«جبهه مردمی نیروهای انقلابی» تشکلی است که به واسطه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری با هدف همگرایی طیفهای مختلف اصولگرایی و رسیدن به کاندیدای واحد شکل گرفت و جریان جدیدی را تحت عنوان «جمنا» ایجاد نمود.
آفتاب یزد نوشت: «جبهه مردمی نیروهای انقلابی» تشکلی است که به واسطه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری با هدف همگرایی طیفهای مختلف اصولگرایی و رسیدن به کاندیدای واحد شکل گرفت و جریان جدیدی را تحت عنوان «جمنا» ایجاد نمود.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب که قرار بود طیفهای مختلف اصولگرایی را به هم بپیوندد، اما قبل از شروع انتخابات به سمت واگرایی میرود و دلیل آن نیز عدم تجانس گروههای درونی آن، نامشخص بودن سازوکارهای ایجاد وحدت، نداشتن اعتبار و وجهه برای اشخاص و چهرههای اصلی اصولگرا و همچنین نامزدهای احتمالی این طیف است. علاوه بر دلایل فوق باید گفت دلیل اصلی انشقاق در جمنا «عدم اعتمادسازی و شفافیت» لازم در تصمیمگیری این تشکل است. همین عامل نیز باعث میشود شاهد «سهم خواهی» یا «حق خواهی» جریانهای داخل آن باشیم.
در سالهای اخیر جریانهای جدیدی چون جبهه پایداری به عنوان یک تشکل نوپا در سپهر سیاست ایران در گفتمان اصولگرایی سعی میکنند انتخابات مجلس، شورا و ریاست جمهوری را بیش از دیگران تحت تاثیر قرار دهند. در حال حاضر نیز با تجزیه و تحلیل مواضع اشخاص مختلف و همچنین خود اعضای جبهه پایداری ملاحظه میگردد که آنها در جمنا توانسته اند دیگر گروههای اصولگرا را با گزینه مطلوب خود همراه کرده و به انتخابات ورود نمایند و شاید دلیل عدم ورود بسیاری از چهرههای اصیل جریان اصولگرایی همچون ولایتی، لاریجانی، ناطق نوری و.... نیز همین امر باشد.
با وجود بسیاری از اشخاص قدیمی و صاحب نفوذ و همچنین احزاب قدیمی، این جبهه پایداری است که تلاش میکند «محور وحدت» باشد و شاید همین امر موجب رویگردانی این چهرها شده است. در این ارتباط حاجیدلیگانی عضو جبهه پایداری از توصیه آیتالله مصباح به اعضای جبهه پایداری برای حمایت از ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری خبر داده و در اشاره به موضع جبهه پایداری نسبت به جمنا گفته است: اگر «اعضای جمنا هم» بر روی انتخاب رئیسی به اجماع برسند اتفاق میمون و مبارکی در جهت حفظ وحدت بین اصولگرایان رقم خواهد خورد.
به نظر میرسد جمنا و یا حداقل طیف جبهه پایداری جمنا، از اول گزینه خود را انتخاب و به دنبال همراه کردن دیگر گروهها و اشخاص با خود هستند. همین امر نیز باعث انشقاق شده و افراد و جریانهای دیگر بر طبل جدایی نواختند.
حزب موتلفه اسلامی به عنوان یکی از قدیمی ترین احزاب جریان اصولگرایی که همواره نقش مهمی در حفظ وحدت جریان اصولگرا داشته و از پایبندترین احزاب این طیف به گفتمان اصولگرایی است، اصرار خود مبنی بر گنجاندن نام «میرسلیم» به عنوان کاندیدای نهایی جریان اصولگرا را یک حقخواهی میداند.
احزاب قدیمی و ریشه داری چون حزب موتلفه احساس میکنند با دیده نشدن قدمت و جایگاهشان در انتخابات مختلف، به حاشیه رانده میشوند چرا که در حال حاضر انتخابات تنها میدان و عرصهای است که احزاب بواسطه آن ماهیت موجودی خود را اثبات مینمایند. رویکرد حزب موتلفه را میتوان «حق خواهی» نامید و این را از سخنان حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی استنباط کرد که در همایش انتخاباتی اخیر این حزب اظهار داشته است: "هر زمان مسئله ائتلاف اصولگرایی مطرح شده پیش قدم بودیم، ولو اینکه از حق خود گذشته باشیم. البته درخواست ما از مردم این است که به نامزد ما رای بدهند."
بدین ترتیب به نظر میرسد یکی از احزاب ریشه دار و قدیمی این جبهه به زودی از جمنا، منها شده و راه خود را خواهد پیمود. افتراق و «منها» شدن جریانها یا اشخاص از «جمنا» به این نکته برمی گردد که گردانندگان آن به دلیل عدم ایجاد اعتمادسازی و شفافیت لازم این ذهنیت را برای دیگر اشخاص و طیفها ایجاد کردهاند که آنها از قبل تصمیم خود را گرفته بودند و تلاش میکردند دیگران را برای رسیدن به یک یا دو گزینه مدنظر خود همراه نمایند.
در واقع میتوان گفت اینهمه تلاش برای همراه کردن اشخاص و جریانهای دیگر برای اهداف از پیش تعیین شده بود که حال به مذاق خیلیها نمینشیند. مصداق این مطلب، سعید جلیلی و حامیانش است که گفته میشود شرط «جمنا» را برای امضای تعهد کناره گیری نپذیرفته و از لیست ائتلاف حذف شده و او نیز مستقل از «جمنا» نامزد خواهد شد.
این اقدام آقای جلیلی را اینطور میتوان تعبیر کرد که وی نسبت به نیت و اهداف گردانندگان جمنا دچار تردید شده و به این نتیجه رسیده است که کاندیداهای نهایی آنها از قبل مشخص بوده و این فرایند طولانی گزینش نهایی کاندیداها بیشتر برای جلب توجه و همراهی آنها در ایام انتخابات و احتمالا انجام تبلیغات برای کاندیداهای نهایی است.
در این میان جریان احمدی نژاد نیز از همان اول از جمنا، منها شده اند چرا که نه به وی برای شرکت در جلسات تعارف شده و نه او قصد جمع شدن در جریان اصولگرایی را دارد. در این میان شاید قضیه وی پیچیده باشد چرا که او خود و یارانش را «محق» حضور در انتخابات میداند و طبیعی است که دنبال «سهمی» نیز از جمنا نباشد، او از جمنا، منها شده تا «حق» خود و جریانش را بگیرد. البته در این قصه، وی تنها نیست و علی لاریجانی فرد با نفوذ دیگر جریان اصولگراست که به وی نیز تعارفی برای حضور در جلسات نشده است.
در این ارتباط بهروز نعمتی سخنگوی هیئت رئیسه مجلس دهم در گفتگو با سایت انتخاب، در بیان علل عدم پیوستن لاریجانی به جمنا اظهار کرده است: دکتر لاریجانی مواردی را تجربه کرده است از جمله اینکه افراد مشخصی در قم وی را با مهر زدند یا در این قضیه دست داشتند که بسیاری از آنها در جمنا حضور دارند. جدا از لاریجانی شخصیتهایی چون حجت الاسلام و المسلمین ناطقنوری، ولایتی و.... از شخصیتهای اصلی اصولگرا هستند که در این تشکل مورد بی مهری قرار گرفته و ظاهرا هیچ دعوتی از آنها صورت نگرفته است.
مسله هنگامی بغرنج میشود که حتی فرد اصلی این تشکل، رئیسی نیز نسبت به آنها رویکرد تعهدی نگرفته و اعلام کرده که به صورت مستقل وارد انتخابات خواهد شد. این یعنی اینکه جمنا نتوانسته هیچ اجماع و وحدتی را شکل دهد و تشکلی است که صرفا برای گرم کردن تنور انتخابات و شاید برای محقق کردن اهداف برخی اشخاص پشت پرده شکل گرفته و اکنون خود را در سراشیبی افتراق و تک روی اعضایش میبیند.
با توجه به مسائل پیش آمده و انتقادهای درونی فراوان به سازوکار انتخاب نهایی نامزدهای جمنا، به نظر میرسد طی چند روز آینده شاهد حضور مستقل اشخاص دیگری چون قالیباف در انتخابات باشیم. بدون شک با عقب نشینی قالیباف در انتخابات بعد از وقایعی چون پلاسکو و املاک و...... او بیشاز پیش مقصر شناخته خواهد شد و مخالفینش نیز نیامدنش را به پای «ترس» او خواهند دانست، نه روحیه همگراییاش. بنابراین میتوان گفت جمنا، یک تشکل بدون اجماع و وحدت بوده که قصه قدیمی نهادینه نشدن احزاب در ایران را دوباره بازتولید کرد بدون آنکه آسیب شناسی جدی در مورد به بن بست رسیدن آن صورت گیرد و در هیاهوی انتخابات، بررسی علل ناکامی آن مورد غفلت قرار گرفته و به غبار فراموشی سپرده خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر