حمیده امینی فر در روزنامه ایران نوشت: اگر بودجه مدیریت شهری ۱۸ هزار میلیارد تومان است، به گفته برخی اعضای شورا، حدود ۵۰-۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد. یعنی شورای بعدی برای سه سال آینده باید بدهیهای شهرداری را صاف کند.
حمیده امینی فر در روزنامه ایران نوشت: اگر بودجه مدیریت شهری ۱۸ هزار میلیارد تومان است، به گفته برخی اعضای شورا، حدود ۵۰-۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد. یعنی شورای بعدی برای سه سال آینده باید بدهیهای شهرداری را صاف کند.
یا الان خیلی از داراییهای شهرداری فروخته شده است،بنابراین شورای شهر باید شورایی باشد که بتواند این حجم مالی بالا را به طور جامع، تحلیل، مدیریت، سازماندهی و برنامهریزی کند
29 اردیبهشت ماه، 3 هزار کاندیدا در تهران به مصاف 21 صندلی میروند تا مسیر نمایندگان مردم، برای عضویت در مردمیترین انتخابات شهر، از این پس به خیابان بهشت منتهی شود. تا آن زمان تقریباً دو هفته زمان باقی است، با این حال تلاش ها برای راهی کردن اصلح ترینها به پارلمان 18 ساله شهر این روزها بشدت رونق گرفته است. تبلیغات رسمی کاندیداها هنوز آغاز نشده، اما معیارها و شاخصها برای منتخبان، بیش از دورههای گذشته بر «تخصص»، «پاکدستی»، «اشراف بر اطلاعات» و دانش شهری متمرکز شده است. محمود میرلوحی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره اینکه چه شورایی میتواند شورای نزدیک به آرای مردم باشد و اینکه اساساً چه کسانی باید وارد «بهشت» شوند، به سؤالات «ایران» پاسخ داده است:
اگر بخواهیم بر کارنامه این چهار دوره شورا مروری داشته باشیم فکر میکنید کدام دوره شورا موفقتر ظاهر شده و اساساً به ماهیت و جایگاهی که از ابتدا برای آن پیشبینی شده بود، هر چند اندک رسیده است؟
برای پاسخ به این سؤال باید این 4 دوره را واکاوی کرد. من فکر میکنم اعضای شورای شهر در دوره اول عزمشان را برای اجرای قانون و به فعل درآوردن اصول قانون جزم کردند، البته شرایط مساعدی هم برای قرار گرفتن شوراها در جایگاه خودشان به عنوان پارلمان محلی فراهم شد تا مسائل شهری را مدیریت کنند. بویژه با توجه به ساختار اقتصادی و سیاسی کشور که تمرکزگرا است و میزان مشارکت مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، چراکه مدیریت غیر دولتی آنطور که باید محقق نشده است. بنابراین شوراها میتوانند ما را به مدیریت و حاکمیت محلی نزدیک کنند، متأسفانه حاکمیت محلی به علت مسائل مختلفی که در کشور ما وجود دارد، تاکنون اجرایی نشده، اما در کشورهای توسعه یافته و از جمله در مهد دموکراسی دنیا یعنی هندوستان هم نظام فدراتیو اجرا میشود، یعنی ایالت ها اختیارات لازم را دارند و حکومتهای محلی تصمیم گیرندهاند. به همین علت مشارکت هم از رشد بالاتری برخوردار است. ما هم باید به همین مدل نزدیک شویم. تنها ساختار قانونی که میتواند تمرکزگرایی را در کشور ما کاهش دهد همین قانون شوراها و انتخابات شهر و روستاست. در سال 58 نیز برسرعت بخشیدن به توسعه شوراها تأکید شده
بود. الان در بسیاری کشورها، توسعه را منوط به مشارکت میدانند. در آن زمان یعنی حدود 38 سال پیش، فقط 34 کشور از دموکراسی برخوردار بودند، همان زمان اعلام میکردند که باید برای تسریع توسعه، شوراها تشکیل شود، اما این هدف با 20 سال تأخیر، شوراها را سرانجام در سال 78 شکل داد. در آن دوره، البته فضا و گفتمان مثبتی به وجود آمده بود و چهرههای فعال و سرشناس سیاسی اصلاحطلب عهده دار مسئولیت شدند، اما نتوانستیم آن شتاب اولیه را ادامه دهیم. چون شورا سکوی پرش برخیها به مجلس و دولت شد و بعد هم کشمکشها و دعواهای سیاسی اتفاق افتاد که آثارش را در دوره بعد نشان داد.
پس مشارکت اندک مردم در دوره دوم به دنبال همین جریانات دوره اول بود؟
بله، حضور اندک مردم در انتخابات شوراها در دوره دوم، به نوعی واکنش جامعه به همین موضوع بود. متأسفانه خانه نشینی مردم به نهاد شورا ضربه زد و موجب شد اصولگرایان با رأی اندک (برخی با 200 هزار رأی) روی کار بیایند و تا الان هم این جایگاه را رها نکنند و به نوعی آن را گروگان بگیرند. به هرحال تهران منابع سرشاری دارد و دولت با همه تلاشش هنوز نتوانسته پولی به بودجه عمرانی کشور تزریق کند. هماکنون کل بودجه شهرداری تهران با بودجه عمرانی کشور برابری میکند. همانطور که میدانید بودجه عمرانی کشور در زمان آقای احمدینژاد بشدت افت کرد. درحالی که در دولت اصلاحات، (سال 84-83) بودجه عمرانی کشور، بیش از 32 هزار میلیارد تومان (32 میلیارد دلار) بود، اما در سال 91، بودجه به 11 هزار میلیارد تومان (3 میلیارد دلار) رسید. همین رقم در سال 92، با تلاش دولت به 21 هزار میلیارد تومان افزایش یافت و الان حدود 4/7 میلیارد دلار است که تلاش میشود به 10 میلیارد دلار برسد،اگرچه با رقم سال 83، همچنان تفاوت چشمگیری دارد. جالب اینکه بودجه شهرداری تهران از محل تراکم فروشی درحال افزایش است و حدود 6 میلیارد دلار (18 هزار میلیارد تومان) مجموع بودجه
شهرداری برآورد میشود، پس با خانه نشینی مردم، این منبع درآمد سرشار برای ادامه یافتن سیاستهای انقباضی هزینه میشود. از این جهت میگویم انقباضی که در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، جوانان و زنان سیاستها نه ایجابی که سلبی است.
به نظر میرسد در دوره چهارم شورا، با روی کار آمدن اصلاحطلبان در نیمی از صندلیهای شورا وضعیت تا حدودی تغییر کرد، این اتفاق آیا توانست به خانهنشینی مردم پایان دهد و درصد مشارکت را بالا ببرد؟
شاید غفلت دورههای قبل را بهبود بخشید، اما رفتار اصولگرایان شورا، عملاً امکان فعالیت اصلاحطلبان را فراهم نکرد. به عبارتی ورزشکاران شورا، کفه ترازو را برهم زدند و به همین علت اجازه تحقیق و تفحص در این دوره هم داده نشد. در این 12 سال مدیریت اصولگرایان بر شهر، حدود 200 هزار میلیارد تومان یعنی تقریباً معادل یک سال بودجه کشور، در اختیار آنان قرار داشت. این منابع آثار و پیامدهای بی شماری دارد. شاید چند اتوبان و بزرگراه و پل ساخته باشند، اما در ازای آن بحث شهر پایدار، زیبایی و آرامش شهر و محیط زیست شهری را هم به چالش کشیدهاند. آقای قالیباف الان حدود 12 سال است که بر این شهر مدیریت میکند، بعد کار خود را به جای اینکه با 3 و نیم سالی که دولت روی کار آمده، مقایسه کند، با همه دورهها مغلطه میکند. درحالی که دولت زمانی که روی کار آمد 500 هزار میلیارد تومان بدهی روی دستش مانده بود. درباره شهرداری هم همینطور، اگر بودجه مدیریت شهری 18 هزار میلیارد تومان است، به گفته برخی اعضای شورا، حدود 50-60 هزار میلیارد تومان شهرداری بدهی دارد. یعنی شورای بعدی برای سه سال آینده باید بدهیهای شهرداری را صاف کند. یا الان خیلی از
داراییهای شهرداری فروخته شده است،بنابراین شورای شهر باید شورایی باشد که بتواند این حجم مالی بالا را به طور جامع، تحلیل، مدیریت، سازماندهی و برنامهریزی کند. با وجود این شهرداری تهران مثل زمان احمدینژاد همچنان مدعی است که چرا از این بودجه عمرانی محدود، نصیبش نمیشود. به عبارتی شهردار تهران هنوز از رئیس جمهوری و دولت طلبکار است. درحالی که 40 درصد ظرفیتهای کشور همه در تهران جمع شده است.
با این توصیف شورای شهر تهران باید چگونه شورایی باشد و چه شهرداری را سرکار بیاورد؟
الان شهرداری منابع شهر را پیشخور کرده و به نوعی منابع آینده را هم مصرف کرده، اما همچنان تشنه است، بنابراین شورایی باید روی کار بیاید که بتواند بهترین شهردار را گزینش کند؛ فردی که بتواند همه مسائل شهر را از بودجه و درآمد گرفته تا محیط زیست و موضوع های فرهنگی را برنامهریزی کرده و در این موارد متخصص باشد. از طرفی شورا نباید شورای شهرداری باشد تا برای ارائه گزارش به التماس بیفتد. شهر تهران یک کلانشهر پر از منابع است، پس باید بپذیریم که یک پارلمان محلی دارای تجربه، دانش و اطلاعات کافی، شجاعت و پاکدستی و یک کار تیمی میخواهد.
این کار تیمی در دوره چهارم وجود نداشت؟
کار تیمی در شوراها شکل نگرفته، البته در این دوره اصولگرایان برای ایجاد فضای انحصاری، کار تیمی انجام میدادند تا اصلاحطلبان را بایکوت کنند، اما این کار تیمی علیه مردم بود نه به نفع آنها! کار تیمی به معنای پاسخگو بودن شهردار و نفروختن شهر است. نه اینکه یکدست شویم و نگذاریم یک رأی، نتیجه درست را رقم بزند. بیشک این رفتارها به نفع مردم نیست. اگر بخواهیم تهران در مسیر درستی قرار بگیرد باید شورا یک ساختار هوشمند، پاسخگو و کارشناسان با تجربه داشته باشد. نه اینکه بعد از گذشت این همه سال هنوز کسی نداند چقدر برای پل صدر هزینه شده است. سازمان شیشهای شهر، یعنی طبق قانون هر 6 ماه یک بار به مردم گزارش مالی ارائه دهند. یعنی مردم تهران بعد از 12 سال حاکمیت اصولگرایان باید تا الان 24 گزارش از شورا دریافت میکردند، آیا این اتفاق تاکنون افتاده است؟!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
فدای سرتان وای به روزی که رییس جمهور شود چقدر بدهی بالا خواهد اورد