این خبر به روز رسانی می شود:
حاشیه های دومین روز ثبت نام انتخابات
دومین روز ثبتنام از داوطلبان دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری آغاز شد.
خبرگزاری ایسنا: دومین ثبتنام از داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری در محل ستاد انتخابات کشور آغاز شد.
ثبتنام از داوطلبان این انتخابات صرفا در ستاد انتخابات کشور واقع در محل وزارت کشور انجام میشود.
ثبتنام از داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری از ۲۲ آغاز شده و تا روز ۲۶ فروردین به مدت ۵ روز ادامه مییابد.
بر اساس ماده ۵۵ قانون انتخابات ریاستجمهوری «داوطلبان ریاست جمهوری یا نمایندگان تامالاختیار آنها که کتباً معرفی شده باشند باید ظرف ۵ روز از تاریخ انتشار دستور شروع انتخابات به وزارت کشور مراجعه نموده و پرسشنامه اعلام داوطلبی را پس از دریافت و تکمیل همراه با چهار برگ تصویر کلیه صفحات شناسنامه و دوازده قطعه عکس ۴×۶ از آخرین عکس خود را که در همان سال گرفته باشند به وزارت کشور تسلیم و رسید دریافت دارند.»
براساس ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شوندگان بایددارای شرایط زیر باشند:
۱- از رجال مذهبی، سیاسی
۲-ایرانیالاصل
۳-تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران
۴-مدیر و مدبر
۵-دارای حسن سابقه و امانت و تقوی
۶- مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور
دیروز نیز وزیر کشور به فرمانداران سراسر کشور دستور تشکیل هیاتهای اجرایی را صادر کرد.
دومین روز از ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم از ساعت ۸ صبح امروز (چهارشنبه) در محل وزارت کشور آغاز شده و هنوز شخصیتهای سیاسی اصلی به ستاد انتخابات نیامدهاند.
مردم عادی همچنان پای ثابت ثبتنامها هستند، یک جوان ۱۹ ساله جوانترین شخصی است که امروز بدون اطلاع دادن به خانوادهاش ثبتنام کرده و معتقد است که رئیسجمهور تنها باید مطیع رهبری باشد.
یک جوان متولد ۱۳۶۸ هم که هنوز دانشجوی مقطع کارشناسی است میگوید که از روحانی در کابینه خود استفاده نخواهد کرد.
ثبتنام یک روحانی تا این لحظه از نکات دیگر روز دوم ثبتنام است.
در جریان این حضور، محمود احمدی نژاد، حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شدند.
«چشم اسفندیار» احمدی نژاد منصرف شد
چهره های ناآشنا کم نبودند؛ چهره هایی که آمده بودند تا از فرصت ثبت نام برای دیده شدن استفاده کنند. ساعت۸:۳۰، جوانی اهل اصفهان متولد سال ۶۸ به میان خبرنگاران آمد و گفت که دانشجوی مدیریت دولتی است، اطلاعات سیاسی زیادی ندارد و می دانست که رای نمی آورد.
ساعت ۸:۴۵ سر و کله مردی سی و چند ساله پیدا شد که اهل تهران بود و مهندسی کشاورزی داشت. شعار دولتش ما را به اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد پرت کرد؛ سازندگی!
ساعت ۹:۰۰ جوانکی ۱۹ ساله از چهارمحال و بختیاری وارد ستاد شد. عشق تصویر بود و هر جا دوربینی می دید، می ایستاد تا با خبرنگاران گفتگو کند و از برنامه های دولت آینده اش بگوید! سیکل داشت و بدون اجازه خانواده اش به تهران آمده بود. توصیه کردیم ادامه تحصیل بدهد؛ او هم قبول کرد!
نیم ساعت گذشت تا سوژه دیگری از راه رسید. خبرنگاران تشنه سوژه بودند. تا مورد جذابی می دیدند، دورش حلقه می زدند و سوالاتشان را مسلسل وار مطرح می کردند. از سوالات تخصصی تا سوالات طنز!
فردی که از کرمانشاه رنج سفر به تن خریده بود به میان خبرنگاران آمد. «فراجناحی» بود؛ چپ و راست را قبول نداشت. روی قومیت اش تعصب داشت و میگفت اگر یک کُرد کاندیدا شود، همه غرب ایران به او رای می دهند.
ساعت ۱۰ شده بود؛ صدای گفتگوی خبرنگاران با یکدیگر، همهمه ای را در لابی ستاد ایجاد کرده بود. ساعت ۱۰:۳۰ مسعود زریبافان رییس سابق بنیاد شهید وارد ستاد شد. با ورود زریبافان، خواب از سر خبرنگاران پرید! همه چی جدی شد!
زریبافان پس از ثبت نام، با حضور در سالن اجتماعات ستاد انتخابات به ایراد سخنرانی مشغول شد. ۵ دقیقه از صحبت های زریبافان نگذشته بود که تعداد قابل توجهی از خبرنگاران و عکاسان، دوان دوان به سمت درب های خروجی سالن رفتند. احمدی نژاد آمده بود!
ساعت ۱۱، محمود احمدی نژاد به همراه رحیم مشایی و بقایی از درب خیابان شهید گمنام وزارت کشور، وارد وزارتخانه شدند. احمدی نژاد با همراهی یارانش، دقایقی در حیاط وزارتخانه ایستاد. انگار منتظر کسی بود! احمدی نژاد آرام در گوش بقایی گفت: آقای شیخ الاسلام و ذبیحی و جوانفکر کجا هستند؟ بقایی: دارند می آیند.
بهاری ها چند دقیقه ای ایستادند، اما انتظارها جواب نداد و بدون یاران جا مانده، قصد ثبت نام کردند. قبل از رفتن، احمدی نژاد در حیاط زیر نم نم باران ایستاد و با گرفتن دستان مشایی و بقایی، شعار زنده باد ایران، زنده باد بهار را سر داد. همان شعار معروف!
برخی عکاسان که از سوژه جا مانده بودند، طلب سر دادن دوباره شعار را کردند؛ آقای دکتر یه بار دیگه! زنده باد بهار، زنده باد ایران! عکاسان ول کن قضیه نبودند. آقای دکتر یه بار دیگر! زنده باد بهار، زنده باد ایران! احمدی نژاد: دیگه بسه...
با ورود احمدی نژاد و همراهانش به ستاد انتخابات، عکاسان برای صید سوژه، از سر و کول هم بالا می رفتند. صدای جیغ و داد عکاسان، فضای طنزآلودی را ایجاد کرده بود. آقای احمدی نژاد این ورو نگاه کن! آقا واستا! یواش!
عقربه های ساعت، ۱۱:۳۰ را نشان می دادند. بقایی مشغول فرایند ثبت نام شد اما این تازه آغاز یک جنجال دیگر بود. چند دقیقه ای نگذشته بود که احمدی نژاد هم هوای ثبت نام کرد!
در میان خبرنگاران چو افتاد که مشایی هم می خواهد ثبت نام کند. خبرنگار مهر به سراغ مشایی رفت تا حقیقت را از خودش جویا شود؛ مرد جنجالی دولت سابق گفت: معلوم نیست شاید من هم ثبت نام کنم. چند دقیقه ای گذشت اما «چشم اسفندیار» دولت های نهم و دهم از تصمیم خود منصرف شده بود.
بقایی و احمدی نژاد پس از ثبت نام به کنفرانس مطبوعاتی رفتند. باز هم همهمه! باز هم شلوغی! عکاسان برای از دست ندادن موقعیت، روی صندلی های سالن اجتماعات، پیاده روی می کردند!
مجری کنفرانس مطبوعاتی خطاب به احمدی نژاد گفت: آقای احمدی نژاد ما به همه کاندیداها ۱۰ دقیقه فرصت صحبت می دهیم. احمدی نژاد شروع کرد: اللهم عجل لولیک الفرج.... بقایی دست چپ احمدی نژاد ایستاد!
پس از آنکه احمدی نژاد برای اشبه افراد به خودش یعنی بقایی سنگ تمام گذاشت و ثبت نامش در انتخابات را صرفا حمایت از وی عنوان کرد و گفت به قول اخلاقی اش نسبت به رهبری مبنی بر عدم شرکت در انتخابات همچنان پایبند است، بقایی شروع به سخنرانی کرد.
یکی دو دقیقه نگذشته بود که خبرنگاران و عکاسان مثل برق سالن را ترک کردند. بقایی وقتی این صحنه را دید، لحظه ای در سخنانش وقفه ایجاد شد. احمدی نژاد هم آرام زیر لب چیزی به او گفت، چیزی شبیه این: من کنارت هستم؛ «نگران نباش». همهمه غالب شد. قالیباف آمده! قالیباف آمده! با نیمچه کنکاشی فهمیدیم که شایعه بوده! یک دقیقه بعد یک شایعه دیگر! ابراهیم رییسی آمد.
همین طور که شایعه ها داشتند پشت سر هم قطار می شدند، احمدی نژاد مشغول کلنجار رفتن با سوالات خبرنگاران بود! "چرا آقای بقایی نباید تایید صلاحیت شود؟"، "بقایی رقیب ندارد!"، "به قولم وفادارم"، "صبور باشید".
مجری برنامه به التماس افتاده بود که خبرنگاران به سوالات خود پایان بدهند. "عزیزان خبرنگار خواهشا تمام کنید، وقت تمام شده." خبرنگاران اما گوششان بدهکار نبود. احمدی نژاد را تازه گیر آورده بودند! پس از دقایقی سوال و جواب، احمدی نژاد در میان سیل عکاسان از سالن بیرون رفت.
ساعت ۱۳؛ فضای ستاد انتخابات مانند ساعت ۸ صبح شده بود؛ آرام و بی استرس! خبری نبود جز حضور چهره های مجهول که با نام نویسی در انتخابات و قرار گرفتن مشتاقانه جلوی لنز دوربین ها، مشغول دست و پا کردن شهرتی برای خود بودند. این وسط ته مانده شایعات نیز میان خبرنگاران دست به دست می شد! راسته که می گفتن قالیباف و رییسی اومدن؟ نه بابا!
اکنون خبرنگاران مشغول رصد فضا و احتمالا ثبت لحظات تاریخی هستند. صرف ناهار عده ای را به خواب کشانده! التهاب انتخابات اما خواب بردار نیست!
نظر کاربران
یعنی چی ؟ بچه بازی شده چرا
مملکت داریم یا کارناوال شادی؟
اینها کی هستن میان ثبت نام؟
یعنی کسی نیست جلوی این افراد را بگیرد که چرا با ابرو ما در رسانهای جهان بازی میکنید؟
پاسخ ها
کلا در همه چیز اول هستیم حتی در مدیریت و مسخره بازی چهره یک کشور در تعیین نامزدهای انتخاباتی
همه کشورها در نهایت با 4 کاندید بیایند اینجا شده محله برو بیا و جای شادی و تفریح و مطرح شدن
مسئولین هم هیچ جلوگیری نمی کنند
کشورهای دیگر هم فقط نگاه میکنن و به کارهای ما می خندند که چقدر رجال سیاسی معتبر امدند برای ثبت نام
گل بود به سبزه هم آراسته شد
احمدی نژاد و بقایی دیگه این مجموعه شادی را تکمیل کردن
خدایا این شادی را از مردم ما نگیر حداقل در این گرفتاری و بدختی خودمون کم بخندیم دلمون باز بشه
بیشتر شبیه سیرک شده معرفی این افراد یکی لیدر تیم فوتباله یکی دیگه میگه به زنها حقوق میدم نرن سر کار مسخره بازی و سوژه خوبیه ...
آقا نکنید این کارارو! زشته بخدا!
اون طراح این ایده وزارت کشور کیه همه رو دست انداخته هر 4 سال در رو باز گذاشته همه تیپ مسخره ای بیان ثبت نام
ای کاش عکسی از سالن ثبت نام منتشر نمی شد تا بیش از این آبروی ما تو دنیا نمی رفت ...
واقعا چقدر اینا آبروی اسلام و ایران را تو دنیا باید ببرنددد...نمیدونم چی بگم!!!
احمدی نژاد چه رای بیاورد یا نه من با افتخار به او رای میدهم حتی اگر رد صلاحیت شود