پشت پرده دلایل کاندیداتوری در دقیقه نود!
بررسی تاریخی ثبت نامهای کاندیداهای شاخص در انتخابات مختلف، نشان می دهد که تا انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، ثبت نام اصلی ترین کاندیداهای رقابت های انتخابات در ساعت های پایانی مهلت نام نویسی به سبک و مدل انتخاباتی ژنرال های سیاسی بدل شده بود.
روحانی که آمد در پیاش «سید ابراهیم رئیسی» دیگر کاندیدای شاخص دوازدهمین دوره انتخابات پیشرو نیز خود را به ستاد انتخابات وزارت کشور رساند و اعلام کاندیداتوری کرد. یک روز به پایان نام نویسی ها مانده بود و دو حریف اصلی رقابت های ۲۹ اردیبهشت ماه رسما به میدان آمده بودند.
پس از نام نویسی رئیسی و روحانی، انتظار برای ورود کاندیدای پوششی و احتیاطی اصلاح طلبان از یک سو و ورود محمد باقر قالیباف کاندیدای محبوب اصولگرایان از سوی دیگر آغاز شد.
پنجمین روز نام نویسی آغاز شد و انتظارها برای روشن شدن حریفان دیگر رقابت های پیشرو رو به پایان بود. کم نبودند سیاستمدارانی که راهی ستاد انتخابات می شدند و انگشتشان را ممهور به جوهر ثبت نام می کردند، اما درج نام آنها بیشتر به شوی حضور می ماند تا عزمی که نماینده جریان سیاسی باشد، در این میان و به رغم انتظارها اما حضور برخی سیاستمداران هم شوکه کننده بود و خبرساز.
دقایق برای پایان مرحله اول رقابت ها رو به شمارش بود که خبر رسید «محمد باقر قالیباف» که تا پیش از رسمی شدن کاندیداتوری رئیسی از کاندیداهای اصلی جمنا - ائتلاف نیروهای مردمی انقلاب- بود، وارد ستاد انتخاباتی شده است. قالیباف در حالی لباس کاندیداتوری در رقابت های انتخاباتی را بر تن کرده بود که نزدیکانش خبر می دادند با آمدن رئیسی قالیباف وارد رقابت های نخواهد شد، اما گویا وضعیت وی در نظرسنجی ها، او را متقاعد به ثبت نام کرده بود.
به رغم همه شواهد، قالیباف آمد؛ خیلی پر انرژی به سمت میز ثبت نام ها رفت و فرم نام نویسی را پر کرد. او حتی به جمع خبرنگاران هم رفت و در سخنانی صریح دولت روحانی را مورد انتقاد قرار داد و گفت: رئیس جمهور با وعده ۱۰۰ روزه بعد از ۴ سال بی عملی، مجبور به بی صداقتی می شود.
قالیباف با انتقاد از رئیس جمهور گفت: ايشان از بهبود وضعيت اقتصادي مي گويد، اما اگر از اتاقشان بيرون بيايند متوجه مي شوند كه مشكلات چقدر زیاد است. اگر آقاي رئيس جمهور بين مردم بودند، مي ديدند كه چطور مردم از معضل بيكاري رنج مي برند.
شوک اعلام کاندیداتوری قالیباف فروکش نکرده بود که خبر رسید «اسحاق جهانگیری» معاون اول روحانی هم عزم کاندیداتوری کرده و راهی ستاد انتخابات وزارت کشور شده است. گویا او حوالی خیابان فاطمی منتظر بوده تا اگر زمزمه ها و خبر کاندیداتوری قالیباف به وقوع پیوست، بلافاصله نسبت به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری و برای همراهی روحانی اقدام کند.
شوک کاندیداتوری معاون اول روحانی هم مثل کاندیداتوری یکباره قالیباف آن هم در دقایق پایانی ثبت نام، همه را مبهوت کرده بود، تا اینکه چند ساعتی بعد از ثبتنام «اسحاق جهانگیری» در انتخابات ریاستجمهوری، «محمدرضا عارف و حسین مرعشی» در گفتوگوهای جداگانهای، چنین تصمیمی را از مصوبات شورای سیاستگذاری دانستند و خبر دادند که تصمیم جهانگیری برای ثبتنام شخصی نبوده و در فرایند جمعی چنین تصمیمی گرفته شده است. این دو همچنین تأکید کردند که حضور جهانگیری در کنار روحانی، همان نقش مکملی را خواهد داشت که جهانگیری موقع ثبتنام به آن اشاره کرده بود.
به گفته عارف، نامزدی معاون اول دولت یازدهم، تصمیم شورای عالی اصلاحطلبان بوده است. او گفته، ما تصمیم گرفتیم به جز آقای روحانی، نامزد دیگری در انتخابات داشته باشیم که آقای جهانگیری هم قبول کردند. این دو قطعا در یک گروه هستند و در مناظرهها تقسیم کار میکنند و عملکرد دولت را توضیح میدهند.
همه این اتفاقات در فاصله 40 دقیقه ای و آنقدر سریع روی داد که فرصت بررسی چرایی حضور برخی کاندیداها مثل «محسن رهامی» یا «محمد هاشمی رفسنجانی» و حتی رفتار سؤال برانگیز «مهرداد بذرپاش» برای رفت و برگشتش از ستاد وزارت کشور تا 24 ساعت بعد از غوغای جهانگیری و قالیباف به دست نیامد.
رودررویی انتخاباتی جهانگیری و قالیباف آنچنان غیر منتظره بود که هنوز هم که قریب به یک هفته از وقوعش گذشته، باز هم محل نقد و بررسی صاحبنظران سیاسی است. آنطور که «محمد جواد حق شناس» عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان می گوید: جریان اصلاحات مانند همه انتخابات ریاست جمهوری بعد از سال۷۶ باید یک و یا چند نماینده برای تأثیرگذاری در فضای انتخابات و تشریح و تبیین گفتمان اصلاحات در انتخابات داشته باشد. این در حالی است که آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی است و هیچ گاه خود را اصلاحطلب معرفی نکرده است. به همین دلیل، وجود یک شخصیت اصلاحطلب در کنار ایشان و برای تبیین و تشریح گفتمان اصلاحات برای افکار عمومی لازم و ضروری بود. در نتیجه اصلاحطلبان تصمیم گرفتند، از پتانسیل آقای جهانگیری برای این مسأله استفاده کنند و از ایشان دعوت کردند در انتخابات ثبت نام کنند.
او تأکید می کند، از سوی دیگر، این دغدغه برای اصلاحطلبان وجود داشت که اگر آقای روحانی به تنهایی در انتخابات شرکت کند، با اتفاقات غیرمنتظره و از جمله رد صلاحیت احتمالی ایشان چه کار باید کرد. این در حالی است که صلاحیت آیتالله هاشمی به عنوان یکی از استوانههای نظام در انتخابات ریاست جمهوری تأیید نشد و از سوی دیگر این اتفاق برای سیدحسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان نیز رخ داد. در نتیجه اصلاحطلبان این وضعیت را پیشبینی کردند که ممکن است به هر دلیل کاندیدای مورد نظر آنها مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگیرد. به همین دلیل، تدبیر لازم در این زمینه اتخاذ شد و با صحبتهایی که با آقای جهانگیری شد، ایشان را ترغیب کردند که در انتخابات ثبت نام و در کنار آقای روحانی با اصولگرایان رقابت کند.
به گفته حق شناس از سوی دیگر، برای حضور آقای جهانگیری در انتخابات با آقای روحانی نیز مشورت شد و آقای روحانی نیز با رضایت خاطر قبول کردند که آقای جهانگیری در انتخابات حضور داشته باشند. آقای روحانی و جهانگیری چهار سال در دولت با هم همکاری داشتند و به خوبی با روحیات و اخلاقیات یکدیگر آشنا هستند. به همین دلیل به خوبی میتوانند در رقابتهای انتخابات به صورت مکمل یکدیگر رفتار کنند و به نتیجه مطلوب دست یابند.
بدون شک اگر آقای روحانی به حضور آقای جهانگیری در انتخابات رضایت نمیدادند این اتفاق هیچ گاه رخ نمیداد. البته آقای روحانی تا روز آخر ثبت نامها نیز به حضور آقای جهانگیری رضایت نداده بودند. با وجود این، به دلیل اتفاقاتی که در زمان ثبت نامها رخ داد و برخی افراد به صورت غیرقابل پیشبینی در انتخابات ثبت نام کردند، آقای روحانی در روز آخر (8 ساعت مانده به پایان زمان نامنویسی) رضایت دادند که آقای جهانگیری نیز در انتخابات ثبت نام کنند.
اما همفکران محمد باقر قالیباف نظر دیگری دارند و در همین راستاست که «امیر محبیان» تحلیلگر صاحب نام اصولگرایان می گوید: قالیباف هم هوشمندی به خرج داد. اصلاحطلبان پس از نهی رهبری در قبال احمدینژاد، او را رقیب اصلی روحانی دیدند و با تمام توان به ویژه با مدیریت جبهه سازندگی، به او حمله بردند. سطح بالای تخریب حتی بین اصولگرایان و تردیدهای قالیباف او را مردد کرده بود. طرح شدن رئيسي عملا قالیباف را از هدف شماره یک به هدف شماره دو تبدیل کرد؛ قالیباف با سکوت و نوعی عقبنشینی، اجازه داد رئيسي مطرح شود. در عمل اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که رئيسي باید ضعف سابقه کار اجرایی خود را با مکملی مانند فتاح یا قالیباف برطرف کند. با کنار کشیدن فتاح، قالیباف دوباره رشد کرد. او با این فراز و نشیب حضور، به اصولگرایان نشان داد نیاز اصولگرایان به او کمتر از نیاز او به آنها نیست. الان برای قالیباف چگونگی حضور مهمتر از خود حضور است.
در کنار همه این گمانه زنی ها اما آنچه عیان است، اینکه انتخابات 29 اردیبهشت ماه قطعا رقابتی جدی و تمام عیار میان روحانی و رئیسی یا گزینه های پوششی آنها خواهد بود؛ هرچند لازمه همه این پیش بینی ها اعلام نظر نهایی شورای نگهبان درباره صلاحیت کاندیداهاست و پیش شرط همه گمانه زنی های سیاسی نیز بر اساس تأیید صلاحیت گزینه های مذکور روانه فضای رسانه ای و عالم سیاست می شود.
نظر کاربران
بیخود ،جو ندید ،اینا نه حریف،روحانی هستند ،نمیتونم ابراز اندام کنند ،فقط،اینا برای بازار گرمی اومدند ولس
فقط روحانی تا 1400