مریم طالشی در روزنامه ایران نوشت:«تمام بچههای اینجا مریض هستند.» همین یک جملهاش کافی است تا دل آدم بلرزد. زن این را میگوید و به دختر بچه ۵-۶ ساله که کنارش ایستاده، اشاره میکند: «شبها از سرفه خوابش نمیبرد. آنقدر سرفه میکند که بالا میآورد. هرچه دکتر بردهام، گفته به خاطر محیط زندگیتان است.»
مریم طالشی در روزنامه ایران نوشت:«تمام بچههای اینجا مریض هستند.» همین یک جملهاش کافی است تا دل آدم بلرزد. زن این را میگوید و به دختر بچه ۵-۶ ساله که کنارش ایستاده، اشاره میکند: «شبها از سرفه خوابش نمیبرد. آنقدر سرفه میکند که بالا میآورد. هرچه دکتر بردهام، گفته به خاطر محیط زندگیتان است.»
اینجا بیابانهای اطراف زندان «گوانتانامو» یا «آلکاتراس» نیست. عبدالهآباد و مهدیآباد تهران است در نزدیکی سایت دفن زباله کهریزک که با گیتها و نیروهای بیسیم به دست بسیاری محافظت میشود. وارد شدن به سایت غیر ممکن است اما بوی دریاچه شیرابه و تعفنی که در محیط اطراف نشت میکند، بدون هماهنگی محافظان وارد محدوده زندگی ساکنان اطراف میشود.
عبدالهآباد (به قول محلیها عبدلآباد کهریزک) و مهدی آباد با فاصله کمی از هم قرار گرفتهاند و کمترین فاصله را با سایت دفن زباله دارند؛ کمترین فاصلهای که منطقه مسکونی با این سایت میتواند داشته باشد؛ نرسیده به ورودی سایت، همان جا که کامیونها پی در پی وارد میشوند و بوی ناشی از عبور و مرورشان را حتی از فاصله دور میشود حس کرد. «بعدازظهرها بو شدید میشود. شبها هم که باد میزند، اصلاً نمیشود تحمل کرد. در هر خانهای را بزنید، میبینید که بچهها مریض هستند؛ بیشترش مشکلات تنفسی.
بیماریهای پوستی هم هست.» خانم احمدی ۱۲ سال است در عبدالهآباد ساکن است. بارها و بارها شنیده که میخواهند مرکز دفن زباله را به جای دیگری منتقل کنند. خیلی اعتراض کردهاند اما هیچ نتیجهای نگرفتهاند. زهرا پناهی هم از ۳۰ سال پیش تا به حال در منطقه ساکن است. میگوید: «اینجا آنقدر به خاطر دفن زباله مشکل داریم که نمیدانیم کدامش را بگوییم. بوی بد و مگس که همیشه هست. شبها بوی یک جور گاز در هوا حس میکنیم. چشمهایمان میسوزد و دائم سرفه میکنیم. نوه خودم را از اول سال ۱۰بار بیشتر دکتر بردهاند. خون توی خلط سینه دارد. گفتهاند به خاطر آلودگی است.
وضع آدم بزرگها هم خوب نیست اما بچهها حساسترند. رنگ و روی بچههای اینجا را ببینید، خودتان میفهمید.»
حوالی ظهر است و بوی تندی در فضا به مشام میرسد. میگویند از همین وقتها شروع میشود. سرما و گرما هم ندارد اما وقتی هوا گرم است، بو شدیدتر میشود. کولر را روشن میکنند، بدتر هم میشود. قدمت منطقه زیاد است. عباس پناهی از قدیمیهای عبدالهآباد است. خانوادهاش از ۲۰۰ سال پیش در منطقه ساکن بودهاند. میگوید از وقتی سایت دفن زباله را اینجا ساختهاند، مردم منطقه دیگر خوشی ندیدهاند. همهاش آزار بوده. باد، بوی زباله را میآورد. شیرابهاش هم تا اینجا میرسد. کل آبهای زیرزمینی منطقه آلوده شده.
این را از خودم نمیگویم. خودمان همین جا چاه آب زدیم و آمدند آبش را آزمایش کردند گفتند آلوده است. فقط باید کلر زیاد به آن زد. معلوم است که این آب برای کشاورزی بد است اما با همین آبهای آلوده در این منطقه کشاورزی هم میکنند. سبزی و صیفیجات میکارند. چند سال پیش چند خبرنگار آمدند برای بازدید دریاچه شیرابه اما راهشان نداده بودند. من خودم از یک راه دیگر بردمشان آن طرفش را ببینند اما حالا آن راه را هم مسدود کردهاند.»
عکسهای هوایی از دریاچه شیرابه آراد کوه سایت کهریزک، نشان میدهد دریاچه هنوز کاملاً خشک نشده و اثرات آن باقی است؛ دریاچهای که از آن با عنوان بحران زیست محیطی بیخ گوش پایتخت یاد میکنند. دفن میلیاردها تن پسماند طی مدت ۵۰ سال، حاصلاش دریاچهای است با ۳۵۰ هزار مترمکعب مساحت و ۲ متر عمق. این همان سایتی است که به عنوان مدرنترین سایت زباله تبلیغ میشود؛ سایتی که نه دریاچه شیرابه ندارد که هیچ بلکه از آن برق هم تولید میشود.
بهمن ماه سال ۹۱ بود که تصفیهخانه شیرابه مجتمع دفع و مدیریت پسماند آرادکوه کهریزک به صورت آزمایشی به بهرهبرداری رسید و مجتبی عبداللهی، معاون خدمات شهری شهردار تهران در مراسم افتتاح آن اعلام کرد شیرابه حاصل از دفن غیر بهداشتی زباله که مربوط به نیم قرن پیش است، با افتتاح این تصفیهخانه ظرف ۱۸ تا ۲۴ ماه تصفیه خواهد شد.
عبداللهی، تنها حلقه باقی مانده از این زنجیره را زباله سوز کهریزک عنوان کرد که به گفته او ظرفیت تولید سه مگاوات برق را دارد که این میزان قابل افزایش به ۵ مگاوات است.
نیم نگاه
یکی از اهالی عبداله آباد: اینجا آنقدر به خاطر دفن زباله مشکل داریم که نمیدانیم کدامش را بگوییم. بوی بد و مگس که همیشه هست. شبها بوی یک جور گاز در هوا حس میکنیم. چشمهایمان میسوزد و دائم سرفه میکنیم. نوه خودم را از اول سال ۱۰ بار بیشتر دکتر بردهاند. خون توی خلط سینه دارد. گفتهاند به خاطر آلودگی است. وضع آدم بزرگها هم خوب نیست اما بچهها حساسترند. رنگ و روی بچههای اینجا را ببینید، خودتان میفهمید.
محمد حقانی، رئیس کمیته خدمات شهری شورای شهر تهران: دریاچه را خشک کردهاند ولی با توزیع در سایر سطوح و اینکه شیرابهها را هوادهی کرده یا روی زبالهها پمپاژ کردهاند که هیچ کدام از این روشها علمی و کاربردی نیست. به همین دلیل هم کارخانه تصفیه شیرابه که آن را با هزینه 30 میلیارد تومان ایجاد کردهاند، هیچ بازدهی نداشته و هزینه بیحاصل بوده است. الان هم خیلی راحت عنوان میکنند که پایلوت و آزمایشی بوده! پایلوت آن هم با این همه هزینه آخر.
حالا اما با گذشت 5 سال، شواهد چیز دیگری را نشان میدهند. محمد حقانی، رئیس کمیته خدمات شهری شورای شهر تهران در گفتوگو با «ایران» میگوید: «دریاچه را خشک کردهاند ولی با توزیع در سایر سطوح و اینکه شیرابهها را هوادهی کرده یا روی زبالهها پمپاژ کردهاند که هیچ کدام از این روشها علمی و کاربردی نیست. به همین دلیل هم کارخانه تصفیه شیرابه که آن را با هزینه 30 میلیارد تومان ایجاد کردهاند، هیچ بازدهی نداشته و هزینه بیحاصل بوده است. الان هم خیلی راحت عنوان میکنند که پایلوت و آزمایشی بوده! پایلوت آن هم با این همه هزینه آخر؟!! ممکن است بخشی از شیرابهها تبخیر شود اما اثر آن در نفوذ به آبهای زیرزمینی را نمیتوان نادیده گرفت. شیرابه اثرات مخربی روی محیط زیست باقی میگذارد و تأثیر منفی بر سلامت مردم دارد.»
حقانی ادامه میدهد: «بوی بد سایت دفن زباله بخصوص در تابستان و شبها در مسیر ورودی فرودگاه امام (ره) استشمام میشود و علاوه بر اینکه این بو مزاحم مردم منطقه است، برای ورود میهمانان داخلی و خارجی هم شکل بدی دارد. علتش هم تخمیر زبالههاست و گازهای مختلفی که از آن متصاعد میشود. مشکل این است که هنوز به نتیجه نرسیدهایم که زبالهها را باید بسوزانیم یا با توجه به خشک بودن کشور و فقیر بودن خاک از آن برای تولید کمپوست استفاده کنیم. اما مسأله مهم ما در حال حاضر تفکیک زباله از مبدأ است که گرچه آمار و ارقامی در مورد آن اعلام میشود اما در واقع شاید چیزی حدود 2تا 3 درصد زبالهها از مبدأ تفکیک میشوند.»
