کاوه آفاق دیگر نامی آشنا در موسیقی ایران محسوب میشود. این خواننده، آهنگساز، ترانهسرا، نوازنده و تنظیمکننده یکی از سرمداران موسیقی راک کشورمان به شمار میرود که توانسته مخاطبان زیادی را به سمت موج نوی موسیقی بکشاند.
روزنامه شهروند: کاوه آفاق دیگر نامی آشنا در موسیقی ایران محسوب میشود. این خواننده، آهنگساز، ترانهسرا، نوازنده و تنظیمکننده یکی از سرمداران موسیقی راک کشورمان به شمار میرود که توانسته مخاطبان زیادی را به سمت موج نوی موسیقی بکشاند.
کاوه آفاق در گفتوگو با ما تایید که برخلاف وعدههای بسیار در دولت دهم، این دولت یازدهم بود که به او مجوز داد.
در بخشی از گفتوگوی کاوه آفاق آمده است:
میدانیم که کار سختی برای دریافت مجوز آلبوم دوم خود داشتید. شرایط تغییری کرده است؟
شرایط هر روز بهتر میشود. فقط چیزی که وجود دارد این است که خیلی وقتها شیطنتهای عجیبوغریبی از برخی دوستانمان چه همکاران و چه خبرنگاران میبینیم که به یکباره مطالبی را مطرح میکنند و به گوش افرادی میرسانند که منتظر هستند چنین مواردی را برای لغو متوهمانه یک کنسرت بشنوند.
یکدفعه میشنویم چنین حرفهایی را زدهاند و درگیری جدیدی خلق میشود. تا ما برویم اثبات کنیم این صحبتها خالهزنکی و غیبت بوده و اشتباه شده، انرژی و زمانمان گرفته میشود و تمرکز کاری خود را از دست میدهیم. هر بار که چنین اتفاقاتی افتاده، برخی دوستان ما چه در حوزه خبر و چه در حوزه موسیقی، چنین کارهایی را انجام دادهاند.
نام آلبوم قبلی شما هم جای بحث دارد. «با قرصها میرقصد» میتواند ایهام داشته باشد و مروج سبکی از زندگی تلقی شود که علاقه به ترانه «lyrics» کاهش و به «words» گرایش پیدا میکند. از سوی دیگر مخاطبان شما از جنسی هستند که میتوان گفت چندان با هنجارهای موجود همخوانی ندارند. این غیرمجاز بودن در سالهایی که مجبور بودید زیرزمینی کار کنید، ناخودآگاه شما را به یک اپوزیسیون تبدیل نکرد؟
منظور شما این است که مدل موسیقی ما اصلا در چارچوب تعریفشده سیستم حاکم بر فرهنگ کشور نمیگنجد. باید بگویم که من سال١٣٨٩ برای دریافت مجوز اقدام کردم. پارامترها را کنار همدیگر چیدم و گفتم آدمی که بتواند داخل کشور کنسرت بدهد باید دارای چه پارامترهایی باشد. باید سابقه بدی نداشته باشید که من نداشتم. باید آدمی باشد که خانوادهاش هم قوانین را زیر پا نگذاشتهاند، اشعاری داشته باشد که خیلی سیاسی یا سخیف نباشند و گفتمان خودش هم ناسیونالیستی باشد.
هیچ حاکمیتی در جهان نیست که با این گفتمان بتواند مخالفت کند یا آن را نپسندد، چون اگر این کار را انجام دهد، قاعدتا خودش را نفی کرده است. مگر میشود یک حاکمیت در جهان باشد که مخالف کسانی باشد که کشورشان را دوست دارند؟ من این پارامترها را کنار هم چیدم و گفتم که میتوانم این کار را انجام دهم. از سال١٣٨٩ پروژه را کلید زدیم و تازه سال١٣٩٥ توانستیم روی صحنه برویم، یعنی آنچنان که خودم اولش فکر میکردم هم ساده نبود، البته شاید سوءتعابیری هم این میان اتفاق افتاد.
مگر در مدیریت ارشاد در این سالها تغییری رخ داد؟
من بههرحال در دوره آقای روحانی مجوز گرفتم. پس از دوسالواندی که از دوران ریاستجمهوری آقای روحانی گذشت، توانستم مجوز آلبومم را بگیرم و یکسال بعد هم کنسرت برگزار کنم. در سهسال دولت قبلی باوجود وعدههایی که به من دادند، نتوانستم مجوز بگیرم. این مسأله خودبهخود نشاندهنده این است که دولتها و تغییر دولتها واقعا تاثیرگذار هستند.
من به چشمان خودم دیدم که معاون دفتر موسیقی چگونه پشت کنسرت سال٩٥ ما بودند، حتی آقای مرادخانی در سالن برج میلاد نشست که اتفاق بدی برای ما رخ ندهد. معلوم است که این رفتار متفاوت از دولت دیگری است. این صحبتها را مطرح کردم که بدانید تفکر شما درست است. در دولت فعلی دیدم وزارت ارشاد و نهادهای دیگری که باید مجوز میدادند، به صورت عقلانی کار خود را انجام دادند، البته این کار تنها برای من انجام نشد. خوانندگان و گروههای زیادی در این دولت مجوز گرفتند. در موسیقی کشور نوازندههایی وجود داشتند که ممنوعالکار بودند، اما توانستند دوباره کار کنند. من نمیگویم شرایط عالی است، اما خوب است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر