حمله امريكا به سوريه را ميتوان فصل جديدي از وقايع در بحران سوريه دانست. دولت پيشين امريكا تحت فشار تركيه و عربستان حاضر نشد تا در سوريه دست به عمليات نظامي بزند.
قاسم محبعلي مديركل سابق خاورميانه وزارت امور خارجه در اعتماد نوشت: حمله امريكا به سوريه را ميتوان فصل جديدي از وقايع در بحران سوريه دانست. دولت پيشين امريكا تحت فشار تركيه و عربستان حاضر نشد تا در سوريه دست به عمليات نظامي بزند.
زماني كه در سوريه طي سال ٢٠١٣بحث استفاده از سلاحهاي شيميايي نيز مطرح شد باراك اوباما حاضر نشد تا به اين كشور حمله كند و به تهديد در اين زمينه بسنده كرد. اما اكنون دونالد ترامپ با فرصتي كه به دست آورد تهديدات خود را عملي كرد و اقدامي را عليه دولت سوريه انجام داد. از همين رو اين موضوع را ميتوان يك تغيير جدي در سياستهاي امريكا نسبت به بحران سوريه دانست. از سوي ديگر اكنون شاهد آن هستيم كه روسيه تمامي توافقات و همكاريهاي نظامي خود با امريكا در سوريه را به حالت تعليق درآورد. اما اين حداقل كاري بود كه روسيه ميتوانست در واكنش به اين جريان انجام دهد.
اين در حالي بود كه امريكا به يك منطقهاي حمله كرد كه كاملا تحت حاكميت و پوشش نظامي روسيه قرار داشت و قطع همكاريها و انتشار يك بيانيه محكوميت را ميتوان كمترين كار ممكن از سوي روسيه در واكنش به اين حمله نظامي قلمداد كرد. روسيه در حال حاضر مسووليت پوشش و امنيت هوايي مناطق تحت كنترل دولت سوريه را برعهده دارد. در حال حاضر روسيه سامانههاي ضد موشكي اس-٤٠٠ و اس-٣٠٠ خود را در خاك سوريه مستقر كرده است، اما در عمل از آن استفاده نكردند، در صورتي كه كاملا از اقدام نظامي و عملياتي امريكا در خاك سوريه مطلع بودند.
بنابراين محكوميت و تعليق همكاريها با امريكا در راستاي نگه داشتن وجهه آنها بود كه به نظر ميرسيد با اين حمله امريكا بهشدت خدشهدار شد. در حال حاضر روسها خود را يك ابر قدرت حامي جدي دولت بشار اسد ميدانند، اما امريكا با ناديده گرفتن اين موضوع به منطقهاي حمله كرد كه تحت پوشش كامل روسيه قرار داشت، طبق عرف معمول بايد اقدام متقابل نسبت به حمله امريكا صورت ميگرفت، اما روسيه چندان به نظر نميرسد كه توان اقدام متقابل را داشته باشد و حداكثر ميتواند يك بار ديگر شروع به بمباران مواضع مخالفين كند، كه عملا آن را نميتوان پاسخ متناسب با اين اقدام امريكا دانست. پس ميتوان گفت كه امريكا ضربه جدي به حيثيت روسيه در سوريه زده است و آن را ميتوان يك تحول جدي در سياستهاي امريكا در قبال سوريه دانست و هرگونه واكنشي ميتواند، عكسالعملها و اقدامات جديد امريكا را به همراه داشته باشد و سرنوشت دولت سوريه را نيز با ابهام بيشتري روبهرو خواهد كرد. با اين وجود در خصوص برخورد احتمالي ميان امريكا و روسيه در سوريه نيز ميتوان گفت كه تجربه جنگ سرد نشان داده است كه دو طرف بسيار مراقب آن هستند كه چنين اتفاقي رخ ندهد.
از سويي ديگر روسيه در شرايطي نيست كه خود را آماده مقابله نظامي با امريكا كند. روسها هرچند از توانمندي نظامي بالايي برخوردار هستند اما در شرايطي نيستند كه توانايي برخورد نظامي با امريكا را داشته باشند. با توجه به معيارهاي نظامي، اقتصادي و سياسي روسيه يك قدرت منطقهاي محسوب ميشد، اما آقاي پوتين سعي داشت تا روسيه را به عنوان يك ابرقدرت جهاني نشان دهد، حالا اين اقدام ترامپ موجب شده تا اين مساله را با چالشي جدي مواجه كند و بايد ديد كه روسيه حداكثر واكنشي كه ميتواند نسبت به اين اقدام نظامي امريكا انجام دهد چيست.
از طرفي ديگر بايد با دقت بيشتري به اين اقدام نظامي امريكا نگاه كرد. بايد اين موضوع مطرح شود كه آيا اين تصميم دولت ترامپ تنها يك اقدام در راستاي حمله شيميايي به خان شيخون بوده يا اينكه اهداف ديگري را نيز از اين حمله دنبال كرده است؟ دولت ترامپ اين حمله را همزمان با حضور رييسجمهور چين در امريكا انجام داد. ترامپ ميتواند از اين اقدام در مذاكرات با چين در خصوص مسائل كره شمالي نيز استفاده كند و به آنها نيز هشدار دهد كه ما آماده چنين اقدامي در خصوص پيونگيانگ نيز هستيم.
زيرا چينيها در اين خصوص بسيار محتاط هستند. همچنين در مذاكرات دوجانبه با چينيها ترامپ بسيار علاقهمند است با اهرم فشار خود نيز بتواند تراز منفي تجارت با چين را بهبود ببخشد. از طرفي اين اقدام دولت ترامپ را ميتوان در حوزه مسائل داخلي امريكا ديد. طي هفتههاي اخير دولت امريكا در خصوص دخالت روسيه در انتخابات و نفوذ اين كشور در تيم انتخاباتي دونالد ترامپ بهشدت تحت فشار بود و حتي به تازگي رييس كميته تحقيقات مجلس نمايندگان امريكا در خصوص دخالت روسيه در انتخابات امريكا نيز موقتا از سمت خود كنار كشيد و رفتن مايكل فلين مشاور امنيت ملي سابق امريكا به كنگره ميتوانست دولت دونالد ترامپ را با چالش جدي مواجه كند. از همين رو اين موضوع ميتواند اتهامات در خصوص رابطه ترامپ با روسيه را كاهش دهد و از سويي ديگر مسائل داخلي امريكا را تحتالشعاع قرار دهد. در مسائل منطقهاي نيز دولت ممكن است اهداف اقتصادي داشته باشد و اينكه بخواهد هشداري به ايران بدهد كه مبادا براي كشتيهاي امريكايي در تنگه هرمز و خليج فارس مشكل ايجاد كند زيرا ممكن است منجر به واكنش عليه اين اقدام از سوي امريكا شود.
بنابراين دونالد ترامپ اهداف متعددي را در حمله نظامي به خاك سوريه دنبال ميكند و در جايي اين اقدام نظامي را انجام داد كه كمترين هزينه را براي امريكا در پي داشته باشد. با اين وجود ادامهدار بودن اين حملات بستگي به شرايط موجود به پس از اين اقدام دارد. در حال حاضر پيشبيني نميشود كه اينچنين حملات ادامه داشته باشد. اما به هرحال اين موضوع نشان داد كه امريكاييها قصد دارند از اين پس در صورت نياز از اين نوع اقدامات همانگونه كه در عراق، يمن، ليبي و سومالي انجام ميدهند را عليه دولت بشار اسد نيز انجام دهند. بنابراين آن را ميتوان هشداري به روسيه و ايران دانست و از سوي ديگر فرصتي را فراهم ميكند كه تركيه و شورشيان از اين فرصت استفاده كنند تا فشارها را عليه دولت بشار اسد افزايش دهند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر