تولید ناخالص داخلی؛ هست و نیست ها
علی دادپی در خبرآنلاین نوشت: رای دهنده ایران امروز در انتخاباتی رای می دهد که شعارهای اقتصادی محور تبلیغات نامزدها شده اند. برای درک بهتر مفهوم این شعارها و اینکه آیا تحقق آنها در چهارچوب اقتصاد ایران و علم اقتصاد ممکن است.
هر افزایش یا کاهشی در تولید ناخالص حقیقی به معنای تغییر تولید است. حال آنکه تغییر در تولید ناخالص داخلی اسمی که برای محاسبه آن از قیمتهای روز استفاده می شود٫ می تواند ناشی از تورم و نه افزایش فعالیتهای تولیدی باشد.
دومین نکته حائز اهمیت این است که برای محاسبه تولید ناخالص داخلی از کالاهای تولید شده برای اولین بار استفاده می شود. به این ترتیب بازارهایی که برای کالاهای دست دوم وجود دارند٬ در محاسبه تولید ناخالص داخلی به حساب نمی آیند و از این نظر تولید ناخالص داخلی شامل حجم کلیه مبادلات اقتصادی در یک جامعه نیست و حجم کلیه مبادلات از تولید ناخالص داخلی می تواند بیشتر باشد. این نکته بویژه از این لحاظ حائز اهمیت است که معمولا بازارهای بزرگی برای کالاهایی مانند خودرو٬ تجهیزات الکترونیکی٬ لوازم خانگی٬ کتاب٬ آثار هنری و غیره وجود دارند. فراموش نباید کرد که تولید ناخالص داخلی شاخص کل تولیدات است٬ در نتیجه شمردن یک ماشین پراید دست دوم مدل ۹۱ که امسال معامله شده است٬ در واقع بازشماریست. به این ترتیب خرید و فروش خودروهای دست دوم جزء تولید ناخالص داخلی نیست٬ ولی فروش آگهی برای آنها یا ارائه خدمات خرید و فروش جزء تولید ناخالص داخلی به شمار می آید.
از این تعریف مختصر متوجه اهمیت نقش بازارها در رشد و افزایش تولید ناخالص داخلی می شویم. تسهیل مبادلات اقتصادی و گسترش بازارها باعث افزایش مبادلات و مهمتر از آن ارزشگذاری برای کالاها و خدماتی می شوند که در غیبت این بازارها امکان مبادله آنها وجود ندارد و نمی توان برای آنها قیمت گذاشت. مثال خوب این مفهوم را می توان در بازار آثار هنری یافت. در قیمت بازار حراج تهران جایی برای تلاقی عرضه و تقاضا برای آثار هنری وجود نداشت. در نتیجه بسیاری از آثار هنری بی ارزش به نظر می رسند. حال آنکه بعنوان نمونه در آخرین حراج یک نقاشی از سهراب سپهری به ۳ میلیارد تومان فروخته شد.
اگر این اولین عرضه این نقاشی بوده است و مالک قبلی آنرا هدیه گرفته بوده است این ۳ میلیارد تومان بعد از اصلاح شدن نسبت به قیمت ثابت و یا تقسیم با شاخص قیمت مصرف کننده٬ بخشی از تولیدناخالص حقیقی است. از سوی دیگر با توجه به آنکه معمولا تولید ناخالص داخلی شامل همه کالاها و خدمات تولید شده برای اولین بار می شود٬ افزایش ناگهانی آن بهیچوجه میسر نیست. نگاهی به اجزای تولید ناخالص داخلی: مصرف خانوار٬ سرمایه گذاری٬ هزینه های دولتی و مازاد تجاری که صادرات منهای واردات است٬نشان می دهد که این عناصر هم بطور ناگهانی نمی توانند تغییر کنند.
معجزات اقتصادی که با توجه به تولید ناخالص داخلی تعریف می شوند٬ رویدادهایی هستند مانند رشد اقتصادی مثبت و پیوسته تولید ناخالص داخلی برای چندین سال متمادی.این رویدادها تنها با افزایش تقاضا برای صادرات کشور٫ تسهیل مبادلات و گسترش بازارها٬ به معنای تعریف عرضه و تقاضا در مبادلات گوناگون٫ ممکن هستند. در چهارچوب تعاریف موجود از تولید ناخالص داخلی چند برابر شدن آن تنها در شرایط تورمی و برای تولید ناخالص داخلی اسمی ممکن است. این افزایش نه به معنای افزایش اشتغال است و نه به معنای کاهش فقر یا نابرابری.
ارسال نظر