حرف های صوفی و ضابطیان درباره جدایی از تلویزیون
مردم انتخاب میکنند چه چیزی را ببینند
میانههای آذر سال گذشته بود که چند ساعت مانده به پخش اولین قسمت «رادیو شب» این برنامه متوقف شد و گروهی که در سالهای اخیر توانسته بودند با ساخت برنامه در مناسبتهای مختلف، طیف وسیعی از مخاطبان تلویزیون را با خود همراه کنند، از تلویزیون خداحافظی کردند.
قطع همکاری شما با تلویزیون حواشی زیادی داشت و بالطبع تلویزیون یکی از پربینندهترین برنامههای سالهای اخیرش را از دست داد؛ اما شما تصمیم گرفتید مدیوم متفاوتتری را تجربه کنید. کمی از زمینه اختلافات با تلویزیون و تجربه ساخت برنامه در تلویزیون مجازی صحبت کنید.
ضابطیان: وقتهایی هست در جایی کار میکنید و شرایط کاری آنجا را میپذیرید و حتی اگر خیلی مطابق میل شما نباشد، با شرایط آنجا کنار میآیید. در تمام این سالها شرایط کاری ما در تلویزیون ایدهآل و صددرصدی نبود و طبیعی است که با همه کاستیها، شرایط حضور در تلویزیون را پذیرفتیم؛ اما تحمل این شرایط تا جایی بود که به عزتنفسمان توهین نمیشد. این اواخر به سطحی رسیدیم که فکر کردیم برخوردها مثل سابق نیست و عملا توهینآمیز شده است.
پس به نوعی شدت برخوردهای سلیقهای با مجموعه شما بیشتر شده بود؟
ضابطیان: برخوردهای سلیقهای تنها به تلویزیون خلاصه نمیشود و متأسفانه همه جا هست، منتها نمودش در تلویزیون بیشتر است؛ بنابراین از یک جایی من، محمد صوفی و گروه تصمیم گرفتیم فعلا با تلویزیون کار نکنیم. البته این پنجاه درصد ماجرا بود؛ چراکه آنها هم مایل به همکاری با ما نبودند؛ بنابراین بازی باخت - باخت بود.
در تمام این سالها مخاطبانی که کار شما را دنبال میکنند، روندی را در برنامه شما شاهد بودند؛ اینکه شما بدعتی در برنامهسازی گذاشتید که برگرفته از خلاقیت و توانایی گروه است. شما توانستید مخاطبان تلویزیون را بهقدری با خود همراه کنید که تغییر شبکه یا پخش برنامه در ساعات بهاصطلاح مرده تلویزیون، خیلی معنا و مفهوم پیدا نکند و در زمان کوتاهی مخاطبان بسیاری را با خود همراه کنید.
صوفی: بله ضرر این موضوع به تلویزیون برمیگردد وگرنه با امکانات و ابزار جدید، میتوان برنامهسازی کرد و با روشهایی که وجود دارد، مخاطب و برنامهساز همدیگر را پیدا خواهند کرد. حالا در تلویزیون نشد، در فضای مجازی…؛ بالاخره راههای ارتباطی وجود دارد. مجموعهای که ضرر میکند، مجموعهای است که این آدمها را از دست میدهد. درباره خودمان حرف نمیزنم؛ برخی گروههایی که در این سالها از تلویزیون جدا شدند، کارهای ماندگاری انجام دادند. شما از صحبتهای آقای میرباقری صحبت میکنید، باید بگویم نهفقط تلویزیون و آقای میرباقری، شما بهعنوان روزنامهنگار هم با آمارهایی مواجه میشوید که مدیران باور دارند یا حداقل دوست دارند باور کنند و بهنوعی دل خودشان را خوش میکنند.
ضابطیان: میگویند دروغ سهجور است، اول، حقیقت جلوهدادن چیزی که واقعیت ندارد، دوم، دروغ جلوهدادن چیزی که واقعیت دارد و سوم، آمار. همه ما میدانیم بعضی وقتها برخی مدیران دنبال کارنامه و آمار دادن بودند. اما بههرحال خودمان را که نمیتوانیم گول بزنیم؛ شاید روی کاغذ برای مردم یکسری آمار داشته باشیم، از حداکثربودن مخاطب تلویزیون صحبت کنیم و اینکه در سالهای گذشته ریزشی در مخاطبان اتفاق نیفتاده؛ ممکن است خیلی هم جذاب باشد، ولی کمی هم به شعور مردم احترام بگذاریم. مردم متوجه میشوند. یکسری از آمارها چندان واقعی نیستند؛ چون مردم هستند که بهاصطلاح کف خیابان هستند. نمیگویم خداینکرده دوستان دروغ میگویند، مقصودم این است که این دوستان با جامعه دیسکانکت هستند.
بههرحال وقتی از تلویزیون حرف میزنیم، این حقیقت وجود دارد که مدتی است شبکه نمایش خانگی یا تلویزیونهای مجازی رقیب سرسختی برای این رسانه محسوب میشوند و به مراتب مخاطبشان را پیدا میکنند. به چه دلیل به ادامه کارتان در تلویزیون مجازی فکر کردید؟
صوفی: در یکی، دو سال گذشته، جریانی به وجود آمد و شبکههای مجازی ایجاد شد و گستردگی بیشتری پیدا کرد. پیشنهادهایی برای ساخت برنامه در تلویزیونهای مجازی داشتیم، ولی خب، ما درگیر کارهای تلویزیون بودیم. شاید اتفاقی که برای ما در تلویزیون افتاد، به نوعی توفیق اجباری هم بود. همانطور که منصور گفت، هر دو طرف تمایل نداشتند با هم کار کنند و باعث شد ما کمی جدیتر به این موضوع فکر کنیم و کارمان را در تلویزیون مجازی ادامه دهیم. در چند پلتفرم مذاکراتی کردیم و در نهایت سایت «ویدانما» را انتخاب کردیم، به این دلیل که گردانندگان این سایت افرادی هستند که دغدغه فرهنگ دارند و ذهنیاتشان به ما نزدیکتر است.
کمی از برنامه «وقت خواب» صحبت میکنید. اینکه در آینده چه روالی را پیش خواهد گرفت؟
ضابطیان: توضیحات چگونگی ساخت برنامه را محمد گفت، اما باز هم تأکید میکنم که مدیا گرچه مهم است، ولی مهمتر از آن جوشش خلاقانه آدمهاست. نمیتوان آدمها را متوقف کرد، ممکن است سرعتشان را کم کنید، اما نمیتوان جلوی آنها را گرفت. آدم اگر جوشش خلاقانه داشته باشد و گروهی کاری را در دست بگیرند که حرفی برای گفتن و درعینحال احساس مسئولیت داشته و علاقهمند به انجام کاری باشند، شاید بتوان از سرعت فعالیت آنها کم کرد، اما نمیشود آن را متوقف کرد. در مدتی که در تلویزیون کمکارتر بودم و بعد جدا شدم، یکسری پادکستها راجع به پلاسکو یا ماجرای استانبول ساختم و در چهار، پنج روز ۴٠٠ هزار بار دیده شد. طبعا همین اتفاق نشان میدهد مردم انتخاب میکنند چه چیزی را ببینند یا بشنوند.
صوفی : این برنامه به نوعی برآمده از فضای اجتماعی حال حاضر ماست. آماری وجود دارد که ایرانیها بین دو دقیقه تا دوساعتونیم پیش از خواب سرگرم کار با گوشیهای همراهشان هستند و طبعا آمار وحشتناکی است. به نظر میرسد همین اتفاق در بین ایرانیها باعث ایجاد انزوا شده است. ما خواستیم از این انزوا بر ضد خودش عمل کنیم، به این معنی که برنامهای طراحی کنیم تا قبل از خواب در گوشی تلفن دیده شود و با آرامشی که قبل از خواب به مردم میدهد، مخاطب با ذهن آرامتری شبش را سپری کند. پیامد این ماجرا برنامه «وقت خواب» شد. برنامهای حدود ٢٠ دقیقه تا نیمساعت که آرامشی را در لحظات پیش از خواب به مردم انتقال میدهد.
اما نکته جالبی است که شما طراحی برای ساعات پایانی شب دارید و با برنامههایی که برای آن ساعات تعریف میکنید، مخاطب وسیعی را با خود همراه میکنید.
صوفی : جامعه نیازشهایش مشخص است، معتقدم در هر دورهای جامعه نیازهایش را فریاد میزند. مثل ایده طراحی برنامه «رادیو هفت». این برنامه براساس نیاز جامعه طراحی شد و توانست مخاطبش را پیدا کند. «وقت خواب» هم براساس نیاز مردم مطرح شد. ما کار عجیبی نکردیم؛ تنها کمی به اطرافمان دقت و از دل جامعه موضوع ساخت برنامه را پیدا کردیم.
ارسال نظر