ناگفته های «برد پیت» پس از طلاق از آنجلینا جولی
برد پیت در این مصاحبه گفت که دوران کودکی اش در شهر اسپیرنگفیلد ایالت میسوری امریکا گذشته است. شهری که در هنگام کودکی پیت، پر از مزارع ذرت بود و تنها پس از ده دقیقه خروج از شهر به جنگل ها و رودخانه های بسیاری می رسید.
برد پیت در این مصاحبه گفت که دوران کودکی اش در شهر اسپیرنگفیلد ایالت میسوری امریکا گذشته است. شهری که در هنگام کودکی پیت، پر از مزارع ذرت بود و تنها پس از ده دقیقه خروج از شهر به جنگل ها و رودخانه های بسیاری می رسید. برای همین پیت کودکی خوبی در طبیعت داشته است، اما پس از ورود به مدسه، کم کم مهارت های اجتماعی را آموخت و به هنر علاقه مند شد.
برد پیت در این مصاحبه می گوید وقتی کودک بوده، بیش تر به خاطر داستان و داستان پردازی، به بازیگری و فیلم علاقه مند شده است و این دنیای داستان بوده که او را به سمت خود کشیده است.
وقتی از برد پیت پرسیده شد آیا هیچ وقت احساس نکرده باید بیش تر سیاسی شود، گفت ترجیح می دهد به جای دخالت در سیاست، بتواند حرف ها و نظرات اش را از طریق فیلم هایش بیان کند.
وقتی از برد پیت درباره شش ماه گذشته زندگی و شرایط احساسی اش سوال شد، گفت: این دوره برایم تنها درباره نگاه کردن به ضعف ها و شکست هایم بود تا بتوانم دوباره خودم را بسازم.
برد پیت درباره ماجرای پرواز و تقاضای طلاق آنجلینا گفت فکر می کند اگر آن اتفاق هم نمی افتاد، این جدایی بالاخره سر می رسید. وقتی از برد پیت پرسیده شد: فکر می کند دچار بحران میانسالی شده است، گفت:
نه، بحران میانسالی نیست. من فکر می کنم بحران میان سالی به کسی اطلاق می شود که از پیر شدن و مردن می ترسد، پس از خانه بیرون می رود و برای خودش لامبورگینی می خرد!
پیت با لبخند گفت: من همین الان هم فورد جی تی دارم! سپس با لحنی احساسی ادامه داد: یادم می آید برخی وقت ها واقعا از خودم خسته می شدم. یکی از آن لحظه ها خیلی عظیم بود. همه چنین لحظه هایی، مثل یک ژنراتور عمل می کند تا تغییر کنید. و من خدا را به خاطر همچین تجربه ای شکر می کنم. یادم نمی آید از زمان دبیرستان روزی را بدون عرق خوری یا سیگار گذرانده باشم، اما یک جایی می رسد که می فهمید دیگر زیادی است. من با احساساتم به پیش می روم و خوشحالم که این کار را می کنم.
برد پیت درباره تنها زندگی کردن اش در شش ماه گذشته گفت: اوایل خیلی سختم بود تنها بمانم. پس پیش دوستم رفتم و در یک طبقه خانه او زندگی می کردم. پیش دوستم دیوید فینچر آنجا در سانتا مونیکا بود و همیشه با رویی باز با من برخورد می کرد. حدود یک ماه و نیم در خانه دوستم بودم تا اینکه یک روز ساعت 5.30 صبح از آنجا بیرون آمدم.
برد پیت، درباره این روزهایش که به تنهایی سر می کند گفت: خانه ای که الان در آن هستم، خانه کودکی هایم، همیشه پر از صداهای مختلف است که از گوشه و کنار، طبیعت به گوش می رسد. بنابراین باید خلاق باشم. هر کسی یک جوری خلق می کند. من اگر چیزی درست نکنم، کاری انجام ندهم، احساس و فکرم را بیرون نیاورم، آن وقت سناریوهای ترسناک و اهریمنی در ذهنم می سازم. می دانی، یک پایان وحشتناک.
برد پیت درباره هیاهوی جدایی اش از آنجلینا جولی و شایعات پیش آمده گفت: یادم می آید حدود یک سال و نیم پیش، شایعه بدی شنیدم و پیش خودم گفتم خدا را شکر، این جور چیزها هرگز برای من پیش نمی آید. من زندگی ام را کرده ام. خانواده دارم. دارم کار خودم را می کنم و هیچ کار خلافی انجام نداده ام. از هیچ خط قرمز عبور نکرده ام...
برد پیت درباره جدایی اش از شش فرزندش گفت: آدم می گوید بگذار کسانی که دوست داری بروند و آزاد باشند. گفتن اش آسان است و حرف قشنگی به نظر می رسد، اما اجرایش خیلی سخت است، لعنتی...یادم است یکی می گفت در دادگاه طلاق هیچ کس نمی برد، فقط یکی بیش تر زخمی می شود...و من سعی کردم ما در این چرخه قرار نگیریم...
وقتی از برد پیت پرسیده شد تنها در خانه چه کاری می کند، گفت: صبح که از خواب پا می شوم، آتش روشن می کنم. شب که به خواب می روم هم آتش برپا می کنم. آتش بهم حس زندگی می کند.
نظر کاربران
همه مردها اخرش همینطورن گند میزنن به زندگیشون !
صحبت هاش جالب بود ولی خود متن ایرادهای نگارشی زیاد داشت.
آخی نفسی