تاثیر مشاوره بر کیفیت زندگی زناشویی
نتایج یک پژوهش نشان میدهد که میتوان از پرسشنامه آسیبهای بین فردی زوجی زنان نمایشی برای اندازهگیری آسیبهای رابطه زناشویی این زنان و تعیین حوزههای این آسیبها استفاده کرد.
مینا سادات علوی حجازی، دانشجوی دکتری رشته مشاوره گرایش خانواده در رساله خود به بررسی "آسیب شناسی بین فردی زوجی زنان دارای علائم شخصیت نمایشی و مقایسه تأثیر مشاوره فردی و زوجی بر آسیبهای بین فردی زوجی و کیفیت زناشویی آنان" پرداخت.
هدف این پژوهش کشف آسیبهای بین فردی زوجی زنان دارای علایم اختلال شخصیت نمایشی، ساخت پرسشنامه براساس آسیبهای کشف شده و اجرای رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک به دو شکل مشاوره فردی و مشاوره زوجی با هدف کاهش آسیبهای بین فردی زوجی و همچنین افزایش کیفیت زندگی آنان بوده است.
روش این تحقیق از نوع (آمیخته- اکتشافی) بود؛ بنابراین پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق شامل دو بخش کیفی و کمی و چهار مرحله اجرایی بود: در بخش کیفی در مرحله اول با روش تحقیق کیفی جمعآوری دادهها طبق روش مثلث سازی از سه طریق شامل ۱) هفده مصاحبه نیمه ساختار یافته با زنان دارای علائم نمایشی و همسرانشان، ۲) مصاحبه با متخصصان و ۳) مطالعه متون علمی انجام شد.
تجزیه و تحلیل دادهها به صورت تحلیل تماتیک کیفی انجام شد. نهایتا ۱۱ زیر مقوله و سه مقوله¬ اصلی (آسیبهای هیجانی، آسیبهای ارتباطی، آسیبهای کنشی) کشف شد.
همچنین در بخش دوم (روش تحقیق کمی) با روش توصیفی از نوع آزمون سازی با توجه به آسیبهای بین فردی زوجی اکتشاف شده (مقولات یازدهگانه) در بخش کیفی، پرسشنامهای به منظور اندازهگیری میزان آسیبهای بین فردی زوجی زنان دارای علائم اختلال شخصیت نمایشی، با ۷۰ گویه طرح شد.
جهت سنجش روایی گویهها از سه روش محاسبه روایی محتوایی، تحلیل عامل تاییدی و روایی همگرا و واگرا استفاده شد. به علاوه برای تعیین پایایی پرسشنامه، آزمون آلفای کرونباخ کل آزمون ۹۳/۰ به دست آمد.
مرحله سوم این مطالعه به منظور تعیین رویکرد مشاورهای اثر بخش، پس از بررسی و مطالعه پیشینه مرتبط با درمان اختلال شخصیت نمایشی و براساس آسیبهای اصلی شناخته شده در زنان دارای علائم اختلال شخصیت نمایشی، رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک با تمرکز بر مداخله¬ چهار دسته مهارت بنیادین ذهن آگاهی فراگیر، مهارتهای تحمل آشفتگی، مهارتهای نظم دهی هیجانی، کارآمدی بین فردی، رویکردی موثر در جهت کاهش آسیبها و بهبود کیفیت زناشویی آنها در نظر گرفته شد، پروتکل درمانی برای پانزده جلسه ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه تهیه شد.
همچنین در مرحله چهارم از روش تجربی مورد منفرد از نوع (A-B-A)در جهت مقایسه دو گروه زوجی و فردی استفاده شد. مشارکتکنندگان در دو گروه زوجی و فردی (دارای زن با علائم اختلال شخصیت نمایشی) به شکل تصادفی تقسیم شدند. تفسیر آثار مداخلات با استفاده از تحلیل دیداری نمودارها انجام گرفت.
مطابق این تحقیق برای مقایسه دو رویکرد درمانی فردی و زوجی نیز از شاخص درصد بهبودی و شاخص اندازه اثر استفاده شد. نتایج این مرحله نشان داد که تأثیر مشاوره زوجی برای کاهش آسیبهای بین فردی زوجی و افزایش کیفیت زندگی زناشویی زن دارای علائم نمایشی موثرتر از مشاوره فردی است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که میتوان از پرسشنامه آسیبهای بین فردی زوجی زنان نمایشی برای اندازه گیری آسیبهای رابطه زناشویی این زنان و تعیین حوزههای این آسیبها استفاده کرد و رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک (مشاوره - فردی و مشاوره زوجی) به منظور بهبود کیفیت زندگی و غنیسازی رابطه زناشوئی این افراد پیشنهاد میشود.
این رساله با راهنمایی دکتر مریم السادات فاتحیزاده و دکتر فاطمه بهرامی در دانشگاه اصفهان دفاع شد.
ارسال نظر