راه های ترغیب مردم برای مشارکت در انتخابات
اگر دست اندرکاران یک دولت و یا یک حاکمیت سیاسی بتوانند به مردم ثابت کنند و آن ها را متقاعد کنند که مطالبات آن ها در انتخابات، تحقق بخش آن مطالباتی است که تحت عنوان شعار مطرح کرده اند، مشارکت در انتخابات به میزان بالایی افزایش خواهدیافت.
تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران نظام با چه راه کارهایی می توانند مردم را برای رای دادن تشویق کنند؟
برای ترغیب و افزایش مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری که اتفاقا امری بسیار مهم است در ابتدا باید انگاره هایی را که گروه های مختلف مردم در آن اولویت دارند، که با تسامح و تساهل تحت عنوان مطالبات و خواست ها مطرح می کنند را مورد توجه قرار داد. البته منظور از انگاره و چارچوب، چیزی فراتر از مطالبات و خواست های مردم است. مردم یک سری تعلقات خاطر ملی، مذهبی، عدالت خواهانه، توسعه و... دارند.
به طور طبیعی اگر دست اندرکاران یک دولت و یا یک حاکمیت سیاسی بتوانند به مردم ثابت کنند و آن ها را متقاعد کنند که مطالبات آن ها در انتخابات، تحقق بخش آن مطالباتی است که تحت عنوان شعار مطرح کرده اند، مشارکت در انتخابات به میزان بالایی افزایش خواهدیافت، یعنی آنچه را که مردم انتخاب کرده اند را در اولویت برنامه هایشان قرار بدهند. به این ترتیب احتمال افزایش مشارکت خیلی بیشتر خواهدبود، اما یکی از موضوعاتی را که بخواهیم بررسی کنیم، موضوعی است که از اواخر دهه ۶۰ خورشیدی پدیدار شده که رقابت و چالش میان دو جناح خاص اصول گرایی و اصلاح طلبی را شامل می شود که این دو گروه توسط عموم مردم به عنوان دو جناح حاکمیت تلقی می شود.
البته می توان گفت هم دافع از اسلامیت لازم است و هم تاکید بر جمهوریت.
بله. به هر حال نظامی که از روز نخست با عنوان جمهوری اسلامی بیان شده و کارش را شروع کرده است، قطعا به هر دو جناح و هر دو «وجه» و حمایت سازنده هر دو این دو گروه نیاز دارد.
پس دلیل فاصله و حتی عناد ورزی هایی که بین آن ها مشاهده می شود، چه چیزی می تواند باشد؟
تمامیت خواهی.
تمامیت خواهی؟
بله. متاسفانه شاهدیم که بعضا در هر دو جناح، نوعی تمامیت خواهی وجود دارد. به این شکل که وقتی هر کدام از جناحین به قدرت می رسد و آن نور به قدرت رسیدن به چشم شان خورد، تمامیت خواه می شوند. جای تاسف دارد که مثلا در تنازع و جدال انتخاباتی، برای یکدیگر ارزش و اعتباری قائل نیستند و به راحتی هم را تخریب و تهدید و با اتهام هایی روبرو می کنند. اگر کار به چنین جایی کشیده شود، آن وقت مشارکت مردم به میزان قابل توجهی پایین می آید.
گروهی با انگیزه های سیاسی این تحلیل را دارند که هر چقدر مشارکت بیشتر بشود، اصلاح طلبان شانس بیشتری برای پیروزی دارند. به همین دلیل یک گروه دیگر ترجیحش این است که فضا را چالش برانگیز و بحرانی ببیند تا از این طریق، احتمال برنده شدنشان بالاتر برود. این که منافع ملی به راحتی آب خوردن، زیر سایه اهداف جناحی قرار می گیرد، چه تبعاتی خواهدداشت و چه کسی می تواند مانع کار آن ها بشود؟
اول این که همه ما مسئول هستیم. اما مقام معظم رهبری هستند که نظارت کامل دارند و باید القائات ایشان به گونه ای باشد که کسی جرات این کار را نداشته باشد که مبنای فکری نظام را در اختیار فضای جناحی خود بگیرد. همچنین من نمی توانم کسی را که منافع ملی را قربانی جناحی نماید، به عنوان آسیبی از سوی یکی از دو جناح بدانم. متاسفانه در هر دو جناح این آسیب مشاهده می شود. اما آن چیزی که مهم است اگر در یک سیاست گذاری کلان، هدف ما این باشد که به هر دو جناح این حق را بدهیم که با هم رقابتی سالم را تجربه کنند، طبعیی است که دشوار است و انرژی و وقت زیادی می برد.
البته اگر بخواهیم مشارکت عمومی و مردمی داشته باشیم، باید با این قضیه کنار بیاییم. همچنین این که می گویید اگر مردم مشارکت داشته باشند، احتمال پیروزی اصلاح طلبان بیشتر خواهدشد را می پذیرم. در شرایط موجود اگر مشارکت مردم بالا برود، احتمال موفقیت اصلاح طلبان بیشتر خواهدبود.
ریشه چنین پدیده ای در چیست؟
این شرایط هم زاییده رفتار نامناسب اصول گرایان است. اگر فرض کنیم که اصول گرایان ، ۳۰% آرا جامعه را در اواسط دهه ۶۰ خورشیدی در اختیار داشتند، حقیقتا رایی که داشتند، آن چیزی بود که می خواستند، نه آن چیزی که نمی خواستند. در ارتباط با اصلاح طلبان اگر همان موقع می خواستیم آمار بگیریم، من گمان نمی کنم که بیشتر از ۱۰% افکار، خواستار اصلاحات بودند. البته بعضی دیگر هم صاحب افکار دیگری بودند.
به بیان دیگر مردم ما به مرحله ای رسیدند که می دانستند چه چیز را نمی خواهند، اما نمی دانستند چه چیز را می خواهند. براساس این وضعیت بود که پدیده ای مانند دوم خرداد ۷۶ را رقم زد. دوم خرداد ۷۶ حاصل این نبود که مردم سید محمد خاتمی را می شناختند و او را می خواستند، بلکه دوم خرداد ۷۶ نشان دهنده این بود که مجموع کسانی که این ۳۰% اصول گرایان و انحصار طلبی آن ها را نمی خواستند که به قدرت برسند. این ۷۰% رای به خاتمی نبود، نه گفتن به غیر از خاتمی بود. همان مساله ای که همچنان وجود دارد و الا اگر مردم مشارکت کنند، احتال پیروزی کاندیدای اصلاح طلبان بیشتر است، که آن محصول بیماری سیاسی و توسعه نیافتگی سیاسی است که همین اصول گرایان رقم زده اند.
بنابراین اگر می خواهند کار به اینجا نکشد، چون به اعتقاد من، مردم به خاطر انحصارطلبی یک گروه یا اقلیت با یکدیگر متحد شوند، یک حرکت پوپولیستی اتفاق می افتد. هر حرکتی که یک گروه برای نه گفتن به گروه دیگری بخواهد رای بدهند، پوپولیستی خواهدبود، زیرا آدم ها باید براساس خواسته های خود به شکل اثباتی و ایجابی رای بدهند و نماینده خود را انتخاب کنند.
می توان موقعیت روحانی در 14 خرداد 92 را هم نشانه ای از همین روند دانست؟
البته آقای روحانی به هیچ وجه اصلاح طلب نبودند و نماینده لیبرال ها هستند. روحانی از جناح راست برخاسته است، همچنان که در مقایسه با سایر کاندیداها خودشان را به سمت دیگری نشان می دادند، دیدیم که سیل آرا متوجه ایشان شد. بنابراین به نظر من اگر با شفاف کاری، بدون ریاکاری و غرض ورزی به دنبال مشارکت مردم هستیم، باید اولا اختلافات را کنار بزنیم تا این ذهنیت غلط که جناحی از حمایت های رهبری بیشتر از جناح دیگر برخوردار است مرتفع بشود.
با توجه به فضای فعلی، میزان مشارکت در انتخابات ۲۹ اردیبهشت را چظور پیش بینی می کنید؟
کارنامه دولت یازدهم، سعی عده ای برای تکرار آنچه در 7 اسفند 94 پیش آمد و همچنین افزایش دید سیاسی لایه های مردم، به ما این امیدواری را می دهد که انتخابات 96 با شور خاصی برگزار شود. همچنین با وجود این که تحلیل برخی، حکم به تزلزل جایگاه روحانی پس از رحلت آیت الله می دهند، نظر من این است که مردمی که تشییع میلیونی را برگزار کردند، سوار بر موجی که فقدان آیت الله به وجود آورده است، آمادگی این را دارند که انتخاباتی حماسه ساز را برگزار کنند.
شک ندارم که انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، یکی از پرشورترین انتخاباتی تبدیل خواهد شد که در این یکی دو دهه اخیر نظام اسلامی به ثبت رسیده است. البته این را هم باید ذکر کرد که کشور شرایط حساسی دارد و قرار داشتن در شرایط پسابرجام مردم را برای تکرار رای خود به حسن روحانی ترغیب می کند.
همچنین در پایان لازم به توضیح می دانم که تمامیت خواهی، مشارکت را پایان می آورد و با در نظر گرفتن ارزش زیاد مشارکت حداکثری برای نظام و منافع کشور، لازم است که گروه های سیاسی واقعا در عمل شرایطی را به وجود بیاورند تا مردم به این نگاه برسند، سیاسیون از هر سلیقه ای که باشند، چه چیزی غیر از تلاش توام با تاثیرگذاری فکر نکنند.
نظر کاربران
اونی که رای بده ................
یا پول بهش دادن
یا خودش جزو همین دروغگوها هست
از پول نفت تا تورم یک رقمی
دروغهایی که تمامی ندارد