چرا حمله آمریکا به سوریه بی فایده بود؟
حملات موشکی آمریکا تنها آغاز دخالتهای بهظاهر بشردوستانه ترامپ در سوریه است؛ اما احتمالاً ترامپ آخرین فردی است که این را میداند.
به نقل از فارین پالیسی، در تابستان سال 2014 دولت اوباما جنگ خودخواسته دیگری را در خاورمیانه آغاز کرد. برای مداخله در عراق دو هدف اعلامشده بود: نجات ایزدیها که در خطر نسلکشی قرار داشتند و شکست داعش. در آن دوران مقالههایی نوشتم و پیشبینی کردم که هر حملهای که در آن منطقه صورت گیرد بهسوی مأموریتهای دیگر تغییر هدف خواهد داد. بدین ترتیب عملیات ازآنچه مقامات پیشبینی کردند طولانیتر میشود و تمام این رخدادها برخلاف میل کنگره یا رضایت عمومی اتفاق میافتد. متأسفانه تمام پیشبینیهایم درست بود.
روز پنجشنبه دونالد ترامپ در این فرآیند مداخله قدم دیگری به جلو برداشت و دستور شلیک 59 موشک کروز به پایگاه هوایی روسیه در حمص را صادر کرد. طبق اخبار منتشرشده از پنتاگون هدف نظامیِ این حمله موشکی آسیب رساندن به نیروهای روسیه یا سوریه نبود؛ بلکه هدف تخریب هواپیماهای نظامی، انبار نفت و ذخیره تدارکات لجستیک، انبار مهمات و دستگاههای دفاع هوایی و رادارها بود. این حملات بدون هیچ بحث و یا تشکیل جلسهای در کنگره انجام شد و بسیاری از اعضای کنگره بعد از پرتاب موشکها از آن مطلع شدند. به گفته "مک مستر" مشاور امنیت ملی آمریکا، این تصمیم تنها با دو روز بحث و مشاوره در کاخ سفید و برگزاری دو جلسه با شورای امنیت ملی اتخاذ شد.
برای اینکه میزان تأثیرگذاری این حمله را بررسی کنیم، ابتدا باید از اهدافی که دنبال میکرد مطلع باشیم. متأسفانه پیامهایی که از دولت ترامپ برداشت میشود گنگ و گیجکنندهاند. ترامپ روز پنجشنبه اعلام کرد هدف "جلوگیری از گسترش و استفاده از سلاحهای شیمیایی" بود. وزارت دفاع در بیانیهای اعلام کرد: "این حمله باهدف جلوگیری از استفادهی مجدد از سلاحهای شیمیایی صورت گرفت." هدف منع استفاده از سلاح نیز بهکلی نادیده گرفته شد.
البته همه میدانند که هدف این حمله حفظ هنجارهای بینالمللی در مقابل استفاده از سلاحهای شیمیایی نبود. همانطور که در سال 2013 اشاره کردم، استفاده یکجانبه از قدرت نظامی و نقض آشکار قوانین و هنجارهای بینالمللی بهمنظور حمایت از یک هنجار بینالمللی دیگر، ایدهای بد و کوتهبینانه است. بعلاوه، جلوگیری از استفاده از گازهای سمی نیازی به جنگ ندارد. در سال 2015 که آمار کاملی از آن در اختیارداریم، نزدیک به 97 هزار نفر (نظامی و غیرنظامی) در درگیریهای مسلحانه کشته شدند. از این میان شاید چند صد نفر از آنها توسط سلاحهای شیمیایی کشتهشده باشند. در دنیایی مملو از سلاح و مهمات، هیچیک از گروههای درگیر جنگ (ازجمله گروهها و احزاب سوریه) نیازی به سلاحهای شیمیایی ندارند. بنابراین متقاعد کردن آنها برای عدم استفاده از این نوع سلاح نباید کار چندان دشواری باشد.
بر اساس صحبتهایی که با مقامات و افراد مطلع داشتم، اگر انجمن امنیت ملی واشنگتن (یعنی مقامات دولت ترامپ، اعضای کنگره و کارکنانشان، کارشناسان و تحلیلگران) باصداقت و صراحت سخن میگفتند، احتمالاً از حمله روز پنجشنبه حمایت میکردند؛ زیرا از تماشای درد و رنج غیرنظامیانِ سوریه و جرائم جنگی تمام گروهها و احزاب درگیر خسته شدهاند (هرچند که تنها از جنایات جنگی دولت انتقاد میشود.) این انجمن حس میکند نیاز است مخالفت خود را به شیوهای برجسته و قابللمس ابراز کند. همانطور که ترامپ قبل از پرتاب موشکها گفت: "آنچه در سوریه اتفاق افتاد ننگی برای بشریت است... پس باید کاری کرد."
مشکلِ استفاده از این بمبها بهمنظور پاسخ به عواطف بشردوستانه این است که بازهم تکرار خواهد شد. یک مقام ارشد وزارت دفاع که نامش فاش نشد اواخر روز پنجشنبه گفت که این حمله "مکرر" نیست. اما این جمله بیشتر از اینکه قصد اعلام سیاست را داشته باشد، یک بیانیه آرمانی است. ویدئوهایی که بلافاصله توسط پنتاگون از موشکهای پرتابشده منتشر شد و تصاویر پایگاه هوایی ویرانشده در حمص، همه قصد داشتند نشان دهند که پایگاه هوایی بشار اسد تاوان بیش از پنج سال فعالیتهای غیرانسانی را داد.
بااینکه مقامات و سیاستگذاران آمریکا خوشحالاند که به دولت اسد "پیامی روشن" فرستادند و کاری کردند که "تاوان" سیاستهای غیرانسانیاش را بدهد، اما متأسفانه تأثیر این حمله موقت خواهد بود. جنگ داخلی سوریه که به جوامع بینالمللی کشیده شده، همچنان ادامه خواهد داشت. تمام قدرتهای خارجی به آموزش و تجهیز متحدانشان در سوریه ادامه خواهند داد و حملات هوایی نیز قطع نخواهد شد. همانطور که "رکس تیلرسون" وزیر امور خارجه شب پنجشنبه اعلام کرد، آمریکا به "سیاستها و فعالیتهای نظامی خود در سوریه ادامه خواهد داد. در این روند تغییری ایجاد نشده است."
اسد نیز از دولت خود دفاع خواهد کرد و ترامپ باید از بین این دو مورد انتخاب کند: رضایت به وضع حاضر یا شدید حملات نظامی در برابر اقدامات دولت اسد. چنین حملاتی محاسبات جنگی را به نفع گروههای مخالف تغییر خواهد داد که واضح است انگیزه آنها (و حامیان خارجیشان) برای تغییر دولت را بیشتر میکند.
یکی دیگر از دلایل ناگفته برای حمایت از این حملات در واشنگتن این است که "اعتبار" آمریکا در برابر متحدان و دشمنان بیشتر میشود. این دسته از طرفداران عقیده دارند که این نوع اِعمال قدرت، دولتهایی مانند کره شمالی را وادار به توقف فعالیتهایی میکند که آمریکا با آنها مخالف است. "مایکل فلین" مشاور امنیت ملی سابق ترامپ دراینباره گفت: "هر ده سال یکبار، آمریکا باید یک کشور کوچک و برهم ریخته را بردارد و به دیوار بکوبد تا به دنیا قدرتنمایی کند." یا همانطور که اچ. دبلیو بوش پس از پایان اولین جنگ خلیجی اعلام کرد: "امروز روز پرافتخاری برای آمریکا است. با کمک خدا یکبار برای همیشه به سندرم ویتنام پایان دادیم!" اگر بمباران کشوری دیگر برای آمریکا اعتبار محسوب میشود، پس با توجه به صدها هزار بمبی که از تاریخ یازده سپتامبر در کشورهای مختلف انداخته است، اکنون باید دارای بیشترین میزان اعتبار در جهان باشد.
حملات نظامی محدود آمریکا در بیست سال گذشته (ازجمله حمله موشکی روز پنجشنبه) را موردمطالعه قراردادم. به این نتیجه رسیدم که در اکثر موارد، به اهداف نظامی خود برای تخریب برخی مکانها یا کشتن افراد دستیافتهاند. اما اغلب به اهداف سیاسی خود دست نمییابند، مانند منعِ یک دولت یا گروههای مسلح از اقدامی خاص. بعید است که 59 موشک کروز دمشق، مسکو، تهران یا پیونگیانگ را از ادامه مسیری که برای آن برنامهریزی کردهاند بازدارد. زمانی که مشخص شد تلاش برای منع این دولتها از اقدامی خاص با شکست روبرو شده، این سؤال مطرح میشود: اکنون چه باید کرد؟
فاصله بین حملات شیمیایی در سوریه و پاسخ ترامپ (در مقایسه با آخرین حمله تلافیجویانهی آمریکا) بسیار کم است. حمله هوایی به لیبی در سال 1986، ده روز پس از بمبگذاری در کلوپ شبانه برلین بود. در سال 1993 حملات موشکی به مقرهای سازمان اطلاعاتی عراق که برای ترور اچ. دبلیو بوش در سفری که به کویت داشت نقشه کشیده بودند، 73 روز بعد اتفاق افتاد. و حملات موشکی سال 1998 علیه افغانستان و سودان، 13 روز پس از بمباران سفارت در شرق آفریقا انجام شد. امکان ندارد که دستگاه امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا که در حال حاضر از کمبود نیرو رنج میبرد، توانسته باشد در دو روز تمام جوانب را بسنجد. این تعجیل بیسابقه باید مردم و کنگره آمریکا را بیش از هر چیز دیگری نگران کند.
نظر کاربران
اصلا هدفی هم داشت؟
به نظر من که فقط یک ژست احساسی بود.