در طي چند ماه گذشته اخبار روزانه، تصميمات و تحركات انتخاباتي اردوگاه اصولگرايان نقل محافل خبري و رسانه اي شده و همواره هيجان كاذبي را به فضاي انتخاباتي ايران وارد كرده است.
اميد پورعزيز/ فعال سیاسی در قانون نوشت: در طي چند ماه گذشته اخبار روزانه، تصميمات و تحركات انتخاباتي اردوگاه اصولگرايان نقل محافل خبري و رسانه اي شده و همواره هيجان كاذبي را به فضاي انتخاباتي ايران وارد كرده است.
ولي آيا اين تغيير روزانه ي تصميمات در اين جبهه يك استراتژي هدفمند است كه از طرف هيات تصميم گيرنده ذي نفوذي صورت مي گيرد و يا مؤيد آنارشيسم فعاليت حزبي در اين گروه سياسي پرحاشيه ايران است. اولا اصولگرايان جبهه واحد و منجسم تشكيلاتي سابقه داري ندارند و در طي سال هاي گذشته به فراخور موقعيت و موسم هاي انتخاباتي به زحمت و هربار با عناويني جديد كنار هم جمع مي شوند و اتفاقا بلافاصله بعد از اتمام كارزار انتخاباتي نيز از هم مي پاشند. به عنوان نمونه میتوان به تشكيلات آبادگران، رهپويان ولايت، پايداري و اخيرا جمنا اشاره كرد.
در واقع اغلب اين ائتلاف ها همچون لحاف چهل تيكه اي هستند كه از اصول كلاسيك فعاليت حزبي تبعيت نمي كنند و صرفا براساس قبايل سياسي منطقه اي و ايدئولوژيكي گرد هم جمع مي شوند.از طرفي اين گروه ها با توجه به سوابق شان معمولا برنامه هاي مدون و استراتژيهاي مشخصي در ارتباط با سياست هاي مدنظرشان ندارند و حتي چه بسا سلايق مديريتي و اقتصادي متناقضي هم داشته باشند، و معمولا رقابت جناحي، تخطئه جناح مقابل و دستيابي به منافع سياسي بيشتر حلقه وصل اين طيف مي شود. ماجرا وقتي جالب تر مي شود كه زماني هم كه بخشي از اين قبايل سياسي به موقعيت و قدرتي هم رسيده و امتحان شان را پس مي دهند، عملا بعد از مدتي از سوي ساير قبايل اصولگراي هم پيمانشان نفي شده و سعي مي شود از رويه هاي آن طيف حاكم تبري بجويند، كه دولت هاي نهم و دهم نمونه بارز اين معضل مي بودند.
همچنين معمولا سهم خواهي ها و مدعيان غير منعطف در اين جبهه كم نبوده و عليرغم تلاش هاي بسيار هميشه تعدادي از خرده گروه هاي اين طيف از اجماع اكثريت بريده و علي رغم انتساب شان به حلقه ي مبسوط اصولگرايي عملا ساز مخالف مي زنند.همه اينها را وقتي به ماجراهاي اخير انتخابات سال ٩٦ پيوند مي زنيم، سردرگمي و بي برنامگي در رويه هاي اين طيف سياسي بيشتر مشخص ميشود. ماجراهايي از قبيل اينكه خود آمدن و نيامدن كانديداهايشان همچون سريال هاي تلويزيوني مدت ها مردم را مشغول مي كند و سپس تعارضات آمدن هر كدام با ديگري شروع مي شود و بازار قهر و آشتي ها ی سياسي و بيانيه دادن ها داغ مي شود.
البته اينكه يك حزب سياسي همچون احزاب آمريكايي چندين كانديدا داشته باشد در حقیقت امري طبيعي و سازنده است، ولي بهنحوي كه طي يك برنامه مدون و استراتژي كاملا حساب شده از جمله مناظره هاي زمانبندي شده و سفرهاي انتخاباتي مشخص، و از همه مهم تر انتخابات درون حزبي سازماندهي شده، عملا نامزدها به مرور نسبت به همديگر محك مي خورند و در نهايت مقبول ترين و قوي ترين كانديدا پا به عرصه رسمي انتخابات مي گذارد. ولي در ايران و علي الخصوص در جناح اصولگرا از همان ابتدا بيبرنامگي و ساختارهاي ناكارآمد خودش را نشان مي دهد.
در اغلب موارد انتخابات هاي گذشته نيز نهايتا با كدخدامنشي و ريش سفيدي صرفا ظاهر آبرومندانه سياست ورزي اين آقايان حفظ شده و عملا هيچگونه استراتژي قابل دفاعي وجود نداشته است.حال به فرض چنين جناحي كه از حداقلهاي لازم نظام هاي دموكراتيك و حزبي بي بهره است اگر به قدرت هم برسد مسلما قادر نخواهد بود در ساماندهي اوضاع بهمراتب پيچيدهتر و وسيع تر مملكت سازماندهي و برنامه هاي ساختاري كلاني را پياده كند.ممكن است آن ها با توجه به تريبون ها و امكانات وسيع شان در سطح شعار و خطابه قادر باشند تمامي خدمات دولت فعلي را تخطئه كرده و با سوار شدن بر قطار كاستيهاي مملكت و نارضايتي هاي اجتماعي، تصوير يك اصلاح گر رويايي را از خود مجسم كنند، ولي با عنايت به آن ضرب المثل معروف سالي كه نكوست از بهارش پيداست، گروهي كه در لايه هاي اوليه تشكيلاتي اش دچار تزلزل و بي برنامگي مفرط است مسلما قادر نخواهد بود در آينده نيز نيروهاي خودش را براي اداره نظاممند مملكت بسيج کند، بهويژه كه اداره يك مملكت امري جمعي و تشكيلاتي است و صرفا با يك ابرقهرمان رويايي محقق نمي شود. كما اينكه تا حدود زيادي هم اين مساله را در دولت هاي نهم و دهم مي شد ديد
كه بهعنوان يك شاخص اساسي حتي سازمان مديريت و برنامه ريزي را نيز منحل نمودند و عملا مملكت بهصورت هياتي اداره مي شد.
لذا با عنايت به نكات ارزشمند حكماي گذشته، به عمل كار برآيد به سخنداني نيست. تشكيلاتي كه سرشار از تضاد، تعارض و تشتت مي باشد صرفا با شعارزدگي و تخريب بي تناسب با واقعيت هاي موجود كشور و شرايط منطقه اي و جهاني به هيچ وجه نمي تواند نويدبخش آينده اي اميدواركننده براي مملكت عزيزمان باشد، و شايد بهتر باشد اين عزيزان از لايه هاي پاييني حزبي خود براي بهبود تشكيلات منجسم و پايدارشان تلاش كرده و هرگاه در اين زمينه به توفيق قابل دفاعي نائل آمدند، تازه آنگاه با عبور از فيلتر انتخاب آزادنه مردم داعيه دار بهدست گرفتن قدرت و مديريت كشور شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
انقدر حرف اصلاح طلب و اصولگرا رو پیش نکشید مردم کار به این اصطلاحات ندارن روحانی باید بره دنبال کار خودش اینکاره نبود گنجیشک و جا قناری رنگش کردن