يكي از مسائلي كه در اولين مناظره كانديداهاي رياستجمهوري مطرح شد، در رابطه با افزايش يارانه سه دهك نخست درآمدي بود. دولت هماكنون هم بهزحمت اين ٤٥هزار و ٥٠٠ تومان را به افراد موجود در فهرست ميپردازد.
بهروز هاديزنوز. اقتصاددان در شرق نوشت: يكي از مسائلي كه در اولين مناظره كانديداهاي رياستجمهوري مطرح شد، در رابطه با افزايش يارانه سه دهك نخست درآمدي بود. دولت هماكنون هم بهزحمت اين ٤٥هزار و ٥٠٠ تومان را به افراد موجود در فهرست ميپردازد. در اين شرايط كه قيمت نفت هم بهيكدوم قيمت نفت در دوران احمدينژاد رسيده، سخن از سهبرابركردن يارانهها فراتر از افراد كمبضاعت و به سه دهك، قدري گزافهگويي است.
سهبرابركردن يارانه سه دهك اول، حتي اگر ٧٠ درصد يارانه مردم را حذف كنيد، مثل همان است كه به همه همان ٤٥هزار و ٥٠٠ تومان را بپردازيم. اگر دولت اقدام به حذف يارانه افراد توانمند هم نكند، نميتواند اين افزايش يارانه را تأمين كند. در عين حال اگر يارانهها حذف شود، با اين منوال، نارضايتي بين اقشار متوسط به همراه دارد.
وقتي آقاي روحاني روي كار آمد، از روز نخست اين موضوع مطرح شد كه فقط اين يارانه به گروههاي كمبضاعت زيرمجموعه كميته امداد و گروههايي از اين دست پرداخت شود. در اين راه، تعدادي از يارانهبگيران كه نيازي به اين يارانه نداشتند، از سوي وزارت كار حذف شدند و يارانه افراد كمبضاعت هم چندماهي است سه برابر شده است. آنچه اكنون از سوي برخي كانديداها مطرح ميشود، تلاشهاي مذبوحانه براي رقابت با رقباي انتخاباتي است. حتي سهبرابركردن يارانه براي اقشار كمدرآمد از سوي دولت، براي جلوگيري از هجمههاي بيمنطق اينچنيني بود. همچنين وعده افزايش اشتغال در اين مناظره دوباره مطرح شد. تقاضاي نيروي كار كه منجر به اشتغال مولد ميشود، نوعي تقاضاي مشتقه است.
به اين معنا كه انشقاق از توليد به رشد اقتصادي، موجب افزايش تقاضا و بهتبع آن، افزايش نيروي كار ميشود. در رشد اقتصادي نياز به عوامل توليد مانند نيروي كار، سرمايه، زمين و... داريم. اگر نسبت عوامل توليد و بهرهوري آنها تغييري نكند و بخواهيم توليد ناخالص داخلي را ٢,٥ برابر كنيم، بايد موجودي سرمايه و اشتغال هم ٢.٥ برابر شود. شاغلان ٢٢ميليون و ٦٠٠ هزار نفر هستند، بنابراين بايد اشتغال ٥٠ميليوننفري داشته باشيم كه چنين نيروي كاري در كشور وجود ندارد.
ايجاد اشتغال سالي ١.٥ ميليون شغل، ٢.٥برابركردن توليد به معناي ٢.٥برابركردن اشتغال است. بنابراين افزايش توليد ناخالص داخلي با ميزان اشتغالي كه كانديداي مورد نظر بيان ميكند، نميخواند. اين دو، يك تعارض ذاتي با هم دارند. بر فرض محال اگر قاليباف توانست ميزان شاغلان را ٥٠ ميليون و توليد ناخالص داخلي را هم ٢.٥ برابر كند، وقفه زماني چه ميشود؟ قاعدتا اينهمه با هم رخ نميدهد و نيازمند طي زمان است. وقتي اين سرمايهها به ثمر ميرسد كه ديگر دوره رياستجمهوري ايشان به پايان رسيده است. اگر كانديداهايي كه اين مسائل را مطرح ميكنند، معناي اين موضوعات را نفهمند، بر آنها حرجي نيست، اما اگر ميفهمند و دروغ بگويند، اين يك كلاهبرداري سياسي است.
آقايان هاشميطبا و ميرسليم در مناظره راه ميانه و راه عقلانيت را در پيش گرفتند. آقاي هاشميطبا به واسطه تجربه طولاني خود، بارها هشدار ميداد كه وعده توخالي ندهيد و توقع ايجاد نكنيد، دولت توان مالي آن را ندارد كه اين وعدهها را عملي كند. آقاي ميرسليم هم سؤالات فني بسيار درستي از حريفان خود ميپرسيد.
آقاي جهانگيري و آقاي روحاني هم از عملكرد دولت دفاع ميكردند. دو كانديداي اصولگرا اما به نظر ميرسيد كه ميراثدار سنت احمدينژاد بودند و سعي ميكردند در پوشش جديد، راه او را ادامه دهند، البته آنها به اين نتيجه رسيدهاند كه مردم يك بار از اين ناحيه گزيده شدهاند، شايد بخت با آنها يار باشد و بار دوم هم دوباره از همين ناحيه گزيده شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر