شهرام ناظری و ممنوعیت شاهنامه خوانی
شهرام ناظری در مورد نگاهش به آثار فردوسی و همچنین سیاست های فرهنگی موجود صحبت هایی را بیان کرده است.
وی در مورد عشقش به فردوسی گفته: «من دست کم 30 سال پیش از هم دوره های خودم خواستم که دور هم جمع شویم و روی شاهنامه کار کنیم که نشد. این اشتیاق من در همه این سال ها وجود داشت که البته پاسخ درخوری نمی یافت تا اینکه 5 سال قبل کلید این کار را با کمک پسرم (حافظ ناظری) زدم. او که در نیویورک موسیقی می خواند، یک ارکستر بین المللی را سامان داد و به همراهی هم در فرانسه و آمریکا کنسرت هایی را براساس داستان ضحاک برگزار کردیم.»
وی در مورد اینکه چرا این کنسرت ها را در ایران برگزار نکرده هم می گوید: «اینجا اجازه شاهنامه خوانی ندادند، البته هیچ گاه نفهمیدم چرا ابتدا از فردوسی ترسیدند. با اینحال بعد از سه سال، بعد از آنکه دست اندرکاران، فیلم اجراهای فرانسه و آمریکا را دیدند، توجیه شدند که مجوز بدهند. از دو سال قبل ما کلید کار در ایران را زدیم و با کمک دوستان هنرمندم، گروه موسیقی فردوسی را راه انداختیم و این بار داستان ضحاک را به صورت مقامی نخواختیم و خواندیم.»
ناظری همچنین در مورد درکش از شاهنامه هم گفته: «شاهنامه یک اقیانوس بزرگ است که همه هنرها از موسیقی، نقاشی، سینما، داستان و ... دانش هایی چون تاریخ، جامعه شناسی، روانشناسی و ... و معارفی از جمله عرفان در آن متجلی است. بدون اغراق هر چه در دنیا می توان تصویر کرد یا موجودیت دارد، در شاهنامه گنجانده شده است. من در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در جمع استادان و دانشجویان درباره شاهنامه صحبت می کردم و بحث را با پنج بیت داستان بی"ژن و منیژه شروع کردم که به نظرم یک معجزه ادبی و هنری است.
فردوسی در این چند بیت از آسمان شروع میکند، به زمین بر میگردد، درباره انسان صحبت می کند و ... چنان تصویر و تحلیلی ارائه می دهد که آدم می ماند چگونه او در پنج بیت توانسته این کار را انجام دهد. تصویر سازی شاهنامه به معجزه می ماند، انسان گرایی اش بسیار امروزی است، روانشناسی دقیق شخصیت دارد، جامعه را خوب تحلیل می کند و ... برای همین می توانم بگویم فردوسی دنیا را در شاهنامه فشرده کرده و به درستی و به حق عنوان حکیم را به دست آورده است.»
ارسال نظر