احمد توکلی: ماجرای آقای فریدون جدی است
ماجراي پرونده آقای فریدون جدی است، ايشان چون زودتر پاسخ مراجع قضايي را ندادند اين موضوع به نزديك انتخابات کشیده شد. بنده معتقدم نباید قوه قضاییه اسیر حواشي سياسي و انتخاباتي شود و بايد كار خود را به درستي پيش ببرد.
در همين خصوص از مدتها قبل سعي كرديم، گفتوگويي با محور راهكارهاي مبارزه با فساد سيستماتيك در كشور با احمد توكلي انجام دهيم. اما او ارتباط خود را با رسانه ها قطع كرده بود و قصد مصاحبه نداشت. بعدازحدود سه ماه پيگيري سرانجام موفق شديم تا با وي در رابطه با مسائل مختلف، گفتوگو كنيم كه مشروح آن را در ادامه مي خوانيد.
به نظر شما عامل اصلي ايجاد فسادهايي كه ما بعد از انقلاب و درطي اين سال ها شاهد آن بوديم، چيست؟
راه های جلوگیری از اين فساد سیستماتیک چيست؟
درباره ديدبان شفافيت و عدالت، اندكي توضيح دهيد.
دیدهبان شفافیت و عدالت یک سازمان مردم نهاد است كه اعضاي آن به اتکای آبرویی که دارند مورد اعتماد واقع شدند.وقتی ما در اين مجموعه میخواهیم به مسالهاي رسیدگی کنیم، مقدار قابل توجهی اطلاعات به ما می رسد. ما نيز این اطلاعات را غربال و بررسی كرده و زمانيكه به نتيجه مشخصي رسيديم اقدام می کنیم. اقدامات ما براي مبارزه با فساد چند گونه است.يكي از راههاي مبارزه، رسانهاي كردن وهمراه كردن فشار افکار عمومی است.از سوي ديگر تقويت بخشهاي مختلفي كه فساد در آن رخ داده از ديگر راهكارهاي مبارزه با فساد است. به طور كلي با تقویت رسانهها و همچنين تقویت نهادهای مدنی، مي توان در مسير مبارزه با فساد قدم برداشت. در همين راستا دیدهبان شفافیت و عدالت ،پنج وظیفه برای خود تعريف كرده است.
وظیفه اول، شناسايي ساختارهای فسادخیز و پیشنهادجایگزین است. براي نمونه، كار کارشناسی و توصیه به معاون اجرايي ريیس جمهور بود مبنی بر اینکه اجازه ندهند وزیر صمت(صنعت،معدن و تجارت)کالای پتروشیمی را از بورس کالا خارج کند كه در اين صورت موجبات فساد فراهم میشود. آقای شریعتمداری نيز آن را پذیرفت و از ایجاد رانتی که تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان برآورد شده بود، جلوگيري كرد.
وظیفه دوم،شناسایی قوانین و مقررات یا سیاستهای فساد خیز و پیشنهاد جایگزین است.شبیه کاری که درالگوهای قرارداد نفتی جدید انجام شد. وظیفه سوم، کشف مفسده های بزرگ و تعقیب آن ها از طریق قوای سهگانه، حسب مورد است. وظیفه چهارم نيز ترویج قوانینی است که به شفاف سازی کمک می کنند، شبیه قانون آزادی دسترسی و انتشار آزاد اطلاعات یا مثل سامانه عمومی برای اطلاعات مناقصات و مزايده ها و موضوعي که در برنامه ششم به آن پرداخته شد كه عموم مردم بتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.آموزش حقوق شهروندي و آگاه كردن مردم نسبت حقوق قانونی خودشان و در نتيجه برخوردبا کارمندان یا مسئولان کج رفتار، وظیفه پنجم دیده بان است.
اگر بخواهیم جامعه را دسته بندی کنیم، کدام قشر در فساد، نقش پررنگ تری دارد؟
نقش پررنگتر را باید از لحاظ اثر گذاري بررسي كنيم. براي مثال اگر در مجلس،۲۰ نفر از نمايندگان فاسد باشند از تصويب بسیاری از احکام درست یا از رد بسیاری احکام نادرست ميتوانند جلوگیری کنند. پس جایگاه مهم است و اگر ريیس جمهوری، ۲۰ میلیارد جابهجا کرد این فرد چون جایگاهش مهم وبالاست، باید نسبت به جابهجايي همين مبلغ توسط يك کارمند بانک حساستر باشیم! همیشه رقم بالا نشانه اهمیت بیشتر مفسده نیست؛ بايد در بررسي يك فساد اول جایگاه آن فرد فاسد را در نظر گرفت و بعد کمیت آن را بررسي کرد. ماهی از سر گنده گردد نی ز دم! فساد از پشت میز شروع شد. در آن طرف میز مي گويند فساد مبادله کالای سیاه است و فردي که جلوی میز ایستاده متقاضی کالای سیاه و فردي که پشت میز است عرضه کننده کالای سیاه است. اگر این عرضه کننده نظارت، دیانت و وجدان داشته باشد آن طرف به نتیجه نمی رسد، پس باید حکومت از خودش شروع کند و بعد به سراغ مردم بيايد.
در کدام يك از دورانهاي بعد از انقلاب، توانایی بیشتری در برخورد با فساد وجود داشت؟
فساد پدیده ای نیست که خلق الساعه به وجود آيد. فساد در كشور ما از اواخر جنگ شروع شد. موضوع فساد با تمایل سیاستمداران به سمت دنیا و مادي شدن آن ها آغاز و بعد در دوره های مختلف، چون با آن مبارزه اي صورت نگرفت به همين شكل رشد کرد.
ساختار فساد به گونهاي است كه هر چه جلوتر میرويم سرعت رشد آن نيز سريع تر میشود و هيچ گاه دولت ها كامل موفق به مبارزه با فساد نشدند. براي مثال در زمان آقاي هاشمی رفسنجاني روحیه تجمل گرایی و اسراف در مسئولین آغاز شد که سرمنشا بسياري از فسادها بود و حتی شیوه مدیریتی که فساد را امضا می کرد تئوریزه میشد. در آن دوره بعضی از مقامات بر اين باور بودند ما که کار می کنیم و براي مثال صد هزار میلیارد تومان خرج میکنیم اگرپنج درصد از آن نيز هدر يا در جيب خودمان برود عیبي ندارد. این حرف که می گفتند در جهان سوم فساد مثل گریس در ماشین عمل می کند که چرخ ها را راه می اندازد، براي پنجاه سال پيش است. این فرضيه از لحاظ دینی پسندیده نيست و از نظر علمی نيز به شدت محکوم است اما همين موضوع در آن برهه تئوریزه شده بود . در زمان خاتمی حساسیت به مسائل سیاسی بيشتر بود و باز نيز به بحث فساد توجهي نمي شد. همين بي توجهيها موجب شد فساد رشد کند، زمان احمدی نژاد به دلیل بیانضباطی بیشتر و با تک روی هایی که دولت وي داشت فساد در سيستم بيشتر شد.در آن دوره يك عده آدم بی بُته سر کار آمدند و رشد كردند و در نهايت در دولت روحانی متاسفانه شاهد اين هستيم كه در سطوح بالا، فساد وجود دارد و مبارزه اي با آن صورت نمی گيرد.
موضوع نامه شما به جهانگیری به کجا رسید؟ چرا جواب قانع کننده ای از جانب ايشان ارائه نشد؟
تمام اسنادی که از روزنامه رسمی ارائه کردم نشان می دهد که حرف من درست بود. البته آقای جهانگیری در عمل کار مثبتی انجام داد. من این نامه را به این دلیل نوشتم که نعمتزاده به گمرک فشار می آورد که پنجره واحد را تعطيل كند و به دست وزارت صنعت بدهد كه آنها با سامانه واحد كار را پيش ببرند. ما معتقد بوديم گمرگ بايد پنجره واحد را نگه دارد و نعمت زاده درست نمی گوید. جهانگيري محكم پاي اين ماجرا ايستاد و اجازه نداد حرف نعمت زاده به كرسي بنشيند. با اينكه جوابي به نامه بنده ندادند اما به درستي وارد عمل شد و در برابر تخلفات احتمالي ايستاد.
در رسانهها اتهاماتی به حسين فریدون، برادر رييس جمهور وارد می شود. این اتهامات تا چه ميزان وارد است؟ آيا اين موضوع يك بازی سياسي و جنگ رسانه ای است يا مداركي در خصوص اتهامات وارد شده به او وجود دارد؟
ماجراي پرونده آقای فریدون جدی است، ايشان چون زودتر پاسخ مراجع قضايي را ندادند اين موضوع به نزديك انتخابات کشیده شد. بنده معتقدم نباید قوه قضاییه اسیر حواشي سياسي و انتخاباتي شود و بايد كار خود را به درستي پيش ببرد.
ارسال نظر