علی اکبر عبدالحسینی در خبرآنلاین نوشت: اصول گرایی واژهای بود که پس از خرداد ۷۶ و برطرف شدن تدریجی آثار شوکی که انتخابات ریاست جمهوری آن سال به رقبای اصلاحطلبان وارد کرده بود، به ادبیات سیاسی کشور وارد شد.
علی اکبر عبدالحسینی در خبرآنلاین نوشت: اصول گرایی واژهای بود که پس از خرداد ۷۶ و برطرف شدن تدریجی آثار شوکی که انتخابات ریاست جمهوری آن سال به رقبای اصلاحطلبان وارد کرده بود، به ادبیات سیاسی کشور وارد شد.
به دیگر سخن؛ اصولگرایی برای مقابله با روند اصلاح طلبی که با حمایت مردم در حال گسترش بود ایحاد شد، تا از فراگیر شدن آن بکاهد. اما از آنجا که جريان اصولگرایی به روش ها و شیوههایی در سیاست خارجی و داخلی تاکید داشت که نمى توانست به مطالبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم که بر اثر آموزهای اتقلاب اسلامی مبنی بر عدالت اجتماعی و کرامت انسانی، ازادی و رفاه اقتصادی و حذف نابرابریها و فقر و فساد شکل گرفته بود پاسخ دهد؛ در واقعیت از اقبال شهروندان برخوردار نشد. این در حالي بود که جريان اصولگرايي تریبونها و رسانههای رسمی و مطبوعات و امکانات گسترده ای را در دست داشت.
اصولگرایان در سال ۸۴ با بازگشت به اهداف اجتماعی و اقتصادی انقلاب اسلامی و تبدیل انتخابات ریاست جمهوری به رقابت میان فقرا و اغنیا و دست کشیدن موقت از شعارهای ایدیولوژیک و شعارهايي از اين دست که مشکل را در موی زنان نبايد ديد؛ توانستند قدرت اجرایی کشور را به دست گیرند. اما زمانی نگذشت که اصولگرايان با رجعت به تفکرات بحران ساز خود، شرایط اقتصادی سیاسی و اجتماعی سختي را بر کشور حاکم کرده و با ایجاد بحران در سیاست خارجی، کشور را در شرایط بحرانی و خطرناکی قرار دادند.
انتخابات سال ۹۲ بار دیگر جريان اصولگرایی را به کنجی راند. این شرایط برخی از گروه های تندرو را به انتحار سیاسی واداشت تا با قرار گرفتن در مقابل اقدامات داخلی و خارجی دولت، حتی به قیمت ایجاد بحرانهای پرهزینه داخلی و خارجی، اوضاع را به نفع خود تغییر دهد که اوج آن را در برخورد با برجام شاهد بودیم.
تصویب برجام و تاکید مشروط رهبر معظم انقلاب بر اجرای آن تریبونهاي رنگارنگ و متعدد آنان را خاموش کرد. اکنون اصولگرایی خود را در برابر تغییرات انجام شده اقتصادی و سیاسی کشور در صحنه داخلی و بین المللی میبيند و حیات سیاسی خود را نه رجعت به شعارهای گذشته، بلکه وفق دادن با شرایط پسا برجام جستجو میکند.
در شرایط امروز چرخش اصولگرایی به سمت اهداف اصلاح طلبانه درونی و بیرونی، اجتناب ناپذیر است. اما تشتت درونی اصولگرایان و فقدان یک فرد برجسته و محبوب که بتواند آغازگر این چرخش برای جلب آرای مردم در شرایط امروز باشد، موضوعی است که اصولگرایان را دچار دردسر کرده است. اين عارضه باعث خواهد شد تا زمان این چرخش برای اصولگرایان با انتخاب روحانی در این دوره چهار سال به عقب بیفتد. این تاخیر زمانی همراه با تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پیش رو؛ آنان را دچار اقلیتی همیشگی خواهد کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
اصول گرایان الان ماسک از چهره شان کنار رفته و همه چهره واقعی انها را شناخته اند برای همین چهره محبوبی در بینشان پیدا نمیشه !
نه بابا
وجدانن روحانی .. به جز اینکه بیکاری . اعتیاد !سرقتهای شبانه و سریالی !! گرونی دوبرابری.. برنج ... حبوبات وگروه لبینات !! و اکثریت مردم در زیر فقر گریبانگیرند!
بازم بگم.حقوقهای نجومی !………… اختلاسهای تریلیونی..مدیران بانکها..بازم بگم .