قاليباف شانس بيشتري از رئيسي دارد
اين روزها ديگر از آن اوقات خوش گذشته اجماع جمنايي خبري نيست. همه تاحدودي دريافته اند كه زاكاني و حاجي بابايي دو كانديداي جمنا از طرفداران زيادي در حلقه اصولگرايي برخوردار نبودند و رقابت اصلي بين قاليباف و رئيسي است
مصايب اصولگرايي
ولي مساله عمده در حال حاضر اين است كه برخي از بزرگان اصولگرايي با پيشينه سياسيتر نيز به اين نتيجه رسيده اند كه گويي برآوردهاي اوليه شان مبني بر شانس بالاي آقاي رئيسي مطابق باحقيقت نبوده و شايد شانس قاليباف بيشتر از او نيز باشد. البته شيوه سياست ورزي خاص قاليباف كه در روزهاي اوج گرفتن اقبال رئيسي، با سكوت يا ژست انصراف همراه بود، در اين بين بي تاثير نبوده است. اما او بعد از خوابيدن آتش اين هيجانات، با چرخشي آشكار در مواضعش به يكباره و در جو پرهياهويي وارد عرصه انتخاباتي شد. اكنون نيز كه ماجرا بدين صورت پيش رفته، جنس رقابت رئيسي و قاليباف، نه با منطق اوليه جمنا كه يك رقابت تمام عياري است و به احتمال زياد هيچكدام به نفع ديگري كنار نخواهد رفت. حال در اين بين اگر از نقطه نظر ريزش و رويش هواداران به تحليل فضاي انتخاباتي اصولگرايي بپردازيم، بدون شك قاليباف اوضاع بهتري دارد و اين موضوع مساله تصميمگيري اصولگرايان را سختتر ميكند.
ارث جليلي در سبد رئيسي
رئيسي در شرايط موجود و در بهترين برآوردها ميتواند ميراث دار آراي سعيد جليلي در انتخابات سال ٩٢ باشد، ولي قاليباف ضمن پايگاه آراي خودش شايد آراي اشخاصي همچون محسن رضايي را نيز بتواند جمع كند و البته رويش هايي نيز در نسل جوان تر اصولگرا خواهد داشت. بنابراين با جمع و تفريق هاي ساده شايد بتوان شانس قاليباف را روي كاغذ بيشتر از رئيسي قلمداد كرد. ولي رئيسي از تقدس بالاتري برخوردار است و كنار گذاشتن او براي اصولگرايان چندان ساده نخواهد بود. از طرفي رئيسي با آمدنش هزينه زيادي را به بخش خاصي از جناح اصولگرا تحميل كرده و هرگونه بازگشتي از نيمه راه بهشدت برايشان آسيب زا خواهد بود. وقتي همه پارامترهاي شرايط فعلي را كنار مي گذاريم، آنگاه ميتوان اين جو حاكم توام با خوف و رجا را در بين بزرگان اصولگرا مشاهده كرد. قضيه وقتي پيچيدهتر مي شود كه هواداران سنتي هيچكدام از اين دو طيف، بهراحتي قابل سوق دادن به سمت طرف مقابل نيستند، چرا كه نه پايداريچيها حاضرند زير چتر قاليباف قرار گيرند و نه نئومحافظهكارهاي قاليبافي حاضرند تن به تقدس رئيسي بدهند.
حربه انتخاباتي
برخي از تحليلگران اصولگرا گمان مي كنند شايد با حضور توامان رئيسي و قاليباف قادر باشند انتخابات را به دور دوم كشانده و همانند سال ٨٤، بتوانند احمدينژادگونه، روحاني را شكست دهند. ولي در اصل آن ها از پارامتر اثربخشي غافل مي شوند و آن اينكه، ترديد درون گروهي قادر به جذب آراي مردد جامعه و اجماع رواني همچون ٨٤ نخواهد شد. چون آراي مردد جامعه همواره بهدنبال ثبات بيشتر در جبهه هاي سياسي هستند و بنابراين وقتي همچنان ثبات، هماهنگي و انسجام بيشتري را در اردوگاه اصلاح طلبي بيبنند، باوجود برخي انتقادات و جوسازي هاي موجود از طرف پروپاگانداي اصولگرا، باز نيز ثبات فعلي را بر تزلزل رئيسي-قاليبافي ترجيح داده و حتي چه بسا ميزان آراي روحاني نسبت به سال ٩٢ نيز افزايش يابد.
بنابراين در حال حاضر بسيار مهم است كه تحليل درست و واقع بينانهاي از اين دوگانگي در اردوگاه اصولگرايي به سمع و نظر ملت ايران رسيده و ماه پشت ابر نگاه داشته نشود. مساله اي كه شايد در انتخابات رياستجمهوري آمريكا و به ويژه جمهوريخواهان سعي كردند با مخفي نگاه داشتن اختلاف بين طيف سنتي حزب جمهوريخواه و تازه به دوران رسيده هاي ترامپي، تا حدودي از پراكندگي آرايشان بكاهند.
البته در اين بين يك حالت فرضي را نيز ميتوان متصور شد كه قاليباف باوجود موضع برتر و دست بالاترش، يك نرمش قهرمانانه انجام داده و با از خودگذشتگي سياسي عرصه را براي رئيسي خالي كند، كه در آن صورت اين تجميع مصلحتي، بر سبد آراي رئيسي مي افزايد ولي به جهت ماهيت شخصيت سياسي رئيسي، دوباره قادر نخواهد بود همه آراي قاليباف را جذب كند. همچنين با فرض محال، چنانچه رئيسي نيز به نفع قاليباف كنار بكشد، ضمن ضربه سياسي سنگيني كه بهواسطه هزينهكرد رئيسي به جبهه اصولگرايي وارد ميشود حتي دوباره نيز همه آراي اين طيف در سبد قاليباف بهعنوان يك نئو محافظه كار ايراني جمع نخواهد شد.
گل به خودي
در نهايت احساس مي شود كه در يك رقابت سالم و بيطرفانه در اين دوره، اصولگرايان در وهله اول، انتخابات را نه به اصلاح طلبان بلكه به استراتژيهاي غلط و متعارض خودشان، يعنيدوگانه ناهمگون رئيسي-قاليباف خواهند باخت و شايد عمر سياسي هردوي اينها بهواسطه اين انتخابات، سرنوشت چندان روشن و اميدبخشي در آينده نخواهد داشت. بنابراين نااميدي و ترديد توامان، شايد استراتژي هاي بهظاهر خلاقانه اصولگرايي را از درون متلاشي كرده و ناكارآمد سازد و در اين بين بسيار حايز اهميت است كه اين رويكرد متعارض، با رنگ و لعابي جذاب به مردم فروخته نشده و قبل از هر تصميمي تمامي ابعاد آن براي جامعه شكافته و آشكار شود.
نظر کاربران
درود بر روحانی
قالیباف برای باختن از همه کاندیداها شانس بیشتری داره مرد همیشه بازنده انتخابات قالیباف
یعنی شما اصلاح طلبا اينقد از رئیسی ترسیدید که دارین به بهانه قالیباف اختلاف میندازین.چون شما خیلی دلسوز قالیباف هم نیستین
رئیسی را نمیتونند تخریب کنند .از این راه اومدند .مکرو و مکرا... انشاا.... دماغ کشیدتون را 30 این ماه میبینم
قالیباف و رئیسی و ....
همه روی هم 5 میلیون رای بیشتر ندارند
فقط روحانی تا 1400. انشاالله
هردو شون کمترین شانسی ندارند فقط کاندیداهای نمایشی هستند که فردا به نفع این واون برن کنار !
بد ذات نباشین دوستان هر کس نظری دارد قابل احترام منم میگم قالیباف صد در صد
چرا سوال راحت میپرسید خوب معلومه قالیباف صد در صد مرد عمله سعی کنیم مودبانه نظرامونو بگیم با تشکر
ما مرد عمل میخوایم مث قالیباف نه کلیدساز
مرد عمل محمد باقر قالیباف