روایتی جدید از «نه به هاشمی» و «آری به احمدی نژاد»
«رای به احمدی نژاد» در سال ۸۴ «نه به هاشمی» تلقی شد تا شهردار نوپا و تازه کار تهران به جای سیدمحمد خاتمی وارد پاستور شود و «تخریب هاشمی» از سطح جامعه به دولت برود؛ چه این که رییس دولت نهم در سال ۸۸ هم هاشمی ستیزی را راهی برای تمدید موقعیت در قوه مجریه برگزید.
شما یکی از حامیان احمدی نژاد در انتخابات ۸۴ بودید. در آن روزهایی که قرار بود به تیر و خرداد ۸۴ منتهی بشود، آیا در برنامه های آن ها هاشمی ستیزی هم وجود داشت؟
این که فکر کنید در سال 84 برنامه معینی برای تخریب هاشمی نوشته شده بود، اصلا این طور نبود. اتفاقا من جزو اولین کسانی بودم که نزد آقای هاشمی رفتم و از ایشان خواهش کردم اگر برای ریاست جمهوری تشریف می آورند. ما تکلیف خودمان را بدانیم و با ستاد احمدی نژاد خداحافظی کنیم که ایشان گفتند من حضور پیدا نخواهم کرد.
به توصیه احمدی نژاد پیش هاشمی رفتید یا...؟ به هر حال شما آن روزها حامی احمدی نژاد بودید.
دیدار با هاشمی تصمیمی کاملا شخصی و براساس ارادتی که به ایشان داشتم، بود. اما به هر حال ما در شورای شهر با شهرداری هماهنگ بودیم و اصلا تیم ما احمدی نژاد را معرفی کرد و ایشان را در شهرداری مستقر کرد. با این حال در تمام بازدیدها و اکثر افتتاحیه های بزرگ از آقای هاشمی دعوت می شد. احمدی نژاد حتی محسن هاشمی را تغییر هم نداد. چون به هر حال استاندار ایشان بود و در آن مقطع به ایشان ارادت قلبی داشت. من هم به عنوان یک آدم سیاسی خدمت آقای هاشمی رفتم و اگر ایشان واقعا زودتر به صحنه انتخابات می آمد، من و بعضی از دوستان از ایشان حمایت می کردیم.
چه شد که در ستاد احمدی نژاد ماندید و با هاشمی رفسنجانی رقابت کردید؟
متاسفانه یک اتفاقاتی افتاد که نباید می افتاد.
و شما با گروهی همکاری کردید که بنا را بر تخریب گذاشته بود!
در این چند سال گذشته ما دچار چنین بداخلاقی هایی بوده ایم و جامعه ما روز به روز در این زمینه در حال بدترشدن است. اما درباره همکاری باید بگویم وقتی که من نزد آقای احمدی نژاد رفتم و با ایشان صحبت کردم، دلایلی داشتیم که اگر ایشان بیایند، بهتر است. با این حال در هر استان و شهرستانی که می رفتم، بدون استثنا از دست آوردهای انقلاب و دستگاه های اجرایی آن موقع صحبت می کردم و حتی به اندازه یک جمله از آیت الله بدگویی نکردم و حتی از اتفاقات مثبتی که در زمان آقای رفسنجانی و آقای خاتمی اتفاق افتاده بود، صحبت می کردم و مردم را به آینده امیدوار می کردم. چون اعتقاد داشتم دولت های ما، موازی یکدیگر نیستند، بلکه باید در امتداد یکدیگر قرار بگیرند، باید تکمیل کننده دولت قبل باشند.
من در هر انتخاباتی که از هر کسی که حمایت کرده ام، سعی کرده ام مردم را ناامید نکنم. نواقص را هم عنوان کرده ام. ولی بیشتر سعی کرده ام دست آوردها را بیان کنم، چون دست آوردهای انقلاب ما زیاد است، ما نباید یادمان برود که در شرایط جنگ و تحریم قرار داشتیم و همچنین داستان هایی چون منافقین، بنی صدر، کومله ها، خلق عرب، خلق آذربایجان و... بلاهایی بودند که کشور را وارد بحران کردند.
این وضعیت اگر در هر کشور دیگری نازل می شد، آن کشور ساقط می شد، اما ما می توانستیم به بحث موشکی، انرژی هسته ای و... دست پیدا کنیم. در بحث های فن آوری نو، توانستیم پیشرفت های قابل توجهی داشته باشیم، خصوصا در بحث جمع آوری آب ها و ساختن سدهای بسیار بزرگ توانستیم پیشرفت های بزرگی داشته باشیم که این سدها، جزو سدهای رده اول دنیا هستند.
در اوایل کار، متخصصین ما از مشاورین خارجی استفاده کردند، اما مدیریت اجرایی، در دست بزرگ مردان اجرایی کشور بود و به همین دلیل سعی می کردم از دو رییس جمهوری قبل آقایان هاشمی و خاتمی دفاع کنم. شعار من این بود که کاندیدای این دوره بتواند کارهای ارزنده ای را مخصوصا در توجه به مردم را داشته باشد؛ به خاطر این که در دولت های قبل به دلیل سازندگی، از مردم و مسائل فرهنگی از مردم غفلت شده بود.
اعتقاد داشتم که کشور ما نیاز توجه به توسعه مسائل فرهنگی همراه با پیشرفت دارد. لذا هیچ زمانی سعی نکردم که از آقای هاشمی انتقاد کنم. دلیل من این بود که اولا من در سطح ایشان نبودم که ایشان را تایید یا تکذیب کنم. دوم این که با وجود محاسن زیادی که ایشان داشتند، احتمال داشت که ایشان خطایی هم داشته باشند، اما محاسن ایشان حتمی بود. تاثیرگذاری هاشمی نه تنها برای مسئولین داخلی کشور ما، برای همه و به خصوص جهانیان پوشیده نبود. همه در جهان می دانستند یکی از تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان و استوانه های انقلاب اسلامی، آیت الله هاشمی رفسنجانی است.
یک ذهنیت وجود دارد این که مردم در سوم تیر ۸۴ به احمدی نژاد رای دادند که هاشمی رییس جمهور نشود. سیستم انتخاباتی احمدی نژاد در ترویج این ذهنیت تا چه میزان تاثیرگذار بود؟
به نظر من اصلی ترین دلیلی که باعث شد تا آقای هاشمی در دور اول رای نیاورد، نامه ای بود که آقای حداد عادل برای ورود دو تن از کاندیداهای آن زمان آقای معین و آقای مهرعلیزاده به آقا نوشتند و این موجب شد که آرای آقای هاشمی شکسته شود. آرای این دو نفر آرایی نبود که به سبد رای احمدی نژاد بریزد. اما به طور کاملا ملموسی می توانست رای های آن دو برای آقای هاشمی یا آقای کروبی باشد. پس این حرکت حداد عادل موجب شد تا انتخابات به دوره دوم برود. در دوره دوم هم کسانی که مخالف آقای هاشمی بودند، دست به دست هم دادند و ناچار بودند که به محمود احمدی نژاد رای بدهند.
فرآیند تخریب آقای هاشمی در اتاق فکر احمدی نژاد وجود داشته است یا خیر. اگر بوده، بر چه مبنایی صورت گرفته است و این به پیشنهاد چه کسی یا کسانی بوده است.
هر کسی که این کار را انجام می داد، از خارج کشور هدایت می شد.
اما در سال ۸۸ هم با وجود این که رقبای احمدی نژاد، میرحسین موسوی، کروبی و محسن رضایی بود، مجددا هاشمی را در دستور کار قرار داد.
یک عده ای بودند وقتی می دیدند که کسی با آقای هاشمی مخالف است، به او رای می دادند. یک عده ای هم می دیدند که طرف آقای هاشمی است، رای می دادند.
این کاراکتر آقای هاشمی بود. این ها خیلی مهم است. هر کسی نمی تواند به این شکل باشد. که در هر دو صورت، به جامعه منفعت برساند و باعث پیشرفت مخالفانش هم بشود. البته مخالفان او، دشمن نبودند. بلکه مخالفان اجرایی بودند و الا هیچ کسی به انقلابی و مستدام بودند اعتقادات ایشان به انقلاب شک ندارد. حالا اگر گروه معدودی هم شک داشته باشند، به جایی بر نمی خورد. ایشان همچنین با مرگ خود، اکثر مسئولین کشور را کیش و مات کرد، اولا تا آخر عمر خود با عزت و قدرت زندگی کرد. هیچ گاه در برابر مشکلات گردن خم نکرد و همچنان در مقابل مشکلات ایستاد. همچنین از هیچ نواقصی هم چشم پوشی نکرد.
آیا می شود هاشمی را به هاشمی قبل و بعد از سال ۸۸ تقسیم کرد؟
هاشمی، هاشمی بود و قابل تقسیم نیست، چون در هر زمانی وظیفه خود را انجام می داد. اشتباهی که در تفکرات انقلابیون ما وجود دارد، این است که تمام انقلاب ها را با زمان امام حسین مقایسه می کنند. در صورتی که تاریخ مدیریت شیعه، پندها، اندرزها، راهبردها و تدابیر ائمه هدی و چهارده معصوم علیهم صلوات الله به دویست و شصت سال می رسد و فقط مختص به زمان امامت امام حسین نیست.
نظر کاربران
درود بر روحانی
بر هیچ کس پوشیده نیست که در دوران احمدی نژاد که تنزلهایی در اخلاق اجتماعی و مسائل معیشتی مردم و جامعه روی داد و به عقیده من تمام تیم احمدی نژاد مسئولند و باید در محضر خداوند و مردم پاسخگوباشند.
حیف هزینه واعصاب نیست. برای بردن نام کسانی مثل احمدی نژاد وامثال آن گذشته رفت تمام شد .از حال سخن بگویید.
یادم نیست چه سالی بود ولی یک بار که طبق معمول جلوی روزنامه فروشی تیتر روزنامه ها رو نگاه میکردم یکی از جراید که بهتره نام نبرم ویژه نامه ای در مورد هاشمی چاپ کرده و چنان عنواین و لقب هایی به ایشون و خانواده شون داده بود که برای لحظه ای باورم نمیشد این یک روزنامه ایرانی و داخلی باشه چطور میشد باور کرد کسانی به یکی از پایه گذاری جمهوری اسلامی چنین بی حرمتی های کرده باشه
خداوکیلی این چهار سال گذشته مردم با بدبختی زندگی می کنیم این هم کار احمدی نژاد است این دولت هم مثل احمدی نژاد دستاورد های بزرگ مثل مسکن مهر به مردم نشان دهد نه وعده داده بود ولی اجرا نشده است