کشف راز جنایت خیابان مولوی

خوبش کرد . سزای آدمای دزد و خیانتکار همینه .
بهش اعتماد داشته راش داده خونه بعد آقا رفته دزدی .

داستان کلا ایراد داره دروغ میگه

قضیه چیز دیگه ایی بوده
همیشه مادران کارهای شخصی فرزندان انجام میدن نه پدرها
آقا بابک وقتی جای خالی همسرش و می بینه و وقتی همه چی رو میبینه برای حفظ آبروی همسرش و زندگی خودش با همکاری برادر خانمش این جنایت را رقم میزنندو این نشان از عمق فاجعه میدهد
وگرنه یه دزدی که دیگه کشتن و سوزاندن نداره

چرا اون خدا بیامرز بعداز عروسی به خانه خودشون برنگشته
بغیرازاینکه تو مجلس عروسی بین ایشون و اون خانم گفتگویی شده و واسه همین به اونجا میره
این زن هم باید مجازات بشه

چند سال بعد

فانتوم اون مردی كه جای خالی همسرش رو می بینه و همه چی رو هم با چشم خودش میبینه فکر می کنم اول باید زنش رو بکشه من که زنم اگه در همچین موقعیتی قرار بگیرم لب برو برگرد هر دو رو با هم می کشم شما رو نمیدونم كه چطور میتونی همچین داستانی رو سر هم کنی برادر داستانت خیلی ایراد داره فکر می کنی دلیلش چیه؟