۵۲۳۱۶۵
۱ نظر
۵۰۱۰
۱ نظر
۵۰۱۰
پ

بعيد است آمريکا با کره‌ شمالي درگير شود

محمدعلي بصيري؛ استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين‌الملل در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: پرداختن به عملکرد صد روزه دونالد ترامپ، نيازمند موردتوجه‌قراردادن سه نکته اساسي است تا تحليل سياست داخلي و خارجي رئيس‌جمهوري آمريکا قابل درک باشد: اول اينکه، با ورود به دوره جهاني‌شدن ارتباطات و اطلاعات، شاهد تنزل‌يافتن نقش احزاب هستيم، به‌نحوي‌که ديگر احزاب، برنده صندوق‌ها و انتخابات نيستند.

محمدعلي بصيري؛ استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين‌الملل در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت:

پرداختن به عملکرد صد روزه دونالد ترامپ، نيازمند موردتوجه‌قراردادن سه نکته اساسي است تا تحليل سياست داخلي و خارجي رئيس‌جمهوري آمريکا قابل درک باشد: اول اينکه، با ورود به دوره جهاني‌شدن ارتباطات و اطلاعات، شاهد تنزل‌يافتن نقش احزاب هستيم، به‌نحوي‌که ديگر احزاب، برنده صندوق‌ها و انتخابات نيستند؛ اين روند هم در فرانسه و انگليس و هم در آمريکا قابل‌مشاهده است.
پيش از ورود به اين دهه و تحولات ارتباطات، زماني که نامزد يا فهرستي از سوي حزبي مطرح مي‌شد، همه خود را متعهد به رأي‌دادن به آن فرد يا فهرست مي‌کردند اما امروزه با گسترش ارتباطات به‌ويژه شبکه‌هاي اجتماعي و رسانه‌ها، مردم وابستگي و ارتباط حزبي ندارند؛ بنابراين نقش احزاب در انتخابات تضعيف شده است. دوم اينکه، اکثر شعارها و برنامه‌هاي احزاب- چپ يا راست- از يکديگر کپي شده است؛ براي مثال شعارهايي که دموکرات‌ها در انتخابات سر مي‌دهند، تقريبا با شعارهاي جمهوري‌خواهان يکي است يا مثلا شعارهاي حزب کارگر يا محافظه‌کار در انگليس. شعارها به حدي مشابه و جايگزين شده که زمينه کاهش تعقل و وفاداري رأي‌دهندگان را فراهم آورده است. ازاين‌رو، رأي‌دهندگان به‌دنبال جريان يا نامزدي مي‌روند که کاملا متفاوت از دو جريان حزبي اصلي باشد. سوم اينکه، فقط 20 تا 30 درصد از شعارهاي احزاب يا نامزدها پس از رسيدن به قدرت تحقق مي‌يافت و اين موجب کاهش اعتبار آنها در افکار عمومي مي‌شد. با اين سه مورد، مي‌توان گفت ترامپ پديده‌اي بود که با شعارهاي ساختارشکن و پوپوليستي در حوزه تحولات داخلي و خارجي توانست آرا را به سمت خود جذب کند. اگرچه او از حزب جمهوري‌خواه بود اما نامزد اصلي حزب جمهوري‌خواه، فرد ديگري بود که در جريان رقابت‌هاي انتخاباتي با ترامپ حذف شد. در نهايت ترامپ توانست با شعارهاي ساختارشکنانه، آرا را به خود اختصاص دهد و حزب جمهوري‌خواه نيز در پشت سر او صف‌آرايي کند. درواقع، ترامپ به کل ساختار آمريکا، احزاب و صاحبان قدرت حمله مي‌کرد. مردم آمريکا نيز با اين تصور که او مي‌تواند مشکلات اساسي ازجمله بيکاري، اشتغال، تورم و بحران‌هاي اجتماعي را که در دهه گذشته گريبان‌گير آنها شده، حل کند، به سمتش سوق پيدا کردند، غافل از آنکه در سياست داخلي و خارجي، لابي‌هاي قدرت وجود داشته و ساختار بر‌اساس تعامل با احزاب عمل مي‌کند؛ آنچه پيش از آن در فرانسه و در زمان سارکوزي شاهد آن بوديم.
اکنون نيز در فرانسه با آمدن خانم لوپن شاهد آن هستيم که نمونه‌هاي مشابه ترامپ در حال ظهور بوده و با شعارهاي ساختارشکن پوپوليستي خلاف دو جريان اصلي چپ و راست عمل مي‌کند اما نامزدهاي پوپوليستي نيز پس از روي‌کارآمدن، با موانع جدي روبه‌رو مي‌شوند که نمي‌توانند به شعارهاي خود عمل کنند. اگرچه ممکن است تحولاتي به نفع رأي‌دهندگان روي دهد. حال ترامپ با چنين وضعيتي روبه‌رو است. او در دوران انتخابات و روزهاي اول رياست‌جمهوري، شعارهايي مبني‌بر احداث ديوار با مکزيک، اخراج نيروهاي خارجي و پناهندگان، حمايت از توليد و صنعت داخل، کاهش بودجه ناتو و همچنين مسئله مبارزه با تروريسم، تعامل با دولت اسد و تجديدنظر در پرداخت هزينه‌هاي امنيتي شرکاي آمريکا مطرح کرد که امروز فقط نزديک به 20 درصد آن محقق و بعضا با موانع جدي مواجه شده و کره‌شمالي به موضوع قابل‌توجه‌تري در سياست خارجي ترامپ تبديل شده است. دموکرات‌ها عموما داخل‌گرا و جمهوري‌خواهان نظامي‌گرا و بين‌الملل‌گرا هستند اما در اصل استراتژي آمريکا تغييري ايجاد نمي‌شود. بااين‌حال، چرخش آمريکا از خاورميانه به آسياي دور، بيشتر به‌منظور مهار چين و قدرت‌هاي نوظهور آسيايي حتي روسيه و هند است.
هم‌اکنون نقطه بحران‌زا، کره‌شمالي است و درواقع موضوع ديگر که امروز به بحث اصلي آمريکا تبديل شده، مسئله کره‌شمالي است. تقابل آمريکا با کره‌شمالي، بيشتر براي مهار و خلع‌سلاح اين کشور و عرض‌اندام براي رقيب رو به رشد جهاني در حوزه اقتصاد يعني چين است. حضور ناوهاي آمريکايي و تحرکات نظامي در شرق از دولت قبل- دولت باراک اوباما- شروع و قراردادهاي امنيتي- دفاعي بسيار گسترده‌اي ميان آمريکا با استراليا، کره‌جنوبي و حتي هند و فیليپين منعقد شده بود؛ قراردادهايي که به‌صورت خط مثلث دفاعي براي مهار چين و روسيه در آسياي دور مدنظر بوده و نقطه حساس آن کره‌شمالي است اما آنچه پيش‌رو قرار دارد، اين است که به‌طور حتم تمامي شعارهاي ترامپ قابل تحقق نيست زيرا او با موانع داخلي و خارجي مواجه است. بايد اين واقعيت را پذيرفت که در ساختار ليبرال دموکراسي آمريکا، هنگامي که يکي از احزاب- چپ، راست يا پوپوليست- سر کار مي‌آيند، براي تأمين منافع خود اهل معامله هستند. اگرچه حرکت‌هاي تند يا کندي صورت مي‌گيرد اما درنهايت، ميز مذاکره و بده‌بستان‌ها و معامله است که روي مي‌دهد و تنها تفاوت پوپوليست‌ها در اين است که آنها براين‌باورند با حرکت‌هاي تند، بهتر معامله انجام مي‌شود، نه اينکه اهل معامله نباشند.
آنها دموکرات‌ها را به اين متهم مي‌کنند که کمتر معامله کرده يا اگر معامله‌اي انجام شده، منافع آمريکا کمتر تأمين شده است؛ اتهام‌هايي مانند خروج از عراق يا برجام که عليه دولت اوباما مطرح مي‌شد، به‌همين‌دليل بود. آمريکا در مقابل رقباي خود ازجمله روسيه، چين و کره‌شمالي- که اکنون تنش ميان اين دو افزايش يافته- سياست چماق و هويج را دنبال مي‌کند. در نهايت اگر معامله پرسود و منفعتي باشد، آنها به همان سمت مي‌روند و از برخورد نظامي يا حذفي اجتناب مي‌کنند. هسته‌اي‌شدن کره‌شمالي، مستقل نبوده و در پشت آن روسيه و چين حضور دارد، کما اينکه در جنگ‌هاي دهه 50 نيز مطرح بود.
کره‌شمالي، رژيمي بوده که کاملا تحت کنترل و مديريت دو قدرت مزاحم و رقيب منافع آمريکاست؛ بنابراين بعيد است آمريکا وارد درگيري مستقيم نظامي با کره‌شمالي شود. شايد برخوردها محدود و با سلاح‌هاي متعارف صورت گيرد، مانند گذشته که آتش، بارها بين مرزهاي دو کره با دخالت‌هاي آمريکا صورت گرفت؛ بنابراين بعيد است ترامپ از گزينه نظامي و ماشه خلاص استفاده کند زيرا درگيري نظامي و درگيری هسته‌اي با کره، بحران را گسترده‌تر از آن خواهد کرد که آمريکا بتواند آن را جمع کند چون خسارت‌هاي بسيار بزرگي متوجه قدرت‌هاي درگير و حتي کل دنيا و بشريت مي‌شود و درنهايت، حرکت آمريکا بيشتر براي دريافت امتياز حداکثري در مذاکره و معامله است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • دربدر

    کشور کره شمالی یک ابرقدرت است با بیش از 5 ملیون بمب هسته‌ای آمریکاه اگر توان مقابله با آن را داشت بدانید رحم نمیکرد اما به سوریه موشک میزند برای مرده اسلحه میکشد امروز در عصر حاضر کشوری قدرت نظامی آن بالاست که اتم باز دارند داشت باشد اتم جواب اتم

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج