۵۲۳۷۲۳
۱۱ نظر
۵۰۰۸
۱۱ نظر
۵۰۰۸
پ

زن جوان قربانی مشاجره خونین شد

پرونده قتل زن جوان که در جریان مشاجره با آشنای خانوادگی به قتل رسیده است پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد.

روزنامه ایران: پرونده قتل زن جوان که در جریان مشاجره با آشنای خانوادگی به قتل رسیده است پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد.
پرونده این ماجرا از ۲۳ آبان ۹۵ و در پی مراجعه مرد جوانی به کلانتری ۴۴ کرج آغاز شد. این مرد با نگرانی از ناپدیدشدن همسرش خبر داد و به پلیس گفت: صبح امروز همراه همسرم «سونیا» و پسر ۸ ساله‌ام از خانه خارج شدیم. پسرم را به مدرسه رساندیم و کمی جلوتر همسرم برای پیاده‌روی از من جدا شد و من هم به محل کارم رفتم اما عصر که برگشتم متوجه شدم مدیر مدرسه فرزندم را به خانه آورده و از سونیا هم هیچ خبری نیست. تلفن همراهش هم خاموش است و به شدت نگران شدم.
با اعلام این گزارش به پلیس مشخصات زن ۳۳ ساله به نیروهای گشتی اعلام شد و پرونده با دستور بازپرس در اختیار مأموران اداره آگاهی کرج قرار گرفت. از سوی دیگر وقتی پلیس با ردیابی تلفن همراه سونیا دریافت که آخرین بار گوشی این زن ظهر همان روز در نزدیکی محل زندگی‌اش روشن بوده، بار دیگر تحقیق از خانواده وی در دستور کار قرار گرفت.
شوهر سونیا با تکرار اظهارات قبلی‌اش گفت: با همسرم در دانشگاه آشنا شدم و به او علاقه‌مند بودم. ۱۰ سال زندگی مشترکمان بخوبی سپری شد اما این اواخر رفتارهای همسرم تغییر کرده بود. حتی چند روز پیش برایم پیامکی فرستاد و از بی‌علاقگی‌اش به زندگی مشترک‌مان گفت اما من این پیامک را جدی نگرفتم و حس کردم خسته و دلگیر است.
بنابراین پنهانی از مادرش خواستم که به او توجه بیشتری کند و علت ناراحتی‌اش را بپرسد.
مادر سونیا نیز با تأیید اظهارات دامادش گفت: ‌دخترم بتازگی از زندگی دلسرد شده و ما هم نگرانش بودیم. می‌ترسیدیم خوشبختی‌اش را با بهانه‌گیری‌های بی‌ارزش تباه کند. پس از مرگ همسرم، یکی از بزرگان فامیل حمایت از خانواده ما را به عهده گرفت و کمک‌مان می‌کرد. او سونیا را مثل دختر خودش دوست دارد و با او مهربان است. به همین دلیل با «احمدآقا» تماس گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم که او هم قول داد مثل همیشه پدرانه مشکل دخترم را حل کند اما دیگر از سونیا خبری ندارم.
در حالی کارآگاهان با طرح فرضیه‌های مختلف تحقیق برای یافتن ردپایی از زن گمشده را آغاز کرده بودند که مأموران کلانتری ماهدشت از کشف جسد زن ناشناسی در کنار رودخانه «شور» نزدیک روستای احمدآباد خبر دادند. مرد افغان که در تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های پلیسی این خبر را داده بود، گفت: عصر دیروز در حال چرای گوسفندان بودم که ناگهان متوجه فرار گله شدم. وقتی جلوتر رفتم چشمم به جسد زن جوانی افتاد و چون هوا رو به تاریکی می‌رفت، هراسان گله را جمع کردم و برگشتم.
در حالی که ترسیده بودم ماجرا را به صاحبکارم گفتم. صبح امروز باز گله را به همان منطقه بردم و جسد را همان جا دیدم و صاحبکارم خواست که موضوع را به پلیس خبر بدهم.با توجه به اینکه پلیس احتمال می‌داد جسد پیدا شده به پرونده گم‌شدن زن جوان مربوط باشد همسر و مادر سونیا راهی پزشکی قانونی شده و جسد را شناسایی کردند. پس از شناسایی جسد تحقیقات جنایی در این باره آغاز شد اما پس از ۲ روز مرد ۶۰ ساله‌ای به دایره جنایی اداره آگاهی کرج مراجعه و به قتل سونیا اعتراف کرد. وی در حالی که بشدت متأثر و پشیمان بود، گفت: نام من احمد است و بزرگ و مورد احترام طایفه هستم اما به دردسر بزرگی افتاده‌ام و حال تسلیم قانونم.
احمدآقا با اعتراف به قتل زن جوان ادامه داد: مادر سونیا از مدتی قبل متوجه تغییر رفتار دخترش شده بود و با نگرانی و اضطراب موضوع را با من در میان گذاشت. من هم برای دیدن سونیا و شنیدن حرف‌هایش مزرعه‌ام را رها کردم و به طرف خانه‌شان راه افتادم. در طول مسیر تلفن همراهم زنگ خورد و کنار خیابان توقف کردم تا صحبت کنم. همان موقع خودروی پرشیایی از کنارم رد شد و سونیا را در صندلی جلوی آن دیدم که با راننده سرگرم صحبت بود. مطمئن شدم دلیل ناسازگاری او با شوهرش را فهمیده‌ام. با سرعت به تعقیب آنها پرداختم اما آنها با دیدن من فرار کردند. به همین خاطر نزدیک خانه سونیا منتظر شدم تا برگردد. او وقتی مرا دید منکر هیچ چیز نشد و حتی با عصبانیت جوابم را داد.
او را داخل خودروام بردم تا دیگران سر و صدایمان را نشنوند. حتی به او اخطار دادم موضوع را به همسرش می‌گویم اما برخلاف تصورم او شروع به پرخاشگری کرد و چون انتظار این رفتار را نداشتم عصبانی شدم و با مشت ضربه‌ای به سرش زدم که ناگهان سرش به شیشه خورد و بینی‌اش خونریزی کرد. باور کنید راضی نبودم قطره‌ای خون از بینی دخترم بچکد. من خیر و خوبی‌اش را می‌خواستم اما افسوس که او سر به هوا شده بود. همان موقع با عجله به سمت بیمارستان رفتم اما نزدیکی بیمارستان متوجه شدم سونیا تکان نمی‌خورد. خیلی ترسیده بودم. پای سال‌ها آبرو و اعتبارم در میان بود.
نمی‌دانم چه شد که توقف نکردم و مسیرم را تا نزدیکی یک روستا ادامه دادم و همانجا جسدش را رها کرده و متواری شدم. کارهای نیمه تمام زیادی داشتم و باید مزرعه بزرگم را به سرکارگر می‌سپردم. ۲ روز به خودم فرصت دادم تا کارهایم را سر و سامان دهم و حالا تسلیم قانون هستم. با اعتراف متهم به قتل و بازسازی صحنه حادثه پرونده با صدور قرار مجرمیت از شعبه ۲۱ بازپرسی به دادگستری البرز فرستاده شد.
در حالی که پزشکی قانونی اعلام کرده بود علت مرگ این زن، ضربه به سر و خونریزی مغزی است، همسر وی به عنوان قیم فرزندشان و مادر سونیا به عنوان اولیای دم خواستار قصاص و مجازات متهم شدند. مادر مقتول گفت: احمدآقا بزرگ و ریش سفید فامیل بود و همه از او صلاح و مشورت می‌خواستند. اما نمی‌دانستیم به جای بهتر شدن اوضاع این چنین داغدارمان می‌کند. پس از این چه جوابی برای پسر سونیا داریم و بی‌مادری او را چطور توجیه کنیم؟ به همین دلیل چاره‌ای جز قصاص قاتل فرزندمان نداریم.

در حال حاضر پرونده این ماجرا در اختیار شعبه اول دادگاه کیفری (۱) کرج به ریاست قاضی هدایت رنجبر قرار گرفته و قرار است ۳ قاضی دادگاه عالی جنایی کرج بزودی عامل قتل را محاکمه کنند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    آیا این همه ی حقیت بود؟

  • باران

    مردم یاد گرفتن یه طرفه به قاضی برن شاید از محارم یا فامیلهای نزدیکش بوده و از لج قاتل نشون داده داره خیانت میکنه.بعد هم به تو چه آخه ناموسته'عروسته کس و کارته مگه کاسه داغتر از آش شدی

  • خدا

    سونیا توی روستا؟مطمئنی اسمش همین بود؟داستانت خیلی آگاتا کریستی شد

  • معین

    باران خانوم ایشون اون زمانی هم که بعد از مرگ پدر خانواده سرپرستی خانوادشون رو بر عهده گرفتند و زمانی که ازشون مداخله خواستند و همچنین زمانی که خودشون به منظور اعتراف به پلیس مراجعه داشتند هم همین شخص بودند و زیادند بزرگوارانی که تحت شرایطی غیر عمد چنین رفتارهایی ازشون میبینیم و امل در عین پذیرش حکم مربوط باید احترام چنین اشخاصی رو درک کنیم

  • بدون نام

    بانظر آقامعین کاملا موافقم

  • حامی

    دوست عزیز کسی که به اعصابش مسلط نیس بیخود میکنه به عنوان ریش سفید مردمو داغدار بکنه

  • بدون نام

    بنظرمن نبایدقصاصش کنن حداقل اون شوهرش بایدکوتاه بیادبنده ی خدابه چشم صحنه ی خیانت زن رودیده بودومیخواسته باهاش مثل پدرحرف بزنه که مقتول پرخاشگری وبی حرمتی کرده اونم ناخواسته وازروی ناراحتی زده توسرش ای کاش بجای خیانت به شوهروبچه آدم به عاقبت وبدنامیش بیشترتوجه کنه

  • ارام

    اون خونواده داغشون تازست امیدوارم ببخشنش چون اینجوری که میگه ناخواسته بوده وممکن هست واسه هر کسی این اتفاقات بیفته بازم ما جای اون خونواده نیستیم نمیتونیم درک کنیم چی میکشن .ادم تو عصبانیت باید خودش رو کنترل کنه و به شیطان لعنت بفرسته.

  • حامی

    آخه تو مگه اونجا بودی از کجا میدونی خیانت کرده کشتن آدما پس خیلی راحت شده دیگه قانون میخوایم چیکار

  • ترنم

    من از حرف های مادر سونيا که به قتل رسیده سخت نگرانم!! چون در اول میگه که بعد از مرگ شوهرم (پدر سونيا) احمد آقا بزرگ و مورد احترام بود و ناسازگاری دخترم را به آقا احمد گفتم، ولی به محض کشته شدن سونيا بلادرنگ درخواست قصاص میدهد، این حرکت باعث نابودی اخلاق و قول و عرف است اگر چه با کشتن مخالفم اما بدون محاکمه آقا احمد باید جانش را سر خدمت و راهنمایی و ارشاد میدهد و مسلم اگه داستان حقیقی باشد این آقا روی مقتول تعصب داشته و اتفاقی هم افتاده، این داستان باعث دوری فامیل و دوستی میشود، باید گفت اخلاق مرده است

  • بی دل

    اگه فرض گیریم خبر درست باشد و من هم مثل اون آقا میپذیرفتم در مشاوره این خانواده کمک میکردم و این طور که نوشته به احتمال قوی حتی دختر خودم هم بود ناراحت می شدم و شاید می زدم و این اتفاق می افتاد ولی گفته های درخواست قصاص مادر مقتول را صحیح نميدانم و به احتمال زیاد اتفاق افتاده و عمدی قصد کشت زن را نداشته است، چون احساس مسئولیت کرده اون لحظه نمی دونسته،

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج