وقایع اتفاقیه: اگرچه در ايران از قرنها پيش، اعتياد به موادمخدر وجود داشته اما از صد سال گذشته اين اعتياد بهعنوان يک مشکل جدي در پيش روي جامعه بوده است. اين مشکل هر از گاهي شدت و ضعف داشته و به فراخور شرايط، پاسخهاي متفاوتي نيزدريافت کرده است. گاه آن را کاملا جرم ميپنداشته و با معتادان بهعنوان يک مجرم برخوردهاي شديد قضايي و انتظامي شده و زماني از شدت اين مسئله کم شده و گاهي نگاه بيمارگونه به معتاد داشتهاند.
در همه اين سالها، درمانهاي مختلفي براي آن پيشنهاد شده که آن به اين معناست که حداقل، جامعه در بسياري از اوقات به آن بهعنوان بيماري نيز نگاه کرده است. مدلهاي مختلف درماني براي درمان وابستگي به موادمخدر نظير ترياک، هروئين، شيره و... در اين سالها هم در دنيا و هم در کشورمان معرفي شده است. يکي از شيوههاي درماني که حداقل بيش از ۵۰ سال است که در دنيا و ۱۰ سال اخير در ايران در دسترس قرار گرفته و از اقبال زيادي برخوردار شده، درمان نگهدارنده با متادون يا بوپرنوفين است.
منظور از درمان نگهدارنده جايگزين قانوني مصرف موادمخدر غيرتزريقي، خالص و بهداشتي است که توسط درمانگران ترک اعتياد با دوزهاي مختلف براي بيمار تجويز ميشود. متادون نخستين بار در آلمان ساخته شد و يک شبه مخدر است به اين معنا که متادون از نظر تأثيرات آن در بدن ما، اثري مشابه مخدرها دارد بههميندليل براي کنترل علائم خماري و محروميت ناشي از نرسيدن مواد در افرادي که معتاد به مخدرها مانند هروئين، ترياک و... مفيد است.
متادون در اشکال دارويي مانند شربت و قرصهاي ۵، ۲۰، ۴۰ ميليگرم در کشور در دسترس است اما متادون نيز وابستگيهاي خاص خود را به همراه ميآورد؛ البته وابستگيهاي مثبت آن شامل، ثبات از نظر رواني، عدم نشئگي و محروميت در شبانهروز، عدم وسوسه، افزايش انگيزه براي کار، احساس آزادي ذهني و رهاشدن انرژي است. عوارض جانبي آن شامل سوءمصرف، يبوست، تعريق، مشکلات دهان و دندان و خواب است که تحت نظر پزشک و درمانگر به سادگي قابلحل خواهد بود. با همه اين تفاصيل با يکي از بيماران معتاد مرد که بيش از ۲۰ سال تجربه مصرف ترياک، هروئين و شيشه را داشته و توانسته با مصرف متادون تحت نظر درمانگر اعتياد، آنها را ترک کند گفتوگويي کردهايم.
محمد ۳۷ ساله، ساکن تهران و کارمند يکي از شرکتهاي خصوصي از نمونههاي بارز جواناني است که متأسفانه در دام موادمخدر سالهاي متمادي افتاده بود بهطوريکه در سالهاي اخير شيشه را نيز به همرا ساير مواد تجربه کرد. وي بيش از هر بيمار ديگري شوق فراواني داشت که از زندگي، نحوه ورود به شبکه مواد و توهمها، ترکها و عودهاي مجدد و سرانجام ترک مواد با مصرف متادون زير نظر درمانگر اعتياد که به زندگي سالم خود بازگشته، صحبت کند که مصاحبهاش به شرح زير است:
چگونه به سمت و سوي مواد پيش رفتي و نخستين بار کدام ماده مخدر را تجربه کردي؟
حدود 22 سال پيش بهطور اتفاقي به خانه يکي از همکلاسيهاي دبيرستانم رفتم که از بد روزگار پدرش گويا قاچاقچي موادمخدر بود؛ البته من اطلاعي نداشتم و به اصرار دوستم ترياک مصرف کردم. بعد از مصرف، سرخوشي جالبي داشتم بهطوريکه تا صبح چشم بر هم نگذاشتم تا اينکه آخر هفته يکديگر را ديديم و دوباره مصرف کردم. وضعيت مالي پدرم بسيار خوب بود، من هنوز سوم دبيرستان بودم که برايم ماشين خريد و با دوستم شبها به جنگل و دريا ميرفتيم و مواد مصرف ميکرديم.
با اين وضعيت ادامه تحصيل دادي؟
بله، سال 1376 ديپلم گرفتم و همان سال در دانشگاه شهر ابهر، رشته مهندسي قبول شدم. از همان ابتدا پدرم برايم خانه گرفت و در آنجا تنها ترياک مصرف ميکردم. دو سال بعد پدرم ورشکست و سپس فوت شد. مادرم به همراه برادر کوچکترم به خانه من در ابهر آمدند؛ از آنجا که از لحاظ روحي ضربه بدي خورده بودم و مصرفم هم بالا رفته بود تصميم به ترک تحصيل داشتم اما خوشبختانه ادامه دادم. ديگر نميتوانستم در خانه ترياک مصرف کنم و به خوابگاه دوستانم ميرفتم، آنجا مصرف ميکردم سپس به خانه بازميگشتم به علت مصرف بالا، شيره ترياک مصرف کردم.
مصرف هروئين را چه زماني شروع کردي؟
حدود سال 80 به پيشنهاد يکي از همکلاسيهاي دانشگاهم در يک مهماني هروئين را بهصورت تدخيني مصرف کردم و ميتوانم بگويم لذتش 20 برابر ترياک و شيره بود و هم اينکه مصرفش راحتتر و با يک دستمال کاغذي و زرورق انجام ميشد و قيمتش نيز ارزانتر بود.
در اين دوران بود که ازدواج کردي؟
بله، طي تماسي که با همکلاسيهايم داشتم با دخترخانمي آشنا شدم و در ديدارهايي که با هم داشتيم به هم علاقهمند شديم و اين ارتباط ادامه پيدا کرد. من دو سال از خانمم کوچکتر بودم. 26 سالهام بود و او 28 سالش بود سرانجام با وجود مخالفتهاي خانوادهاش با يکديگر ازدواج کرديم.
آيا در خانوادههاي آنها نيز مصرف مواد وجود داشت؟
نه اصلا؛ البته خانواده آنها دچار يکسري مشکلات ازجمله جدايي پدر و مادر از يکديگر بودند. در اين دوران، افت تحصيلي پيدا کردم و در حال اخراج از دانشگاه بودم. در صورتي که تمامي همکلاسيهايم نيز فارغالتحصيل شده بودند.
تو که هيچ شغلي نداشتي چگونه ازدواج کردي؟
خانمم خيلي ساده بود و نميدانم چگونه شد که قبول کرد.
هزينه مواد را از کجا تهيه ميکردي با توجه به اينکه هم پدرت ورشکسته شده بود و هم کار نداشتي؟
پول مواد را از خانه ميگرفتم يا اينکه عمده مواد ميخريدم و آنها را به بستههاي کوچک تقسيم ميکردم و ميفروختم. درواقع سري هم در کار خريدوفروش مواد داشتم و سودي هم برايم باقي ميماند. بعد از فوت پدرم، يک ميليون تومان به من ارث رسيد و يک تومان را دست کسي داده و ماهي 30، 40 هزار تومان سود به من ميرسيد؛ البته برخي اوقات اصلا پول نداشتم و بدجور به بدبختي دچار ميشدم چون مصرف هروئينم خيلي بالا رفته بود.
مصرفت تدخيني بود يا تزريقي؟
تدخيني بود اما دوستانم تزريق ميکردند و دائم مرا تشويق به تزريق ميکردند. درواقع در طول ازدواجم شروع به تزريق کردم. يکبار در زمان تزريق اوردوز کرده و بيهوش شدم. يکي از بچهها که کنارم بود گفته بود جوهر ليمو اگر تزريق شود، حالم بهتر ميشود؛ در نتيجه جوهر ليمو تزريق کردند. اين سرنگ آلوده بوده و بعدا متوجه ميشوم که از همان زمان هپاتيت C گرفتم. يکبار ديگر هم در دستشويي که در حال تزريق بودم اوردوز کردم.
علت اين اوردوزها چه بود؟
هروئين را ابتدا بايد در آب بجوشاني و به صورت سرد تزريق کني اما من آنقدر حالم بد بود که داغ داغ تزريق ميکردم و چون حرارتش بالا بود، اوردوز کردم.
همسر و خانوادهات متوجه اعتيادت شدند؟
بله، متوجه شده بودند اما حريفم نميشدند نميتوانستند جلويم را بگيرند يا ترکم دهند. حتي يکبار که اوردوز کردم آنها به اورژانس زنگ زدند و مرا به تهران منتقل کردند بهدليل شوک ناشي از اوردوز حافظه کوتاهمدتم را براي مدت کوتاهي از دست دادم. برادرهايم شروع به کمک کردند و هر روز مقدار کمي به من هروئين ميدادند تا يک مرتبه اذيت نشوم و زير نظر آنها تدخيني استفاده ميکردم. بهتدريج مصرف هروئينم کم شد و تزريق از بين رفت.
بعد از ترک هروئين باز به مواد رو آوردي؟
بله، ترياک مصرف ميکردم. بهصورت موقت هم در سال 84 شغل پيدا کردم و در اين دوران با خانم دومم آشنا شدم.
پس همسر اولت چه شد؟
در زماني که من در سربازي بودم، غيابي از من طلاق گرفت.
در خدمت، مصرفت زياد شد؟
بله، تزريق انجام ميدادم درواقع بعد از سربازي، اوردوز کردم و هروئين را کنار گذاشتم.
خب برگرديم به زماني که مشغول به کار شدي؟
در اين دوران با خانم دومم آشنا شدم و تنها ترياک را بهخاطر ترس از اوردوز مجدد بهصورت خوراکي و حسابشده مصرف ميکردم. تدخيني را به علت اين که شرايطش را نداشتم، کنار گذاشتم. کمتر کسي متوجه ميشد که معتادم و سر کار هيچکدام از همکارانم متوجه نشدند که من ترياک استفاده ميکنم. در سال 88 نيز با آن خانم ازدواج کردم.
محمد، تو شيشه هم مصرف ميکردي، درست است؟
اولينبار در سال 90، مصرف شيشه را تجربه کردم و در همان زمان هم خانمم باردار بود. مصرفش به اين گونه شروع شد که همسايه روبهرويي ما شيشهاي بود. يکبار اتفاقي او را سوار ماشين کردم و گفت: چون ماشين خريدي ميخواهم به تو شيريني بدهم منم گفتم: برعکس است؟ من بايد به تو شيريني بدهم. خيلي اصرار کرد و مرا به جنگلهاي لويزان برد و به من شيشه تعارف کرد. نخستين بار بود که شيشه را از نزديک ميديدم و پرسیدم: اين چيست؟ گفت: شيشه است. گفتم: من اصلا اهلش نيستم. هي اصرار کرد بالاخره کشيدم.
تفاوتش با ساير موادي که مصرف ميکردي چه بود؟
نخستينبار که کشيدم تا 48 ساعت نخوابيدم. يک فاز ديگر دارد و متفاوت با ساير مواد بود. سرم کيپ شده بود.
اما با مصرف شيشه، سر سبک ميشود؟
نه، من حس کيپي داشتم. صداها و رنگها، هوش، شنوايي و تمرکزم صد برابر شده بود، رنگها خيلي تو ذوق ميزد بهدليل لذت شديد، شروع به مصرف مجدد کردم. درواقع، دو عمله شده بودم؛ ابتدا شيشه و سپس ترياک مصرف ميکردم.
اين دوتا که ضد هم هستند؟
بله، ميدانستم ضد هم هستند. چون شيشه، مرفين بدنم را تخليه ميکرد و براي رفع خماري بعد از شيشه، ترياک مصرف ميکردم. اصلا نميتوانستم شيشه را ترک کنم. به صورتي که هم در ماشين هم در جيب و هم محل کارم، شيشه داشتم تا هر جاگير کردم بتوانم استفاده کنم. روزي 60 هزار تومان براي شيشه خرج ميکردم.
همسرت متوجه مصرف شيشهات شد؟
بله، بعد از مدتي هم خانوادهام و هم زنم فهميدند. خودم دچار توهم ميشدم و فکر ميکردم در خيابان کسي را زير گرفتهام و آنها را براي همسرم تعريف ميکردم يا اينکه شبها پشت شيشه مينشستم و تا نور ميديدم ميگفتم مأمور آمده است.
کسي که شيشه مصرف ميکند، سطح ادراکش بالا ميرود؟
در روزهاي اول به اين شکل است اما بعد تمام مدت دچار توهم شنوايي، بينايي و... هستيد. صداها را قاطي ميکنيد و نورها را تشخيص نميدهيد. به شکلي که ديگر نميتوانستم بخوابم.
زماني که فرزندت به دنيا آمد، همچنان مصرف ميکردي؟
بله، تا اينکه يک شب که بالای سر بچهام بودم نميدانم توهم شيشه بود چه بود که حس کردم فرزندم را ميخواهم خفه کنم و ديدم پسرم در حال نگاه کردن به من است. از همان لحظه از خودم شرمنده شدم و تصميم گرفتم براي ترک به کمپ برم. کمپ ترک شيشه با يک مواد ديگر خيلي سخت است. خيلي بدبختي و درد کشيدم. در آنجا اذيتم ميکردند، کتکم ميزدند و بالاخره از آنجا با کمک همسرم بيرون آمدم. سري دوم باز خودم رفتم.
در دفعه اول نتواستي ترک کني؟
نه، همان 21 روز کمپ، پاک بودم و بلافاصله بعد از بازگشت با ولع مصرف بالا ابتدا مصرف ترياک را شروع کردم سپس شيشه. کار به جايي رسيد که خانمم به پدرش گفت و به خانه پدرياش رفت. سرانجام مجبور شدم به اصرار خانواده همسرم به کلينيک سرپايي ترک اعتياد بروم. دکتر و درمانگرها مصرف متادون تجويز کردند. با اينکه سه سال است به کمک متادون موادمخدر را ترک کردم اما هنوز خواب شيشه را ميبينم.
نظرت در مورد متادون چيست؟ چقدر کمکت کرد؟
در ابتدا به صورت شربت مصرف ميکردم اما سپس به کمک قرص بهتدريج دوز مصرفي خود را پايين آوردم.
متادون کاري با من کرده که اصلا نميخواهم به سمت مواد بروم و خيلي خوشحالم بعد از 22 سال ترک کردم و باورم نميشود که به زندگي عادي بازگشتهام.
نظر کاربران
صحبتای این بنده خدا جنبه کلاس آموزشی داشت نه درس عبرت
این همه دکتر این همه بیمار معتاد دریغ ااز روشی موثر
این بنده خدا هم متادون مصرف میکنه و خواب مواد.
ترک کار ی نداره هر معتادی چند بار تجربه ترک داره.
بعدش سخته وقتی میبینی نه کار نه زندگی نه تفریح نه اعتبار . و چیزی رو از خودت گرفتی که سرگرمت کرده بود. بازم شروع میشه .
یک معتاد کمک معنا دار میخواهد .همه جانبه
برو که لعنت خدا برتو وامثال توباد
لعنت خدا برتو باد صادقی
هزاران معتاد بعد از ترک دارن عادی و خیلی بهتر از افراد غیر معتاد زندگی میکنند
انجمن معتادان گمنام کشتی نجات این جامعه است
بروکه خدا کمکت بکنه
من معتادم.جوانان بدانید که کافیست که یکبار بکشید انچنان اسیرش میشوید که حاضرمیشوید به خاطرش تن به هر خفتی بدهید .ازخدا میخواهم به همه کمک کند بعدش به من مریض خسته.خوانوادهاهمراه باشند بار دردترک کم میشود
خدایاچراتریاک راخلق کردی
چکارکنم این موادبلای جان ماشده ولله اول آدم خوشش میاد ولی بعدا اسیر چرا ظلم به بچه ها میکنیم خیلی سخت آقا شماراخدامصرف نکنید
پاسخ ها
من شوهرم زیاد ترک کرده کشیده الان بیست روزه پاکه ایا امیدی بهش است
سلام شوهرم دو هفته ست به کمک بوپر میخاد تریاک و ترک کنه خواهش میکنم کمکم کنید تابه بو پر اعتیاد پیدا نکنه
پاسخ ها
باسلام خدمت همه عزیزان به نظره بنده که خودم بیش از ده سال هست که معتاد هستم و بارها اقدام به ترک کردم تا انسان خودش نخاد و اراده نداشته باشه نمی تونه ترک کنه فقط باید خودش بخاد بنده هم بیست روزه ترک کردم عمید به خدا دارم که کمک همه بکنه که از این منجلاب و این بلای خانمان سوز نجات پیدا کنند فقط اراده قوی و خودمان بخواهیم وسلام
من ۱۵سال تحمل کردم عاشق همسرم بودم اونم بود ولی موادنزاشت الان داریم ازهم جدامیشیم نکنیدموادقدرتش ازخدابیشتره حلالش کردم جوانیم زیبایی آبروم رفت دیگه بماندپسرم چه قدربهش سخت میگذره خداشرموادروازروی دنیا کم کنه
هرکسی که بخواد ترک کنه ترک میکنه هیچیم نمیخواد فقط اراده تمام.