راز قتل پسر دانشجو بعد از ۵ سال حل نشد
۵ سال تلاش پلیس برای روشنشدن قتل دانشجوی فوقلیسانس بینتیجه ماند و درنهایت خانواده این پسر، از دادگاه کیفری تقاضای پرداخت دیه از بیتالمال را کردند.
روز پنجم مردادماه سال ٩١ بود که تصادف یک خودروی ٢٠٦ با یک عابرپیاده درخیابان آفریقا به ماموران پلیس گزارش شد. بلافاصله ماموران نیز برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. تحقیقات نخست نشان داد که دخترجوانی با یک پسرجوان درخیابان تصادف کرده و پس ازبرخورد با این پسر، او را به بیمارستان منتقل کرده است.
وقتی ماموران به بیمارستان رفتند، خبر رسید که پسرجوان جان خود را از دست داده است، ولی هنوز ماموران پلیس نمیدانستند که قرار است پرونده جنایی مبهمی پیشروی آنها قرار بگیرد تا اینکه پزشکان متوجه آثار چاقوخوردگیهای عمیق روی بدن پسرجوان شدند، برای همین جسد او را برای روشنشدن علت مرگ به پزشکی قانونی فرستادند.
پلیس در ابتدا دخترجوان را که باعث مرگ این پسر شده بود، دستگیر کرد. این دختر دربازجوییها گفت: «درخیابان آفریقا به همراه مادرم درحال عبور بودم. من پشت فرمان نشسته بودم. درخیابان آفریقا ترافیک بود، برای همین سرعت بالایی نداشتم. ناگهان یک پسرجوان را دیدم که آثار خون روی لباسش نمایان بود و تلوتلو میخورد.
او بیحال بود که مقابل خودروام پرید. من هم نتوانستم خودرو را کنترل کنم، برای همین به او برخورد کردم ولی خیلی شدید نبود و خودروام به آرامی به این پسر برخورد کرد. من که ترسیده بودم، همان لحظه ترمز کردم و از خودرو پیاده شدم. پسرجوان بیهوش شده بود. من هم بلافاصله با پلیس١١٠ تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندم، اما او جان خودش را از دست داد. من این پسر را نمیشناختم و از جای چاقوخوردگیهای روی بدن پسرجوان بی اطلاع هستم.»
تحقیقات بعدی پلیس نشان داد که این پسرجوان به نام فرشاد، دانشجوی فوقلیسانس بوده و ازشهرستان به تهران آمده بود. فرشاد به همراه همکلاسیاش درخانه اجارهای زندگی میکرد و درس میخواند. برای همین پلیس به سراغ همخانهای او رفت، این پسرجوان نیز دربازجوییها به پلیس گفت: «فرشاد دانشجوی ممتاز بود و مرتب درس میخواند.
با کسی اختلاف نداشت و سرش به کتاب و درسهایش گرم بود. دراین مدت ندیدم حتی با کسی دعوا کند. او درسش خیلی خوب بود و همیشه شاگرد ممتاز میشد. آخرینبار هم صبح زود برای رفتن به کوه ازخانه خارج شد اما دیگر برنگشت تا اینکه دو روز بعد پلیس با من تماس گرفت و گفت، فرشاد مرده است. هنوز هم باورم نمیشود و نمیدانم چرا چاقو خورده است.»
با این اظهارات، بعد ازگذشت مدتی، کمیسیون ٣نفره پزشکی قانونی درگزارشی علت مرگ فرشاد را تصادف با خودرو اعلام کرد. برای همین دخترجوان بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت، اما این نظریه را رد کرد و بازهم خودش را بیگناه خواند. او به پلیس گفت: «وقتی پسرجوان را دیدم به خاطر چاقوخوردگی درحال بیهوششدن بود، وقتی به خودروی من برخورد کرد، تصادفمان آنقدر شدید نبود که بخواهد باعث مرگش بشود.» به همین دلیل پرونده برای بررسی دوباره به کمیسیون ٥نفره پزشکی قانونی فرستاده شد.
اینبار ٥ کارشناس پزشکی قانونی دربررسی دوباره پرونده علت مرگ پسر دانشجو را خونریزی داخلی ناشی از اصابت چاقو اعلام کردند. برای همین دخترجوان از اتهام قتل غیرعمدی فرشاد تبرئه شد.
پلیس نیز تجسسهای خود را برای شناسایی قاتل پسرجوان آغاز کرد ولی تحقیقات پلیس برای یافتن اثری از عاملان قتل این پسر بینتیجه ماند. ٥سال از این ماجرا گذشت تا اینکه اولیای دم درخواست دریافت دیه از بیتالمال را مطرح کردند. به همین دلیل پرونده برای رسیدگی به این درخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی به این پرونده رسیدگی کردند. دراین جلسه خانواده فرشاد به هیأت قضائی گفتند: «پسرمان برای تحصیل به تهران آمده بود اما بی دلیل کشته شد. ٥سال است که منتظریم ردی از قاتلش به دست بیاید. میخواستیم بدانیم چرا پسرمان را کشته است، ولی هیچ ردی از قتل یا قاتلان او به دست نیامد. به همین خاطر میخواهیم دیه او از صندوق بیتالمال پرداخت شود.»
درپایان این جلسه نیز هیأت قضائی وارد شور شدند و درنهایت حکم به پرداخت دیه از صندوق بیتالمال را صادر کردند.
ارسال نظر