اما نیروگاه تولید برق مرکز دفن زباله که حقانی فعالیت آن را هم ناکارآمد میداند چراکه دستگاه هاضم موجود در کهریزک که تکنولوژی تولید برق از زباله است و گازهای اتان و متان را به نیروی برق تبدیل میکند، هنوز کاربردی نداشته و آمار و ارقامی که اعلام میشود، واقعی نیست. مشکل هم این است که شهرداری نمیخواهد این کار را به بخش خصوصی واگذار کند و خودش میخواهد صفر تا صد آن را اداره کند.»
حقانی پیش از این و درست یک سال بعد از افتتاح تصفیه خانه شیرابه نیز هشدار داده بود که با توجه به وضعیت کهریزک و دریاچه بزرگ شیرابه که روی هم تلنبار شده، حتی دیگر گاز مفیدی نیز از آن متصاعد نمیشود و این کار بیهوده است.
2 سال بعد از آن در اردیبهشت 94 حقانی مجدداً اعلام کرد که تصفیه آب شیرابه زبالهها در کهریزک، به علت ناهماهنگی تکنولوژی تعبیه شده، ناکارآمد است و شیرابههای این کارخانه بلااستفاده مانده است. او تأکید کرده بود که خشک کردن دریاچه شیرابه مشکل را حل نمیکند بلکه با تجهیز سیستمهای دفع مواد زباله در راستای حفظ محیط زیست، میتوان قبل از ورود زبالهها به محل جمعآوری، معضل دریاچه شیرابه را از بین برد.
رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران نیز اردیبهشت ماه سال گذشته اعلام کرد که نقطه ضعفی در سیستم تصفیه شیرابه و همچنین تأسیساتی که برای این کار ایجاد شده وجود دارد و این سیستم نمیتواند انشعابها را تصفیه کند به همین دلیل شهرداری تهران از روشهای دیگری برای خشک کردن دریاچه شیرابه استفاده میکند. تصفیهخانه شیرابه کهریزک قرار بود ظرف مدت 2 تا 3 سال پرونده آلودهترین سیال شناخته شده روی زمین یعنی شیرابه را ببندد و تهران را از خطر آن در امان بدارد اما اشتباه محاسباتی در طراحی آن، کارایی این سایت را به کل زیر سؤال برد. سازمان پسماند شهرداری تهران اما همچنان مدعی است که تصفیهخانه ١٤هزار مترمکعبی شیرابه، قادر است شیرابهها را تصفیه کند و آب حاصل از آن را به مصرف مجموعه آرادکوه برساند. این درحالی است که عبداللهی، معاون خدمات شهری شهردار تهران سال 94 مدعی شده بود که در آینده نزدیک چیزی به عنوان دریاچه شیرابه نخواهیم داشت و این دریاچه خشک خواهد شد، ضمن اینکه با تصفیهخانهای که ساخته شده 90 درصد دریاچه شیرابه خشک و 10 درصد دیگر نیز نهایتاً تا اوایل سال آینده یعنی سال 95 خشک
میشود.
حالا یک سال از وعده خشک شدن کامل دریاچه شیرابه گذشته و آن طور که معلوم است، شهرداری تنها سعی کرده صورت مسأله را با توزیع شیرابه در سطوح دیگر پاک کند.
ورود به سایت دفن زباله کهریزک برای ما غیرممکن است حتی پیش از آنکه بدانند خبرنگار کدام روزنامه هستیم و مجوز ورود داریم یا نه. نیروهای بیسیم به دست به کسی به نام حاج... اطلاع میدهند که یک پلاک غریبه در حال ورود به سایت است. کمی بالاتر حاج... و یک نفر دیگر جلوی اتومبیل را میگیرند و به سمت دیگری هدایت میکنند.
توضیح میدهیم که خبرنگاریم و میخواهیم گزارشی از فعالیت سایت و نحوه تولید برق و کمپوست آن بگیریم. نیازی به شنیدن جمله بعدی نیست، بیهیچ توضیحی باید برگردیم. چند روز پیش محمدمهدی تندگویان عضو شورای شهر تهران، در توئیتر خود نوشت: «شهرداری اسناد مربوط به تولید برق از زباله و کود کمپوست و میزان درآمد حاصل از آن را به شورای شهر اعلام نماید؛ این ۴سال است که درخواست ماست.»
بوی زباله، استشمام گاز، آب آلوده، هوایی که برای نفس کشیدن مناسب نیست، تمام اینها حاصلش میشود بیماریهایی که علاجشان شاید به این راحتیها ممکن نباشد. آدم دلش از تماشای بچههای مریض میلرزد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
سلام جناب جواب بده عزيزم قلبم اميدم تي قربان
اقاي قالي نژاد پس کجا ست