیر و رو می شود و جایش را به خودخواهی، دروغ، سوء استفاده و اختلاس و ... می دهد؟
وقتی در یک دوره رئیس جمهوری می آید و آمار دروغ می دهد، معاون اول او به اتهام مالی به زندان می افتد، رئیس یک بانک چند میلیارد بر می دارد و فرار می کند، جامعه هم از این اتفاقات متاثر می شود و اعتماد و تعامل بین افراد آسیب می بیند و اخلاق از بین می رود.
اینجاست که جرم و جنایت زیاد می شود و اختلاس های کوچک پدیدار می شود.
در چنین شرایطی، انسان دیگر نمی تواند مثل زمان جنگ فداکار و متحد باشد و بدتر، برای رسیدن به مقاصد خود دست به هر کاری می زند و در هر چیزی منافع خود را در اولویت قرار می دهد.
در سال ۹۲، در کنار تمام سختی ها، ملت ایران به بد اخلاقی ها نه گفت و اعتقاد داشت با روی کار آمدن روحانی، اخلاق می تواند به جامعه برگردد. اما آیا روحانی موفق شد؟
با بررسی دولت یازدهم در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در می یابیم که دولت تا جایی که توانسته اخلاق را مبنا و معیار کار خود قرار دهد.
دولت روحانی به نسبت گذشته از اعلام آمارهای کذب خودداری کرد و از طرفی هم چشم بر روی معضلات و آسیب های اجتماعی نبست. به یاد داریم که روحانی و وزیر او در دیدار با رهبری، اعلام کردند که آمار افسردگی در ایران نگران کننده است و باید فکری به حال آن شود.
در کنار تمام تلاش های دولت برای احقاق حقوق زنان با به کارگیری آنها در کابینه، گفتگو با نژادها و اقوام و رسیدگی به مشکلات انها، اجرای طرح بیمه سلامت و تحت پوشش قراردادن بیش از ۱۰ میلیون نفر، باب کردن فرهنگ عذرخواهی بین مسولین، از بزرگ ترین کارهای اخلاقی دولت روحانی بود.
به یاد داریم که روزگاری وقتی مدرسه شین آباد در آتش سوخت، وزیر وقت آموزش و پرورش گفت درست نیست برای هر اتفاقی از مردم عذرخواهی کنم. یا در جایی احمدی نژاد به خاطر بازداشت معاون اول خود به اتهام فساد اقتصادی هیچ گاه از مردم عذرخواهی نکرد.
اما در دوران جدید فرهنگ عذرخواهی باب شد. روحانی در اولین سال حضور خود، در مشکلات به وجود آمده در عرضه سبد کالا، از مردم عذرخواهی کرد. اسحاق جهانگیری در همان سال اول که هیچ کدام از مشکلات اقتصادی به وجود آمده در جامعه هم گردن دولت یازدهم نبود، به خاطر تورم ۴۰ درصدی و کوچک شدن سفره های مردم، از آنها عذرخواهی کرد. مدیر عامل راه آهن نیز پس از حادثه قطار سمنان- مشهد، با حضور در صدا و سیما و عذر خواهی از مردم، از سمت خود استعفا داد.
اینجاست که اخلاق از طبقات بالا به پایین جامعه سرایت می کند. تعامل بین افراد بیشتر و تعهد و احساس مسولیت دوباره به جامعه بر می گردد.
نظر کاربران
سیاست مدارها کارشون دروغ گفتن است.