اگر به گذشته برگرديم، روشن ميشود که اتحاد جماهير شوروي، جزء اولين کشورهايي بود که در سال ۱۹۴۸ رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت و از آن زمان، روابط نزديکي بين اتحاد جماهير شوروي و اسرائيل برقرار بود.
محمدعلي مهتدي تحليلگر مسائل خاورميانه در وقایع اتفاقیه نوشت:اگر به گذشته برگرديم، روشن ميشود که اتحاد جماهير شوروي، جزء اولين کشورهايي بود که در سال ۱۹۴۸ رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت و از آن زمان، روابط نزديکي بين اتحاد جماهير شوروي و اسرائيل برقرار بود. بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي که روسيه جانشين آن شد، همين روابط با اسرائيل ادامه داشت، بهويژه که بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، تعداد بسيار زيادي از يهوديان روسي اجازه يافتند که به فلسطين اشغالي مهاجرت کنند. امروز يهوديان روسي، بخش مهمي از جمعيت اسرائيل را تشکيل ميدهند و حتي داراي حزب هستند.
آويگدور ليبرمن که وزير دفاع رژيم صهيونيستي است، از جمله اين يهوديان روستبار در اسرائيل است. به همين دليل، روسيه براي روابط با رژيم صهيونيستي در منطقه خاورميانه اهميت زيادي قائل است.
اين درحالي است که از نظر ژئوپلیتيک، اسرائيل در چارچوب منافع و بلوک غرب تعريف ميشود اما روسيه، از زماني که تصميم گرفت وارد منطقه خاورميانه شود و با آمريکا رقابت کند، سعي کرده که روابط خود را، نهفقط با تمامي کشورهاي منطقه بلکه با رژيم صهيونيستي هم گسترش دهد تا از آن بهعنوان ابزار نفوذ خود در منطقه استفاده کند اما درباره موضعي که اخيرا روسيه اعلام کرد و براساس آن، روسها بخش غربي قدس را بهعنوان پايتخت اسرائيل و بخش شرقي آن را بهعنوان پايتخت فلسطين به رسميت شناختند، دو جنبه مثبت و منفي قابل بررسي است؛ جنبه مثبت اين تصميم آن بوده که رژيم صهيونيستي همواره اعلام کرده است که قدس واحد، اعم از شرقي و غربي، پايتخت اسرائيل است. درحاليکه قدس شرقي، از نظر سازمان ملل متحد و همچنين از منظر حقوق بينالملل، بخشي از اراضي اشغالي در سال ۱۹۶۷ است. طبق قطعنامههاي «۲۴۲» و «۳۴۸» و قطعنامههاي بعدي شوراي امنيت و مجمع عمومي سازمان ملل متحد، رژيم صهيونيستي بايد از اين اراضي عقبنشيني کند.
آنهايي هم که در پي تشکيل دو دولت مستقل اسرئيل و فلسطين هستند، از جمله آمريکا (که در دوره رياستجمهوري باراک اوباما، بارها تأکيد شده بود که تنها راهحل مسئله فلسطين، تشکيل دو دولت است)، قاعدتا بايد اسرائيل را وادار کنند تا از اراضي اشغالي سال ۱۹۶۷ عقبنشيني کرده تا فلسطينيها بتوانند در اين اراضي دولت تشکيل دهند. پايتخت دولتي هم که فلسطينيها بايد تشکيل دهند يا قرار است تشکيل دهند، قدس شرقي خواهد بود که مقدسات اسلامي، مسيحي از جمله مسجدالاقصي، مسجد صخره و کليساي قيامت حضرت مسيح(ع)، در آن بخش قرار دارد.
اين موضوعي است که رژيم صهيونيستي آن را به هيچ عنوان نميپذيرد. در چنين شرايطي، صهيونيستها معتقدند که قدس واحد، اعم از شرقي و غربي پايتخت اسرائيل است؛ بنابراين وقتي روسيه قدس شرقي را بهعنوان پايتخت فلسطين اعلام ميکند، به اين معنا بوده که اشغالگري اسرائيل بر اين بخش از قدس را به رسميت نميشناسد و به طرح دو دولت اعتقاد دارد و قدس شرقي را پايتخت دولت فلسطين ميداند اما جنبه منفي اين تصميم آن است که روسيه اعلام کرده که قدس غربي را بهعنوان پايتخت اسرائيل ميشناسد؛ البته تا لحظه نگارش اين يادداشت، پايتخت اسرائيل از منظر رسمي، تلآويو است. صهيونيستها مدتهاست که قدس واحد را بهعنوان پايتخت اسرائيل اعلام ميکنند و تلاش دارند تا کشورهايي که با رژيم صهيونيستي ارتباط ديپلماتيک دارند، سفارتخانههاي خود را از تلآويو به قدس منتقل کنند. اين درحالي است که تا به امروز، اين درخواست را نپذيرفتهاند.
در چنين شرايطي، دونالد ترامپ در تبليغات انتخاباتي خود، اعلام کرده بود سفارت آمريکا را از تلآويو به قدس منتقل خواهد کرد اما ترامپ در سخنان خود، اشاره به بخش شرقي يا غربي قدس نکرده بود. معناي چنين سخني آن است که قدس را پايتخت رژيم صهيونيستي ميداند. موضع روسيه از نظر آرمان فلسطين، جنبه منفي دارد. هرچند روسيه و بسياري از کشورهاي اروپايي و آمريکا، وجود رژيم صهيونيستي در اراضي اشغالي ۱۹۴۸ را به رسميت شناختهاند اما اينکه روسيه، قدس غربي را بهعنوان پايتخت اسرائيل اعلام کرده است، عملا تأثيري بر صحنه سياسي و بينالمللي نخواهد داشت؛ بنابراین جنبه مثبتي که پيشتر به آن اشاره شد، تأکيدي است از سوي روسيه بر اين موضوع که طرح دو دولت مستقل اسرائيل و فلسطين بايد اجرا شود و اسرائيل ملزم است تا از اراضي اشغالي سال ۱۹۶۷ عقبنشيني کرده تا فلسطينيها در قدس شرقي، دولت خود را تشکيل دهند. اين موضوع، جوهر همان طرح عربي است که در سال ۲۰۰۰ توسط ملک عبدالله که در آن زمان، وليعهد عربستانسعودي بود، در کنفرانس سران کشورهاي عرب در بيروت مطرح و تصويب شد.
در همان زمان، رژيم صهيونيستي از زبان آريل شارون، اين طرح را به شدت رد کرده و حتي با لحن اهانتآميزي اعلام کرد که ارزش اين طرح عربي، حتي به اندازه کاغذي که روي آن نوشته شده، نيست اما در مورد انتخاب زمان براي اعلام چنين موضعي از سوي روسيه، بايد گفت که به نظر ميرسد روسها اطلاع دارند که اخيرا آمريکا و اسرائيل، بههمراه بعضي از کشورهاي عربي، از جمله اردن، امارات متحده عربي، عربستانسعودي و احتمالا مصر، برنامه مفصلي را براي رشته عملياتهايي ضد محور مقاومت در سوريه، عراق و يمن برنامهريزي کردهاند. هر زمان که رژيمهاي عربي و آمريکا با يکديگر متحد ميشوند تا چنين برنامهاي را که خلاف آرمانهاي ملتهاي عرب است، پياده کنند، براي راضي نگهداشتن افکار عمومي، ميکوشند نشان دهند که در فکر حل مسئله فلسطين هستند. اين موضوع بارها در گذشته مشاهده شده است.
زماني هم که ائتلافي در دولت جورج بوش پسر براي حمله به عراق تشکيل شد، آنها چنين بحثي را راجع به فلسطين به راه انداختند و نشان دادند که آمريکاييها متعهد شدند تا راهحل دوکشوری را عملياتي کنند و کشور مستقل فلسطيني تشکيل شود. امروز هم به نظر ميرسد که براي فريب افکار عمومي، احتمالا بهزودي شاهد مذاکراتي بين تشکيلات خودگردان فلسطيني و دولت نتانياهو خواهيم بود تا نشان داده شود که در مقابل همپيماني کشورهاي عربي با آمريکا و اسرائيل براي ضربهزدن به محور مقاومت، تلاشي هم براي حل مسئله فلسطين صورت ميگيرد؛ البته مذاکراتي که نتيجهاي براي آن وجود ندارد و صرفا مذاکره براي مذاکره است. احتمالا روسها از اين برنامه مطلع هستند و خواستهاند دراينزمينه موضع خود را اعلام کنند تا در تحولات آينده در موضوع فلسطين، نقشي داشته باشند و صرفا نظارهگر نباشند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر